پاورپوینت کامل «سده»،گرمترین جشن ایرانی ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل «سده»،گرمترین جشن ایرانی ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «سده»،گرمترین جشن ایرانی ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل «سده»،گرمترین جشن ایرانی ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
دهم بهمن ماه برابر با جشن سده، یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است که سابقهاش به هزاران سال پیش برمیگردد؛ جشنی در قالب احترام به عناصر چهارگان هستی یا چهار آخشیج یعنی آب، هوا، خاک و بهویژه آتش.
آتش جشن سده، آتش مهر وطن است
کاندرین ملک نخواهد که شب تار بود
دهم بهمن ماه برابر با جشن سده، یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است که سابقهاش به هزاران سال پیش برمیگردد؛ جشنی در قالب احترام به عناصر چهارگان هستی یا چهار آخشیج یعنی آب، هوا، خاک و بهویژه آتش. پیش از پرداختن به موضوع، لازم به یادآوری است که احترام به آتش، یعنی همان اصلی که در آیین زرتشت آمده، با پرستیدن آن و «آتشپرستی» کاملا متفاوت است؛ زیرا زرتشتیان تنها آتش را احترام گذاشته و پاس میدارند، درست مانند نیاکانی که در گذر تاریخ، همواره یکتاپرست بوده و جز خدای یگانه را عبادت نکردهاند؛ منتها به مصداق «بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه»، هر یک به گونهای در وصف او سخن گفتهاند. نور و گرما در همه ادیان حرمت داشتهاند، آنگونه که در اسلام هم خدا را نور میدانیم: «الله نور السماوات و الارض». یهودیان نیز در روشنی عبادت میکنند و بر آنند که تورات را باید در برابر نور خواند.
جشن سده پیش از آنکه سور زرتشتیان باشد، جشن ایرانیان باستان بوده است به مناسبت پیدایش آتش؛ همان عنصری که گرما را بر سرما چیره ساخت و نور را بر تاریکی و ظلمت غلبه بخشید. بشر با دستیابی به آتش، دگرگونیهای شگرفی در زندگیاش بهوجود آورد و فصل تازهای را در تاریخ گشود؛ به قول ویل دورانت: «انسان هرگز آتش را اختراع نکرده، بلکه این معجزه به دست طبیعت انجام پذیرفته است.»
پیش از آنکه آتش وسیلهای برای روشنایی و گرم شدن باشد، زمینه راندن جانوران مهاجم بود و عنصر مهمی در ساختن ابزاری شد که بشر با آنها توانست راه جدیدی بگشاید. تحقیقات باستانشناسان نشان میدهد که انسان راستقامت در حدود یکمیلیون سال پیش، به آتشِ مهارشده دست یافت؛ ولی نشانههای گستردهتر برای استفاده از آن به حدود ۴۰۰هزار سال پیش برمیگردد.
پرفسور سیریلی استانلی اسمیت ـ استاد تاریخ، فلزشناسی و صنعت دانشگاه ماساچوست ـ میگوید: «ایرانیان اولین ملت جهان بودند که آتش را کشف و از آن استفاده کردند. آنها اولین ملت جهان هستند که مس را کشف و ذوب نمودند و صنعت فلزسازی را بنیان نهادند و اولین جنگ ایرانیها و غیر ایرانیها به احتمال قوی بر سر آتش درگرفت. اقوام غیر ایرانی که آتش نداشتند و برای بردن آن، با ایرانیان جنگیدند.»۱
بر این اساس دور از انتظار نیست که ایرانیان دستیابی به چنین عنصر حیاتآفرینی را با شکوه هر چه تمامتر جشن بگیرند و حفظ و حراست از این ارمغان خدادادی را وجهه همت خود سازند. اهمیت آتش برای ایرانیان تا آنجا بود که معتقد بودند جداشدن از آتش، یعنی مرگ و نیستی؛ به همین دلیل واژه «دودمان» شکل گرفت. اگرچه ظاهراً آن را به معنای خاندان و دنباله یک سلسله میدانیم، اما در گذشته، معمولا در طول شبانهروز یا برخی ساعات روز، از روی دودکش خانهها، دوام زندگی را تشخیص میدادند، به طوری که اگر چند روز دودی از خانهای برنمیخاست، میگفتند افرادش تلف شدهاند. به سخنی دیگر، آتش و دود، نشانه زندگی به شمار میرفت. به جز این، آتش برایشان چندان منزلت داشت که به آن سوگند میخوردند؛ هنوز هم در برخی روستاها مردم به «اجاق مرتضی علی» قسم میخورند و عشایر بر آن بودند که اگر کسی سوگند دروغ به اجاق بخورد، دودمانش بر باد میرود. همچنین وقتی میخواستند اطمینان کسی را جلب کنند، میگفتند: «اجاقت به چشمهام بزنه اگه دروغ میگم»! تصور دیگر پیوند حیات با آتش، در ضربالمثل معروف «فلانی اجاقش کور است» دیده میشود. این زبانزد در مورد کسی به کار میرود که فرزند ندارد و نسلی از او بر جای نخواهد ماند و پس از مرگ، اجاق خانهاش را خاموش میکردند و کسی نبود که آن را دوباره بیفروزد.
مطابق سورههای «طه»، «نمل» و «قصص»، تجلی خداوند بر حضرت موسی(ع) به صورت آتش بود، آنجا که او با خانوادهاش شبانگاه در بیابانی گم میشود و به سوی آتشی که از میان درختی شعله میکشید، روانه میگردد؛ اما ناگهان از میان آن شعلهها ندا میرسد: «من خداوندم و جز من خدائی نیست. تو در وادی مقدس گام نهادی…» و اینک به پیامبری مبعوث شدهای. این است که حافظ میگوید:
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
تا از درخت، نکت توحید بشنوی
عارفان و خداجویان نیز با آتش انس و الفتی داشتند و برای بیان مکنونات ضمیرشان، از این تعبیر مدد میگرفتند. «روزبهان بَقلی» یکی از آنهاست که میگفت آتش رمز عشق و محبت ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 