پاورپوینت کامل چهار اشتباه کلیدی ما در فهم معنا و حدود «کانستیتوسیون» ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چهار اشتباه کلیدی ما در فهم معنا و حدود «کانستیتوسیون» ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چهار اشتباه کلیدی ما در فهم معنا و حدود «کانستیتوسیون» ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چهار اشتباه کلیدی ما در فهم معنا و حدود «کانستیتوسیون» ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

محققی به نام «فرامرز معتمد دزفولی» در مجموعه ارزشمند «تاریخ اندیشه جدید ایرانی»، سفرنامه‌های ایرانیان به فرنگ، دفتر اول: آینه‌آوران و عصر رویارویی با غرب» (شیرازه، ۱۳۹۰، ۱۱۱۹ صفحه)، گزیده‌های ۲۹ سفرنامه ایرانیان در ۲۰۰ سال اخیر را منتشر کرده، در مقدمه خود، به‌درستی این عده را «آینه‌آوران» می‌نامد.

محققی به نام «فرامرز معتمد دزفولی» در مجموعه ارزشمند «تاریخ اندیشه جدید ایرانی»، سفرنامه‌های ایرانیان به فرنگ، دفتر اول: آینه‌آوران و عصر رویارویی با غرب» (شیرازه، ۱۳۹۰، ۱۱۱۹ صفحه)، گزیده‌های ۲۹ سفرنامه ایرانیان در ۲۰۰ سال اخیر را منتشر کرده، در مقدمه خود، به‌درستی این عده را «آینه‌آوران» می‌نامد. این «آینه‌آوران» با تصویری که از آن سرزمین می‌آورند، برای نخستین‌بار امکان و توان دیدن چهره خود را در آینه غربی فراهم کردند. این تصاویر به‌مثابه «آینه، امکان چشم‌گشودن و کشف خود در سیاهی و ظلام عصر انحطاط را مهیا کردند» (ص ۳). نخستین مسافرانی که خود را در آینه فرنگ دیدند، به‌یک‌باره متوجه ضعف و حقارت خود شدند و این از سطور و انشا و حیرت این سفرنامه‌نویسان به‌وضوح آشکار است. به باور اینان، محال است که بتوان «درستی امور و تدبیر مُدُن سیصدساله فرنگی‌ها» را در چند صفحه و فرصتی کوتاه به نگارش درآورد (عبداللطیف شوشتری، تحفه‌العالم، صص ۳۷ تا ۶۵). در همین راستا، میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی، در اوان قرن نوزدهم میلادی، طی دیداری از بریتانیا، «حیرت‌نامه» را نوشت و در آن «رسم فرنگان»، «شرح عمارات و ولایات انگلستان» روایتی تمجیدگونه نوشت. همین‌طور آقا احمد بهبهانی (در مرآت‌الأحوال)، میرزا محمد هادی علوی شیرازی (در «دلیل‌السفرا»)، داورخان ارمنی (در خردنامه پاریس)، میرزا صالح شیرازی (در «ولایات آزادی») و آجودان‌باشی، رضاقلی میرزا و ده‌ها تن از اکابر دوران از عجایب و احوال حیرت‌آور فرنگی‌ها و فرنگ، هزاران صفحه متن نوشتند و ایرانیان، برای نخستین‌بار متوجه فاصله عمیقی شدند که دو شکست مفتضحانه از روس‌ها در اوایل قرن ۱۹ میلادی، فقط علامت آن علت بود. البته عده دیگری هم بودند که آینه‌شکن بودند و به تعبیر عبدالهادی حائری در «نخستین رویارویی‌های اندیشه‌گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب» (امیرکبیر، ۱۳۶۷، ص ۴۳۰ تا ۴۶۳)، رویه استعمارگر غرب را دیدند و مفتون «مستر نیوتن»، «نظر حکیم کوپرنکوس» و «اسباب تنجیم ستارگان» فرنگی‌ها نشدند. این آینه‌شکنان وضع امروز ایران را معلول چپاول از سوی بیگانگان استعمارگر شمرده و خواهان تمجید داشته‌‌های بومی و اجتناب از خصایل تهوع‌آور فرنگی‌ها شدند. در ادامه، استدلال خواهم کرد که هیچ‌یک از این دو گروه، دغدغه فکری نداشتند. دسته اول را حرجی نیست چون برای نخستین‌بار در تاریخ حیات خود، با سرزمینی حیرت‌بار مواجه شدند و وقتی هر آنچه را می‌پنداشتند، بر فنا و بی‌ثمر دیدند، شروع به وصف عجایب کردند بی‌آنکه به ریشه‌های این حیرت و خیره‌گری خود اشارتی بکنند. دسته دوم (آینه‌شکنان) هم، با نگاهی ایدئولوژیک و از سر کین‌توزی، کلیت فرنگ را نفی کردند بی‌آنکه بتوانند علاقه خود به تکنیک غربی را مستور کنند.

آن رویارویی (آینه‌آوری- آینه‌شکنی کین‌توزانه) هنوز هم ادامه دارد. تغییر مختصری که صورت گرفته این است که برای نخستین‌بار و به یمن سرایت تکنولوژی دموکراتیک غرب به اقصی نقاط عالم، دو اتفاق بی‌سابقه رخ داده است:

– امروز، غالب فناوری غربی، (به خصوص در حوزه جنگ و خون‌ریزی)، دیگر در انحصار خود غرب نیست و خون‌ریزی، در داخل اقلیم غرب، کاری سهل، رعب‌آور و کاملا میسر است.

– امروز، نیازی به سفر به فرنگ نیست. غرب در مغز و ذهن ما نشسته است. غرب و محصولاتش در مناسبات، گفتار، بینش، بازار و حتی اندرونی ما حرف اول را می‌زند. غالب جهانیان، جهان را با چشم غربی می‌بینند و هنوز هم این غرب است که در نظرها نشسته است.

بنابراین، موضوع بسیار پیچیده‌تر از غرب‌خواهی (به سبک هواداران ساده‌لوح جهانی‌شدن) و غرب‌ستیزی (به سبک تروریست‌های القاعده و داعش) شده است. ازاین‌رو، توفیق اندک قانون‌محوری و مشروطیت در صفحات غیر از غرب، به ابعاد و وجوه فکری این مفاهیم یعنی به بی‌اطلاعی از لوازم و دلالت‌های آن مربوط است. به عبارت دیگر، ما به ظرافت‌های معنایی و پیچیدگی‌های درونی و سیاسی مفهوم «مشروطیت» توجهی نکرده و فقط خواهان درج آن در قانون اساسی بوده‌ایم بدون اینکه به شرایط تحقق آن، به ویژه لوازم فهمی و ذهنی آن، التفاتی بکنیم. بنابراین، چهار ابهام و اشتباه ما در درک معنا و دلالت‌های مشروطیت (محوریت قانون) عبارت‌اند از:

یک: در مشروطیت، قانون‌مداری در درجه اول برای تحدید حکومت و تکریم آحاد جامعه است

چارلز مک‌ایلوین در «قانون‌مداری: قدیم و جدید» (Constitutionalism: Ancient and Modern) نوشته است که «صفت اساسی قانون‌مداری این است که محدودیت قانونی بر دولت و متضاد حکومت دلبخواهی است» (دیوید فیلمن، در : فرهنگ تاریخ اندیشه‌ها، ویراستاری فیلیپ پی، وانیه، جلد سوم، ص ۲۰۵۳). به باور هاروارد گراهام نیز «قانون‌مداری عبارت است از هنر ابدال و ادغام مقررات و رسوم و آرزومندی‌ها به صور و حکومت قانون- به قانون بنیادی و متعال» (همان). مقصود هاروارد گراهام از قانون بنیادی و متعال، همان قانون اساسی است که به‌مثابه منبعی غایی و والا، اصل و مقدم بر قوانین موضوعه است. در قیاس با قوانین موضوعه، قانون اساسی عبارت است از: مجموعه قوانین و نهادها و راه و رسم‌های مأخوذ از اصول ثابت عقل، در جهت اهداف ثابت خیر عمومی که مشتمل است بر نظام عامی که تک‌تک آحاد جامعه توافق کرده‌اند مطابق با آن [امورشان را] اداره کنند.

بر این اساس و علی‌الاصول، طرف طلبکار در قانون اساسی، آحاد جامعه‌اند و طرف مأمور و مسئول در قانون اساسی، حکومت است. قانون اساسی، معدل خواست تک‌تک مردم است که به‌صورت بی‌واسطه تحصیل می‌شود و دولتمردان باید از این اراده شهروندان تبعیت کنند. بدیهی است که اصلی‌ترین خواست شهروندان یک چیز است: محدود و مشروط‌شدن حدود اختیار حکومت. مک ‌ایلیون که در سطور فوق از اثر او (قانون‌‌مداری: قدیم و جدید) یاد کردیم، تأکید می‌کند که: «دو عنصر همبسته بنیادین قانون‌مداری، که جمله دوست‌داران آزادی برای آن همچنان باید بجنگند عبارت است از محدودیت‌های قانونی قدرت دلبخواهی و تعهد کامل سیاسی دولت نسبت به اداره‌شوندگان».

دو: در مشروطیت، توازن قوا مهم است تا تفکیک قوا

تصور غالب این است که تفکیک قوا و جلوگیری از انباشت قدرت در دستان یک شخص یا در اختیار یکی از قوا، شرط مشروطیت است، درصورتی‌که این‌گونه نیست و این توازن قوا یعنی تسهیم قدرت [نه خشونت یا اعطای اختیارات بی‌ضمانت] است که می‌تواند انحصار را محدود نماید. علم سیاست، به معنای «فهم توزیع قدرت در نهادها و مناطق و مراجع مختلف»، ذی‌صلاح‌ترین رشته‌ای است که به موضوع توازن قوا می‌پردازد. ابتدا پولبیوس و ارسطو بودند که پی بردند قوای مختلف حکومتی باید متقابلا بر یکدیگر نظارت داشته باشند (آرنت، انقلاب، ۱۳۸۱: ص ۲۱۳). اما نظارت قوا یا نیروها نسبت به یکدیگر، به سه طریق صورت می‌گیرد: الزام قانونی، خشونت و زور، تولید قدرت. توازن از طریق قانون (اخلاقی، طبیعی، موضوعه) و نصیحت و توصیه، ضعیف‌ترین و غیرقابل‌اعتمادترین رویه است. توازن از طریق اعمال یا تهدید به اعمال خشونت هم مانا نیست. در حکومت‌های استبدادی یا خانواده‌های پدرسالار، انباشت قدرت در نزد حاکم یا پدر، مصادف است با تحقیر و تضعیف طرف مقابل، (جامعه یا اعضای خانواده). به محض بروز یک سانحه یا تحول که انحصار حاکم یا پدر را بشکند، جامعه سابقا تحقیرشده، مقتدر می‌شود و با انتقام‌گیری و تمرکز دوباره قدرت، عملا به تکثیر بی‌اعتمادی و هراس کمک می‌کند؛ اما مهم‌ترین و مؤثرترین شیوه برای توازن قوا، قدرت است. به تعبیر آرنت در کتاب «انقلاب»، تنها چیزی که می‌تواند هم جلوی قدرت را بگیرد و درعین‌حال آن را سالم و دست‌نخورده نگه دارد، خود قدرت است (ص ۲۱۵).

ازاین‌رو در مشروطیت، نه تفکیک قوا مؤثر است (چون باعث تضعیف خود و دیگری می‌شود) و نه تقسیم قوا. بلکه فقط تقسیم قدرت است که ماهیت تأسیسی دارد؛ یعنی علاوه بر مجال‌بخشی به قوه رقیب، خود را نیز قوام م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.