پاورپوینت کامل دانشنامه‌نگاری در پرتو سیاست فرهنگی ۹۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دانشنامه‌نگاری در پرتو سیاست فرهنگی ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دانشنامه‌نگاری در پرتو سیاست فرهنگی ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دانشنامه‌نگاری در پرتو سیاست فرهنگی ۹۲ اسلاید در PowerPoint :

بحث‌های دقیق و فنی لازم است تا ویژگی‌های فعالیتی فرهنگی را در کشور ما شناسایی و بررسی کند، فعالیتی که حدود چهار دهه از عمر اخیر آن می‌گذرد و دستاوردهایی شناخته‌شده، ناشناخته، بدشناخته، و نهفته و پنهان دارد.

جهان کتاب: دانشنامه / دایره‌المعارف، یکی از گونه‌های منابع مرجع، اکنون و پس از دستاوردهای اینترنتی، موضوع بحث است. اصلی‌ترین پرسش‌ها این است:

ـ آیا تدوین و انتشار دانشنامه‌ها ادامه بیابد، یا متوقف شود؟

ـ اگر قرار شد ادامه بیابد، به همان شیوه‌های پیشین و رایج، یا به روش‌ها و گونه‌های دیگر؟

ـ آیا گوگل کردن، یا مراجعه به وبگاه‌ها(سایت‌ها) و دست یافتن به اطلاعات آن‌ها می‌تواند ما را از دانشنامه‌ها بی‌نیاز کند؟

ـ آیا تدوین و انتشار دانشنامه که بسیار زمان‌بر، هزینه‌بر و نیروبر است، کاربرد و فایده‌اش ارزش صرف کردن سه عامل اصلی زمان، هزینه و نیرو را دارد؟

ـ آیا دانشنامه‌ی ملی، جدا از دانشنامه‌های دیگر، برای هر کشوری لازم است؟

*

دانشنامه‌نگاری با این پرسش‌ها و پرسش‌های فراوان دیگری کم و بیش از این دست روبه‌روست. پاسخ همه‌ی این‌ها را با یک یا چند نوشته نمی‌توان داد. در این‌نوشته هم فقط سعی بر این است که چند نکته‌ی عمده‌تر از باب مقدمه برای ورود به بحث لازم و گسترده‌تر طرح شود. بحث‌های دقیق و فنی لازم است تا ویژگی‌های فعالیتی فرهنگی را در کشور ما شناسایی و بررسی کند، فعالیتی که حدود چهار دهه از عمر اخیر آن می‌گذرد و دستاوردهایی شناخته‌شده، ناشناخته، بدشناخته، و نهفته و پنهان دارد.

به پیشینه‌ی دانشنامه‌نگاری قدیم و سنتی در ایران اشاره نمی‌کنم، مطالب منتشر شده در این‌باره بسیار است. دانشنامه‌نگاری جدید با دو کوشش تاثیرگذار پیش از انقلاب آغاز شد که تجربه‌های حاصل از آن دو کوشش به نسلی از دانشنامه‌نگاران، و به‌ویژه به دانشنامه‌نگاران پس از انقلاب انتقال یافت و سپس دامنه‌ی دانشنامه‌نگاری از دهه‌ی ۱۳۶۰ش به بعد، تا زمانی که رونق خود را از دست داد و در سال‌های اخیر گرفتار رکود شد، تا جایی وسعت گرفت که یادکردن از آن با عنوان «جنبش دانشنامه‌نگاری» و به استناد دستاوردهای آن، نه غلو است و نه دور از واقعیت. در ادامه‌ی مقاله به این جنبه اشاره خواهد شد؛ نیز از کوشش ناموفقی هم یاد خواهد شد که مدعای دانشنامه‌ای ملی داشت. حاصل این مدعا با دانشنامه‌ای تقریباً همزمان با آن در کشوری دیگر مقایسه خواهد شد تا علت‌های این ناکامی در راه رسیدن به هدف نشان داده شود. نخست به تاریخچه‌ای مختصر از آن دو کوشش موفق، یا نسبتاً موفق، بپردازیم.

دایره‌المعارف فارسی

دانشنامه‌ای همگانی است شامل مقاله‌های ترجمه‌ای و تألیفی، که تدوین آن از حدود نیمه‌ی دهه‌ی ۱۳۳۰ش به ابتکار و پیشنهاد همایون صنعتی‌زاده(۱۳۰۴ ـ ۱۳۸۸)، مدیر موسسه‌ی انتشارات فرانکلین، آغاز شد و پس از حدود ۱۰ سال نخستین مجلد آن از حرف الف تا سین انتشار یافت. سرپرستی این دانشنامه با غلامحسین مصاحب(۱۲۸۹ـ ۱۳۵۸) بود.[۱]

همایون صنعتی‌زاده مدیری هوش‌مند، آرمان‌گرا، دورپرواز و به توسعه‌ی فرهنگ ملّی سخت علاقه‌مند بود. او به یاری هوش سرشار و شمّ فطری به بخشی از اصول و مسائل نشر پی برده، و از راه بازدیدها از فعالیت‌های انتشاراتی شماری از مؤسسه‌های انتشاراتی بزرگ در خارج از کشور و گفت‌وگو با مدیران و مسئولان قسمت‌های مختلف آن‌ها، با جنبه‌های دیگری از نشر آشنایی یافته بود.[۲] او پس از چند کوشش ناموفق در یافتن سرویراستار برای دانشنامه‌ای که طرح کلی آن را در نظر داشت، نه طرح کامل جزئیات آن را، سرانجام با غلامحسین مصاحب، استاد ریاضیات، آشنا شد و در همان دیدارهای نخست به هوش، دقت، تیزبینی، جسارت، انضباط فکری، جدیّت و سایر توانایی‌های کم نظیر مصاحب پی‌برد. پس از دست‌یافتن به توافق همکاری با وی، بودجه‌ی تدوین و انتشار دانشنامه را از منابع غیر دولتی تامین کرد و کار آغاز شد.

مصاحب، تجربه‌ای در زمینه‌ی دانشنامه‌نگاری نداشت، اما پس از بازدید از چند دانشنامه و فعالیت دانشنامه‌نگاری در چند کشور خارجی، و نیز بررسی‌های دقیقی که خود او در باره‌ی ساختار، محتوا و روش‌های دانشنامه‌های مختلف انجام داد، به زیر و بم فنون دانشنامه‌نگاری پی برد و سپس با اعمال دقت‌های علمی، روش‌مندی، ریزبینی، و سایر نکات فنی ویرایش چندوجهی منابع مرجع، اثری را سرپرستی کرد که حاصل کار نه تنها به پدیده‌ای تا آن زمان بی مانند در زبان فارسی، بلکه به دانشنامه‌ای کم نظیر در همه‌ی کشورهای در حال توسعه تبدیل شد؛ در عین حال شالوده‌ی دانشنامه‌نگاری جدید را هم در ایران پایه‌ریزی کرد. با آن‌که سال‌ها از درگذشت مصاحب می گذرد و دانشنامه‌های فراوانی در کشور انتشار یافته‌است، هنوز تا این زمان سرپرستی همتای او و با دقت‌های کم مانند و تیزبینی‌های او در دانشنامه‌نگاری به عرصه‌ی ظهور نیامده است که البته جای دریغ و تاسف هم دارد.

دایره‌المعارف فارسی در ۳ مجلد، با بیش از ۴۰ هزار مقاله، بخشی ترجمه، ترجمه و تلخیص، ترجمه‌ی همراه با تکمله، و بخشی تألیف کامل، و گاه تألیف مبتنی بر پژوهشِ بارِ نخست، در فاصله‌ی زمانی تقریباً ۳۰ ساله، از ۱۳۴۵ تا ۱۳۷۴، انتشار یافته است. تدوین و نشر این دانشنامه اگر به سرپرستی و با شیوه‌ی کار مصاحب ادامه می‌یافت و سپس با نظارت واحدی مسئول، اصول و مراحل بازنگری و روزآمدی در آن اعمال می‌شد، کشور ما برای نخستین بار از دانشنامه‌ای ملّی و نسبتاً مختصر به زبان فارسی، اما در عین حال موثق و قابل اعتماد، برخوردار می‌شد، اما چنین نشد و این ناشی از غفلت‌ها یا تغافل‌های سیاست‌های فرهنگی ماست که مانع از ایجاد و تحکیم سنت، و سپس تغییر و تحول و نیز رشد و تعالی آن در ساحت‌ها و در دوره‌های زمانی دیگر است.

در دهه‌ی ۱۳۸۰ نهادی غیرانتفاعی برای تدوین و انتشار دانشنامه‌ای عمومی وارد میدان شد، کوشش‌هایی به عمل آمد که دایره‌المعارف فارسی مصاحب با همان شیوه‌ی خاص خودش روزآمد و تکمیل، و از سرمایه‌گذاری برای تدوین و انتشار دانشنامه‌ی همگانی تازه‌ای از صفر خودداری شود. این کوشش‌ها به سبب مداخلات عده‌ای که جای صحبت درباره‌ی اغراض آن‌ها این‌جا نیست، بی‌نتیجه ماند، دانشنامه‌ی همگانی با هزینه‌ای شاید هنگفت انتشار یافت، برگ دیگری بر دفتر شکست و ناکامی در عرصه‌ی دانشنامه‌نگاری افزوده شد، دایره‌المعارف فارسی مصاحب احیا نشد و گسیختگی در سنت همچنان تداوم یافت. برگردیم به دایره‌المعارف فارسی و سرنوشت آن و فرجام کار مصاحب:

۱) پس از حدود ۱۵ سال که از فعالیت دانشنامه‌نگاری مصاحب گذشته و او مقاله‌های تا آخر حرف «غ» را سرپرستی کرده‌بود، کودتای خزنده‌ای در موسسه‌ی انتشارات فرانکلین روی داد، رئیس تازه‌ای بر سر کار آمد که هیچ یک از هدف‌ها و انگیزه‌های همایون صنعتی‌زاده را نداشت. در نتیجه، ادامه‌ی کار برای مصاحب ناممکن، و دایره‌المعارف فارسی بی‌سرپرست رها شد.

۲) پس از مدتی وقفه، سرپرست دیگری برای ادامه‌ی کار تعیین شد و او کوشید به ضوابط مدون مصاحب پای‌بند بماند، اما دست یافتن به آن سطحی از دقت که مصاحب با هوشیاری و مراقبت در اعتلا نگاه می‌داشت، امکان پذیر نشد.

۳) این دانشنامه‌ی نیک‌آغازِ بدفرجام که چند بار دست‌به‌دست گشته، به ناگزیر دستخوش ناهمسانی شده و بی‌تناسبی و بی‌توازنی به مجلدات سه‌گانه‌ی آن راه یافته است.

۴) مصاحب به مرور و در حین کار پی‌برد که برای رسیدن به حالت مطلوب در دانشنامه، نسبت متوازن میان تألیف و ترجمه ضرورت دارد، اما ایجاد این توازن به‌سادگی امکان پذیر نیست، زیرا تربیت‌شدن پژوهش‌گران برای تألیف مقاله‌هایی که با اصول و ساختارهای دانشنامه‌ای سازگاری داشته باشد، به زمان، نظارت مداوم، ویراستاری‌های متعدد و حتی بازآرایی و بازنگاری مقالات نیاز دارد. از این روست که مقاله‌های تألیفی حروف «س» تا «غ» در مجلد دوم، با مقاله‌های مشابه در مجلد یکم تفاوت سطح و حجم دارد. مقاله‌های تألیفی «غ» تا «ی» را هم که مصاحب سرپرستی نکرده است و دقت‌های مصاحب را از این دسته از مقاله‌ها نمی‌توان انتظار داشت. او پس از پایان بردن مجلد نخست و بر پایه‌ی تجربه‌ای که طیّ حدود ۱۰ سال کار و همکاری به دست آمده بود، بر آن شد روشی را تا پایان حرف «ی» در پیش بگیرد که خود در حروف «ش» تا «غ» اعمال کرده است. قصد دیگر مصاحب این بود که در بازنگری‌ها و روزآمدی‌های بعدی در مجلد یکم هم تجدید نظر شود تا دایره‌المعارف فارسی سرانجام به اتکای آزمون و خطاها و تجربه‌های مکرر و متمادی، به دانشنامه‌ای با معیارهای همسان و هماهنگ تبدیل شود. اما این هدف، که همکاران مصاحب بهتر از دیگران می‌دانند چه بهای سنگینی برای آن پرداخت شده است، بر اثر همان کودتای خزنده‌ای که به آن اشاره شد، تحقّق نیافت و کشور ما دانشنامه‌نگاری بزرگ و اثری بالقوه منحصر به فرد را از دست داد.[۳]

۵) دایره‌المعارف فارسی را می‌توان در شمار طرح‌های بنیادی جوانمرگ شده قرار داد. چند کوشش از چند سو برای احیا و تداوم این دانشنامه و تبدیل کردن آن به دانشنامه‌ای ملّی نافرجام ماند. دولت‌ها و دولتمردان حمایت نکردند. سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان فرهنگی درنیافتند که دانشنامه‌ی ملّی موثق و معتبر چه تأثیر عمیقی بر سامانه‌های آموزش و پژوهش کشور و روندهای اطلاع‌جویی و اطلاع‌یابی می‌گذارد، و به‌طور غیرمستقیم در کاهش هزینه‌هایی در این زمینه‌ها تا چه اندازه می‌تواند مؤثر باشد.

۶) با این حال، و به رغم همه‌ی این ها، حتی هنوز هم شاید دیر نشده باشد. اگر تشکیلاتی دانشنامه‌ای برای احیا، تداوم و روزآمدی این اثر پرافتخار، و با سرپرستی دانشنامه‌نگاری صاحب صلاحیت شکل بگیرد و از همه‌ی دستاوردهای مصاحب به‌درستی استفاده شود، احتمال دارد کوتاه‌ترین و ارزان‌ترین راه به سمت هدفِ انتشار دانشنامه‌ای ملّی به زبان فارسی برای آیندگان این مرز و بوم باشد.

دانشنامه‌ی ایران و اسلام

تدوین و انتشار این دانشنامه از طرح‌های بنگاه ترجمه و نشر کتاب به سرپرستی احسان یارشاطر(۱۲۹۹ ـ ۱۳۹۷) و در ادامه‌ی کوشش نافرجام سیدحسن تقی‌زاده و همکاران او در ترجمه‌ی دانشنامه‌ی اسلام(ئی آی)[۴] بود که در هلند منتشر می‌شد. در شماری از کشورهای اسلامی به ترجمه‌ی دانشنامه‌ی اسلام به زبان‌های بومی خود دست‌زده بودند، که از میان آن‌ها دانشنامه‌نگارانی در ترکیه و پاکستان موفق شده بودند این دانشنامه را به زبان‌های ترکی استانبولی و اردو ترجمه و منتشر کنند؛ و حتی در موارد لازم بر ترجمه‌ها تکمله‌هایی هم از جنبه‌هایی لازم و از دیدگاه خود بیافزایند. احسان یار شاطر، با تسلطی که به زبان‌های ایران باستان، فرهنگ و تمدن ایران پیش از اسلام، ادبیات کهن فارسی، فرهنگ و تمدن دوره‌ی اسلامی، و نیز آشنایی با روش‌های پژوهشی جدید و دانشنامه‌های غربی داشت، کوشید دانشنامه‌ی اسلام از زبان‌های انگلیسی و فرانسوی به فارسی ترجمه شود و مطالب مربوط به ایران و فرهنگ ایرانی در دوره‌ی اسلامی و تشیع در قالب‌های دانشنامه‌ای متناسب با همان دانشنامه، تألیف، و اطلاعات ناقص، نادرست یا غیردقیق آن دانشنامه هم تصحیح شود. او و همکارانش با توجه به تجربه‌های گذشته و کامیابی‌ها و ناکامی‌ها، تا جای ممکن همه‌ی جوانب کار را در نظر گرفتند. نخستین دفتر دانشنامه‌ی ایران و اسلام پس از چند سال کار و با همکاری شماری از برجسته‌ترین مترجمان، مؤلفان و ویراستاران کشور در ۱۳۵۴ش انتشار یافت و جمعاً ۹ دفتر در حرف «الف» تا زمان انقلاب به‌تدریج منتشر شد، اما در رویدادهای انقلاب و به سبب انحلال بنیاد پهلوی، که تشکیلات این دانشنامه به آن وابسته بود، انتشار دانشنامه‌ی ایران و اسلام متوقف‌شد. با این حال، همان چند دفتر انتشاریافته از آن دانشنامه، به لحاظ ارزش‌های پژوهشی و دانشنامه‌ای، شماری مقاله‌های خوش تألیف، ترجمه‌های به‌خوبی ویراسته و دقت‌ها و انضباط‌های لازم که به‌کار رفته بود، بر روند دانشنامه‌نگاری ایران در دوره‌ی پس از انقلاب تأثیر گذاشت.

احسان یارشاطر با سرپرستی بر تدوین و انتشار دانشنامه‌ی ایرانیکا ‌(آی آر)[۵] در خارج از کشور، بهره‌وری از همکاری گسترده‌ی شمار بسیاری از برجسته‌ترین ایران‌شناسان و پژوهش‌گران در کشورهای مختلف، و با مراعات‌کردن معیارهای جهانی دانشنامه‌نگاری، توانست دانشنامه‌ای تخصّصی به زبان انگلیسی درباره‌ی فرهنگ و تمدّن ایرانی و میراث زبان و ادب فارسی منتشر کند. او گستره‌ی پهناور ایران فرهنگی را با همه‌ی تنوّع آن در این دانشنامه به دقت در نظر گرفت. اگر روزی این دانشنامه به‌طور کامل به زبان فارسی ترجمه و منتشر شود، سهم موثری در تکوین و تکامل دانشنامه‌ای ملّی به زبان فارسی خواهد داشت. البته کوششی هم برای ترجمه‌ی این دانشنامه به فارسی آغاز شده بود و شماری از مقاله‌های ترجمه‌شده هم انتشار یافت، اما مخالفت‌هایی با یارشاطر و آن دانشنامه راه را بر ترجمه‌ی کامل دانشنامه‌ی ایرانیکا بست.

کوششی ناموفق

با تصویب کمیسیون ملّی یونسکو در ایران در ۱۳۳۴، قرار شد اثری دانشنامه‌ای یا دانشنامه‌وار با عنوان ایرانشهر درباره‌ی تاریخ، فرهنگ، تمدن، اوضاع گذشته و حال ایران، نخست به زبان فارسی و سپس به یکی از زبان‌های خارجی تدوین شود تا نیاز اطلاع‌جویان برآورده و وظیفه‌ی بین‌المللی هم ادا شده باشد.[۶] شاه ایران این تصمیم را تأیید کرد و به وزارت‌خانه‌ها و سازمان‌های دولتی و وابسته به دولت دستور داده شد که برای تدوین ایرانشهر هرگونه کمکی که لازم است در اختیار بگذارند.[۷]

علی‌اصغر حکمت، مدیر وقت کمیسیون ملّی یونسکو در ایران، و سرپرست ایرانشهر در مقدمه‌اش بر این اثر به این نکته‌ها اشاره کرده است (به‌منظور ساده‌ترکردن عبارت‌هایی که در انشای امروز رایج نیست، اشاره‌های او نقل به مضمون می‌شود):

۱) درباره‌ی سرزمین ایران کتاب‌ها، مقاله‌ها و رساله‌های گوناگونی نوشته شده‌است، اما بیش‌تر این‌ها پراکنده‌اند و جوینده در یافتن مطالب سرگردان می‌ماند؛

۲) شماری از این مطالب به راه افراط و تفریط رفته‌اند و دوستی‌ها و دشمنی‌ها با ایران پنهان مانده‌است؛

۳) به اثری دانشنامه‌وار نیاز داریم حاوی حقایق محض و به دور از هرگونه افراط و تفریط.[۸]

برای تدوین ایرانشهر شماری از ایران شناسان داخل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.