پاورپوینت کامل حقیقت صُور خیالیه ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حقیقت صُور خیالیه ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حقیقت صُور خیالیه ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حقیقت صُور خیالیه ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
از دیدگاه شیخ اشراق و علامه، اصحاب عروج با انسلاخ نفس از بدن، به مشاهدات اتم و اکملی میرسند که یقینا از جنس نقوش منطبع در پارهای از قوای بدنی نیست و از سنخ دیگری است. قطبالدین آن صور را ذوات قدسیه قائم بالذاتی میداند که فاقد محل و مکان و زماناند و این در حالی است که ناظر به هنگام رؤیت این ذوات قدسی، یقین دارد این صور از جنس صور خیالی نیستند، بلکه حقایقی هستند که به واسطه نور مدبره دریافت و رؤیت میشوند.
از دیدگاه شیخ اشراق و علامه، اصحاب عروج با انسلاخ نفس از بدن، به مشاهدات اتم و اکملی میرسند که یقینا از جنس نقوش منطبع در پارهای از قوای بدنی نیست و از سنخ دیگری است. قطبالدین آن صور را ذوات قدسیه قائم بالذاتی میداند که فاقد محل و مکان و زماناند و این در حالی است که ناظر به هنگام رؤیت این ذوات قدسی، یقین دارد این صور از جنس صور خیالی نیستند، بلکه حقایقی هستند که به واسطه نور مدبره دریافت و رؤیت میشوند. لکن از منظر شیخ اشراق و قطبالدین کسانی قادر به رؤیت و مشاهدت نوریه هستند که مصداق «من جاهد فی الله حق جهاده» باشند و به تعبیر علامه، کسانی که مستعد مشاهده انوار به دلیل اعتدال مزاج باشند. نتیجه اینکه در مقام رؤیت، اگر نفس از شواغل خلاصی یافته و جانی آزاد یابد، به قدرت نور اسپهبد قادر به رؤیت نورالانوار و انوار قاهره خواهد بود. قطبالدین در شرح این معنا استدلال میکند اگر چنین امکان و استطاعتی برای نور اسفهبد پیش میآید، از این روست که این نور در نوریت و تجرد، با نورالانوار و انوار قاهره سنخیت دارد. (شیرازی،۱۳۸۰، ص۴۵۲)
نکته بعدی که بسیار جالب است، شیخ اشراق اشاره میکند انوار مجرده به تمامی ناظر و بینندهاند و رؤیت آنان به علمشنان بازنمیگردد؛ بل علمشان به رؤیت و دیدشان بازمیگردد. علامه در شرح این جمله میآورد انوار مجرده قادر به رؤیت مطلقاند؛ زیرا حجابی مابین آنها و معلومات یا اشیا وجود ندارد. به زبان ساده رؤیت انوار مجرده به علم آنان بازنمیگردد، بلکه علم آنان به مشاهدهشان بازمیگردد. یعنی این مشاهده است که سبب ظهور علم در آنان میشود، نه علم مقدم بر مشاهده؛ چه، تمامی علوم در قلمرو انوار مجرده بصریه قرار دارند و این مشاهده، مشاهده حقیقیه و بل عینالیقین است و محققا در نقطه مقابل رؤیت و ادراک کسانی قرار دارد که محجوب و محبوس در موانع و حجابهای نفس خویشند.
شرح قطبالدین بسیار روشن است. از دیدگاه او چیزی از منظر انوار مجرده، محجوب و مخفی نمیماند؛ زیرا مستظهر به مشاهده حضوریه اشراقیه یا همان عینالیقین هستند و این نقطه مقابل نظر محجوبان و نابینایانی است که علائق جسمانی و عوائق بدنی حجاب رؤیتشان گشته است؛ همچون ما که رؤیتمان سبب علم به چیزی میگردد و این همان اقامه برهانی است که به واسطه آن به چیزی علم مییابیم (علمالیقین) و این علم البته متفاوت با رؤیت مستقیم و بیواسطه حقیقت شئ است (عینالیقین) در رؤیت مجردات نائل به علم بدانها میشویم بدون اینکه آنها را مشاهده کرده باشیم. اگر به چنین مشاهدتی نائل شویم، لاجرم علمالیقین ما تبدیل به عینالیقین گشته، با آن متحد خواهد شد و از همین روست که علم ما به رؤیتمان بازمیگردد و چنین معرفتی حاصل نخواهد شد الا بالرویه. همچون رؤیت رنگها و نورها. علامه تأکید میکند محسوساتی همچون رنگ و نور تا مورد احساس بصری و حسی قرار نگیرند، قابل شناخت نخواهند بود؛ بنابراین علم ما متخذ از رؤیت و احساس آنها خواهد بود؛ اما علم به مجردات چنین نیست، زیرا مجردات محجوب از رؤیت ما هستند.
از دیدگاه شیخ اشراق و بنا به شرح علامه قطبالدین، تمامی قوای بدنی تحت حاکمیت نور اسپهبدند و اصولا بدن، بنای عظیم یا معبدی است که طلسم و صنم نور اسپهبد محسوب میشود، همچنان که قوه متخلیه نیز صنم آن نور محسوب میشود. نور اسپهبد از اینرو که نیرویی عظیم دارد، بر تمامی اشیا حکومت عقلی و حسی دارد و اصولا اگر فاقد چنین قدرت و حاکمیتی بود، قادر به صدور احکام عقلی و خیالی نبود. در متن حکمهالاشراق به نظر میرسد ابهامی وجود دارد که علامه قطبالدین با بیان سؤالی، سعی در رفع ابهام دارد: اگر کسی بگوید آن که در بدن عمل میکند، تخیل است (یعنی قوه تخیل حاکم است) و نه نور مدبر، میگوییم چنین چیزی درست نیست؛ زیرا قوه تخیل صورت خود را نمیگیرد یا درنمییابد. دقیقا از این رو که حاکم بر محسوسات و توابع آنهاست.
تا بدینجا کلام شیخ است و شرح قطبالدین میتواند بارقه مجرد دانستن قوه خیال برخلاف آرای حکمای پیشین باشد که تخیل خود از امور محسوسه نیست که صورت خود را برگیرد و احکامی بر آن صادر نماید، بلکه معنایی از معانی جزئیه است. (همان، ص۴۵۳)
از دیدگاه شیخ و علامه، نور اسپهبد محیط به بدن و تمامی قوای آن است. قوائی که هم مُدرک امور جزئیه و حسیهاند و هم مُدرک امور کلیه و عقلیه. به عبارتی تمامی قوای بدنی و عقلی که مجتمع در کل بدن هستند، تحت اشراف و سلطه نور اسپهبد قرار دارند. نوری که بالذات فیاض است و بر همه قوا همچون خیال و امثال آنها حاکمیت اشراقیه دارد. نور مدبر در ادراک، نیازمند و محتاج رؤیت عین مبصر از
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 