پاورپوینت کامل ضرورت بازسرایی به جای ترجمه صرف ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ضرورت بازسرایی به جای ترجمه صرف ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ضرورت بازسرایی به جای ترجمه صرف ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ضرورت بازسرایی به جای ترجمه صرف ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
ایرانشناسان و شرقشناسان فرنگی غالباً خاستگاهی امنیتی و اطلاعاتی داشتند. خیلی از آنها عضو وزارتخانههای اطلاعات و امنیت کشورشان بودند. حتی باید گفت خیلی از آنها خبرچینهای دستگاه امنیتی کشور خود در ممالک شرقی بودند.
نگاهی به نسبت آلمانیها با میراث ادبی فارسی و آثار مولانا
ایرانشناسان و شرقشناسان فرنگی غالباً خاستگاهی امنیتی و اطلاعاتی داشتند. خیلی از آنها عضو وزارتخانههای اطلاعات و امنیت کشورشان بودند. حتی باید گفت خیلی از آنها خبرچینهای دستگاه امنیتی کشور خود در ممالک شرقی بودند. آنها اطلاعات به دست آمده از مطالعات و پژوهشهایشان در کشورهای شرق عالم را در اختیار نظامهای استعماری کشور خود میگذاشتند. به عبارتی اینها در خدمت استعمار و نظام سلطه بودند و به آنها درباره کشورهای شرقی اطلاعات میدادند.
بهعنوان کسی که سالها در فرانسه، انگلستان و کشورهای دیگر بوده، شاهد بودیم که خیلی از این مستشرقین فرانسوی و انگلیسی، پیش از اینکه برای مأموریت به کشورهای شرقی بیایند، توجیه میشدند که با مردمان این سوی عالم با تحقیر برخورد کنند. به آنها تأکید میشد که خیلی به آثار علمی شرقیها توجه نکنند و به اصطلاح، پررویشان نکنند. اینها را بالأخص در فرانسه به وضوح دیدهام و به جرئت میتوانم بگویم که اغلب مستشرقین فرانسوی، وابستگان اطلاعاتی و امنیتی آن کشور بودهاند. البته استثناهایی هم وجود داشت و عدهای از آنها این وابستگی را نداشتند و مستقل بودند و مسئله آنها فقط علم بود. خود من استادانی داشتم که وابستگیهای مشهودی داشتند. آنها صراحتاً جاسوسی میکردند و حتی میخواستند از من که دانشجویشان بودم، حرف دربیاورند.
در این میان آلمانیها متفاوت بودند. خاورشناسان آلمانی معمولاً انگیزههای اطلاعاتی و امنیتی نداشتند. دلیل آنهم به نظر من، مستعمره نداشتن بود. از این نظر مستشرقین آلمانی با همتایان انگلیسی، فرانسوی و بلژیکی خود فرق داشتند. در عوض آلمانیها چیز دیگری داشتند که فقط مختص خودشان بود و آن، غرور خاصشان بود. آنها معتقد بودند که ما از همه ملتهای دنیا برتریم.
شرقشناسان آلمانی بیشتر طرفدار نازیسم بودند، مثلاً یکی از دوستان همکارم که یکی، دو سالی با پروفسور هومباخ، اوستاشناس معروف، کارکرده بود، میگفت پروفسور رسماً نظرات و عقاید نازیستی داشت. یا مثلاً برتولد اشپولر، نویسنده کتاب «تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی» که به فارسی هم ترجمه شده، نگاهی از بالا به پایین به ایرانیها و کلاً شرقیها دارد. همین طور پروفسور آیلرس که سالها در مؤسسه باستانشناسی آلمان کار میکرد، میگفت شما شرقیها فقط متونتان را منتشر کنید و کاری به کارهای علمی و تحقیقات زبانشناسی نداشته باشید!
با این حال، نکاتی وجود دارد که نباید مغفول بماند. دانش آلمانیها خیلی بالاست. کوشش و پشتکارشان هم بیمثال است. آنها در سایه این دو ویژگی. نگاهی دقیق و علمی، به میراث فرهنگی مشرق زمین داشتند؛ خصوصاً در قرنهای ۱۹ و ۲۰ همینطور اتریشیها. اتریشیها کارهای زیادی روی فرهنگ ترکیه انجام دادند. کارهای پژوهشی هامرپورگشتال درباره تاریخ ادبیات عثمانی از جمله آن کارهاست. من خاطرهای از اتریش دارم که به گمانم بیارتباط با مطلب نیست.
حدود دوازده سال پیش همراه با مرحوم ایرج افشار و عدهای دیگر برای شرکت در سمیناری که به آن دعوت شده بودیم، به وین رفتیم. در جریان آن سمینار، برنامهای هم گذاشتند برای بازدید از آرشیوی که در کتابخانه ملی وین از اسنادشان در مورد شرق داشتند. ما را به اتاق بزرگی بردند با قفسههای متعدد که در هر کدام کلاسورهای مختلفی بود که میگفتند همه آنها اسناد رابطه اتریش و عثمانی است. از اسناد مربوط به رابطه اتریش و ایران پرسیدیم. دو قفسه نشانمان دادند و در هر کدام دو کلاسور، و توضیح دادند که رابطه ما با ایران در همین حد بوده. درست هم میگفتند. مروری به تاریخ نیز همین را نشان میدهد. به هر حال عثمانیها پس از فتح مجارستان، تا پشت دروازه وین رفته بودند.
چنین وضعیتی بر رابطه فرهنگی آلمان با عثمانیها هم تأثیر گذاشت. آلمانیها به مسائل علمی مختلف در ترکیه پرداختهاند. آنها جدای از کارشان روی فرهنگ، ادبیات و تاریخ عثمانی، به دیگر سرزمینهای شرقی هم پرداختند؛ از جمله به ادبیات و تاریخ ایران و نیز کشورهای عربزبان. یکی از برجستهترین افراد در این خصوص پروفسور هلموت ریتر است که سالها در ترکیه تحقیق کرده و کتاب بسیار عمیقی درباره عطار نیشابوری هم نوشته که زندهیاد عباس زریاب خویی نیمی از آن کتاب را ترجمه کردند. من بارها از استاد زریاب خوا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 