پاورپوینت کامل تاریخ پزشکی در ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاریخ پزشکی در ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخ پزشکی در ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخ پزشکی در ایران ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
در ایران پجشگان ( پزشکان) جزو یکی از چهار طبقه ممتاز جامعه به شمار میآمدند و وجود دانشگاه جندیشاپور در زمان ساسانیان و فعالیت آن در دورههای اولیه اسلام نشاندهنده پیشرفت این دانش در ایران بود. شاپور بن سهل (متوفی ۲۵۵ق) کتاب داروشناسی خود را هنگامی به رشته تحریر درآورد که ریاست بیمارستان جندیشاپور را در شهر اهواز عهدهدار بود.
در ایران پجشگان ( پزشکان) جزو یکی از چهار طبقه ممتاز جامعه به شمار میآمدند و وجود دانشگاه جندیشاپور در زمان ساسانیان و فعالیت آن در دورههای اولیه اسلام نشاندهنده پیشرفت این دانش در ایران بود. شاپور بن سهل (متوفی ۲۵۵ق) کتاب داروشناسی خود را هنگامی به رشته تحریر درآورد که ریاست بیمارستان جندیشاپور را در شهر اهواز عهدهدار بود. ابنندیم منابع علم پزشکی را که از زبان یونانی، سُریانی، هندی و پهلوی به زبان عربی ترجمه شده و در دسترس پزشکان اسلامی بوده، یاد کرده است و از میان این منابع، آنچه از بقراط و جالینوس به زبان عربی ترجمه شده و مورد استفاده پزشکان اسلامی قرار گرفته است، سهم بهسزائی را داراست. مسلمانان نه تنها از کتابهای بقراط و جالینوس استفاده کردند، بلکه روشهای درمانی که در یونان وجود داشت، مورد بررسی آنان قرار گرفت؛ چنان که واثق ـ خلیفه عباسی ـ پزشکان را گرد کرد تا از آنان استفسار نماید که کدام یک از روش فرقههای طبی که در یونان بود، باید مورد اقتباس پزشکان زمان قرار گیرد. و نیز کتاب الأیمان (= سوگندنامهها) بقراط که مشتمل بر سه قسمت «عهدنامه» و «ناموس طب» و «وصیت» بود با شرح و تفسیر جالینوس مورد استفاده مسلمانان قرار گرفته است. سنت پزشکی دینی که ابنخلدون از آن به «الطب المنقول فی النَّبوات» تعبیر میکند، در میان مسلمانان رایج بوده که بعدها به صورت کتابهایی مانند: «الطب النبوی» ابنالقیّم الجوزیه و «المنهل الروی فی الطب النبوی» ابنطولون و «الطب فی الکتاب والسنه» عبداللطیف بغدادی و در شیعه به صورت «طبالصادق» و «طبالباقر» درآمده است.
گیاهان دارویی
اهتمام مسلمانان به طب همراه با عنایت آنان به گیاهان دارویی نیز بوده و کتاب «الحشائش» دیوسقوریدس از مهمترین منابع آنان به شمار میآمده است. نمونهای از این کوششها را میتوان در شرق عالم اسلامی در کتابهای «الصیدنه» بیرونی، «النّبات» ابوحنیفه دینوری و «الأبنیه عن حقائق الادویه» هروی و در غرب در کتابهای «مفرداتالادویه» غافقی، «مفرداتالادویه» ابنبیطار و «شرح اسماءالعقار» ابن میمون ملاحظه کرد و در داروهای مرکبه میتوان از «قراباذین» کندی، «قراباذین» سمرقندی و «قراباذین» قلانسی نام برد.
پیش از آنکه از سه دائرهالمعارف بزرگ پزشکی یعنی کاملالصناعه، حاوی و قانون یاد کنیم، باید از دو کتاب مهم که مؤلفانش اهل طبرستان بودهاند، ذکر کرد: «فردوسالحکمه» علی بن ربن طبری و «المعالجات البقراطیه» ابوالحسن طبری که در هر دو بنا به سنت جالینوسی که طبیب فاضل باید فلسفه هم بداند، مقدماتی از مسائل فلسفی را در کتاب خود یاد کردهاند. علی بن ربن طبری که نخست کاتب مازیار بن قارن بود، سپس به درگاه معتصم رفت و در سال سوم خلافت متوکل (۲۳۶ق)، کتاب فردوسالحکمه را نوشت و این نخستین مجموعه طبی در اسلام بود که به صورت تألیف در دسترس مسلمانان قرار گرفت و در اهمیت این کتاب همین بس که محمد بن جریر طبری آن را از مؤلفش به سماع آموخت و همیشه آن را زیر مصلای خود داشت. او در تألیف این کتاب از آثار قدما (همچون بقراط و جالینوس و دیموقریطس و بولس) استفاده کرد و از کتابهای معروف هندیان (همچون کتاب سسرد و کتاب چرک) بهرهبرداری نمود و مسلماً پیش از ظهور رازی، این کتاب از مهمترین و جامعترین کتابها در فن پزشکی بود.
ابوالحسن احمدبن محمد طبری ترنجی که از معاصران و پزشکان رکنالدوله دیلمی (۳۲۱ـ۳۶۲ق) بود و کتاب معروفش «المعالجات البقراطیه» که ابن ابیاصیبعه آن را از «أجلّ الکتب و انفعها» میداند، از جهت احترام مؤلف به بقراط به نام او موَشّح گردیده است. از امتیازات این کتاب آن است که در آن عنایت و توجه خاصی به طب اطفال شده است؛ چنانکه شصت بابش به بیماریهای مختلف اطفال (همچون صرع، کزاز، سرفه، آبله و سرخک) اختصاص دارد.
کتابها و رسالههایی که دانشمندان اسلامی از خود به یادگار گذاشتهاند، از تنوع خاصی برخوردار بوده است. کتابهایی همچون «حاوی» رازی، «کاملالصَناعه» مجوسی اهوازی و «قانون» ابنسینا و در زبان فارسی، کتابهایی همچون: «هدایه المتعلمین» اخوینی بخاری، «ذخیره خوارزمشاهی» و «الاغواض الطبیه» سید اسماعیل جرجانی جنبه دائرهالمعارفی داشته و شامل درمان همه بیماریها از سر تا پا بوده است و در برابر این نوع کتاب، کتابهایی دیگر وجود داشته که از آن به «رساله مفرده» و در فارسی «تکنامه» و در فرنگی «مونوگراف» تعبیر میشود. کتابهایی همچون: «فی المرض المسمی دیابیطا» عبداللطیف بغدادی، «فی المعده و مداواتها» ابن جزار قبروانی، «الحمیات» اسحاق بن سلیمان، «فی المالیخولیا» اسحاق بن عمران، «فی الاغذیه» اسحاق بن سلیمان و «تذکره الکحّالین» علی بن عیسی از این نوع به شمار میآیند.
طب روحانی
پزشکان مسلمان همچنانکه به جسم توجه داشتند، از عنایت به جان غافل نبودند؛ چنانکه رازی «طب روحانی» را نوشت تا عدیل «طب المنصوری» باشد که درباره طب جسدانی است. از کتابهایی که در زمینه مسائل روحانی و نفسانیات گفتگو میکند، کتاب «الطب و الاحداث النفسانیه» است که ابوسعید بن بختیشوع نگاشته است. و نیز مسائل اخلاقی و آداب انسانی که هر پزشکی باید از آن برخوردار باشد، مورد توجه و عنایت بوده و در این زمینه کتابهایی تألیف شده است؛ از جمله: «فی التطرق بالطب الی السعاده» علی بن رضوان، «ادب الطبیب» رهاوی، «التشویق الطبی» صاعد بن الحسن و «النوادر الطّبیه» ابن ماسویه. اکنون به رازی و علی بن عباس مجوسی و ابنسینا که هر کدام دائرهالمعارفی را در فن پزشکی به زبان عربی تألیف کردند میپردازیم:
محمد بن زکریای رازی ملقب به «جالینوس عرب» و «طبیب مارستانی» بنا به قول بیرونی در سال ۲۵۱ به دنیا آمد و در سال ۳۱۳ق رخت از جهان بربست. او در مدت زندگی خود موفق شد متجاوز از صد و هشتاد کتاب از خود به یادگار بگذارد که پنجاه و شش کتاب آن در پزشکی است. از مهمترین آنها میتوان از «الجامع الکبیر» که همان «حاوی» است و «الطب المنصوری» نام برد. کتاب حاوی در سال ۱۲۷۹م به دست فرج بن سالم تحت عنوان Continens و «الطب المنصوری» در سال ۱۴۸۱م به وسیله جرارد کرمونایی تحت عنوان Liber Almansoris به زبان لاتینی ترجمه شد و مکرراً در شهرهای مختلف اروپا چاپ شد.
رازی در کتاب «حاوی» بیماریهای مختلف و چگونگی درمان هر یک را یاد کرده و بنا به مقتضای امانت علمی، هر مطلبی را که از هر جا گرفته، مأخذش را ذکر کرده است. وی از مسلمان، مسیحی، یهودی، زردشتی و هندو در اخذ مطالب استفاده کرده و حتی اگر مؤلف کتابی ناشناخته بوده، تصریح میکند که کتاب به چه سنت علمی تعلق داشته است، مانند مواردی که میگوید: «مِن کتاب فارسی» یا «مِن کتاب هندی». کتاب نهم حاوی که به بحث از شناخت داروهای مختلف اختصاص دارد، یکی از منابع مهم داروشناسی در اروپا حتی مدتی دراز پس از دوره تجدید حیات علمی (رنسانس) بود و مقاله نهم از طب المنصوری که درباره درمان همه بیماریهاست، تا پایان قرن پانزدهم جزو برنامه دروس دانشگاه توبینگن آلمان بود.
رازی مشاهدات بالینی خود را یادداشت میکرد و نه تنها نام بیماران، بلکه محل مشاهدات خود را بیان میداشت؛ از جمله اشاره به بیمارستان بغداد و منزل خود در ری کرده است. ماکس مایرهوف مشاهدات بالینی رازی را از کتاب الحاوی گردآوری کرده و آن را تحت عنوان «قصص و حکایات المرضی» منتشر ساخته است. گذشته از دوکتاب یادشده، «کتاب الحصبه و الجدری» (= آبله و سرخک) او از اهمیت فراوانی برخوردار است. این کتاب از برجستهترین اثر خدمت فرهنگ اسلامی به علم پزشکی به شمار میرود.ترجمههای متعدد این کتاب در شهرهای مختلف اروپا همچون ونیز بازل و استراسیوک، لندن و پاریس و گوتینگن چاپ شده است.
ابوعلی حسین بن عبدالله بن علی بن سینا معروف به «شیخالرئیس»، پزشک و فیلسوف نامدار که نزد اروپائیان به Avicenna معروف است، در سال ۳۷۰ در قریه خرمیثن از توابع بخارا به دنیا آمد و علوم زمان را در خردسالی فراگرفت و آثار فراوانی از خود به یادگار گذاشت که مهمترین آنها «شفا» در فلسفه و «قانون» در طب است. کتاب قانون که یک دائرهالمعارف پزشکی محسوب میشود، در قرن دوازدهم میلادی به زبان لاتین ترجمه شد و پس از آن ترجمههایی از آن به زبان عبری و انگلیسی و فرانسه و آلمانی صورت گرفت و تا قرن هفدهم در مراکز علمی اروپا تدریس میشد. دانشمندان اسلامی بر کتاب قانون شروح و حواشی متعددی نوشتند که از مهمترین آنها میتوان از شرح ابننفیس (متوفی ۶۸۷ق) نام برد که گذشته از اینکه بخش تشریح قانون را شرح کرده، کتابی هم به صورت اختصار به عنوان «موجز القانون» تألیف کرده است. شرح فخرالدین رازی و شرح قطبالدین شیرازی نیز از شروح مهم کتاب قانون به شمار میرود.
ابنسینا کتاب قانون را بر پنج بخش قرار داده است: در بخش اول از مقدمات علم طب، شناخت مزاجها و اخلاط، تشریح اعضای مختلف بدن و استخوانها و مباحث مهم طب بحث دارد. در بخش دوم از ادویه مفرده و خواص درمانی آنها یاد میکند. در بخش سوم از بیماریهای مختلف که عارض بر اعضای گوناگون آدمی میشود، گفتگو مینماید. در بخش چهارم به ذکر انواع تبها و بیماریهای عفونی میپردازد. و بخش پنجم را به داروهای مرکب مختلف که به صورت گوناگون به کار برده میشود، اختصاص میدهد.
ابنسینا مانند سایر پزشکان اسلامی در برابر توجه به تن و بدن عنایت به جان و نفس داشته. «قصیده عینیه» منسوب به او که خطاب به نفس ناطقه و یا به زبان شرع نفس مطمئنه است، شاهدی بر این مدعاست و نیز بر اساس همان سنت جالینوسی، او هم مانند رازی طب و فلسفه را متداخل میداند. با این تفاوت که رازی طبیب فیلسوف بوده، ولی ابنسینا فیلسوف طبیب. در کتاب قانون مطالب جالبی در فن پزشکی یافت میشود، از جمله آنکه خون سگها را پادزهر گزش سگ هار میداند و این میرساند که مسلمانان پیش از اروپائیان توجه به این گونه درمان داشتهاند.
قانون ابنسینا در سه مجلد در سال ۱۲۹۴ق در بولاق قاهره چاپ شده و سپس در چهار مجلد که جلد چهارم آن اختصاص به فهرستهای مختلف کتاب دارد، در سال ۱۴۰۸قر۱۹۸۷م در بیروت منتشر گردیده و چاپ دیگری هم در سال ۱۴۰۲ به وسیله «معهد تاریخ الطبی و الابحاث الطبیه» در دهلی نو از آن به عمل آمده است و ترجمه فارسی آن به دست عبدالرحمن شرفکندی به همت انتشارات سروش در سال ۱۳۶۴ (چاپ سوم) چاپ و منتشر شده است. اصطلاحات پزشکی قانون که در کتابی تحت عنوان «قاموس القانون فی الطب لابنسینا» جمعآوری گردیده، به وسیله اداره تاریخ الطب و التحقیق الطبی در دهلی نو به همت دائرهالمعارف العثمانیه در سال ۱۳۸۷قر۱۹۶۷ در حیدرآباد دکن چاپ شده است.
ابنسینا که از ذوق شعری هم برخوردار بوده، ارجوزهای در طب دارد که متن عربی آن با ترجمه فرانسه در سال ۱۹۵۶ تحت عنوان «الارجوزه الطّبیه» در پاریس چاپ شده و سپس ترجمهای هم به زبان انگلیسی از آن صورت گرفته است. این ارجوزه را ابنرشد شرح و تفسیر کرده که در سال ۱۹۹۶ دانشگاه قطر چاپ کرده است.
مجوسی اهوازی
علی بن عباس مجوسی اهوازی که از پزشکان برجسته جهان اسلام به شمار میرود، کتاب «کامل الصناعه الطبّیه» یا «الکتاب الملکی» را به پیشگاه عضدالدوله دیلمی ملقب به فناخسرو تقدیم داشت و در عین حال که از آثار بقراط، جالینوس، اوریاسیوس، بولس اجانیطی، ابن سرابیون و اهرن القس استفاده کرده، بر برخی از آنان خرده گرفته و کتاب خود را جامعتر و شاملتر دانسته است. او هم مانند بسیاری از پزشکان مسلمان، غذا را بر دوا و داروهای مفرد را بر داروهای مرکب ترجیح داده و استعمال ادویه غریبه و مجهوله را منع کرده است. بعد از کتاب «فردوس الحکمه» علی بن ربّن طبری، کتاب کامل الصناعه تا ظهور قانون از بهترین کتابها محسوب میشده و فرق میان دو را چنین توصیف کردهاند: «الملکی فی العمل، أبلغ و القانون فی المعلم، أثبت».
این کتاب را قسطنطین افریقی (متوفی۱۰۸۷م) به زبان لاتینی ترجمه کرد و آن را به خود نسبت داد و مدتها در مدارس اروپا تدریس میشد تا اینکه در سال ۱۱۲۷م، همین کتاب را الیاس استفان انطاکی ترجمه کرد و در سال ۱۴۹۲م به چاپ رسید و نام مؤلف حقیقی آن آشکار گشت. کتاب ملکی (کامل الصناعه) همراه با «حاوی» رازی و «قانون» ابنسینا و «تصریف» زهراوی و «تبسیر» ابنزهر تا قرن شانزدهم میلادی در اروپا تدریس میشد. بخش تشریح کتاب نیز به زبان فرانسه تحت عنوان «سه رساله در تشریح عرب» در سال ۱۹۰۳ چاپ شد. متن عربی کتاب در دو جلد در سال ۱۲۹۴ در قاهره منتشر گشت. طب ملکی مشتمل بر بیست مقاله است: مقاله اول آن درباره طب نظری و مقالات دیگر در طب عملی است. در مقدمه کتاب، از پزشکان پیشین سخن گفته و ضمن تجلیل از آنان، برخی اشتباهاتشان یادآور شده است. مقاله دوم و سوم کتاب به علم تشریح اختصاص دارد. مقاله نوزدهم که یازده فصل را در بر میگیرد، به جرّاحی مخصوص گشته است.
علی بن عباس در آغاز کتاب روش بررسی و تحلیل علمی خود را بیان داشته و دو روش مشهور تحلیل حد و تحلیل به عکس را مورد توجه بیشتر قرار داده. «تحلیل حد» آن است که علمی را که در جستجوی آن هستیم، زیر تعریفی واحد درآوریم، سپس آن تعریف را از جنس اعلی به فصول و انواع آن تقسیم کنیم و «تحلیل به عکس» مانند آن است که انسان را در نظر بگیریم و بگوییم بدن انسان به اعضای آلی انحلال مییابد و اعضای آلی به اعضای متشابههالاجزاء و اجزای متشابههالاجزاء به اخلاط و اخلاط به نباتی که غذاست و نبات به اسطقسّاتی که غذا از آن ترکیب یافته، منحل شود. نظامی عروضی از جمله کتابهایی که خواندنش را برای دانشجویان طب لازم میداند، حاوی، قانون و کاملالصناعه است.
کتابهای پزشکی فارسی
دانشمندان ایرانی به موازات تألیف کتابهای عربی، کتابهای متعددی را به زبان فارسی تألیف کردهاند که از مهمترین آنها میتوان از «هدایهالمتعلّمین» اخوینی بخاری، «ذخیره خوارزمشاهی»، «خلاصه التّجارب» بهاءالدّوله رازی و «دانشنامه» حکیم میسری که به نظم است یاد کرد. اساس و پایه این آثار مبتنی بر مطالب دائرهالمعارفهای پزشکی بزرگ است که پیشتر از آن یاد گردید.
در زمینه داروشناسی نیز گذشته از «الابنیه عن حقائق الادویه» هروی، میتوان از «تحفهالمؤمنین» حکیم مؤمن و «مخزن الادویه» عقیلی خراسانی یاد کرد.
در زمینه دامپزشکی نیز مسلمانان کوشش فراوان از خود نشان دادند و کتابهای متعددی از آنان تحت عناوین «کتاب الخیل»، «کتاب الخیل و الفروسیّه»، «کتاب الفروسیّه و البیطره»، «کتاب البیطره»، «بیطرنامه»، «فرَسنامه» به جای مانده است. فرسنامههای فارسی منظوم و منثور فراوانی به صورت خطی در کتابخانهها موجود است که دو کتاب آن تحت عنوان «دو فرسنامه منثور و منظور» در سال ۱۳۶۶ در تهران چاپ شده است (مؤسّسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران ـ دانشگاه مکگیل به اهتمام دکتر علی سلطانی گردفرامرزی). درباره تاریخ دامپزشکی در ایران پیش از اسلام و پس از اسلام، دکتر حسن تاجبخش مطالعات فراوانی کرده و نتیجه آن را در دو مجلد تحت عنوان «تاریخ پزشکی و دامپزشکی در ایران» منتشر ساخته است.
خاندانهای علمی
در کتابهای تاریخ طب آمده است که طب در انحصار خانواده اسقلبیوس بوده و از پدران و فرزندان منتقل میشده است؛ ولی بقراط این رسم را منسوخ کرد و اظهار داشت که پزشکان باید شاگردان خود را بهمنزله فرزندان خود محسوب دارند و از زمان او بود که نسبت روحانی و علمی، جایگزین نسبت جسمانی شد؛ ولی عملا در عصر اسلامی به خانوادههای متعدد برخورد میکنیم که پزشکی در آنها ظهور پیدا کرده، از جمله «خانواده حارث بن کلده» (پزشک جندیشاپور و پسرش نضر بن حارث) و «خانواده بختیشوع» که مهمترین آنان جبرائیل بن بختیشوع، بختیشوع بن جبرائیل، عبدالله بن بختیشوع و… هستند، و «خانواده طیفوری» که عبدالله طیفوری و زکریا بن عبدالله طیفوری از مشاهیر آناناند، و «خانواده ماسوی» خوزی که مهمترین آنان یوحنّا بن ماسویه و میخائیل بن ماسویهاند، و «خانواده حنین» بن اسحاق که اسحاق بن حنین و حکیم بن حنین مشهورترین آناناند، و «خانواده ثابت» بن قرّه حرانی که سنان بن ثابت و ثابت بن سنان از میان آنان از شهرت برخوردار هستند.
مدارس و کتابهای پزشکی
تعلیم و تربیت پزشکان در مدارس و بیمارستانها و منازل و مساجد صورت میگرفت. سابقه تدریس پزشکی از مدارس آتن به اسکندریه و از اسکندریه به رها و نصیبین و از آنجا به جندیشاپور و از جندیشاپور به بیتالحکمه بغداد و سپس به بیتالحکم قیروان در شمال آفریقا و همچنین اندلس در کتابهای «تاریخالاطباء» به تفصیل یاد شده است. مسلمانان توجه و عنایت خاصی به خواندن کتابهای بقراط و جالینوس داشتند. ابنرضوان میگوید که بقراط صناعت طب را تکمیل و جالینوس تعلیم بقراط را تهذیب کرد. او سپس پنجاه و پنج کتاب از آثار بقراط را نام میبرد و ترتیب خواندن آنها را بدینگونه بیان میدارد در ترتیب خواندن کتابهای بقراط دو برنامه موجود است: یکی آنکه اصحاب تجارب معمول میدارند که از کتاب قاطیطرون که به معنی دکان طبیب است، آغاز میکنند و پس از آن به ترتیب، کتاب الکسر و الرّض و کتاب الجبر و کتاب الخراجات و سپس سایر کتابهای عملی او را یکی پی از دیگری میخوانند و پس از فراغت از کتابهای عملی، به خواندن کتاب طبیعهالانسان میپردازند. ترتیب دیگر آن است که اصحاب قیاس بدان عمل میکنند که از کتاب طبیعهالانسان آغاز و سپس به حفظ کتاب الفصول و کتاب تقدّمهالمعرفه میپردازند و پس از فراغ از این کتابها، کتاب قاطیطرون را شروع میکنند و سپس به سایر کتب عملی میپردازند.
حنین بن اسحاق در فهرست آثار جالینوس خود پس از آنکه بیستمین کتاب یعنی حیلهالبراء جالینوس را ذکر میکند، میگوید: «این است کتابهایی که در مدرسههای پزشکی اسکندریّه میخوانند. آنان به همین ترتیبی که یاد کردم، این کتابها را قرائت میکنند. آنان هر روز جمع میشوند و به خواندن و فهمیدن یک کتاب میپردازند؛ چنان که امروزه اصحاب نصارای ما در آموزشگاههایی که معروف به اسکول school است، هر روز برای خواندن کتابی از کتابهای متقدمان اجتماع میکنند. هر یک از افراد پس از مهارت در این کتب، به قرائت آن میپردازند به همان نحو که امروز اصحاب ما تفاسیر کتابهای متقدّمان را میخوانند.»
ابن هندو باب نهم از کتاب خود را تحت عنوان «فی کیفیّه تدریج المتعلم للطب» آورده و در آن نام شانزدهم کتاب جالینوس را که «اسکندرانیّون» خواندنش را توصیه کردهاند، آورده است و نیز باب هشتم از همان کتاب را اختصاص به بیان علومی داده که یک پزشک باید آن را بداند.
بیمارستان
کلم فارسی «بیمارستان» در زبان عربی به صورت «مارستان» نیز به کار میرود و شامل بیمارستان و تیمارستان به معنی امروزی هر دو میشده. در اسلام نخستین بیمارستان به فرمان هارونالرشید در بغداد به تقلید از بیمارستان جندیشاپور ساخته شد که ریاستش را جبرئیل بن بختیشوع عهدهدار بود. هرچند بیمارستان جندیشاپور که از پیش از اسلام به وجود آمده، پس از اسلام فعالیت خود را ادامه میداد؛ چنانکه شاپور بن سهل (متوفی ۲۵۵ق) در آغاز کتاب «القرافادین فی البیمارستانات» از خود به عنوان «کبیر بیمارستان جندیشاپور بمدینه اهواز» یاد میکند.
محمد بن زکریای رازی محل بیشتر مشاهدات بالینی خود را بیمارستان ری و بغداد یاد کرده است. شیخ سدید بن ابیال
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 