پاورپوینت کامل نامی ماندگار برای فرهنگنویسی ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نامی ماندگار برای فرهنگنویسی ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نامی ماندگار برای فرهنگنویسی ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نامی ماندگار برای فرهنگنویسی ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
بدونشک یکی از خصال برجسته دکتر باطنی، دقیقبودن و جدیبودن ایشان در کارهایش بود. ایشان در کارهای علمی سختگیر بود و در این زمینه اهل تعارف و مسامحه نبود. اگر اثری یا نوشتهای یا پژوهشی را به دور از معیارهای علمی تشخیص میداد، بدون رودربایستی و خیلی صریح، نظر خود را میگفت.
بیستویکم اردیبهشت مصادف است با دومین سالگرد درگذشت زبانشناس، فرهنگنویس، نویسنده و مترجم نامآور دکتر محمدرضا باطنی، به پاس خدمات ایشان به فرهنگ و ادب پارسی، بزرگواری و بزرگمنشی او وجیزه زیر را تقدیم میدارد.
به هنگامی که در دوره دانشجویی در سال ۱۳۵۶ یعنی در بیستویکسالگی کتاب «زبان و تفکر» دکتر محمدرضا باطنی را خواندم، هیچگاه فکر نمیکردم روزی ایشان چنان لطفی در حق من بکنند که هیچوقت آن را فراموش نکنم و همیشه قدردان او باشم. دانش و احاطه او به زبانشناسی و فرهنگنویسی و تبحر او در ترجمه از انگلیسی به فارسی به یک سو، بزرگواری، بزرگمنشی و خصال نیک ایشان در سوی دیگر.
بدونشک یکی از خصال برجسته دکتر باطنی، دقیقبودن و جدیبودن ایشان در کارهایش بود. ایشان در کارهای علمی سختگیر بود و در این زمینه اهل تعارف و مسامحه نبود. اگر اثری یا نوشتهای یا پژوهشی را به دور از معیارهای علمی تشخیص میداد، بدون رودربایستی و خیلی صریح، نظر خود را میگفت. او هیچگاه اصول علمی را فدای روابط، دلبستگیها، علایق و احساسات نمیکرد. این حقیقت را تمام آنهایی که دانشجو یا همکار استاد بودهاند، بهخوبی میدانند. و از آنجایی که در حوزه خود جزء سرآمدان و صاحبنظران بود، سخن او فصلالخطاب بود و مورد قبول مجامع علمی. و چون همه میدانستند که سخن او مبتنی بر معیارهای علمی است و از مسائل عاطفی و شخصی به دور است، نظرش را ارج میگذاشتند. در مقابل اگر تشخیص میداد کاری مبتنی بر اصول علمی است و ارزش طرح و انتشار دارد، با تمام وجود و تمامقد از آن دفاع میکرد. او بدون توجه به نام صاحبِ اثر و بدون در نظر گرفتن معروفیت یا عدم معروفیت شخص، همولایتیبودن، آشنا یا غریبهبودن، اهل کدام خطه بودن، نظر خود را میگفت. استاد همانطوری که خود دقیق و نکتهسنج بود، دوست میداشت کارهایی را تأیید کند که صاحب آن نیز دقیق، نکتهسنج و محیط به کار خود باشد.
من از اسفند ۱۳۶۹ تألیف فرهنگ عربی-فارسی را بر مبنای فرهنگ عربی- عربی المنجد الأبجدی شروع کرده بودم. فرهنگ المنجد الأبجدی برخلاف همه فرهنگهای عربی براساس حروف الفبا سامان یافته بود. بعد از دو، سه سال و درحالیکه حرف «ز» را که در حدود ۴۸ درصد کار بود، تمام کرده بودم، تصمیم گرفتم به دنبال ناشر معتبری برای این کار باشم، بههمیندلیل با انتشارات فرهنگ معاصر مکاتبه کردم و نمونهای از کار را برای آنها فرستادم. بعد از چند روز، نامهای از فرهنگ معاصر به دستم رسید که به امضای دکتر محمدرضا باطنی بود. در آن هنگام من نمیدانستم که استاد با انتشارات فرهنگ معاصر همکاری میکنند. دکتر درحالیکه دو یا سه صفحه از فرهنگ عربی-انگلیسی الیاس انتوان الیاس را پیوست نامه کرده بودند، نوشته بودند بنای ما بر معادلیابی در تألیف فرهنگ دوزبانه است، اگر شما با نظر ما موافق هستید، در اولین فرصت بیایید تهران تا با هم مذاکره کنیم. از اینکه زبانشناس نامآور دکتر باطنی کار من جوان سیوچهار ساله را تأیید کرده بود، بینهایت مسرور بودم. در اولین فرصت از اهواز راهی تهران شدم تا دکتر باطنی را زیارت کنم. در یک روز سرد زمستانی به همراه آقای داود موسایی، مدیر انتشارات فرهنگ معاصر، به دفتر کار دکتر باطنی در ساختمان دیگر فرهنگ معاصر در خیابان فخر رازی (مقابل دانشگاه) رفتیم. این اولین دیدار من با ایشان بود. دکتر باطنی ضمن بیان موارد پیشگفته در نامه ارسالی اظهار کردند: فرهنگنویسی در جهان متحول شده و روزبهروز دستاوردهای جدیدی در این زمینه مطرح میشوند که باعث غنای کار، سهولت دسترسی و حذف زواید شدهاند. ما در فرهنگ معاصر این دستاوردها را در فرهنگهای انگلیسی به فارسی و سایر فرهنگهای دوزبانه رعایت کردهایم؛ اما فرهنگنویسی عربی-فارسی هنوز به روشهای کهنه است و این بر عهده شماست. فرهنگهای عربی-فارسی تاکنون به نحوی نوشته شدهاند که دافعه آنها بیش از جاذبه آنها بوده است. بعد در توضیح این سخن اظهار کردند که با این نحو فرهنگنویسی، استفاده از آن خیلی سخت میشود و فقط کسانی میتوانند از این فرهنگها استفاده کنند که از میزان بالایی از سواد عربی برخودار باشند. تألیف فرهنگ عربی-فارسی بر مبنای ریشه و جذر کلمات کار را خیلی سخت میکند. در این روش کاربر برای یافتن مدخل مدنظر خود باید بابهای افعال عربی را خوب بداند و اگر بابها را نداند و نتواند ریشه و جذر کلمه را پیدا کند، نمیتواند از فرهنگ استفاده کند. خیلیها دوست دارند متون عربی بخوانند و به فرهنگ نیاز دارند؛ اما وقتی میبینند قادر نیستند از فرهنگ استفاده کنند و معنی کلمه مدنظر را پیدا کنند، عملا سرخورده میشوند و عطایش را به لقایش میبخشند. تازه آن دسته از افراد که بابها را خوب میدانند و ریشه و جذر کلمه مدنظر را پیدا میکنند، اینها این بار باید بروند ذیل ریشه و جذر بگردند تا پس از مرور مشتقات آن ریشه، به کلمه مدنظر برسند. ملاحظه میکنید که چه مشکلاتی و چه صرف وقتی برای کاربر ایجاد میکند. امروزه یکی از ویژگیهای یک فرهنگ خوب سهولت دسترسی به آن است؛ یعنی استفادهکننده باید خیلی سریع و در کمترین زمان ممکن به کلمه مطلوب خود برسد و معنی آن را پیدا کند. مثلا در نظر بگیرید در این فرهنگها برای یافتن معنی کلمه «مستکبر»، فرد ابتدا باید ببیند ریشه و جذر مستکبر چیست؟ باید باب آن را که استفعال است، پیدا کند، بعد که باب آن را دانست، میفهمد که ریشه و جذر آن
«ک ب ر» است. این بار در «ک ب ر» یا کبر به دنبال مستکبر میگردد. حال آنکه اگر فرهنگ به ترتیب الفبایی میبود، استفادهکننده مستقیما به حرف «میم» مراجعه میکند و در حرف میم، کلمه مستکبر را میبیند و در کمترین زمان ممکن به خواسته خود میرسد. بعد با شوخطبعی خاص خود گفتند: از تولید به مصرف. من در تأیید سخن ایشان گفتم با توجه به همین امر بنده ترتیب الفبایی را برگزیدهام، علاوهبراین ترتیب الفبایی با ذوق و سلیقه ما که با فرهنگهای فارسی-فارسی و انگلیسی-فارسی کار کردهایم که همه براساس ترتیب الفبایی هستند، سازگارتر است. تازه غیر از این یکی از مشکلات دیگر که استفاده از اینگونه فرهنگها را دشوارتر میکند، کلماتی هستند که ریشه و جذر آنها با یکی از حروف عله (و- ا- ی) شروع میشود، پیداکردن ریشه اینها خیلی سختتر از کلمات دیگر است و سواد عربی بالایی میخواهد. بهعنوان مثال واژه «ایصال» به معنی رساندن را در نظر بگیرید، این کلمه از ریشه «و ص ل» یا همان وصل است. آنهایی که سواد عربی بالایی ندارند سریع آن را بر باب افعال میبرند و تصور میکنند ریشه آن «یصل» است، و چون چنین ریشهای وجود ندارد، نمیتوانند کلمه ایصال را در فرهنگ پیدا کنند. علاوه بر این در زبان عربی مانند همه زبانها، واژگان دخیل وجود دارد که از زبانهای مختلف وارد این زبان شدهاند، در فرهنگهای براساس ریشه، جایگاه این واژهها مشخص نیست؛ چون اینها ریشه و جذر ندارند. بههمیندلیل کاربر در پیداکردن آنها دچار ابهام و سردرگمی میشود. دکتر باطنی گفتند: موضوع دوم که حائز اهمیت است، معادلیابی در فرهنگنویسی است؛ اما پیش از پرداختن به آن لازم است این مطلب را تصریح کنم که برخی تصور میکنند فرهنگنویسی دوزبانه، ترجمه است و فرهنگنویس، مترجم است. اما حقیقت این است که فرهنگنویسی دوزبانه مثل فرهنگنویسی یکزبانه، یک کار تألیفی است و نه ترجمه. بر مبنای همین تصور برخی که فرهنگ عربی-فارسی نوشتهاند، معنی و شرح مدخل به عربی را به زبان فارسی ترجمه کردهاند. حال آنکه فرهنگنویس نباید معنی و شرح عربی را به فارسی ترجمه کند؛ بلکه باید معادل آن را در فارسی بیابد و از ترجمه شرح و معنی احتراز ورزد. شما این کار را کردهاید؛ اما کافی نیست، باید برای همه مدخلها، معادل فارسی بیابید و اگر معادل نبود، خودتان معادل بسازید. البته من قبول دارم که با توجه به غنا، وسعت و توانمندی زبان عربی که برای فعلهای مختلف و همچنین برای حالتهای مختلف، واژه مناسب دارند و شاید برای هرکدام بیش از یک واژه وجود داشته باشد و ممکن است در فارسی معادلی برای آن وجود نداشته باشد، این کار سخت باشد. باوجوداین شما باید سعی کنید برای همینها هم واژه بسازید. فقط موارد بسیار نادری که معادلی در فارسی ندارند و امکان واژهسازی نیست، اینها را نیز نباید ترجمه کنید؛ بلکه باید به صورت خلاصه و کوتاه نوشت و با تعیین حوزه معنایی بنویسید. گفتم من خودم متوجه این موضوع شده بودم، بههمیندلیل سعی کردم معنی و شرح عربی را ترجمه نکنم و معادل فارسی آن را بنویسم؛ اما نمیدانستم که این یک اصل اساسی و لازمالاجرا در فرهنگنویسی دوزبانه است. به ایشان گفتم یکی از دلایلی که باعث شد من دستبهکار تألیف فرهنگ عربی-فارسی شوم، همین نارسایی فرهنگها و ترجمه شرح و معنی مدخل از عربی به فارسی است.
پس از آن دکتر باطنی به ساختار فرهنگ پرداخت و سخنانی درباره نحوه ساماندهی مدخلها و چگونگی نوشتن معادلها بیان کرد. مو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 