پاورپوینت کامل «علم» خانه میخواهد تا از سرگردانی نجات یابد ۷۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل «علم» خانه میخواهد تا از سرگردانی نجات یابد ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «علم» خانه میخواهد تا از سرگردانی نجات یابد ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل «علم» خانه میخواهد تا از سرگردانی نجات یابد ۷۴ اسلاید در PowerPoint :
در آوریل سال گذشته میلادی «آکادمی ملی علوم امریکا» با همکاری «بنیاد کاولی» و «بنیاد آلفرد پی اسلوان» همایشی ترتیب داد تا تصویری از آینده علم در امریکا و جهان ترسیم کند. در این همایش جمعی از متخصصان سیاستگذاری و مدیریت علم و فناوری شرکت داشتند ولی حتی یک فیلسوف یا جامعهشناس علم در میان آنان نبود!
چرا «علم» در کشور ما با جامعه ، زندگی ، سیاست ، اقتصاد و مدیریت پیوند استوار ندارد؟
در آوریل سال گذشته میلادی «آکادمی ملی علوم امریکا» با همکاری «بنیاد کاولی» و «بنیاد آلفرد پی اسلوان» همایشی ترتیب داد تا تصویری از آینده علم در امریکا و جهان ترسیم کند. در این همایش جمعی از متخصصان سیاستگذاری و مدیریت علم و فناوری شرکت داشتند ولی حتی یک فیلسوف یا جامعهشناس علم در میان آنان نبود! محور بحث همایش گزارشی بود که «وانوار بوش» رئیس مؤسسه کارنگی واشنگتن و مشاور فرانکلین دی روزولت در سال ۱۹۴۵ نوشته و در آن پیشنهاد کرده بود که رابطه میان «دولت فدرال» و «نظام پژوهش» تغییر کند و این نظام از سوی دولت مورد حمایت قرار گیرد چرا که تجربه جنگ این معنی را آشکارتر کرده بود که «قدرت کشور بستگی به دانش و پژوهش دارد.»
اجرای طرح بوش، به تحول در علم و صنعت و اقتصاد امریکا سرعت بیشتر بخشید. در اجرای همین برنامه بود که وقتی فضانورد روس از جو زمین خارج شد، کندی که عبور از مرزهای دانش را پیشنهاد کرده بود دستور داد که در برنامه مدارس نیز تجدیدنظر کنند. این همایش ۷۵ سال پس از انتشار گزارش بوش و در شرایطی تشکیل شده است که به قول برپاکنندگانش همهگیری کرونا، لطمههای نامتناسب و سنگینی را به اقلیتهای نژادی و قومی وارد کرده و نوری به نابرابریهای ساختاری نژادی و اقتصادی ناخوشایند تابانده و آنها را در کانون توجه قرار داده است. (علم، مرز بیانتها، گزارش استیو السون، ترجمه آریا متین، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با همکاری انجمن فیزیک ایران، ص ۲۹). شرکتکنندگان در این همایش، پیشنهاد بوش را مهم و مؤثر دانسته و به استناد جملهای از گزارش او مشعر بر اینکه دورههای تغییر بزرگ، فرصتهای بزرگ پدید میآورند لازم دانستهاند که تغییری در «نحوه همکاری دولت و دانشگاه» انجام شود اما هیچ پیشنهاد خاصی نداشتند و مقدمه دفتر را با این جمله پایان دادهاند که: اگر به دقت به چگونگی کاربرد درسهایی که در گذشته آموختهایم در چالشهای کنونی و آینده بیندیشیم میتوانیم جهان قویتر و تابآورتری در سالهای آتی بسازیم (همان، ص ۳۴).
سخنرانها نیز در سخنان خود از وضع علم و پژوهش در امریکا گفته و گاهی آن را با علم جهانی قیاس کرده و پیشنهادهایی داشتهاند. بهعنوان مثال رافائل رایف، رئیس مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT)، تذکر داده است که: «رقبای جهانی از چین تا اروپا به گونهای سنجیده برنامهریزی کردهاند تا از ما پیش بیفتند و ما تا حدود زیادی اجازه دادیم این اتفاق بیفتد چون مصرانه خواستار واکنشی از سوی دانشگاهها، صنعت و دولت نشدهایم» (همان، ص ۵۶). او همچنین پیشنهاد کرده است که «اداره فناوری نوین» در بنیاد ملی علوم با تمرکز بر فناوریهای خطیر از طریق همکاری با علوماجتماعی و انسانی به مثابه بخشی جداییناپذیر از پژوهش… تأسیس شود و نکته مهم سخنش اینکه «حمایت از پژوهشِ هدفمند» قطعاً به عهده دولت فدرال است.
آلن لشنر، مدیرعامل سابق انجمن پیشرفت علم امریکا نیز پیشنهادهایی داشته است: «باید نسل جدید را تعلیم دهیم تا چندملیتیتر باشد… باید سیستمهایی را مستقر کنیم که بتوانند از علم بینالمللی حمایت کنند.» او گفته است که ما به تغییرات فرهنگی نیاز داریم و ایجاد این تغییرات دشوار است زیرا انسانها از تغییر بیزارند. به نظر او تا وقتی فقط به تعداد مقالات در مجلات ساینس، نیچر، سل یا سایر ژورنالهای منتخب یا تعداد بورسهایی (متأسفانه در نوشتههای رسمی ما به جای بورس، بورسیه میآید که به معنی شخص استفادهکننده از بورس است) که محقق گرفته است یا تعداد کل آثار منتشره پاداش میدهیم، چیزی تغییر نخواهد کرد».دیگران هم درباره عمومیتر کردن علم و ارتباط دانشمندان و سازمانهای علمی با مردم و نزدیک کردن علم با مردم و مردم با علم و استفاده از پژوهش برای رفع ظلم و تبعیض و رو کردن به عدالت اجتماعی مطالبی گفتهاند. این مطالب، چنان که در مقدمههای ترجمه فارسی گزارش آمده است بر این اصل قرار دارد که: سیاست علم باید به جایگاه علم در جامعه و خدمتی که علم میتواند به زندگی بکند ناظر باشد، البته مقصود این نیست که پژوهش یکسره کاربردی شود بلکه باید دریافت که نظام علم و جامعه به هم بستهاند تا آنجا که میتوان گفت جامعه و علم در تناسب با یکدیگر رشد و توسعه مییابند.
-
وقتی ما ایرانیان گزارش «علم، مرز بیانتها» را میخوانیم و وضع علم خود را با روح مطالب آن میسنجیم گفتههای مدیران علم و پژوهش در امریکا باید به نظرمان مهم بیاید، زیرا آنان اغلب از نسبت علم با جامعه و زندگی و آینده میگویند و ما بیشتر در اندیشه بالا بردن تعداد مقالات و جایگاه مان در مسابقه مقالهنویسی هستیم. توجیه توجه دانشمندانمان به علم و پژوهش هم تنها میتواند این باشد که علم امری شریف و والا است. راستی اگر همایشی در باب گذشته و آینده علم در کشور تشکیل شود دانشمندان و مدیران علم و پژوهش شرکتکننده در آن چهها خواهند گفت و چرا چنین همایشی برگزار نشده است و نمیشود.
رئیس آکادمی علوم امریکا گفته است: «اگر تمامی جامعه امریکا را از نهاد علم به هیجان درنیاوریم نمیتوانیم در علم سرآمد باشیم»(همان، ص۱۲۴) درست است که مسائل علم در کشور ما نمیتواند همان مسائلی باشد که امریکاییان دارند؛ امریکا میخواهد مقام جهانی اش را در علم حفظ کند، ما هم باید به وضع علم در کشور خودمان بیندیشیم. راستی ما در این باب چه میاندیشیم و چه داریم که بگوییم؟ شاید دانشمندانمان که متأسفانه کمتر اظهارنظر کردهاند سخنهای خوب داشته باشند و به نظر نمیرسد هیچکدامشان با این رأی که «علم باید به توسعه مدد کند» مخالف باشند اما حاصل کار دانشگاهها و پژوهشگاههای ما وقتی توسعه، برنامه ندارد چگونه صرف توسعه شود؟ تفاوت علم و پژوهش ما با علم در کشورهای توسعهیافته این است که اینها میخواهند بدانند علم چه قدم تازهای میتواند و باید بردارد و ما باید بیندیشیم که چرا علم و زندگی و صنعت و کشاورزی و مدیریت و اقتصاد و سیاست از هم دور و جدا افتادهاند و چگونه میتوان آنها را در یک نظام قرار داد و در این صورت گرچه سیاست مقالهپردازی را نمیتوان به هیچوجه توجیه کرد اما کار دانشمند هر جا باشد پژوهش است و هماکنون دانشمندان بهترین کاری که میتوانند انجام دهند این است که به پژوهش و نوشتن مقالات علمی مشغول باشند، هرچند که وقتی کشور برنامه هماهنگ توسعه نداشته باشد پژوهش این دانشمندان نمیتواند مددکار اجرای برنامه توسعه شود. پس این گزارش همایش «علم، مرز بیانتها» را چرا میخوانیم و از آن چه بهرهای برمیداریم؟
به این پرسش، پاسخهای متفاوت میتوان داد. کسی ممکن است بگوید که گزارش را خوانده است تا ببیند در علم امریکا چه میگذرد و امریکاییان درباره گذشته و آینده علم خود چه میاندیشند. دیگری شاید آن را میخواند که ببیند آیا دانشمندان شرکتکننده در همایش توانستهاند تصویری «از آینده علم و نحوه تعیین جایگاه نهاد پژوهش برای ارائه بهترین خدمت به کشور و جامعهشان در قرن بیست و یکم» (صص ۳۹-۴۰) رسم کنند. بعضی از تدوینکنندگانِ آییننامههای استخدام و ارتقای اعضای هیأت علمی دانشگاهها اگر در همایش امریکا بودند یا در تهران همایشی تشکیل میشد و سخنرانها از همبستگی علم و جامعه و زندگی و مردم میگفتند شاید افسرده میشدند که چگونه در کشوری مثل امریکا و مخصوصاً در کشور خودمان مدیران دانشگاهها و مؤسسات بزرگ علمی دور هم جمع شدهاند و از اهمیت مقالهشماری و تعداد ارجاعها هیچ نگفتهاند و یکی هم که به آن اشاره کرده حتی نوشتن مقاله در مجلات ساینس و نیچر و… را بیاهمیت دانسته است.
ما لااقل از نظر دو دانشمند که مقدمهای برای دفتر گزارش «علم، مرز بیانتها» نوشتهاند خبر داریم و کاش همایشی در باب «آینده علم ایران» تشکیل میشد که از نظرهای دیگران هم آگاه میشدیم. شاید دانشمندان مقالهنویس هم میآمدند و با صمیمیت میگفتند ما برای هر پژوهش که کشور به آن نیاز داشته باشد آمادهایم ،چنانکه همکار گرامی آقای دکتر شعبانی در مجله علوم پایه فرهنگستان مقاله خواندنی و خوبی در باب شیمی و توسعه نوشته است و این قدم خوبی است (ولی وقتی شیمی در خدمت توسعه نیست باید فکر کرد که چگونه شیمی میتواند در خدمت توسعه قرار گیرد) پس دانشمندان را از آن جهت که علم و پژوهششان در راه توسعه صرف نمیشود نباید ملامت کرد. آنها دانشمندند نه کارگزار توسعه. وقتی تقاضایی نیست دانشمندان حق دارند بگویند ما کاری که بر عهدهمان بود و میتوانستیم انجام دهیم، انجام دادیم. ما علم و پژوهش را دوست میداریم، پس چرا پژوهش نکنیم و مقاله ننویسیم. کشور باید شئون زندگی جدید را بشناسد و بداند جایگاه هر شأن کجاست و آن را در جای خود قرار دهد. در این صورت است که نظم و انتظام پدید میآید و ثمر کارها بیشتر و بهتر میشود.راستی چگونه باید علم را در جایگاه خود قرار داد؟ شاید خواندن این گزارش کوتاه ما را در این راه یاری دهد. یک جامعهشناس از خواندن گزارش دریافته است که «درک سیاستگذارانه از علم درکی صرفاً تخصصی از رشتههای علمی نیست بلکه درکی جامع از منطق علم و تحولات آن در نسبت با ضرورتها و نیازهای سیاست، جامعه و اقتصاد است» و… «رشد و توسعه علم همراه با بالندگی جامعه و سیاست صورت میگیرد و بالاخره اینکه با درکی جامع از نهاد علم و اجتماعات علمی میتوان زمینه رشد و بالندگی علوم را فراهم کرد.» (همان، صص ۱۳ و ۱۴)
۲. وقتی نخبگان سیاست علم امریکا در همایشی گرد میآیند و سخن میگویند سخنشان را باید شنید، زیرا با شنیدن سخن آنان وضع علم در امریکا و قدرت و ضعف آن کشور را میتوان دریافت، ولی گزارشی که در دست است نه گزارش صریح وضع علم در امریکاست نه از گذشته و آینده علم امریکا سخنی به میان آمده است و حداکثر میتواند آغاز راهی برای «تدوین سیاست علم امریکا» باشد. آنچه میتوان گفت این است که شرکتکنندگان در همایش از آنچه در ۷۵ سال اخیر در علم امریکا گذشته است ناراضی نیستند اما ادامه آن راه را در شرایط کنونی کافی نمیدانند و برای اینکه امریکا در رقابت با اروپا و چین مقام خود را حفظ کند پیشنهادهایی کردهاند که بعضی از آنها رؤیایی است و راه عملیکردنشان را هنوز نمیدانند یا لااقل درباره این راهها حرفی نزدهاند، بهعنوان مثال این حرف خوبی است که علم باید به مردم نزدیک شود و به آنان خدمت کند و مردم هم باید به علم نزدیکتر شوند، اما این یک سخن اخلاقی مشهور است نه «سیاست علم» و حتی اگر عملی باشد راه علم نیست، مقصد علم است.
وقتی «وانوار بوش» پیشنهاد کرد که دولت فدرال در توسعه پژوهش و دانش کشور شریک شود نه فقط پیشنهادش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 