پاورپوینت کامل مروری بر گفتوگوی الهیات و فلسفه با یکدیگر در تاریخ تفکر ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مروری بر گفتوگوی الهیات و فلسفه با یکدیگر در تاریخ تفکر ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مروری بر گفتوگوی الهیات و فلسفه با یکدیگر در تاریخ تفکر ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مروری بر گفتوگوی الهیات و فلسفه با یکدیگر در تاریخ تفکر ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
گفتوگوی الهیات و فلسفه، گفتوگوی تفکر استدلالی و عقلانی با عقلانیت معطوف به الوهیت یا خداشناسی است که میتواند جریان عظیمی از تفکر بشر را مد نظر قرار داده و مواجهه بخشی از تفکر بشر با دیگر وجوه آن باشد.
رنج انسان در تاریکیهای شناخت
گفتوگوی الهیات و فلسفه، گفتوگوی تفکر استدلالی و عقلانی با عقلانیت معطوف به الوهیت یا خداشناسی است که میتواند جریان عظیمی از تفکر بشر را مد نظر قرار داده و مواجهه بخشی از تفکر بشر با دیگر وجوه آن باشد. در گفتوگوی الهیات و فلسفه، انسان با تفکر عقلانی و مستدل خویش سعی دارد پرسشهای بنیادین خداشناسی و مسائل الهیاتی همچون شناخت ماهیت خدا به عنوان مبدا هستی، صفات او و میزان و کیفیت ارتباط او با جهان به عنوان مخلوقاتش و دیگر مسائل مربوط به خداشناسی که بیشتر در ادیان مختلف مطرح است، مورد بررسی عقلانی قرار گیرد. در این گفتوگوی عقلانی، میتوان پرسید که آیا موضوعات این دو یکی است یا اینکه فلسفه موضوعات و مسائل الهیات را مطرح میکند یا بالعکس؟ همچنین میتوان این پرسش را مطرح کرد که آیا این گفتمان همان گفتوگوی تاریخی عقل و وحی یا عقل و دین است؟
فلسفه چیست؟ الهیات کدام است؟
اگر فلسفه را نوعی جستوجوی عقلانی و مستدل و منطقی معطوف به شناخت حقیقت یا اصول بنیادین واقعیت بدانیم که میتواند به روشهای گوناگون صورت گیرد، الهیات را نیز میتوان نوعی سخن یا حتی دانش برهانی درباره خدا دانست که به موضوعات راجع به خداوند و مسائل مهم ادیان پرداخته و آنها را بررسی عقلانی و استدلالی میکند. از این رو، میتوان الهیات را علم مربوط به خدا و امور الهی دانست. در این میان، الهیدان سعی میکند برای تبیین موضوع خاص، به استدلالهای فلسفی، کلامی، تاریخی و تجربی روی آورده و به دفاع از یک مساله دینی یا نقد و اصلاح آن بپردازد. در تاریخ تفکر بشر، ملاحظه میشود که الهیات به معنای تفکر انتقادی و استدلالی درباره مسائل الهی و خداشناسی، از سوی فیلسوفان مورد توجه قرار گرفته است، بهطوریکه اولینبار افلاطون در رساله جمهوری واژه الهیات را به کار برد و ارسطو نیز آن را جزو بخشهای سه گانه فلسفه یعنی ریاضیات، طبیعیات یا فیزیک و الهیات قرار داد که در اینجا همان معنای مابعدالطبیعه را میداد، زیرا به امور الهی و فرامادی میپرداخت. در مباحث الهیات مربوط به خدا، به توصیف و شناخت بر مبنای باورهای دینی پرداخته میشود. با این حال، الهیات مسیحی، به مواردی بیشتر از مباحث خداشناسی، همچون مساله نجات، آخرتشناسی، مسیح، تثلیث و کتاب مقدس پرداخته و آنها را تبیین میکند. چنین مباحثی درباره خدا و امور دینی، یا بر اساس عقل انجام میشود یا وحی و سنت.
آغاز شکلگیری الهیات در مسیحیت
آغاز شکلگیری الهیات در مسیحیت، مربوط به قرن دوم مسیحی است که در آن دوره، پدران اولیه مسیحی همچون ژوستین، اریگن و ترتولیان الهیات مسیحی را برای پاسخگویی و ارایه دفاعیات خود در برابر منکران مسیحیت و نیز فیلسوفان پایهگذاری کردند. مثلا آنها تبیینهای مختلفی را برای مسائلی چون نجات و تثلیث مسیحی ارایه میدادند و در این میان، ترتولیان معتقد بود که تثلیث در راستای طرح نجات خداوند بوده و نامعقول نیست که بگوییم [براساس باور مسیحیت] خدا یک ذات تنها نیست و شریک دارد.
از جمله پرسشهایی که در خداشناسی الهیاتی مورد بحث قرار میگیرد، شناخت ذات و صفات ایجابی و سلبی خدا و نیز این مساله است که آیا خدا قابل شناخت است یا خیر؟ در الهیات مسیحی بنابر انجیل یوحنا، (۱۷: ۳) گفته میشود که خدا را میتوان شناخت (و حیات جاودانی این است که تو را خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسد)، با این حال یکی از جنجالیترین مباحث الهیات مسیحی، مسیحشناسی و تعیین شخصیت مسیح است که از همان قرن اول مسیحی رواج داشت و منجر به جدال بین پیروان مختلف مسیحی شد. در واقع، شناخت شخصیت مسیح میتوانست بنیادیترین و موثرترین عقیده و باور ممکن برای نوعی انسانشناسی و شناخت جایگاه انسان در جهانی باشد که مخلوق خداوند محسوب شود.
مابعدالطبیعه و نظام الهیاتی سنتی
نظام الهیاتی سنتی، به نحوی حول محور مابعدالطبیعه و مباحث وجودی قرار داشت که مسائل آن را میتوان برگرفته از مابعدالطبیعه افلاطون و ارسطو دانست. از این رو، مفاهیم موجود در این الهیات نیز شامل مفاهیمی چون وجود، ماهیت، عدم، جواهر و اعراض، علت و معلول و دیگر مفاهیم رایج در مباحث فلسفی مربوط به وجودشناسی و هستیشناسی بودند. موضوع چنین مباحثی، همان وجود – بما هو وجود – و عوارض ذاتی آن است که طبق دیدگاه کلی آن، حقیقت امری ثابت و بدون تغییر و قابل کشف و وجود نیز واحد و دارای سلسلهمراتب بود. طبق همین رویکرد نیز میبینیم که مسائل موجود در الهیات سنتی نیز طبق فلسفه مابعدالطبیعی سنتی و مقولات ارسطویی حل میشوند؛ برای مثال در تبیین مساله فیض گفته میشد که فیض نوعی تجلی فراطبیعی است که از عالم بالا بر موجودات این جهان فیضان مییابد. بر این اساس، ارتباطی وجودی بین جهان طبیعی و مابعدالطبیعی برقرار میشد که طبق آن، روند معرفتشناختی مبدا هستی و تبیین علی رویدادهای این جهان، بستگی به نظم موجود در این ارتباط هستیشناختی بود. جایگاه انسان در این چرخه حیاتی را نیز درجه وجودی او تعیین میکرد.
روش مدرسی یا اسکولاستیسم
در این بین، روش غالب در الهیات سنتی، روش مدرسی یا اسکولاستیسم بود که حول محور منطق و مقولات ارسطویی قرار داشت و با بهرهگیری از آن درصدد تبیین عقاید و مبانی کلی و اصیل مسیحیت و به ویژه کلیسای مسیحی بود. از جمله متفکران برجسته این روش توماس آکویناس است که در کتاب مجموعه الهیات سعی کرده از طریق اصول کلی فلسفه ارسطویی، به سوالات کلامی و دینی مسیحیت پاسخ دهد. بهطور کلی، از آنجا که الهیات همواره برای تبیین و استدلال درباره مبانی و مدعیات و نظراتش به فلسفه روی آورده است، مسیحیت نیز برای دفاع از مبانی و عقایدش در برابر عقاید دینی دیگر و نیز آرای فلسفی، الهیات خود را با نظر به این رویکردهای فلسفی گسترش داد و در اصل الهیات مسیحی در مواجهه عقلانی با مسائل خود و پردازش آنها بود که شکل گرفت. پس از افول فلسفه مدرسی در دوران بعد از قرون وسطی و در آغاز عصر روشنگری در قرن ۱۶م، با تاثیرپذیری از فضای عقلاندیشی و توجه به قدرت استدلال و تفسیر هر فرد در خوانش کتاب مقدس، الهیات نیز جنبه جدیدی به خود گرفت و با نظر به آزاداندیشی عقلانی هر فرد در تبیین و خوانش آن، سیطره تفاسیر یگانه کلیسایی نیز کاهش یافته و فرقههای متنوعی از مسیحیت با نظرها و تفاسیر و مختلف از کتاب مقدس شکل گرفتند که هر یک تبیین متفاوتی برای اصول کلی ارایه میدادند که البته همگی در این اصول اتفاق نظر داشتند.
موانع گفتوگوی فلسفه و الهیات
با این حال، همواره دو رویکرد متفاوت نسبت به مرزهای گفتوگو بین الهیات با دیگر مباحث نظری به ویژه فلسفه وجود داشته است که همین امر نیز در تاریخ الهیات مسیحی منجر به ظهور الهیات محافظهکار و الهیات آزاداندیشی یا لیبرال شد؛ از جمله موانع گفتوگوی فلسفه و الهیات همواره این بوده است که مسیحیان و بهطور کلی دینداران معتقد بودند که اصول کلی آنها منزه از بررسیهای عقلانی جزیی بوده و انسان با قدرت عقلانی محدود خود نمیتواند به تبیین این اصول وحیانی و اصیل بپردازد. همین رویکرد در الهیات محافظهکار منجر شد که بحث مهم نقادی تاریخی کتاب مقدس مورد تخطئه قرار گرفته و تفکر انتقادی و استدلالی از خوانش کتاب مقدس فاصله معرفتشناختی عمیقی پیدا کند.
رویکرد آزاداندیشانه به بررسی عقلانی باورها و مفاهیم دینی
اما در رویکرد آزاداندیشانه به بررسی عقلانی باورها و مفاهیم دینی و خداشناسی، انسان این جایگاه معرفتشناختی را برای خود قائل میشود که با قدرت تبیین عقلانی بتواند مباحث اصیل و بنیادین دین را مورد تامل دقیق یا حتی مورد انتقاد و پرسشگری قرار دهد. همین امر باعث شد که مفاهیم بسیاری در لایههای حساس دین مسیحیت مورد بازبینی فلسفی قرار گرفته و تفاسیر جدیدی از آنها ارایه شود؛ بهطوری که مثلا شخصیت مسیح به عنوان فدیه و نجاتدهنده بشری که تنها از طریق ایمان به او میسر بود، مورد بازبینی تاریخی و راستیآزمایی عقلانی قرار گرفت و در برخی دیدگاهها به یک معلم و الگوی اخلاقی تنزل پیدا کرد، بهطوریکه دیگر از آن جایگاه تقدسگونهای که در کلیسای کاتولیک از آن بهرهمند بود به دور بود.
بر این اساس، به نظر می
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 