پاورپوینت کامل مصائب جدید سیدالشهداء ۳۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصائب جدید سیدالشهداء ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصائب جدید سیدالشهداء ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مصائب جدید سیدالشهداء ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

داستان مثنوی دربار «فیل در تاریکخانه» بسیار آشناست. می‌توان گفت که میزان شناخت ما از وقایع کربلا و همزمان آنچه در شام و مدینه می‌گذشت، در بهترین صورت چیزی است شبیه به شناخت شیفتگان داستان مولوی و آن هم در تاریکی. درواقع ما هم امور را همان‌طور در تاریکخان تاریخ می‌بینیم؛ البته آن شیفتگان دست‌کم، بخشی از واقعیت را لمس کرده بودند اما شاهدیم که گاهی بدون این کار نیز دربار آن سخن می‌گویند و داستان‌سرایی می‌کنند.

داستان مثنوی دربار «فیل در تاریکخانه» بسیار آشناست. می‌توان گفت که میزان شناخت ما از وقایع کربلا و همزمان آنچه در شام و مدینه می‌گذشت، در بهترین صورت چیزی است شبیه به شناخت شیفتگان داستان مولوی و آن هم در تاریکی. درواقع ما هم امور را همان‌طور در تاریکخان تاریخ می‌بینیم؛ البته آن شیفتگان دست‌کم، بخشی از واقعیت را لمس کرده بودند اما شاهدیم که گاهی بدون این کار نیز دربار آن سخن می‌گویند و داستان‌سرایی می‌کنند. این روزها در فضای مجازی، مطالبی از قول این و آن دربار واقع کربلا می‌آورند که بی‌شباهت به ماجرای داستان تاریکخانه نیست و منشأ بیشتر این حرف‌ها همین گفته‌های بی‌حساب و کتاب این و آن است که آفاتش نه تنها اندک نیست که گاهی جبران‌ناپذیر است و برای دیگران پرسش‌های بی‌پاسخ و تناقض‌های آشکار پدید می‌آورد و بر باور آنها، تأثیری منفی می‌گذارد. برای نمونه، حرکت سیدالشهداء درنهایت، برای موضوعی هزینه می‌شود که نه جزو اصول دین و مذهب است و نه از فروع آن به شمار می‌رود؛ یعنی امام حسین (ع) با هم عظمتش با یاران و اصحاب خود پس از ۱۴۰۰ سال، فدای منافع جریانی و خواست‌های روزمره می‌شود. در چنین وضعیتی می‌‌توان گفت که واقع کربلا از وضع تاریخی آن خارج شده و صورت‌هایی سیاست‌زده و در بهترین حالت، جنب داستانی و اساطیری و عامیانه بر آن غلبه یافته‌است. هرچند در طول تاریخ این‌طور نبوده، به‌ویژه که بخشی از میراث واقع کربلا در مداحی و تعزیه‌خوانی و پرده‌خوانی و نمایش‌های کوچه و بازار جریان داشته و به جای خود بسیار ارزشمند است. اما هیچ‌ صاحب‌خردی برای آگاهی از چگونگی واقع کربلا به قول تعزیه‌خوان و مداح استناد نمی‌کند؛ همان‌گونه که در تصحیح شاهنامه فردوسی هیچ محققی روایت نقالان را اساس قرار نمی‌دهد. البته نقالی هم در جای خود پسندیده و ارزشمند است و هر دو اینها میراث معنوی و یادگار ماندگار سرزمین ماست.

در ماجرای عزاداری سید‌الشهداء فعلاً، عرصه در دست گروهی است که به‌منظور تبلیغ و ترویج، برای خود وظیفه‌ای تحقیقی قائل نیستند. آنها وظیف دیگری دارند و ذوق و شوق آنها بیان هرچه سوزناک‌تر وقایع تلخ کربلاست. نکت درخور توجه آنکه پیش‌ترها، اهل منبر در زمین بیان سلوک و اهداف سیدالشهداء و خاندان و یارانش پیشرو بودند و دقیق‌تر و سنجیده‌تر سخن می‌گفتند و مجلس‌گردان‌ها و مداح‌ها و پامنبری‌ها در حاشی سخن آنها حرکت می‌کردند؛ کسانی همچون راشد و مطهری و فلسفی و آیتی و حلبی و محقق خراسانی و وحید خراسانی و جعفر سبحانی تبریزی و شیخ‌الاسلام شیرازی و موحدی و کرمانی و انصاری و رحمانی همدانی و حسین انصاریان و علی دوانی و از این دست. نیز بین منبری‌ها و مداح‌ها، گروهی بودند که به آنها روضه‌خوان می‌گفتند.؛آنها به مقتل آشنا بودند و در آن تصرف نمی‌کردند و در مجالس بزرگان اهل دین جایگاهی داشتند و حد خود و منبر و ذکر مصیبت را می‌شناختند و با شعر و ادب و آواز مأنوس بودند و میان علی‌اصغرخوانی و عباس‌خوانی و زینب‌خوانی تفاوت قائل می‌شدند. زنده‌یاد کوثری، که برای مرحوم امام روضه می‌خواند، از آن جمله بود و گفته می‌شود که هنوز هم همان قطعه‌های کوتاه و مرثیه‌های دلنشین او در فضای مجازی با اختلاف بسیار دست بالا را دارد. داستانی که سید محمدحسین علوی بروجردی، نواد مرجع عظیم‌الشأن، در‌بار روضه‌خوانی در منزل علامه سید محمدحسین طباطبایی ذکر می‌کند، از این دست روضه‌خوانی‌هاست. او می‌گوید وقتی علام طباطبایی از حاج محمد علامه، ذاکر اهل بیت، خواست چیزی دربار سیدالشهدا بخواند، او از انبوه اشعاری که در سینه داشت، شعری از ایرج میرزا را مناسب آن محفل و مجلس دانست و آن را خواند.

وقتی به این بیت دربار علی‌اکبر سیدالشهدا رسید: «بعد از پسر دل پدر آماج تیر شدر آتش زدند لان مرغ پریده را»، علام طباطبایی به شدت گریست و از وی خواست که آن را دوباره بخواند. حاج محمد بار دیگر خواند و بر شدت گری علامه افزوده شد. پس از پایان روضه، علامه رو به دیگران گفت: «اگر تفسیر المیزان برای من اجر و ثوابی داشته باشد، حاضرم هم آن را با اجر و ثواب این شعر و این بیت ایرج میرزا عوض کنم» و وقتی کسی در آنجا از نحو زندگی و سایر اشعار ایرج میرزا به بدی سخن می‌گوید، علامه باز تکرار می‌کند که اینها را می‌دانم و باز بر همانم که گفتم.

مرحوم حاج محمد علامه از این دست روضه‌خوان‌