پاورپوینت کامل نگاهی دیگر به غائله محنه القرآن در عصر خلافت عباسی ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی دیگر به غائله محنه القرآن در عصر خلافت عباسی ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی دیگر به غائله محنه القرآن در عصر خلافت عباسی ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی دیگر به غائله محنه القرآن در عصر خلافت عباسی ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
جریان محنه یعنی پشت هر افراطیگری، سیاستی نهفته است و از یک بعد، محنه که بین سالهای ۲۱۸ تا ۲۳۴ ه.ق رخ داد، هزینهای برای بقای سیاسی خلفای عباسی از مأمون تا معتصم بود.
پاورپوینت کامل نگاهی دیگر به غائله محنه القرآن در عصر خلافت عباسی ۶۰ اسلاید در PowerPoint / زهرا قزلباش
جریان محنه یعنی پشت هر افراطیگری، سیاستی نهفته است و از یک بعد، محنه که بین سالهای ۲۱۸ تا ۲۳۴ ه.ق رخ داد، هزینهای برای بقای سیاسی خلفای عباسی از مأمون تا معتصم بود.
محنه (محنت) در لغت یعنی آزمایش، بلا، فتنه و بهطور خاص به معنای آزمودن و تفتیش قضّات و محدثین در باب مخلوق بودن قرآن در زمان مأمون، معتصم و واثق میباشد. باید توجه داشت که ماجرای محنه ذاتا یک پدیده معتزلی بود، زیرا معتزله برخلاف اهل حدیث و تفکر رایج جهان اسلام در قرن اول هجری، به خلق قرآن اعتقاد داشتند و از قضا علیرغم اینکه هارون الرشید مخالف این نظریه بود، پسرش مأمون به این نظریه علاقهمند شد و بنا به مصالح سیاسی که در ادامه اشاره خواهد شد، عقیده رسمی حکومت خود را اعتزال قرار داد و محنه القرآن را پدید آورد که طی آن یک انگیزاسیون شرمآور در تاریخ اسلام رخ داد و علمای بسیاری از اهل سنّت مورد آزار و شکنجه و تبعید و حتی قتل قرار گرفتند.
پیدایش معتزله
برای ورود به بحث ابتدا باید بدانیم چرا معتزله به وجود آمدند و چرا علیرغم طرد از سمت جهان اسلام، توسط مأمون به گرمی پذیرفته شدند؟!
۱- نحوه شکلگیری معتزله
جریان کلامی معتزله با واصل بن عطا (متولد سال ۸۰ هجری) شروع شد. طبق منابع پژوهشی، روزی شخصی در مجلس درس حسن بصری درباره ایمان و کفرِ مرتکب گناه کبیره سوال کرد و بلافاصله واصل که به مدت چهار سال در سکوت، جلسات درس حسن را درک کرده بود، پاسخ داد: وضعیت او منزله بین المنزلتین است یعنی نه کافر است نه مومن بلکه وسط این دو است. این پاسخ که بعدا یکی از اصول مهم معتزله نام گرفت، موجب جدایی واصل از مجلس حسن شد و عبارت حسن درباره او که گفت: «اعتزل عنّا واصل» [واصل از ما کنارهگیری کرد]، نقطه عطف آغاز این جریان کلامی بود.
مساله نفی صفات از خدا
اما یکی دیگر از اصول کلامی معتزله اعتقاد به نفی صفات از ذات خداوند بود، زیرا با فرض صفات قدیم برای خداوند، شبهه تعدّد قدما به وجود میآمد، لذا معتزله پذیرفتند که صفات فعل حادث هستند و کلام از جمله آنها است. پس کلام خدا یعنی کتاب قرآن حادث (مخلوق) است نه قدیم. اگرچه ایشان متاثر از نظر فلاسفه پذیرفته بودند که برخی صفات مثل علم و قدرت صفت ذات و قدیم میباشند.
جایگاه عقل نزد معتزله
ذکر این نکته مهم است که معتزله در باب دفاع از عقاید، نقش بسیار مهمی به عقل دادند و در تعارضات دین و عقل به تأویل دین پرداختند و چون هدف عمده آنها محاجّه با زنادقه و مخالفان دین بود، در مباحث کلامی عقلی و استدلالی آنقدر پیش رفتند که سرانجام به عقل نقش تأسیسی در دین بخشیدند و آن را محور دین و فهم آن قرار دادند. این افراطها سبب شد آنها عقلگرایان مسلمان نام بگیرند. بعدها در حدود قرون سوم و چهارم که متکلمان شیعی همچون شیخ مفید و شریف مرتضی عقل را از منابع فکری شیعه برشمردند، غالبا به رویکردهای معتزلی محکوم شدند اگرچه افراطیگری معتزله را به نفع دین تعدیل ساخته بودند.
چرا مأمون اعتزال را برگزید؟
با توجه به اینکه فتنه خلق قرآن توسط مأمون راهاندازی شد، فهم اینکه چرا او معتزلی شد مهم است. گویا اولین گامها توسط خود منصور عباسی برداشته شده بود و او طرفدار اهل عقل و استدلال بود و چون معتزلیان به اصحاب عقل مشهور شده بودند، پیروان وی به اعتزال گرایش یافتند و با خلافت مأمون که مردی اهل مطالعه و دانشدوست و نیز در بحث و مناظره قوی بود، این جریان بیش از پیش به دستگاه خلافت نزدیک شد. لذا مأمون بزرگان معتزلی همچون ابوالهذیل علّاف (۲۲۶-۱۳۵ ه.ق) و ابراهیم بن سیار نظّام (۲۲۰-۱۶۰ ه.ق) را به دربار دعوت کرد و جلسات بحث و مناظره راه انداخت و ابوالهذیل را رییس جلسات کرد و استادش در مناظره نیز او بود. بر این اساس، مأمون فرصتی فراهم کرد تا عقاید بهظاهر روشنفکرانه و خاص معتزله که عموما مخالف جریان سنّتی غالب یعنی اهل حدیث (محدثّین) و فقهای سنّتی بود، در جامعه عمومیت یابند. یکی از این عقاید، اعتقاد به مخلوق بودن قرآن بود که فقه و حدیث سنّتی به شدت با آن مخالف بود و قرآن را بهمثابه کلام الهی قدیم میدانست. از سوی دیگر، فرقههای خارجی همچون مسیحیان حضرت مسیح را کلمه خدا و قدیم میدانستند و این شبهه برای کسانی همچون مأمون پیش آمده بود که باور به قدم قرآن میتواند ناشی از نفوذ مسیحیان در اسلام باشد و لذا اعتقاد به خلق قرآن را با قدرت مطرح کرد و جلسات مناظره بسیاری در این باره به راه انداخت و چون در این مورد، جریان روزآمد خلق قرآن با جریان رقیب سنّتی که پایگاه بیشتری در بین مردم داشت روبهرو شد و چنانچه گویی قدرت پایگاه اجتماعی جریان دوم بیشتر بود، مأمون از حربه سیاسی استفاده کرد تا عقیده خود را در برابر علمای جامعه به کرسی بنشاند و در این امر مقاصد سیاسی زیادی را دنبال کند.
فرصتطلبی سیاسی مأمون از مساله خلق قرآن
در باب جریان محنه، قضاوت درباره دانشدوستی مأمون از یکسو و فرصتطلبی سیاسی او از سوی دیگر چالشبرانگیز است، زیرا اگرچه مأمون بنا به دلایل بسیار موجبات بروز نهضت کلان ترجمه متون علمی بیگانه اعم از یونانی و فارسی و غیره به عربی و سریانی را فراهم آورد تا شاید بتواند منابع هنگفتی از متون فلسفی و منطقی یونانی را دراختیار معتزلیان و اهل پژوهش قرار دهد که بتوانند به کمک آنها مبانی عقیدتی و بنیانهای فکری خود را تقویت و بدینوسیله، از مانیفست عقیدتی مأمون در برابر فقه و حدیث سنّتی محافظت کنند، اما با بهراه انداختن محنه در اواخر عمر و حکومت خود، سنّتی بدگهر را در اخلاف خود همچون معتصم و واثق که خلفایی به مراتب بیسواد و کمبهره از دانش بودند به میراث گذاشت که تا حدود دو دهه بلای جان مسلمانان و آفت سرزمینهای اسلامی و اهل فکر و فقه و حدیث و دین شد. اما سرانجام، محنه در زمان خلافت متوکل عباسی در ۲۳۲ ه.ق و به دستور وی متوقف شد و در سال ۲۳۴ ه.ق به پایان رسید، اگرچه آثار مخرّبش تا قرنها ادامه یافت.
استفاده سیاسی مأمون از اعتزال و محنه
اینکه مأمون جریان محنه را به راه انداخت، قطعا دلایل سیاسی داشته است، زیرا یکی از اهداف مهم محنه، استفاده از زور برای به کرسی نشاندن عقیده مطبوع خود بوده است، چراکه جریان سنّتی و عامی فقه و دین به سختی میتوانست با عقاید آوانگارد اعتزالی همچون خلق قرآن کنار بیاید و جلسات مناظره و بحث و بیتالحکمه و غیره هم بسنده واقع نگشت. بنابراین مأمون ناگزیر از کسب مشروعیت عام بین خلقالله بود و این به مشروعیت سیاسی او دامن میزد، زیرا طبق برخی منابع، قاطبه جامعه اسلامی عقاید اعتزالی مأمون را میشناخت که مثلا برخلاف پدرش طرفدار خلق قرآن بود و لذا این خود دلیلی بر این بود که آنها دوست نداشتند مأمون خلیفه شود و از عارف نامی فضیل بن عیاض (۱۸۷-۱۰۵/۱۰۱ ه.ق) هم نقل شده که برای طولانی شدن عمر هارون دعا کرده بود تا جامعه از شرّ مأمون در امان بماند. پس این خود نشان میدهد که مأمون بین مردم خیلی محبوب نبود و قطعا امین از او محبوبتر بود و لذا بعد از شکست غیرمنتظره امین توسط مأمون، جامعه اسلامی دچار شوک و ناچار به پذیرش اکراهآمیز مأمون شد. از سوی دیگر، مقاومت علمای دین در برابر نظریه خلق قرآن نیز بسیار جدّی بود و در این مقال، احتمالا مخالفت سیاسی با مخالفت عقیدتی همسو گشته بود و دو طرف به همان اندازه که اختلاف عقیدتی پیدا میکردند، شکاف اختلاف سیاسی نیز عریضتر میگشت و تحمل همدیگر را هرچه سختتر مینمود. بنابراین در دو سوی پیدایش ماجرای محنه، یکی قاطبه علما و فقها با پشتوانه مردمی و عامی بودند و دیگری مأمون عباسی و جریان اعتزال که پشتوانه قدرت و سیاست داشتند. پس زین پس، جنگ، جنگ مشروعیت بود و مأمون که احتمالا نمیدانست که در اواخر حکومت و عمر خود قرار دارد، سرانجام بعد از مدتها تلاش که راه به جایی نبرد و علیرغم اینکه در رقّه درگیر جنگ با امپراتوری بیزانس بود، از قدرت سیاسی خود استفاده و دستور محنه را در سال ۲۱۸ به اولین کارگزار خود یعنی اسحاق بن ابراهیم حاکم بغداد فرستاد و از وی خواست علما را با این سوال بیازماید که قرآن حادث است یا قدیم؟ هر عالمی که بگوید حادث، در امان است و اگر بگوید قدیم، طرد و تنبیه در کار خواهد بود. حاکم باید در اسرع وقت پاسخها را به مأمون میفرستاد.
چرا مأمون دستور محنه را صادر کرد؟
سوال درستی است اگر بپرسیم که چرا خلیفه زبده و اهل دانش و زیرکی مثل مأمون که با توطئه خود توانست علی بن موسی الرضا امام هشتم شیعیان را به شهادت برساند و بدینوسیله جریان تشیع را به خفا و انزوا ببرد، با جلسات علمی بسیار و ایجاد فرصتهای ممکن، دامنه پژوهش و تحقیق را در حوزههای فکری و عقیدتی وسعت بخشد و جریان فکری خود را اشاعه کند، درحالی که درگیر جنگ خارجی نیز بود، دستور محنه را صادر کرد؟ و چرا به جانشین خود معتصم دستور داد که این فرمان را بهشدت هر چه بیشتر ادامه دهد؟!
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی، به دوستانتان معرفی کنید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 