پاورپوینت کامل فلسفه در آینه فلسفه ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فلسفه در آینه فلسفه ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلسفه در آینه فلسفه ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فلسفه در آینه فلسفه ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
حکمتاله ملاصالحی میگوید برخی که فکروعقلوفهم و استدلال فلسفی را چوبین دانستهاند، هنر دلیری و استقلال آن را در میانه میدان و تیزی و برندگی زبان فلسفه را یا ندیدند یا به انکار آن پرداختند.
حکمتاله ملاصالحی، از متفکران اثرگذار معاصر، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و از نظریه پردازان دو حوزه «فلسفه باستان شناسی» و «باستان شناسی دین در ایران» به مناسبت روز جهانی فلسفه یادداشتی را در اختیار مهر قرار داده است.
وی صاحب کتابهایی چون «انسان تاریخی و تاریخ متعالی: تاملاتی در تاریخمندی انسان»، «انسان، فرهنگ و سنت»، «درآمدی بر معرفتشناسی باستانشناسی»، «باستانشناسی دین: با فانوس نظر در جستوجوی آئینهای گمشده»، «جلوههای کهن هنر آیینی»، «جستاری در فرهنگ، پدیده موزه و باستانشناسی» و «باستانشناسی در صافی جستارهای فلسفی» است. متن تازهترین یادداشت او را در ادامه بخوانید:
فلسفه در هر اقلیم و عالم بشری ما، در میان هر قومی، در جغرافیای هر فکر و فرهنگ و جامعه و جمعیتی، نخست بار افق گشوده است و نخست بار در تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما برآمده و بر صحنه آمده است؛ ذاتی هیچ قوم ویژه و برگزیده نیست؛ لیکن ذاتی انسان بودن و ممیزه انسانی آن قوم است. کنجکاوی و کشش و کنش و چشش دانستن، استعداد ذاتی و از امکانات وجودی آدمیست. از مفهوم مرکب هلنی فیلوسوفیا نیز چنین معنای بنیادین افاده میشود.
انتساب و اختصاص فلسفه به این یا آن قوم و فرهنگ و فروکاستن فلسفه به این یا آن اقلیم و عالم خاصِ قومی، سخنی گزاف و غیر فلسفیست. شواهد و قرائن فراوان نیز در رد چنین ادعایی در دست است و مهر بطلان بر آن مینهد. البته و صد البته نقطه عزیمت و افتتاح و افق گشائی آغازین فلسفه در میان هر قوم و هر سرزمینی که اتفاق افتاده است؛ رخدادی بوده است بس عظیم و بس بدیع و بس سرنوشت ساز در تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما و از افتخارات آن قوم و سرزمین.
باری و به هر روی فلسفه جهانیست. جهانی هم گام برگرفته و جهانی هم ره سپرده است و همچنان جهانی و بی مرز و حصارتر از هر روزگاری در روزگار ما گام برگرفته است و ره سپرده است و همه قارههای فرهنگی جامعه و جهان بشری ما را درنوردیده است. فلسفه تنها جهانی نیست. از ریشه و بنیاد انسانی هم هست. فلسفه بارشها و ریزشهای عالم غیب و قدس نیست. فیلسوفان پیام آوران عالم غیب و قدس نبودهاند. چنین ادعائی در سر نداشتهاند. فرستادگان یا رسولان خدای این یا آن دین و آموزه دینی هم نبودهاند. فلسفه مونولوگ یا کلام واحد خدای یکتا و یگانه نیست. لوگوس انسان است و دیالوژیک ره میسپارد. فلسفه دعوت هم نیست. سودای دعوت در سر نداشته و در سر ندارد. فیلسوفان مخاطبان خود را به دعوت به پذیرش اندیشههای فلسفی خود فرانخواندهاند. فلسفه اصلاً و اساساً دوکسا (Η ΔΟΞΑ) عقیده و باور و پندار نیست از این جنس و سنخ نیست. افلاتون نیک و درست و راست آن را میفهمید که دوکسیات و پندارها و جزمیات و باورهای جزمی را از آکادمیاش بیرون رانده بود و هندسه و عقل هندسی را بر صدر نشانده بود و به آن سروری داده بود.
پیامبران پاسخهای بنیادین درباره معنا، معرفت و حقیقت زندگی، مرگ، هستی و نیستی برای مخاطبان خود به مژده و به ارمغان آوردهاند. واژه یونانی انجیل (ΕΥΑΓΓΕΛΙΟ) کتاب مقدس مسیحیان یعنی مژده خوش. فیلسوفان افق پرسشهای بنیادین را در فضای ذهن و فکر و عقل و فهم ما درباره معنا و معرفت و راستی و درستی زندگی، مرگ، انسان بودن، هستی و نیستی و اساساً پرسشهای بنیادین در جستوجوی معنا و معرفت و عقل و منطق هر چیزی را بروی ما گشودهاند. به همین دلیل نیز چنانکه گفتهاند و درست هم گفتهاند هیچ فیلسوفی خود را «خاتم الفلاسفه» ندانسته است و چنین ادعائی نکرده است و چنین سودائی در سر نداشته است. چنان که گفته میشود و راست هم گفته میشود هیچ فلسفهای هم فلسفه اتم و اکمل نیست. در سپهر فکر و عقل و منطق و معرفت و فهم فلسفی جائی برای چنین مدعیاتی نیست. اگرفیلسوفی چنین ادعایی کرد در فیلسوف بودنش و در فلسفهاش میباید تردید کرد.
مونث بودن واژه مرکب هلنی فلسفه (Η ΦΙΛΟΣΟΦΙΑ) و ریشه واژههای مونث ترکیب بخش آن نیز تصادفی نیست. هم اشاره به سرشت زاینده و زایای فلسفه دارد هم بر سرشت زایا و زاینده دوست داشتنΦΙΛΙΑ) H) و سوفیا (Η ΣΟΦΙΑ) انگشت تاکید و مهر تائید مینهد. نکتهای که سقراط نیک و عمیق آن را دریافته بود.
فیلسوف تنها و یک تنه در آوردگاه اندیشه در میانه میدان ایستاده است. خدایی از او حمایت نمیکند. خدایی به او نمیگوید: «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْت» (۱) و «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ». (۲) تنهائی فیلسوف در میانه میدان هم دلرباست هم رعب آور! فلسفه تنهایی آدمی را ژرف و عریان و عیان در تاریخ به تماشا نهاده است.
<
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 