پاورپوینت کامل تاثیر متقابل صورت و معنا در رباعیات خیام ۶۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تاثیر متقابل صورت و معنا در رباعیات خیام ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاثیر متقابل صورت و معنا در رباعیات خیام ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تاثیر متقابل صورت و معنا در رباعیات خیام ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

خیام از شاعران و دانشمندان به نام ایران از مفاخر ملی ماست. نامش عمر و کنیه‌اش ابوالفتح و شهرت او به خیام به درستی معلوم نیست از چه رو است.

خیام‌پژوهان هنگام سخن گفتن از رباعیات وی بیشتر به انعکاس اندیشه‌های فلسفی و حیرت او در برابر معمای هستی و اعتقادش در برابر حل نشدن این معما و در نتیجه عشرت‌طلبی و خوش‌باشی وی در این فرصت اندک زندگی پرداخته‌اند و گروهی هم او را ملحد و بی‌دین خطاب کرده‌اند؛ آنچه در این میان مورد بی‌توجهی قرار گرفته، بعد زیبایی‌شناسی اشعار وی است که عبارت است از رابطه نظام‌مند و ارگانیک رباعیات وی از نقطه‌نظر لفظ و معنا که ما در این مقاله با بررسی چند نمونه از اشعار وی به این مهم خواهیم پرداخت تا اعتبار شاعری وی از این نظر نیز آشکار شود.

خیام از شاعران و دانشمندان به نام ایران از مفاخر ملی ماست. نامش عمر و کنیه‌اش ابوالفتح و شهرت او به خیام به درستی معلوم نیست از چه رو است.

او در یکی از سال‌های نیمه اول سده پنجم و بنا به اصلح روایات و آخرین پژوهش‌ها در سال ۴۳۹ هجری در نیشابور پا به عرصه وجود گذاشت. وفاتش را نیز تذکره‌ها از حدود ۵۲۰ هجری دورتر نمی‌دانند. در احوال خیام گفته‌اند که در تصنیف و تعلیم بخل داشت و تندخو بود. تندخویی او را می‌توان تصدیق و باور نمود؛ چه از سخنش پیداست که بسیار حساس بوده اما بخل او در تعلیم و تصنیف به استنباط اینکه تالیفاتش مختصر است، عقیده‌ای نارواست.

روی هم رفته خیام پرگویی را خوش نمی‌داشته و این موضوع در انتخاب قالب رباعی برای شعرهایش به درستی مشهود است. خیام گذشته از مقامات و فضل و علم و حکمت ذوق سرشار و طبع شعری نیز داشته و گاهی که از بحث و مطالعه علمی فراغت می‌یافته و تفننی شعر می‌سروده است. رباعیات او شاهکارهایی است که در شان و منزلت در عرصه ادبیات دارد تا آنجایی که او را نه تنها یک ریاضی‌دان و حکیم که به عنوان یک شاعر نامدار می‌شناسیم.

خیام‌پژوهی در جهان غرب بر شهرت و اعتبار او افزوده است. پیش از فیتز جرالد کسانی همچون توماس هایه و گارسن دوتاسی چند رباعی از خیام را ترجمه کرده‌اند ولی هیچکدام موثر نیفتاد. سرانجام جرالد در سال ۱۸۵۸ میلادی رباعیات خیام را در کتابی کوچک و با برداشتی آزاد و شاعرانه به انگلیسی ترجمه کرد که وی را بر سر زبان‌ها انداخت و باعث شهرتش شد و اینک خیام در ردیف شاعرانی مثل هومر، شکسپیر، دانته و گوته قرار می‌گیرد.

اکنون خیام شاعر کسی است که با وجود اشعار اندکش، یعنی حدود ۶۰ رباعی که پژوهشگرانی همچون محمدعلی فروغی، صادق هدایت، علی دشتی، محمد مهدی فولادوند و علیرضا ذکاوتی قراگزلو آن را به قطع و یقین از خیام دانسته‌اند، جزو شاعران بلندپایه زبان فارسی است که دلیل آن را پژوهشگران تنها در حیرت و سرگردانی او در برابر معمای ناگشودنی هستی می‌دانند و به همین حد در مورد اشعار او اکتفا می‌کنند و آنچه را که مربوط به فرم و زیبایی اشعار او اعم از زیبایی‌های بیرونی و روابط دل‌انگیز و حساب شده کلمات شعری مربوط می‌شود، به راحتی و بی‌توجه از کنارش می‌گذرند و هنر شعر خیام را فقط به انتقال معنای شعریش محدود می‌کنند.

در مقدمه رباعیات خیام به تصحیح و تحشیه محمدعلی فروغی و دکتر قاسم غنی چنین آمده که چون این ۶۴ رباعی را که به احتمال بسیار قوی بلکه به اطمینان می‌توان از خیام دانست، در پیش می‌گذاریم و خصایص کلام حکیم را می‌سنجیم، نخستین چیزی که به آن بر می‌خوریم، این است که بسیار ساده و بی‌آرایش است و از تصنع و تکلف و همچنین از تخیلات شاعرانه عاری است؛ چنان که می‌توان گفت از شعر جز وزن و قافیه چیزی ندارد لیکن در نهایت فصاحت و بلاغت است.

اکنون این سوال پیش می‌آید که اگر رباعیات خیام ساده و بی‌آرایش و در حد سخنان معتاد روزمره است، پس راز ماندگاری اشعار وی را باید در چه جست؟

بیان موضوع

اصولا شعر آفرینش زیبایی با زبان است. شعریت شعر در زیبایی آن است. دانشمندان گذشته نیز شعریت شعر را در لفظ می‌دانستند و معنی را ملک مشاع. در روزگاران ما همه نظریه‌پردازان ادبی بر این باورند که شعر آفرینش زیبایی با زبان است.

ژان پل سارتر معتقد است در زبان خبر هدف اطلاع‌رسانی است و لفظ حکم وسیله را دارد اما در شعر خود زبان و لفظ هدف می‌شود. سارتر شعر را حتی از مقوله نقاشی می‌داند؛ لذا در شعر پیام را نفی می‌کند. البته شکی نیست که شعری که در عین زیبایی پیام و محتوا داشته باشد، برتر از شعر بی‌محتواست اما شعر می‌تواند هم محتوا و پیام نداشته باشد و صرفا زیبا باشد؛ مانند بسیاری از اشعار کلاسیک از جمله بسیاری از قصاید منوچهری و فرخی. صورت‌گرایان شعر و ادب را کلامی می‌دانند که از حالت تکراری و روزمرگی بیرون آمده و بیگانه‌سازی و بدیع شده باشد.

صورت‌گرایان تمام شگردها، ترفندها و آرایه‌هایی که زبان شعر را از زبان غیر شعر(معیار) جدا کرده و آن را برای مخاطب بیگانه می‌ساخت، تحت عنوان کلی «آشنایی‌زدایی» جای داده‌اند.

دکتر شفیعی کدکنی با گنجاندن حذف و افزایش‌های زبان معیار در ۲ دسته موسیقایی و زبان شناختی تمام ویژگی‌های زبان شعری اعم از انواع گونه‌گون موسیقی کلام، صورت‌های مختلف خیال، شگردهای متنوع بلاغی و ظرافت‌های خاص بدیعی و نیز مسائل خاص زبان شعر چون واژگان پربسامد، ترکیب‌سازی‌های باستان‌گرایی، متناقض‌نمایی، انتخاب واژگان خاص و ضرب‌المثل‌ها را که هنگام بررسی صورت‌گرایانه زبان شعر مورد توجه قرار می‌گیرد، برشمرده است.

در نظر صورت‌گرایان این شگردها باعث می‌شود زبان شعر از تشخص و برجستگی بیشتری نسبت به زبان نثر برخوردار شود و در نتیجه توجه مخاطب از معنا به زبان منعطف شود. این همان چیزی است که رستاخیز واژگان را موجب می‌شود.

در هر اثر شعری برجسته شاعر برای اینکه حس زیبایی شناختی معتاد مخاطبش را برانگیزاند، به عادت‌ستیزی دست می‌زند تا ادراک حسی تازه‌ای که زیبایی غیرعادی و خلاف‌آمد عادت را دریابد. از این رو است که شعر در نظر آنان گریز از هنجار زبانی است.

اگر بنا باشد اشعار خیام را از دیدگاه زیبایی‌شناسی بکاویم، باید در جستجوی عناصر شاعرانه‌ای باشیم که بسامدشان زیاد است و کاربرد زیادشان از زبان اثر آشنایی‌زدایی کرده و آن را برجسته ساخته‌اند. ایجاد تقابل‌های زبانی و معنایی و همچنین صور خیال نیز از مهم‌ترین این عناصر است که در این مقاله به بررسی موردی چند نمونه از رباعیات وی می‌پردازیم.

کلینت بروکس معتقد است عناصر شعر با یکدیگر مربوطند اما نه به صورت گل‌هایی که در یک دسته‌گل کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند بلکه ارتباط آن مانند ارتباط گل با دیگر قسمت‌های گیاهی است که می‌روید. زیبایی شعر همانند گل دادن گیاه است و مستلزم ساقه، برگ و ریشه‌های نهان آن. اجزای شعر نیز با یکدیگر به صورت نظام‌مند و ارگانیک و با محتوا و مضمون شعر به شکل غیرمستقیم مربوط است.

در شعر خیام نیز هنگام بررسی روابط متقابل لفظ و معنا شاهد اجزای ارگانیک کلام شاعر هستیم.

در ادامه همین جستار به این موضوع می‌پردازیم.

با تمهید این مقدمه در ادامه بحث به عناصری در شعر خیام اشاره خواهیم داشت که در برجسته‌سازی فرم شعر و در نهایت معنای اندیشی ذهنش تاثیر بسزایی داشته و شعر وی را از یک نظم ساده که تنها برای پرداختن اندیشه‌های فلسفی وی(به گمان خیلی از پژوهشگران در گذشته) بوده باشد، به سمت و سوی حقیقتی دیگر، یعنی شعر ناب که حاصل لحظات روحانی یک شاعر بزرگ بوده، بکشانیم.

۱- واژگان پربسامد:

یکی از شگردهایی که خیام در برجسته‌سازی زبان شعری خود و تشخص بخشیدن به واژگان و در نهایت ایجاد معنای دلخواه خود به کار می‌گیرد، استفاده از واژگانی خاص است که بسامد آن از چند ۱۰ نیز می‌گذرد. کلماتی مثل کوزه، گل، می، کوزه‌گر، چرخ، روزگار، سبزه و… و نیز به تبع آن مفاهیمی مثل دعوت به می‌خواری، رازناکی جهان، غنیمت شمردن، بی‌بازگشت بودن پس از مرگ و اغتنام فرصت زیربنای فکری وی را تشکیل می‌دهد.

آنچه در این میان قابل ذکر است ساختار ارگانیک و ارتباط صورت و معنای شعر خیام است که آن را دارای روح هنری کرده و از سطح سخنان معتاد و مبتذل به درآورده و جامه زیبایی‌شناختی بر تن شعر وی پوشانده است.

برای روشن شدن مطلب چند نمونه از رباعیات وی را بررسی می‌کنیم.

برخیز بتا بیار بهر دل ما/حل کن به جمال خویشتن مشکل ما

یک کوزه شراب تا به هم نوش کنیم/زان پیش که کوزه‌ها کنند از گل ما

خوردن شراب در زبان شعر شاعران به ویژه خیام حاکی از عشرت‌طلبی و پناه بردن به عوالم مستی و غافل ماندن از غم دنیای فانی است که شاعر آن را از راه حل‌هایی می‌داند که به وسیله آن از التهاب رازناکی جهان و غم و غصه زودگذری عمر دنیوی بکاهد.

در مصرع آخر شاعر با استفاده از تشخص بخشیدن به کلمه کوزه به رستاخیز کلمه دست زده است زیرا کوزه‌ای که شاعر از آن شراب نوش می‌کند، از گل اندام درگذشتگان است که روزی خود نیز تبدیل به این گل خواهد شد. کوزه از جمله واژگانی است که شاعر به فراوانی برای ساختن مضامین مورد نظر از آن استفاده هنری کرده است.

ای دل چو زمانه می‌کند غمناکت/ناگه برود ز تن روان پاکت

بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند/زان پیش که سبزه بردمد از خاکت

مردن و به خاک تبدیل شدن و رستن سبزه از خاک انسان مقوله دیگری است که شاعر توجه وافری به آن داشته و به خوبی با گزینش کلماتی مثل سبزه و کوزه برای دستیابی به معنای مورد نظرش که همانا دم را غنیمت شمردن است، از آن استفاده هنری کرده است.

در کارگه کوزه‌گری کردم رای/در پایه چرخ دیدم استاد به پای

می‌کرد دلیر کوزه را دسته و سر/از کله پادشاه و از دست گدای

در این بیت نیز شاعر از واژه کوزه و کوزه‌گر برای ایجاد معنا استفاده کرده که با اندکی درنگ در مصرع دوم به ارتباط معنایی خاص کلمات و چینش هنری آن می‌توان پی برد؛ از جمله اینکه شاعر به عمد برای ایجاد تاثیر منفی از یک پادشاه در ذهن مخاطب واژه کله را به جای کلمه سر به کار برده و با عادت‌زدایی در ذهن وی به رستاخیز کلمه دست یافته است. کله پادشاه که زمانی تاج برازنده آن بود و دست گدایی که به نشان کمک به سوی پادشاه دراز می‌شد، اکنون هر ۲ به گل کوزه‌گری تبدیل شده‌ و دسته و سر کوزه از آن ساخته می‌شود. استفاده از اجزای بدن انسان‌ها به ویژه انسان‌های معروف از ویژگی‌های شعری خیام است که با آن ایجاد معانی خاصی می‌کند.

ای پیر خردمند پگه‌تر برخیز/و آن کودک خاک‌بیز را بنگر تیز

پندش ده که نرم نرمک می‌بیز/مغز سر کیقباد و چشم پرویز

و اکنون با مطالعه این رباعی از علاقه بیش از حد شاعر به واژه کوزه و استفاده هنری آن پی می‌بریم.

در کارگه کوزه‌گری رفتم دوش/دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش

ناگاه یکی کوزه برآورد خروش/کو کوزه‌گر و کوزه‌خر و کوزه فروش

شاعر با دادن صفت گویا و خموش به واژه پر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.