پاورپوینت کامل پدر در سایه‌ی پسر ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پدر در سایه‌ی پسر ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پدر در سایه‌ی پسر ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پدر در سایه‌ی پسر ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

میرزا محمدحسین خان ادیب اصفهانی، ملقب به فروغی و ذکاء الملک، از شخصیت‌های چند وجهی عصر ناصری و مظفری بود، مردی شاعر، ادیب، مترجم، مولف، ویراستار زبانی و ادبی، سردبیر مجله‌ای پیشگام، نوآور و تاثیرگذار، مدیر فرهنگی و انتشاراتی، مدرس و از صف اول پیشگامان معتدل جریان اصلاح طلبی و تجدد خواهی در ایران عصر قاجار.

نگاهی به زندگی محمدحسین فروغی

محمدعلی فروغی، دولتمرد و ادیب معروف، نخستین تشویق‌ها را از پدرش دید و نخستین ترجمه‌هایش را در دوره‌ی نوجوانی و جوانی، پدرش مقابله و ویرایش کرد، اما آوازه‌ی پسر چنان اوج گرفت که شهرت پدر در سایه‌ی آن قرار گرفت. آیا فروغی پدر را از نو باید شناخت؟ شاید این نوشته تلاشی در راه پاسخ گفتن به همین پرسش باشد.

میرزا محمدحسین خان ادیب اصفهانی، ملقب به فروغی و ذکاء الملک، از شخصیت‌های چند وجهی عصر ناصری و مظفری بود، مردی شاعر، ادیب، مترجم، مولف، ویراستار زبانی و ادبی، سردبیر مجله‌ای پیشگام، نوآور و تاثیرگذار، مدیر فرهنگی و انتشاراتی، مدرس و از صف اول پیشگامان معتدل جریان اصلاح طلبی و تجدد خواهی در ایران عصر قاجار.

فروغی در ۱۲۵۵ ق در خانواده ای قدیمی، بازرگان و با فرهنگ در اصفهان به دنیا آمد. پدرش آقا محمدمهدی ارباب اهل علم و ادب و مولف کتاب نصف جهان بود، اثری در باره‌ی تاریخ اصفهان و از منابع مهم در خصوص این شهر تاریخی. فروغی تحصیلات مقدماتی را در اصفهان گذراند، با ادب فارسی و عرب آشنایی یافت، طبع شاعریش از نوجوانی آشکار شد و به سرودن شعر پرداخت. در ایام جوانی، هم به قصد تجارت و هم برای سیر و سیاحت و آشناشدن با دنیای خارج، عزم سفر هند کرد، اما از بد روزگار کشتی حامل مال التجاره‌اش در خلیج فارس دستخوش توفان و غرق شد. در پی این حادثه چندگاهی گرفتار بود، حتی از این بابت به زندان افتاد.

فروغی سرانجام پس از رها شدن از بند، به کرمان رفت، به دستگاه وکیل‌الملک، حاکم وقت کرمان، راه یافت و با استفاده از فراغتی که نصیب او شد، به سرودن شعر پرداخت و بهترین قصیده‌هایش را در آن شهر سرود. سپس به قصد زیارت راهی عتبات عالیات شد، اما سر راه در کرمانشاه موقتاً اقامت گزید. شهر کرمانشاه در آن زمان شهر با رونقی به‌شمار می‌رفت، زیرا یکی از مراکز چهارگانه و اصلی واردات کالاهای خارجی به ایران بود. تبریز، رشت و بوشهر سه شهر دیگر و مراکز عمده‌ی واردات بودند. از آن‌جا که به حکم قاعده‌ای تجربه و ثابت شده، افکار، اندیشه‌ها، فرهنگ‌ها همراه با کاروان‌های تجارتی و دادوستدهای بازرگانی همراه هستند، آن شهر هم یکی از دروازه‌های ورود مدرنیته به روایت عثمانی و عربی به ایران بود. مدرنیته به روایت قفقازی از راه تبریز، به روایت روسی از راه رشت، و به روایت انگلیسی و هندی از راه بوشهر به ایران راه می‌یافت. از همین روست که از آغاز تحرکات تجددطلبی و مشروطه‌خواهی، تکاپوهایی را در آن چهار شهر می‌توان دید.

در هر حال، فروغی در کرمانشاه با شماری از معاریف از نزدیک آشنا شد؛ از جمله با تنی چند از مشایخ عرفا نشست و برخاست داشت و از طریق آنان به عرفان گرایش یافت. کرمانشاه در آن زمان، در عین حال یکی از کانون‌های فعال شاخه‌ای از متصوفه بود. او از کرمانشاه به کربلا و نجف رفت. در منابعی آمده است که مدتی به تکمیل تحصیلات قدیمه‌اش مشغول شد و در کنار تحصیل به سرودن شعر هم ادامه داد. قصیده‌های بلند و غرّایی از او در مدح ائمه یادگار دوره‌ی اقامتش در عتبات و حال و هوای آن ایام اوست.

فروغی زمانی که به ایران که بازگشت، شاعر و ادیبی توانا و به زبان عربی مسلط بود و با زبان فرانسوی هم آشنایی داشت. از اشاره‌ی فرزندش محمدعلی فروغی این طور بر می آید که پدرش به زبان فرانسوی به قدر کافی یا لازم آشنایی داشته که می توانسته است به این زبان کتاب بخواند. همچنین وجود منابعی به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی در کتابخانه‌ی شخصی‌اش، نیز می‌تواند گواهی بر آشنایی او با این دو زبان اروپایی بوده باشد.

فروغی پس از چندگاهی اقامت در تهران، با میرزا محمدحسن خان صنیع‌الدوله، بعداً ملقب و معروف به اعتمادالسلطنه، از اجزای دربار ناصری، آشنا شد. او دانش و هنر فروغی را آزمود و برای همکاری نزدیک با خود مناسب یافت. تشخیص‌اش کاملاً درست بود و وقایع بعدی هم آن را ثابت کرد. اعتمادالسلطنه او را همراه خود به دربار برد و به ناصرالدین شاه قاجار معرفی کرد. فروغی قصیده‌هایی را که در مدح شاه سروده بود، عرضه داشت و مقبول طبع سلطان قرار گرفت. از آن پس در جشنهایی که به مناسبت‌های مختلف در دربار ناصری برگزار می‌شد حضور می‌یافت و قصیده‌هایش را می خواند. لقب «فروغی» را شاه به او داد و او هم این لقب را تخلص شعریش قرار داد، بعدها با همین نام اشتهار یافت و پس از تصویب قانون شناسنامه در دوره‌ی پهلوی اول، نام خانوادگی فرزندان و خاندان او شد.

اعتمادالسلطنه، فروغی را به دارالترجمه‌ی ناصری برد و چندین وظیفه و مسئولیت را به او سپرد، از جمله: همکاری با چند روزنامه و مجله و «تصحیح و تهذیب»(به اصطلاح امروز ما ویرایش زبانی و ادبی)، و به ویژه هرآنچه به قلم خود اعتماد السلطنه، یا به نام وی، تالیف و ترجمه می‌شد. گفته‌اند، از جمله علامه محمد قزوینی، همسن و سال محمدعلی فروغی و در دوره‌ی مظفری همکار او در موسسه‌ای انتشاراتی، که شماری از آثار، و یحتمل غالب آثاری که به نام اعتمادالسلطنه چاپ و منتشر شده است، به قلم محمدحسین فروغی بوده است؛ البته این واقعیت نادیده گرفته نشود که خود اعتمادالسلطنه صاحب‌قلم بود و کتاب خاطرات شخصی او (روزنامه‌ی خاطرات اعتمادالسلطنه) گواه تسلط او بر نگارش نثر ساده و روان است. اگر نخواهیم داوری‌هایی را درباره‌ی خلقیات اعتمادالسلطنه و استفاده‌جویی های او مبنای صدور حکم اخلاقی و رفتاری قرار بدهیم ـ البته از باب احتیاط ـ شاید کثرت مشغله‌ی او مجال لازم و کافی برای نگارش و ترجمه باقی نمی‌گذاشته است. احتمال دارد و به نظر می رسد که اعتمادالسلطنه در ازای منصب‌هایی که در دارالترجمه‌ی ناصری و سپس در دارالطباعه و وزارت انطباعات به فروغی می سپرده، حداکثر بهره‌برداری شخصی را هم از او می‌کرده است. اعتمادالسلطنه از او با عنوان «میرزای خودم»(منشی و ویراستار شخصی‌ام) یاد کرده است.

هرچه بود فروغی سال‌ها زیر نظر مستقیم اعتمادالسلطنه به انواع کارهای قلمی اشتغال داشت، تا آن‌که در ۱۳۰۸ ق، حدود ۵ سال پیش از کشته شدن ناصرالدین‌شاه، فرمان «درجه‌ی اول استیفا» در باره‌ی او صادر، و به ریاست دارالطباعه‌ی دولتی (تشکیلات چاپ و انتشارات) منصوب شد. اعتمادالسلطنه به وزارت رسیده بود و همه‌ی مسئولیت‌های پیشین او در دارالترجمه و دارالطباعه‌ی ناصری به فروغی سپرده شده بود. حدود سه سال بعد، شاه در ۱۳۱۱ ق لقب «ذکاء الملک» را به او اعطا کرد، لقبی که پس از او به پسرش محمد علی فروغی به ارث رسید. در منابعی هم از او با لقب «ذکاءالملک اول» و از پسرش با لقب «ذکاءالملک دوم» یاد شده است.

فروغی در چند نشریه مسئولیت «مصحح و منشی»(به اصطلاح امروزی ما سردبیر و ویراستار) و نیز مترجم را برعهده داشت، از جمله در: روزنامه‌ی ایران، روزنامه‌ی علمی، روزنامه‌ی نیمه رسمی اطلاع، اکو دُ پرس (صدای ایران)، اردوی همایون و تربیت. روزنامه‌ی ایران از ۱۲۸۸ ق و هفته‌ای سه شماره منتشر می شد. در این روزنامه وظیفه‌ای را که امروزه ویرایش زبانی و ادبی می‌نامیم، نخست با میرزا علیخان نائینی بود و پس از او این وظیفه به فروغی سپرده شد. اطلاع بیش‌تر حاوی خبرهای خارجی بود و فروغی برای آن نشریه مطالبی را از فرانسوی به فارسی ترجمه می‌کرد. اردوی همایون خبرهای سفر ناصرالدین شاه به خراسان را انعکاس می‌داد، و مسئولیت تهیه و انتشار مطالب آن با فروغی بود.

مجله‌ی تربیت، که فروغی حدود ۱۰ سال سردبیری آن را به عهده داشت، نقطه‌ی عطفی در تاریخ مطبوعات ایران قلمداد شده است. میرزا جهانگیر خان شیرازی (صور اسرافیل)، از شهیدان راه مشروطیت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.