پاورپوینت کامل تاریخ علم و دین در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاریخ علم و دین در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاریخ علم و دین در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاریخ علم و دین در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint :
آلنور دنانی در مقاله «پاورپوینت کامل تاریخ علم و دین در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint» دانشنامه علم و دین به بررسی نگرش این دین به علم و نیز سازوکار فعالیت علمی در تمدن اسلامی پرداخته است.
آلنور دنانی در مقاله «پاورپوینت کامل تاریخ علم و دین در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint» دانشنامه علم و دین به بررسی نگرش این دین به علم و نیز سازوکار فعالیت علمی در تمدن اسلامی پرداخته است. دانشنامه علم و دین مجموعهای عظیم از دانشهای میانرشتهای و میاندینی را ارایه میکند و بازتاب یکی از پرشورترین رخدادهای عصر ماست. مقاله «پاورپوینت کامل تاریخ علم و دین در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint» به کوشش مسعود سنجرانی ترجمه و توسط دینآنلاین منتشر شد که اینک متن کامل آن پیش روی شما است.
نسبت علم و دین در اسلام
تبیین علم و دین در اسلام باید کار خود را با بررسی نگرش این دین به علم و نیز سازوکار فعالیت علمی در تمدن اسلامی آغاز کند. نگرش نخست بر این گمان است که اندیشمندان و نهادهای دینی از رهگذار اقتدار و نفوذ سیاسی خود، نقشی تعیینکننده بر علم داشتهاند. نگرش دوم این پنداشت را تعدیل و حتی به چالش فرا میخواند و به عوامل موثرتری میپردازد که طی دورههای تاریخی معین، فعالیت علمی را به پیش رانده یا از حرکت باز داشته است نیز بررسی میکند که چگونه و چرا نظامهای سیاسی و اجتماعی مشخص، علم را گسترش داده یا از پیشرفت آن جلوگیری کردهاند.
آیا غرب نقش گسترده در پیشرفت علم داشته است؟
این دو دیدگاه پیچیدگی پیرامون مفهوم اسلام را بیان میکند. اسلام، در وهله اول، بر دینی با باورها، «اعمال عبادی» و نهادهای ویژه دلالت میکند که در درون خود دارای تنوع تاریخی و فرهنگی در گذشته و حال است. به دیگر بیان، اسلام در تاریخ جهان، فراتر از دین و ایمان، نشانگر یک امپراتوری و سپس مجموعهای از حکومتهای جانشین در دورههایی خاص است که قلمرو پهناور آن آسیا، آفریقا و اروپا را در بر میگرفته است. هریک از این مناطق، در طول تاریخ، بهرغم تفاوتهای بنیادین، گروههای بزرگی از انسانها را در خود جای دادهاند. اینان در پیشبرد تمدن اسلامی شرکت داشته و در افتخارات آن سهیمند. جالب توجه است که بسیاری از کارورزانِ علم، اهل این مناطق نبوده و بسیاری حتی مسلمان نبودهاند. گردش مداوم کالاها، اندیشهها، سبکها و جنبشهای مردم این سرزمینها و نیز دارا بودن ریشههای مشترک در دیدگاههای فکری، سیاسی، هنری و اجتماعی و برخورداری از نهادهای اجتماعی نخبه، در معنای وسیع کلمه، این مناطق را با ویژگیهای مختص به خود، متمایز از دیگران و به عنوان نمادهای تمدن اسلامی معرفی میکند. بررسی رابطه دین و علم در اسلام، در زمان و مکانهای معین، باید با در نظرگرفتن نقش وحدتآفرین این تمدن باشد. از سوی دیگر، گفتمان ناظر بر رابطه میان دین و علم در اسلام معاصر، تا اندازه زیادی تحتتاثیر این برداشت است که هرچند علم دستاورد تلاش همه بشریت است، اما آن چنانکه ادعا میشود، جهان غرب نقشی گسترده در تولید، گسترش و صدور علم نداشته است.
ظهور اسلام در قرن هفتم میلادی
[حضرت] محمد[ص] دین اسلام را در قرن هفتم میلادی بنیاد گذاشت. مسلمانان بر این باورند که وی مهبط وحی الهی بوده است. مجموعه این وحیها پیکره کتاب مقدس او، قرآن را تشکیل میدهد. وی برای رهایی از دشمنیها و آزارها زادگاه خویش مکه را به مقصد مدینه ترک گفت. در اواخر عمر، بر دشمنان فائق آمد و تقریبا همه شبهجزیره عربستان را زیر پرچم اسلام متحد ساخت. [حضرت] محمد [ص] اقتدار سیاسی و دینی را توامان همراه داشت. پس از وفاتش، گستره اقتدار سیاسی اسلام توسعه یافت. جای شگفتی نیست که این امر پیامدهایی را بهدنبال داشت. این پیامدها طی قرنها، به استحکام نهادهای دینی و سیاسی و گوناگونی نگرشهای ناظر بر نهادهای قدرت و اقتدار سیاسی انجامید. با وجود این، فرقهگرایی و فقدان نهاد دینی متمرکز، در همه مسائل، ازجمله در رابطه علم و دین، گوناگونی در رویکردها را به بار آورد.
پس از رحلت پیامبر (ص)
جامعه در حال تکوین، در پی درگذشت محمد[ص]، نخستین نهاد سیاسی خلافت را بنیان نهاد. اختلاف میان پیروان علی [ع] و رقیبان وی بر سر جانشینی پیامبر، در انشعاب مسلمانان به دو مذهب عمده شیعه و سنی متبلور شد. جامعه اسلامی طی سه دهه بعدی، تحت رهبری اصحاب پیامبر، کشورگشاییهای خود در فلسطین، شام، مصر و ایران را به انجام رسانید و همه این مناطق به قلمرو امپراتوری نوظهور اسلامی پیوست. امویان (۴۰-۱۳۲ ق) جانشین خلفای راشدین شدند و سیاست توسعهطلبی خود را ادامه دادند. آنها بهعلت «عربمحوری» خود در برخی مناطق با شورشهایی روبرو شدند. آنان همچنین در برابر تلاشهای نخبگان دینی برای ساختاربخشی به چارچوب رسمی مطالعات دینی و نهادسازی اقتدار دینی مقاومت کردند. ازآنجا که این عمل برای نهاد قدرت بسیار مخاطرهآمیز بود، با مخالفت شدید امویان روبرو شد و درگیری متناوب میان قدرت دینی و سیاسی در حکومت اسلامی پا به عرصه وجود گذاشت.
توسعه امپراتوری اسلامی در اوایل قرن نهم میلادی
امپراتوری اسلامی، در سالهای آغازین قرن نهم میلادی، به آخرین حد توسعهطلبی خود رسید و از اسپانیا تا رود سند و مرزهای چین گسترش یافت و از این طریق با مراکز علمی، فلسفی و آموزشی یونان و ایران در هم آمیخت. این امپراتوری پهناور با تنوع قومی، زبانی، دینی، دولتی و پولی خود، همچون اسلاف خویش در برابر نیروهای تفرقهانگیز بسیار حساس بود. بنابراین عبدالملک (حک: ۸۶-۶۵ ق) درصدد برآمد با ضرب سکه و نهادینهسازی زبان عربی به عنوان زبان رسمی و اداری، امپراتوری را متحد و یکپارچه سازد. زبان عربی از زبان وحی و حکومت به زبان ادبیات، علوم انسانی، فلسفه، علم و درواقع هر گفتمان آموزشی دیگر ارتقا یافت. رویکرد دربار امویان به علم، رویکردی مبتنی بر سودمندی علوم بود. شواهد گواه آن است که دربار، طبیبان غیرعرب و غیرمسلمان را ارج مینهاد و در وهله اول به آنان اعتبار میداد.
امویان در سال ۱۳۲ قمری سرنگون شدند و عباسیان در همه مناطق، بهجز اسپانیا، جای ایشان را گرفتند و هرچند بر احساسات ضد اموی علمای دینی حساب ویژهای باز کرده بودند، باوجود این دیری نپایید که از متحدان پیشین خود فاصله گرفتند. ادیب عرب، ابنمقفع (م: ۱۴۵ ق)، به خلیفه عباسی، منصور (حک:۱۵۸ – ۱۳۶ ق) توصیه کرد دانشمندان دینی را زیر نظارت حکومت بیاورد و یکپارچگی اعتقادی و فقهی را بر دیدگاههای گوناگون و مخالف حاکم گرداند. این توصیه نادیده انگاشته شد و در این دوره همچنان شاهد رشد نهادهای سیاسی و دینی هستیم.
عباسیان و نظم جدیدی که در امپراطوری اسلامی ایجاد کردند
عباسیان آگاهانه نظمی جدید را پی افکندند. این نظم در تاسیس شهر بغداد در سال ۷۶۲ میلادی کاملا هویدا بود. بغداد به زودی به مرکز تجاری و تماشایی پررونقی تبدیل شد. از همه مهمتر، این شهر با ویژگیهای متمایز ادبی، جلوههای هنری، نگرشها، ظرافتها و نهادهای مختصِ خود معّرف تمدن اسلامی بود. عربمحوری سالهای دورِ امویان جای خود را به تلاش پرتکاپوی مردمی با باورها و مسلکهای گوناگون از تمام مناطق امپراتوری داد. شکوه و جلال سالهای آغازین حکومت عباسی در عهد هارونالرشید (۱۹۳-۱۷۰ ق) بعدها در حکایتهای هزار و یک شب جاودانه شد. اما این شکوفایی و رفاه بهایی داشت و خلیفه مجبور بود به امرا و فرمانروایان مستبد اختیارات تام بدهد. دیری نپایید این اختیارات اعطایی نوعی خودمختاری نسبی برای امیرنشینان فراهم آورد و از نیمه قرن نهم میلادی سبب ازهمپاشیدگی امپراتوری گردید. بااینهمه، برای چندین قرن «انگاره» امپراتوری اسلامی یکپارچه در میان برخی از خلفا و امیرنشینان، حتی در مناطق پر رونق و کوچکتر همانند اسپانیای اموی همچنان رویایی ماندگار باقی ماند.
«علوم اوائل» و «علوم دینی» در تمدن اسلامی
ابنخلدون (۸۰۶-۷۳۲ ق)، مورخ شهیر، در کتاب خود، مقدمه تاریخ، مشخصه تمدن شهری را علوم و صنعتگری میداند: «… تمدن انسانِ «یکجانشین» کامل نبود … انسانها تنها نگران نیازهای اولیه زندگی خود بودند … علم و صنعتگری حاصل توانایی انسان اندیشهورز است … این دو پس از رفع نیازهای اولیه به دست میآیند …».
ابنخلدون کشاورزی، معماری، تولید کتاب و پزشکی را در میان حرفههای تمدن شهری جای میدهد و در مورد علم میگوید: «یک علم، فطری انسان است که آن را توانایی خود انسان در اندیشیدن هدایت میکند و علم دیگر آنی است که انسان از آفرینندگانِ آن علم میآموزد.» علم نخست «علوم فلسفی» است؛ دومی «علوم سنتی و قراردادی».
پیش از این، محمد خوارزمی (م: ۳۸۳ ق) چنین تمایزی را به رسمیت شناخته و علوم را چنین تقسیمبندی کرده بود: «علومی که خاستگاه بیگانه مانند یونان و سایر ملل دارند» و «علوم دینی و فقه اسلامی و علوم وابسته به زبان عربی.» خوارزمی میدانست که این ویژگیها تنها بیانگر منشأ و خاستگاه است و نه «ارزش ذاتی» آنها. شاخههای علوم دینی و زبان عربی اختصاص به مسلمانان داشت و پس از ظهور اسلام پدید آمد، اما علم و فلسفه ریشه در تمدنهای پیش از اسلام داشت و تمدن اسلامی آن را از آنِ خود کرده بود. رشتههای دینی و زبان عربی، در درون تمدن اسلامی، بر «علوم اوائل» برتری داده میشد، اما رشد و بلوغ هردو دارای مرزهای مشترکی بودند.
در سنجش رابطه میان علم و دین، شاخههای کلام و «فقه یا شریعت» در درجه اول اهمیت قرار دارد. در اواخر قرن هشتم میلادی، کلام معتزله، به گونهای ژرف، به مسائل کیهانشناختی، مبادی، خلق از عدم، عناصر بنیادین سازنده جهان، ماهیت انسان و نقش علِّی خدا در جهان پرداخت. با وجود این، در اواخر قرن نهم میلادی، دیدگاههای گوناگون بر خلقِ جهان از عدم به اجماع رسید؛ «ماده»، «زمان» و «ساختار فضایی» جهان از «ذرهای تجزیهناپذیر» تشکیل شده است؛ بشر ترکیبی پیچیده از چنین ذراتی است (و اشیا نیز) و خداوند که با همه آفریدگان کاملا متفاوت است، «عامل عِلّی نخستین» است؛ هرچند از نظر معتزله، انسان نیز نقش علّی محدودی دارد (اشعریه علیت انسانی را رد میکند). این مواضع و دیدگاهها در تقابل مستقیم با مفاهیم ارسطویی «علوم فلسفی» قرار میگیرد.
عقل در معرفتشناسی کلام معتزلی
عقل در معرفتشناسی کلام معتزلی نقش اول را ایفا میکند. عقل همچنین در سالهای آغازین فقه اسلامی نقش دارد. برتری عقل با مخالفت عالمان سنتگرای دینی قرار گرفت که بر برتری وحی و سنت پیامبر اسلام تاکید میورزیدند و بر آن صحّه میگذاشتند. از نظر آنان، عقل و وحی، به همراه اجماع و سنت پیامبر، بنیان اسلامی تمام حوزه فعالیتهای بشری را فراهم میآورد.
جنبش سنتگرا به رویارویی با مامون عباسی (حک: ۲۱۸-۱۹۸ ق) برخاست. مامون درصدد بود با تربیت متکلمان رویای نظارت حکومت بر دین را جامه عمل بپوشاند. وی اصرار داشت همه خبرگان حکومتی را به حمایت از آموزههای قرآن که کلام مستقیم خداوند است، برانگیزد.
احمدبن حنبل در زندان مامون
احمدبنحنبل، عالم محافظهکار، همکاری را نپذیرفت و زندانی شد و به علت ادامه مخالفت بهسختی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و تا زمان متوکل (حک: ۲۶۴-۲۳۲ ق) که این سیاست را باطل اعلام کرد، در حبس خانگی به سر برد.
نخستین خلفای عباسی در سیاست خود مبنی بر ترجمه متون علمی و فلسفی به زبان عربی موفقتر بودند. نهضت ترجمه به دستور منصور با تشکیل هیاتی از پزشکان به منظور برگردان متون پزشکی به زبان عربی آغاز شد. خلفای عباسی به اهمیت میراث ارزشمند برجایمانده از دانشمندان و فیلسوفان پیش از اسلام واقف بودند و داوری آنها نسبت به علم براساس میزان سودمندی آن بود. این دیدگاه در تاسیس «بیتالحکمه» آشکارا به چشم میخورد. این نهاد کتابخانه سلطنتی نقشی مهم در فعالیتهای علمی و احتمالا ترجمه برعهده داشت. این سیاستها موجب شد که تا نیمه قرن دهم میلادی، بیشتر مجموعههای علمی و فلسفی کهن و متاخر یونان باستان و تعدادی از متون سانسکریت و پهلوی به زبان عربی ترجمه گردد. مترجمان در این حوزه بسیار فعال بودند و منابع مالی آن توسط دربار تامین میشد. در این مورد، پسران موسی مثالی بسیار جالب هستند. پدرشان که پیش از این راهزنی بیش نبود، مورد محبت مامون قرار گرفت. پسران یتیم موسی به قصر آورده شدند و تربیت آنان زیر نظر خلیفه پی گرف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 