پاورپوینت کامل هندسه نور و آیینه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هندسه نور و آیینه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هندسه نور و آیینه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هندسه نور و آیینه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

تمدن ایرانی ـ اسلامی که یکی از مهمترین عوامل بالندگی و به‌بار نشستن اندیشه اسلامی در طول تاریخ تمدن اسلامی است، در نگاه به ریاضیات و هندسه، از یک سو وامدار ایران پیش از اسلام است و از دیگر سو نگر فلسفی یونانیان و مهمتر، نظرگاه خاص قرآن و روایات نسبت به این علوم است.

تمدن ایرانی ـ اسلامی که یکی از مهمترین عوامل بالندگی و به‌بار نشستن اندیشه اسلامی در طول تاریخ تمدن اسلامی است، در نگاه به ریاضیات و هندسه، از یک سو وامدار ایران پیش از اسلام است و از دیگر سو نگر فلسفی یونانیان و مهمتر، نظرگاه خاص قرآن و روایات نسبت به این علوم است. «قدر» که در لغت به معنای اندازه و در روایات معادل «هندسه» است، بنیادی‌ترین مفهوم کاربردی ریاضیات و هندسه در قرآن است. در متن آموزه‌هایی که از جمله صفات مؤمنان ساخت و معماری مساجد است و پیامبر(ص) اولین معمار مسجد مدینه، محاسبات عددی و هندسی نه ‌تنها در خدمت خلق عمارات دینی قرار می‌گیرد، بلکه بنا به این همشینی، مکانت معنوی و نظری نیز می‌یابد و شاید دقیقا به همین روست که در زبان حکیمان و اندیشمندان بزرگ مسلمان به‌ عنوان مهمترین ابزار تمثیل معانی مجرد مورد استفاده قرار می‌گیرد. به ‌عبارتی ریاضیات و هندسه علاوه بر کاربرد مستقیم معماری و هنری، یکی از مهمترین وجوهات تمثیلی ظهور حق در عالم نیز هستند.

یکی از مهمترین مصادیق این معنا، شرح سیدحیدر آملی در کتاب «جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار» است. وی در این کتاب برای تبیین کیفیت ظهور حق در مظاهر وجودی، لطیف‌ترین تمثیل عددی و هندسی را به‌ویژه با استفاده از تجلی هندسی نور در آینه‌ها مورد توجه قرار می‌دهد. در این نوشتار سعی بر این است تا مستند به آرای سیدحیدر و نسبت وسیع و وثیق حکمت، هندسه و معماری در تمدن اسلامی، درباره سؤالات زیر بحث و تحقیق صورت گیرد:

۱ـ نقش هندسه در تبیین و تفسیر غوامض حکمی و فلسفی در تمدن اسلامی چیست؟

۲ـ هندسه به‌ عنوان حلق واسط میان فلسفه و معماری، چه نقشی در ظهور مبانی حکمی در معماری داشته است؟

۳ـ به دلیل شباهت وسیع تأویل سیدحیدر از تمثیل شمع و آینه با آینه‌کاری در معماری اسلامی، آیا می‌توان این معنا را به‌ عنوان نمونه‌ای از تأثیر حکمت بر معماری اسلامی قلمداد کرد؟

هنر آینه‌کاری

آینه‌کاری از جمله ظریف‌ترین تزئینات معماری در تمدن اسلامی ـ ایرانی است؛ هنری که آن را ایجاد اشکال‌ منظم‌ در طرحها و نقشهای‌ متنوع‌، با قطعات کوچک‌ و بزرگ‌ آینه‌، به‌ منظور تزیین‌ سطوح‌ داخلى‌ بنا تعریف نموده‌اند (سمسار، ۱۳۶۸: ۲۷۱). حاصل این تزئین، ایجاد فضایى‌ درخشان‌ و پر تلألؤ است‌ که‌ از بازتاب‌ پى‌ در پى‌ نور در قطعات‌ بى‌شمار آینه‌ پدید مى‌آید. این هنر بی‌گمان و مستند به اسناد تاریخی، از ابتکارات معماران ایرانی است. برخی از محققان با توجه به بیتی در کتاب دوحه الازهار، ظهور نخستین آینه‌کاری در معماری ایرانی را، تزیین‌ بنای‌ دیوانخان شاه‌‌تهماسب‌ صفوی‌ (۹۳۰ ـ ۹۸۴ق‌ر ۱۵۲۴ـ ۱۵۷۶م‌) در قزوین‌ دانسته‌اند. خواجه‌ زین‌العابدین‌ نوید شیرازی‌ (۹۲۱ ـ ۹۸۸ق‌ر ۱۵۱۵ـ ۱۵۸۰م‌) نویسند کتاب‌ که‌ تاریخ‌ تألیفش‌ پیش‌ از ۹۵۵ق‌ر ۱۵۴۸م‌ است‌، در بخشی آورده است: زهی فرّخ بنای عالم‌آرایر که در عالم ندیده کس چنان جای + به هر یک جانبش ایوان دیگرر جهان‌آرا نگارستان دیگر. سپس در شرح این ایوان‌ها بیتی می‌آورد که بیانگر ظهور صنعت آینه‌کاری در این عمارت است:

به‌ هر ایوان‌ که‌ آید در مقابل

شود آیین بختش مقابل

(نویدی‌ شیرازی، ۱۹۷۴‌: ۹۷)

گرچه این بیت بیشتر بیانگر یک صفت تشبیهی و تمثیلی است تا بیان صنعت آینه‌کاری، اما نمی‌توان ‌رواج گسترده صنعت آینه‌کاری در قلمرو صفویان و به‌وی‍ژه اصفهان را به‌ عنوان مهمترین مرکز آینه‌کاری در معماری، انکار نمود. این معنا را می‌توان با رجوع به آثار مورخان و سفرنامه‌نویسان که در مواردی به شرح دیده‌ها و یافته‌های خود پرداخته‌اند، دریافت. ژان شاردن ـ جهانگرد فرانسوی ـ در سفرنامه‌اش از تالار آینه‌خانه سخن گفته است «که در آن، آئینه‌های سنگی زیبایی به کار رفته است» (شاردن، ۱۳۶۲: ۹۵). عمارت آینه‌خانه که اوج هنر آینه‌کاری در اصفهان است و بین سالهای ۱۰۳۸ ـ ۱۰۵۲ق‌ (۱۶۲۹ـ۱۶۴۳م‌) ساخته شده، دارای سقف و دیوارهایی آئینه‌ای به طول یک متر و نیم تا دو متر و عرض کمتر از یک متر بود که انعکاس زاینده‌رود و بیشه‌های ساحل شمالی آن در این آینه‌‌ها، منظره‌ای دلکش ایجاد می‌نمود. (هنرفر،۱۳۵۰: ۵۷۶). مؤلف کتاب «گنجینه آثار تاریخی اصفهان» (نگاشت سال ۱۲۹۴ق)، آینه‌خانه را عمارتی ملوکانه و در عظمت و رفعت همچون چهلستون دانسته که تماماً نقش و آینه‌کاری شده بود. میرزامظفر ترکه ـ از منشیان شاه‌عباس دوم ـ در وصف این عمارت سروده است:

فانوس و شمع قدسی و پا تا سر آینه

رؤیت صباح عید، تو را پیکر آینه

نقاش صنع لم‌یزل از سایه تو بست

بر پرده‌های دید هفت‌اختر آینه

این جلوه‌‌گاه کیست که در هر طرف در او

صورت‌نمای گشته ز یکدیگر آینه؟

(همان، ۵۷۸)

شاردن علاوه بر عمارت آینه‌خانه، به خانه معروف میرزا محمدتقی (مشهور به ساروتقی یا زردمو) وزیر اعظم شاه‌صفی اول (مقتول ۱۰۵۵قر ۱۶۴۵م) اشاره نموده و آن را یکی از زیباترین بناهای اصفهان دانسته است (شاردن، ۱۳۶۲: ۵۲). آدام الئاریوس ـ منشی سفارت هلشتاین در دربار شاه‌صفی اول ـ نیز با تشریح تالار بسیار زیبای این سرا به بیان تصاویر روی دیوارها پرداخته و می‌آورد: «پایین دیوارها آئینه‌کاری شده بود؛ به این ترتیب که چندصد قطعه آئینه کوچک را به ‌طور منظم و هنرمندانه نصب کرده بودند و هر کس که میان تالار نشسته بود، در یک آن می‌توانست تصویر خود را در تعداد بسیاری آئینه مشاهده کند. نظیر این آئینه‌کاری را، گویا شاه در کاخ خود بر دیوارها و سقف تالاری در کنار اتاق همسرانش دارد» (الئاریوس، ۱۳۶۳: ۲۲۱).

این هنر که همچون مقرنس محصول خلاقیت و نبوغ معماران ایرانی است، در عصر قاجار به اوج خود در جاهایی چون تالار آینه کاخ گلستان و به‌ویژه در ساخت بناهای مذهبی می‌رسد. در این دوره عمارت‌های شگرف با استفاده از هنر آینه‌کاری به ظهور رسید؛ همچون دارالسیاد آستان قدس (سال ۱۲۷۵ق) و معماری سقف حرم مطهر حضرت امام‌رضا(ع)، نیز دارالسرور حرم حضرت معصومه(س). از همین دوره بود که به جای به‌کاربردن آینه‌های تخت و بزرگ، از آینه‌های کوچک به‌ شکل‌ مثلث‌، لوزی‌، شش‌‌گوش‌ و جز آن‌ استفاده کردند. گرچه قدمت این شیوه به استفاده از آن در کاخ چهلستون برمی‌گردد.

برخی ظهور آینه‌کاری در معماری ایران را مستند به عامل اقتصادی کرده‌اند: «آینه‌های‌ شیشه‌ای‌ که‌ از سده ۱۰ق‌ر ۱۶م‌ به‌ عنوان‌ یکى‌ از اقلام‌ وارداتى‌ از اروپا، به‌‌ویژه‌ از ونیز به‌ ایران‌ آورده‌ مى‌شد، در راه‌ مى‌شکست‌. هنرمندان‌ ایرانى‌ برای‌ بهره‌گیری‌ از این‌ قطعه‌های‌ شکسته‌، راهى ‌ابتکاری‌ یافتند و از آنها به‌ صورت‌ آینه‌کاری‌ استفاده‌ کردند» (سمسار، ۱۳۶۸: ۲۷۳)؛ اما تشبث به این عامل در تبیین علل ظهور هنری چنین حیرت‌افزا و ظریف، به‌ویژه با استناد به نقش نمادین و تمثیلی بسیار وسیع آینه در عرصه حکمت، عرفان و ادب اسلامی ـ ایرانی، بسیار فرودستانه است. قدر مسلم هندسه به‌ عنوان روح حاکم بر تمامی هنرها و معماری اسلامی در قالب‌های مختلفی چون مقرنس، گچکاری (مانند نقوش تزئینی محراب الجایتو در اصفهان)، گره‌بندی‌ها و نیز عناصری معنوی چون نور و آب در کنار فرمهای تزئینی عمل نموده بود. استفاده از آینه نیز می‌بایست در تداوم ظهور شگفت‌انگیز معانی دینی و سنتی در قالب تزئینات و عناصری چنین، مورد تحقیق و تأمل قرار گیرد.

از یک ‌سو آینه در متون حکمی و عرفانی در تبیین نسبت میان حق و خلق یا ظهور کثرت از وحدت، تمثیلی بسیار مهم و منحصر به‌فرد بود، چنان‌که عین‌القضاه همدانی معتقد بود تنها از طریق آیینه است که می‌توان جلال و جمال الهی را مطالعه و ادراک کرد: «الله نور السموات و الارض، بی آیین جمال محمد رسول‌الله دیدن، دیده بسوزد. به‌ واسطه آینه، مطالعه جمال آفتاب توان کردن. چون بی آیینه معشوق دیدن محال است، در پرده دیدن ضرورت باشد. عاشقی منتهی را پرده و آینه جز کبریاء الله و عظمت خدای تعالی دیگر نباشد» (عین‌القضاه، ۱۳۸۹: ۱۰۳). در کتاب جامع‌الاسرار سیدحیدر آملی نکته شگفت‌انگیزی در باب تمثیل آینه وجود دارد که شاید آینه‌کاری مستقیماً متأثر از آن نباشد، اما شباهت آینه‌کاری‌ها در معماری اسلامی با تفسیر و تمثیل سید شگفت‌آور است.

آیا می‌توان مستند به ادله تاریخی از ‌جمله این‌که صنعت و هنر آینه‌کاری در معماری یک ابتکار کاملا ایرانی بوده و زمان ظهورش نیز در قرن دهم و یازدهم هجری و زمانی نزدیک به دو قرن پس از آرای سیدحیدر است، نتیجه گرفت که معماران ایرانی با استناد به چنین متن (یا متونی) به استفاده از آینه در تزیین بناهای مقدس پرداخته‌اند؟ البته این متون منحصر به کتاب جامع‌الاسرار نیست، بلکه روایات ادبی همچون روایت نظامی از قصر سنمّار نیز وجود دارد که با صیقل زدن، تالارهایی آیینه‌گون پدید آورده بود. آشنایی با ظهور تمثیل‌های عددی و هندسی در تبیین غوامض حکمی، عرفانی و فلسفی در تمدن اسلامی و به‌ویژه آرای سیدحیدر می‌تواند تا حدودی راهگشا باشد.

سیدحیدرآملی و آثارش

هانری کربن در مقدمه بر جامع‌الاسرار سیدحیدر آملی (۷۲۰ ـ۷۸۲ ق)، اهمیت آثار سید را از نظر فلسفی، قابل مقایسه با آثار ملاصدرا می‌داند (آملی، ۱۳۸۴: دوازده). این آثار به دلیل عمق، اهمیت و شیعی بودن، تأثیر بسیار مهمی بر اوج‌گیری فلسفه شیعی در دوره صفویه گذاشت. حاشیه‌نویسی شیخ بهایی بر جامع‌الاسرار، دلیل بارزی است بر در دسترس بودن این اثر و رجوع علمای بزرگ آن زمان به آن. تأثیر تعالیم شیخ بهایی بر ملاصدرا و انعکاس برخی آرای او در آثار این مهمترین فیلسوف آن زمان، این معنا را به‌وضوح نشان می‌دهد. سیدحیدر که از بزرگترین مفسران فصوص و فتوحات در میان علمای شیعه است، به‌رغم ارادت و احترام عمیق به ابن‌عربی، رأی او درباره «خاتم ولایت» را کاملا خطا می‌داند که خود را خاتم ولایت دانسته (ابن‌عربی، ۱۳۹۲ق: ۳۱۹). سیدحیدر کمترین وزرای حضرت مهدی(عج) را از ابن‌عربی و امثال او برتر می‌داند: «أنّ اقل اقل وزیر من وزراء المهدی یکون اعلی مرتبه من الشیخ و امثاله بمراتب کثیره» (آملی، ۱۳۸۴: ۴۴۷). اهمیت سید و جامع‌الاسرار چنان است که او را در حد اعلا، نمایاننده عرفان شیعی (کربن، ۱۳۸۶: ۱۳۳) و «سیدالعرفاء و المتألهین» (خواجوی، ۱۳۸۶: ۶۸) می‌نامند.

سیدحیدر جامع‌الاسرار را با نیت شرح اسرار حق، انبیا و اولیای الهی و به‌ویژه رموز توحید نگاشته و به تعبیر خود این اسرار را بر بنیاد محققین من اهل الله (که به صوفیه مشهورند) و موافق با مذهب شیعه امامی شرح داده است (آملی، ۱۳۸۴: ۳). بنابراین رجوع این عارف و حکیم بزرگ ایرانی به لطایف و ظرایف عرفانی و آیات و روایات، کاملا روشن است.

قرآن، فلسفه و هندسه

بنیاد این مقاله که تبیین و اثبات نسبت مبانی حکمی و عرفانی تمدن اسلامی با هندسه، مستند به تمثیلات عددی و هندسی برای شرح و تبیین رموز اسرار و دقایق حقایق الهی است، رجوع به آیات و روایات در این باب است. در قرآن آیات متعددی بر حضور هندسه و ریاضیات مقدس در بنای عالم تأکید دارند؛ همچون:

ـ هو الذی جَعل الشمس ضیاءً و القمر نوراً و قدّرهُ منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب…: اوست کسى که خورشید را روشنایى بخشید و ماه را تابان کرد و براى آن منزل‌هایى معین کرد تا شماره سالها و حساب را بدانید. خدا اینها را جز به حق نیافریده است. نشانه‏ها[ى خود] را براى گروهى که مى‏دانند، به‌روشنى بیان مى‏کند(یونس، ۵).

ـ و إن من شئ إلا عندنا خزائنُهُ و ما نُنزّلُهُ الا بقَدَر معلوم: هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینه‏هایش نزد ماست و ما آن را جز به اندازه‏اى معین فرو نمى‏فرستیم (حجر، ۲۱).

ـ در [زمین] از فراز آن [لنگرآسا] کوهها نهاد و در آن خیر فراوان پدید آورد و قَدَّر فیها أقواتها فی أربعه أیام سواءً للسائلین: و مواد خوراکى آن را در چهار روز اندازه‏گیرى کرد [که] براى خواهندگان ‏درست [و متناسب با نیازهایشان] است»(فصلت، ۱۰).

ـ قد جعل اللهُ لکُل شئ قدرا: خدا براى هر چیزى اندازه‏اى مقرر کرده است (طلاق، ۳).

ـ و خلق کُل شئ فقدّرهُ تقدیرا: هر چیزى را آفریده و بدان‌گونه که درخورش بوده، اندازه‏گیرى کرده است (فرقان، ۲).

ـ إنّا کُل شیء خلقناهُ بقدر: ماییم که هر چیزى را به اندازه آفریده‏ایم (قمر، ۴۹).

روایات که دومین منبع محسوب می‌شود، در شرح آیات فوق و به‌ویژه مفهوم حساب که خود به تعالی بی‌نظیر این علم در تمدن اسلامی در جهت انجام بررسی‌ها پیرامون قبله، طلوع و غروب خورشید و ماه برای تنظیم دقیق زمان عبادات و نیز بنیاد عمارت‌های اسلامی به‌ویژه مسجد انجامید، گسترده است.

«قدر» که در لغت به معنای اندازه و در روایات معادل «هندسه» است، بنیادی‌ترین مفهوم کاربردی ریاضیات و هندسه در قرآن است؛ دو علمی که از مهمترین وجوهات تمثیلی ظهور حق در عالم هستند. در این نوشتار سعی می‌شود بر پایه آرای سیدحیدر آملی به موضوع نگاه شود.

یونس بن عبدالرحمن گوید امام‌رضا(ع) به فرمود: «می‌دانی مشیت به چه معناست؟» گفتم: خیر. فرمود: «ذکر اول.» آنگاه پرسید: «می‌دانی اراده چیست؟» گفتم: خیر. فرمود: «عزم راسخ در آنچه می‌طلبی.» سپس گفتند: «می‌دانی معنای قدر چیست؟» گفتم: خیر. فرمود: «هی الهندسه و وضعُ الحُدود من البقاء و الفناء: قدر اندازه (هندسه) است و هندسه وضع حدود است در عرصه بقا و فنا.» (کافی، ۱۳۸۲: ج۱، ۱۵۸).

پیش از سیدحیدر، اخوان‌الصفا بودند که کاملا متأثر از آرای فیثاغوریان و افلاطون و نیز آیات و روایات، در تبیین مراتب عالم، از عدد و هندسه استفاده کردند. آنان در رساله جامعه که چکید ۵۲ رساله ایشان است، با استفاده از تمثیل عدد متذکر می‌شوند همچنان‌که «یک» قبل از تمامی اعداد قرار دارد، حضرت حق نیز نخستین موجود عالم است و همان‌طور که اعداد از «یک» نشو می‌یابند (مثلا ۲ چیزی جز دو تا «یک» نیست و ۳ چیزی جز سه تا «یک» و…)، همین‌گونه تمامی موجودات از حضرت حق ناشی می‌شوند؛ و نیز همچنان‌که اولین عدد «۲» است و ۲ از ۱ نشأت یافته، عقل اول نیز نخستین موجودی است که خداوند آن را آفریده است. اخوان سعی دارند ترتیب موجودات عالم را بر اساس اعداد یکان، از یک تا نه شرح دهند. آنان معتقد بودند موجود پس از عقل اول، نفس است که به نفس نباتی، حیوانی و ناطقه تقسیم می‌شود. سپس در مرحله چهارم خداوند هیولا را ‌آفرید که همان ماده یا ظرف قابل پذیرش صوَر نفس و عقل است و چهار نوع دارد: هیولای اولی، هیولای کل، هیولای طبیعت و هیولای صناعت. پس از هیولا، طبیعت قرار دارد که خود به پنج بخش تقسیم می‌شود. یکی از آنها طبیعت فلکی و چهار بخش آن تحت فلک است. آنگاه مرحله ششم یا مرحله جسم است که دارای شش جهت است. سپس فلک از ترکیب جسم حاصل می‌شود و هفت‌فلک (سبع کواکب) به وجود می‌آید؛ سپس ارکان جوف فلک که هشت‌مزاجی‌اند، به وجود می‌آیند: زمین سرد خشک؛ آب سرد مرطوب؛ هوای با حرارت مرطوب؛ و آتش با حرارت خشک. پس همان‌طور ‌که در نظام اعداد، نُه آخرین مرتب یکان است، مولدات سه‌گان اجناس که خود پایان موجودات کلی‌اند، به‌وجود می‌آیند که همان ابعاد موالید ثلاثه یا امّهات (معادن، نباتات و حیوانات)‌ هستند؛ بنابراین حق واحد است (که البته به ابزار ریاضی قابل وصف نیست). عقل چون ۲، نفس چون ۳، هیولای اولی چون ۴، طبیعت چون ۵، جسم چون ۶، فلک چون ۷، ارکان چون ۸ و موالید ثلاثه چون ۹ است. (اخوان‌الصفا، ۲۰۰۵: ۲۶۰).

آنها می‌گویند: خدای حکیم چون موجودات زمین را آفرید، ابدان و اجسامشان را به دو بخش چپ و راست تقسیم نمود و این تقسیم مطابق است با اولین عدد که «۲» است و سپس سه طبقه را در وسط و طرفین قرار داد تا مطابق با اولین عدد فرد یعنی «۳» باشد. سپس مزاج موجودات زنده را چهار قرار داد که مطابق با اولین عدد مجذور یعنی «۴» و نیز مطابق با ارکان اربعه (آب، باد، خاک و آتش) باشد. سپس در انسان پنج حس قرار داد تا انسان به ‌وسیله آن صور محسوسات را ادراک کند (و این مطابق با عدد اول دائره بود یعنی «۵» و نیز منطبق با طبایع چهارگانه به ‌علاوه طبیعت فلکی). سپس در موجود زنده، «شش» قوه قرار داد که به «۶» جهت حرکت کند و این مطابق با سطوح مکعب بود و سپس در بدن انسان، «هفت» نیروی فعال مطابق با اولین عدد کامل و نیز تعداد سیارات قرار داد (۷) و پس از آن، در او «۸» مزاج قرار داد که چهارتای آن مفرد و چهار دیگرش مزدوج هستند که خود مطابق با اولین عدد مکعب و نیز مناسبات موسیقی است. ترکیب و تألیف ابدان و اجساد از «نُه» طبقه شکل گرفت که مطابق با اولین عدد فرد مجذور است و نیز مطابق با «۹» طبقه افلاک محیط. پس از آن خداوند در ابدان موجودات زنده، «دوازده» راه برای حواس قرار داد که مطابق با اولین عدد زائد و نیز بروج فلکی است (۱۲). آنگاه بنیان ابدان را بر «۲۸» خرزه قرار داد که مطابق با منازل قمر و عدد تام بود. سپس در بدن انسان ۳۶۰ رگ قرار داد تا خون در آنها جریان یابد و این مطابق با عدد بروج فلک و ایام سال بود. بر این قیاس اگر اعداد کل اعضای بدن شمارش شود، مطابق با تعداد موجودات خواهد بود (اخوان‌الصفا، ۲۰۰۵: ج۲، ۱۶۳).

آنان از اشکال هندسی نیز در تبیین مهندسی بدن انسان استفاده می‌نمایند: «خداوند در ابدان ما سه فصل قرار داد و در میان بدنمان مربع مکعب، و وجه دیگر آن را معوج و سرمان را مدور و در میان جسدمان «چهار» دست و پا قرار داد که مقادیری متناسب دارند که همچون شکل «شش»ضلعی است در دایره تا به ‌واسطه آنها بتوانیم حرکت کنیم و خانه بسازیم و منازلمان «شش»ضلعی‌اند. اگر اضلاع متساوی و زوایای مکشوفه در منازل وجود نداشته باشد، جریان هوا دچار اشکال شده، فرزندانمان آسیب می‌بینند و اشربه و اغذیه فاسد می‌شود» (همان: ۲۵۴). در اینجا اخوان به ذکر نکته غریبی می‌پردازند: «خداوند در صورت‌بخشی و تخطیط ما از «شش»ضلعی‌ها و نیز ترتیب زوایای متساوی استفاده نمود و آنها را برای ارواح انسانی شفا قرار داد» (همان: ۲۵۵) که به نظر می‌رسد اشاره به اعجاز هندسی خانه زنبور عسل باشد (به صورت تسدیسی یا شش‌ضلعی) که در قرآن مورد تأکید قرار گرفته و اخوان نیز بدان اشارت‌هایی داشتند.۱

تبیین اخوان‌الصفا در خصوص مراتب عالم، کاملا تحت تأثیر آیات و روایات و نیز آرای فیثاغوریان و به‌ویژه رساله تیمایوس افلاطون بود که در آن «دمیورژ» با دو مثلث، عالم را می‌آفریند و ظهور اشکال خمسه نیز از این مثلث‌ها بنیاد اصلی عالم را شکل می‌دهد؛۲ بنابراین سیدحیدر نخستین حکیمی نیست که در تمدن اسلامی، در تبیین مراتب عالم و نسبت حق و خلق از تماثیل عددی و هندسی استفاده کرده، لکن در استفاده از تمثیل هندسی آینه و نور جزو نخستین حکماست. سید در فاتحه‌الکتاب «جامع‌الاسرار»، در بیان دو طریق ائمه معصومین(ع) (تشیع) و ارباب توحید (اهل تصوف) و در اثبات این معنا که همه توجهات به‌ سوی حضرت حق است، به مثال دایره رو می‌آورد. از دیدگاه وی تمامی طوائف، بنا به آیه قرآنی «و لله المشرق و المغرب فأینما تولّوا فثمَّ وجه الله» (بقره، ۱۱۵) و روایت شریفه حضرت رسول: «الطرق الی الله بعدد انفس الخلائق»، ره به سوی حق یا نقطه حقیقیه توحیدیه دارند، همچون تمامی خطوط دایره که از محیط آن متوجه نقطه مرکزی می‌شوند.

این بحث مقدمه‌ای بر تبیین ظهور حق در صورت موجودات در بند ۳۶۸ قاعده رابعه جامع‌الاسرار است که به احتمال قریب به یقین متأثر از اخوان‌الصفا در رساله عدد الرسائل است که ظهور حق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.