پاورپوینت کامل زیبایی‌شناسی در آرای خواجه‌نصیر ۸۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زیبایی‌شناسی در آرای خواجه‌نصیر ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیبایی‌شناسی در آرای خواجه‌نصیر ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زیبایی‌شناسی در آرای خواجه‌نصیر ۸۵ اسلاید در PowerPoint :

خواجه با تأکید بر اینکه گرایش وسیع مردمان به محاکات و تخیل (به ‌جای تصدیق)، لذت ذاتی محاکات است، نقش شعر را در ایجاد احساس و ادراک زیباشناسانه انسان مورد توجه قرار می‌دهد، دقیقا از آن رو که سبب التذاذ و تعجب نفس می‌شود.

الف)تاریخ گواه است متفکران مسلمان گرچه متأثر از «نهضت ترجمه»، برخی از مبانی را از حکمت یونانی اخذ کردند، لکن با اندیشه خلاق و ذهن نقاد و در عین حال متأثر از تعالیم اسلامی، روح جدیدی بدان دمیدند کما اینکه خواجه‌نصیر در مقالت هشتم «اساس‌الاقتباس» گرچه عنوان این مقالت را «خطابه و ریطوریقا» نهاد، اما مستند خود در تبلیغ و وعظ و خطابه را آیه شریفه قرآن قرار داد: «پس خطابت را به این سبب بر جدل به وجهى تقدم باشد و اشارت نص تنزیل آنجا که فرموده است عز من قائل: ادع الى‏ سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی أحسن موافق این ترتیب است».

و اما در باره مباحث مربوط به لذت و زیبایی، خواجه‌نصیر در مقالت فوق‌الذکر به بحث در مورد لذت و تحلیل ارتباط با زیبایی و حُسن پرداخت، به‌ویژه که در آیه مورد اشاره، «حسنه» صفت موعظه و «احسن»، صفت مجادله است. این معنا در کنار بحث محققانه خواجه درباره محاکات و تخییل (که ترجمه Mimesis به عنوان بنیادی‌ترین نظریه «فلسفه هنر» است) در مقالت نهم اساس‌الاقتباس، آرای او را از جمله فصول مورد توجه و ژرف مباحث زیبایی‌شناسی در تمدن اسلامی قرار داده است. خواجه با تعریف دقیق لذت، شرحی نسبتا تفصیلی در باب لذت و الزامات، شرایط و عوامل مؤثر در ایجاد آن (همچون قوه تخیل و توهم و نیز حیل لطیف، جودت ترتیب و محاکات صور حسن و قبیح) بیان می‌کند؛ بنابراین نه‌تنها در مقالت هشتم، که در مقالت نهم نیز در شرح دقیق مفاهیمی چون «تخییل و محاکات»، به نقش لذت در ایجاد حس زیبایی و نیز ادراک زیبایی‌شناختی انسان اشاره دارد. خواجه با تأکید بر اینکه گرایش وسیع مردمان به محاکات و تخیل (به ‌جای تصدیق)، لذت ذاتی محاکات است، نقش شعر را در ایجاد احساس و ادراک زیباشناسانه انسان مورد توجه قرار می‌دهد، دقیقا از آن رو که سبب التذاذ و تعجب نفس می‌شود.

تعریف لذت

ب) از دیدگاه حکما لذت، موافقت با طبع است و نقطه ‌مقابل آن الم، منافرت با طبع، و چون هر دو از کیفیات نفسانى اولیه هستند، نزد حکما بی‌نیاز از تعریف‌اند. با وجود این، برخی از حکما سعی بلیغ داشته‌اند تعریفی از این دو بدهند؛ برای مثال جرجانی در التعریفات می‌گوید: «لذت ادراک ملایم است، از آن جهت که ملایم است. مانند شیرینى نزد حس چشایى و نور براى چشم و امیدوارى نزد خیال و خاطرات گذشته‏اى که حافظه از یاد آنها شادمان مى‏شود.» در این میان صرف ادراک ملایم، ایجاد لذت در نفس نمى‏کند مگر در مدرک میلی موجود باشد. تعریف ابن‌سینا در الاشارات و التنبیهات (که بنا به شرح خواجه‌نصیر از آن، موثر بر ادراک او از لذت بوده) روشنگر است: «لذت عبارت است از ادراک و نیل به دستیابى به آنچه نزد مُدرک کمال و خیر است، از جهت کمال و خیر بودنش، و الم نیز ادراک و نیل به دستیابى به آنچه نزد مُدرک آفت و شر است.» در این تعریف منظور از ادراک، علم است و مقصود از نیل، انفعال و حالت‏پذیرى نفس و این بدان معناست که صرف ادراک، تولید لذت نمی‌کند بل ضروری است با انفعال نفس همراه باشد.

خلاصه اینکه «لذت از کیفیات نفسانى اولیه است که فقط نسبت به شرایط و علل آن، مى‏توان آن را تعریف کرد؛ مثل اینکه بگوییم: لذت ناشى از فعل موافق طبیعت موجود زنده است. لذت یا جسمانى است و یا نفسانى. لذت جسمانى از احساسات جسمانى متعلق به یک محسوس معین به وجود مى‏آید. لذت نفسانى از ادراک کمال به وجود مى‏آید. اگر شخص صاحب ادراک معتقد باشد که اتصاف به علم کمال است، لاجرم از دست یافتن به علم لذت مى‏برد. بهتر است لذت ناشى از ادراک کمال را سرور و شادمانى و خوشحالى یا بهجت و سعادت بنامند؛ زیرا این حالات تمام جوانب نفس را فرا مى‏گیرد و به حس معینى اختصاص ندارد» (صلیبا، ۱۳۶۶: ۵۵۳).

زیبایی‌شناسی از منظر خواجه

خواجه نصیرالدین طوسی (۵۹۷‌ ـ ۶۷۲ق) حکیم، ریاضیدان، سیاستمدار و متکلم بزرگ قرن هفتم هجری است. نقش او در تکامل اندیشه شیعی و حفظ میراث فرهنگی ایران از دستبرد و تاراج مغول بی‌بدیل است. آثار او در قلمرو اخلاق، منطق، فلسفه، کلام، ریاضیات و نجوم از درخشان‌ترین آثار علمی ایرانی ـ اسلامی محسوب می‌شوند. آثار و رسائلی همچون اخلاق ناصری، اوصاف‌الاشراف، اساس‌الاقتباس، شرح‌الاشارات، تجرید الاعتقاد، جامع الحساب، زیج ایلخانی و تذکره فی علم الهیئه (در نجوم)، از آثار مهم و مشهور او هستند. از شاهکارهای علمی و فنی او ساختن رصدخانه مراغه با همراهی قطب‌الدین شیرازی و در کنارش، بنیادگذاری کتابخانه مراغه با بیش از ۴۰۰هزار جلد کتاب است. وی را احیاگر فلسفه و مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه دانسته‌اند.

اساس‌الاقتباس که مباحثش مبنای نظری این بخش است، یکی از مهمترین آثار خواجه در علم منطق است و پس از «شفا»ی ابن‌سینا، مهمترین اثر در این علم محسوب می‌شود. خواجه در مقدمه این اثر، منطق را بنیاد علوم خوانده و از همین رو کتابش را اساس‌الاقتباس می‌نامد: «چون این علم به نسبت با دیگر علوم، خاصه اقسام حکمت به مثابه قاعده و بنیاد است، این مجموع را بر اساس‌الاقتباس موسوم کرد» (طوسی، ۱۳۵۵: ۳). سخن ما تبیین نگر زیباشناسانه خواجه به‌ویژه نسبت لذت و زیبایی البته از منظر اخلاقی است.

از دیدگاه این متکلم و حکیم بزرگ، شئ زیبا و جمیل، شیئی مختار محمود و لذیذ است؛ بنابراین میان زیبایی و لذت نسبتی ذاتی وجود دارد؛ لکن خواجه شئ جمیل را از این رو مختار، محمود و لذیذ می‌داند که در متنش خیریتی وجود دارد و نه عواملی دیگر. او در مقدمات چنین بحثی ابتدا نسبت میان «خیر» و «لذت» را تبیین می‌کند. این نسبت البته بحثی دامنه‌دار در میان حکما و فلاسفه به‌ویژه پس از نامداری چون ارسطوست. از دیدگاه خواجه افضل خیرات،‌ آن است که عام، مدوام و نافع در وصول به امر مطلوب لذاته باشد؛ مثلا خیری که در اکثر وجوه خیر باشد، بهتر است تا خیری که وجوه کمتری از خیریت دارد. همچنین حکمت که معرفت بر حق‌ تعالی است، نفعش عظیم‌تر است از عبادت که نفعش صرفاً استحقاق ثواب است. نیز خیر فاضل بهتر از خیر مفضول است؛ مانند کفایت که از جمال بهتر است و خیر مستقر همچون صحت که از خیر نامستقر همچون لذت بهتر است. (همان: ۵۵۳)

خواجه تهذیب قوّت نطقی را «حکمت و عدالت»، تهذیب قوت غضبی را «شجاعت» و تهذیب قوت شهوی را «عفت» می‌خواند. وی قول مشهور حکما در حصر فضیلت به حکمت، شجاعت، عفت و عدالت (همان فضائل اربعه مشهور) را دقیق نمی‌داند و اموری چون سخاوت (که فعل جمیل است به بذل مال) و نیز مروّت، تواضع، تازه‌رویی، بزرگ‌همتی، حلم و ‌اصالت رأی را نیز از جمله انواع قریب فضیلت برمی‌شمارد. گرچه تمامی اینها می‌تواند مجتمع در همان فضایل چهارگانه باشد و البته بسیاری فضایل دیگر که ذیل فضایل فوق قرار می‌گیرند، همچون حیا که ذیل عفت می‌گنجد، یا ایثار که تحت سخاوت قرار می‌گیرد.

خواجه «مخالفت هوی» را همچون فضایل مستوجب مدح می‌داند؛ زیرا اتباع هوی، منافی فضیلت است و عناد با آن، مستدعی ظهور فضیلت. خواجه برای هر فضیلتی مقتضیات مدح را روشن ساخته، مقتضیات ذم آنها را اضدادشان خوانده است. این بحث خود مبنای تقسیم منفعت معرفت فضایل به دو وجه منافرات (مخالف طبع) و دیگر اوصافی که مقتضی تصدیق است، می‌باشد: «و چون مقتضیات مدح معلوم شود، مقتضیات ذم اضداد آن بوَد و منفعت معرفت فضایل در این صناعت به دو وجه بود: یکى در منافرات و دیگر در باب اوصافى که مقتضى تصدیق قائل بود» (همان، ۵۵۴).

خواجه در فصل چهارم اساس‌الاقتباس و در باب «در اعداد انواع متعلق به مشاجرات»، ضمن تعریف شکایت و نیز مقتضیات مختلف و متفاوت آن، به بحث در مورد ماهیت فعل جابران و ظالمان پرداخته و انجام این اعمال به دست آنان را به دلیل وجود نفع یا لذتی می‌داند که در این‌گونه اعمال وجود دارد. از این رو که خواجه نفع را در بخشهای پیشین شرح داده، به بحث در مورد لذت پرداخته و آن را رسیدن اثری از حسی ظاهری یا باطنی به نفس دانسته که با طبیعت نفس موافق و هماهنگ باشد. این توافق و هماهنگی سبب لذت و ضد آن سبب درد و تألم می‌شود: «لذتْ حرکت نفس است بر سبیل توجه به هیأتی خاص به سبب اثری که از حس ظاهر یا باطن ناگاه به او رسد، از حول امری که به نسبت با آن حس طبیعی بود و آن محرک لذیذ بود و ضدش مولم و تحریک یا به طبیعت کند یا به حسب عادت» (همان، ص۵۵۵).

از دید خواجه آنچه سبب تحریک نفس و احساس لذت می‌شود، طبیعی یا از روی عادت است. به عبارت دیگر ممکن است بر حسب عادت رخ ‌دهد: «امور طبیعی و عادی و خلقی لذیذ بوَد» و آنچه طبیعتا سبب ایجاد لذت در نفس می‌شود، اموری است همچون خواب، استراحت و آسایش که در مقابل این امور، جدی ‌بودن و مداومت بر کار، به سبب غیرطبیعی بودن سبب تألم است. گاه نیز ممکن است ایجاد لذت نه به‌ صورت طبیعی، که متأثر از یک رأی یا اندیشه باشد که آن را «لذت عقلی» یا نطقی می‌خوانند و این در نقطه مقابل طبیعی قرار دارد؛ مثلا شنیدن انجام کاری خیر یا رؤیت فعلی زیبا، سبب لذت عقلی می‌شود.

از دیدگاه خواجه تخیل انسانی در لذت، تابع حس است که به‌ صورت تذکر یا تأمل رخ می‌دهد. حس، لذت نفسی را در امر حاضر ادراک می‌کند و لذت امر گذشته را به تذکر و لذت امری که باید منتظر آن بود را به تأمل. منظور وی آن است که ایجاد حس لذت در نفس، صرفاً به رؤیت مستقیم و بلاواسطه حسی با امور لذت‌بخش ختم نمی‌شود، بلکه انسان قادر است با تذکر آنچه در قبل صورت گرفته و آنچه در آینده ممکن است رخ دهد، در نفس خویش احساس لذت کند.

برخی لذات از نظر قوّت، شهوی هستند چون مباشرت، فکاهیات و مضاحکه؛ برخی از نظر غضب قوی هستند، همچون غلبه و صید (خواجه مسائلی چون شطرنج، نرد و گوی‌زدن را از این قبیل می‌داند). همچنین برخی امور به ‌واسطه غلبه عدل، لذت‌بخش‌اند و برخی به ‌واسطه ظلم و تلبیس «لذت کرامت» نیز هست که در شمار لذات نطقی است. همچنین خواجه از جمله عوامل ایجاد لذت را «قوّه خیال» می‌داند که در تذکر و تأمل گذشته و آینده می‌تواند عامل ظهور لذت در نفس شود.

از دیدگاه طوسی «وهم» نیز از جمله عوامل لذت است؛‌ زیرا خلاصی از خوف که به دلیل تأثیر وهم ایجاد می‌شود، سبب ظهور لذت در نفس می‌شود. همچنین فعل زیبا و جمیلی چون سخاوت و انفعال جمیلی چون تحمل، از جمله لذات نطقی و عقلی هستند.

خواجه سپس فتح بابی می‌کند که نزدیکترین نسبت با زبیایی‌شناسی هنری دارد. وی «حیَل لطیف» (که بنا به فرهنگ آن زمان و با استناد به علم‌الحیل، باید آنها را «صناعات ظریفه» دانست)، نیکویی تناسب (جودت و زیبایی ترکیب)، و محاکات صور زیبا را از عوامل اصلی ایجاد لذت در نفس برمی‌شمرد و به‌ویژه محاکات صور زیبا و زشت یا حسن و قبیح را به ‌واسطه قدرت توهم در آنها می‌داند. همچنین تجدید احوال از جهت وقوف بر امری شگفت و غریب و نیز تکرار آن در نفس از جهت سهولت ادراک را عواملی در زیبایی‌شناسی حیل و صنایع برمی‌شمارد: «و ادراک مألوف و معتاد هم به این سبب لذیذ بود». (همان، ص۵۵۶)

زیبایی‌شناسی ادبی از منظر خواجه

د) خواجه پس از تفصیل بحث فوق و در بابی با عنوان «فن سوم: در توابع و آنچه بدان ماند»، به بحث در باب زیبایی‌شناسی ادبی یا تحسینات و تزئینات خطابت پرداخته و آن را در سه صنف متمایز می‌کند: آنچه متعلق به لفظ است، آنچه متعلق به ترتیب است و آنچه اصطلاحاً «الآخذ بالوجوه» می‌خوانند، یعنی استفاده از امور خارجی برای توصیف شئ که دو نوع دارد: نوعی به هیأت لفظ بازمی‌گردد، مانند بلندی و پستی و نرمی ادای لفظ، و نوعی به گوینده لفظ بازمی‌گردد تا آنچه ادا می‌کند، مقبول افتد در مدح و ثنای خویش. بنابراین زینت و زیبایی را در این سه وجه مورد تأمل قرار می‌دهد. از دیدگاه او زیبایی در لفظ از یک ‌سو زیبایی در بیان است با رعایت اخلاق و عفت در کلام، همچون بیان «او ره عفت نسپرد» به جای «او زنا کرد» و از دیگر سو استعاره و تشبیه: «چنانک اگر خواهند گفت خیانتى کرد، گویند دست‌کشیده نداشت. و یا خواهند گفت زنا کرد، گویند طریق عفت نسپرد. و زینت سخن به تغییر لفظ بوَد و آن استعارت و تشبیه‏ بود. و استعارت به عدول باشد از معنى به مثل؛ چنانک دل را پادشاه خوانند یا به ضد، چنانک سیاه را کافور خوانند» (همان، ص۵۷۶).

در باب زیبایی لفظ، خواجه معتقد است لفظ باید معتدل باشد، یعنی نه رکیک باشد و نه در متانت، به افراط ظاهر شده باشد. به عبارتی در رکاکت همچون زبان برخی عوام رکیک نباشد و در متانت نیز دارای تکلف نباشد که از درک همگان خارج شود. فصاحت نیز از جمله عواملی اصلی زیبایی قول است؛ یعنی لفظ دالّ بر تمام معنی باشد بی‌اضافت و نقصان و نیز حشو و زوائد. و نیز قول باید صحیح باشد، یعنی مشتمل بر کذب و مبالغت نباشد.

طوسی عوامل دیگر زیبایی قول و لفظ را داشتن اتصالات و انفصالات لازم در بیان روان معنا، خالی بودن از زوائدی که نظام سخن را گسسته می‌دارد و رعایت تقدیم و تأخیر به اقتضای معنا در کلام، نیز رعایت نظم در بیان مطالب، بدین معنا که سخن در سخن نیاید و تا کلامی تمام نشده، کلام بعدی بیان نگردد. همچنین پرهیز از ابهام و مغالطه و احتمال ضدین و نیز ضرورت اعتدال در ایجاز و تطویل و پرهیز از تکرار بی‌فایده و نیز نیاوردن کلمات و اشت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.