پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی و اندیشه های رودکی ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی و اندیشه های رودکی ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی و اندیشه های رودکی ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به زندگی و اندیشه های رودکی ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
آثار برجای مانده از رودکی، سراسر پند و اندرز است و روش زندگی سعادتمند را می آموزد. شاید بتوان گفت که اندیشه های بلند و ارزشمند رودکی، اکنون نیز کاربرد دارد. او به زندگی امیدوار است و از لطف و کرم خداوند سرشار.
آثار برجای مانده از رودکی، سراسر پند و اندرز است و روش زندگی سعادتمند را می آموزد. شاید بتوان گفت که اندیشه های بلند و ارزشمند رودکی، اکنون نیز کاربرد دارد. او به زندگی امیدوار است و از لطف و کرم خداوند سرشار. به همین جهت حتی در پیری نیز نا امید نیست. او سراسر زیبایی های طبیعت و عشق به هم نوع و انسان دوستی را در اشعار خود ترنم می کند. برخی او را نابینا می دانند، حتی تا جایی پیش می روند که او را کور مادر زاد قلمداد می کنند. اما باید توجه داشت که کور مادر زاد رنگ و به ویژه رنگ های طبیعت را نمی شناسد؛ چون ندیده است و ذهنیتی ندارد. حال آنکه اشعار رودکی سرشار از توصیف زیبایی های طبیعت است.
سرنگون مانده است جانم زان دوزلف سرنگون
لاله گون گشته است چشمم زان لبان لاله گون
تا بنا گوشش ندیدم مه ندیدم مار وار
تا زنخدانش ندیدم خور ندیدم سرنگون
از دهانش حیف ماندم من که چون گوید سخن
وز میانش خیره ماندم من که چون آید برون
روزگار از چشم بد او را نگه دارد که هست
گرد رخسارش به خط جادوی آمد فسون
رودکی در پندهای خود براین اشاره دارد که باید انفاق کرد و از مال خود به دیگران بخشید و از کنز مال دیگران را بر حذر می دارد. انفقوا قی سبیل الله:
نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آن که او نخورد و نداد
شیخ اجل سعدی شیرازی، سه سده پس از او، همین مضمون را به شکلی دیگر ترنم کرده است:
نیک بخت آن که خورد و کشت
بدبخت آن که مرد و هشت
رودکی دربار پند گرفتن از زمانه می فرماید:
زمانه پندی آزادوار داد مرا
زمانه چو نکو بنگری همه پند است
به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری
بسا کسا که روز تو آرزومند است
زمانه گفت مرا خشم خویش دار نگاه
کرا که زبان نه به بند است پای دربند است
به راستی این آموزه های او اکنون باید آویزه گوش جوانانی باشد که از گذشته پند نمی گیرند و می خواهند هر چیزی را خود شخصاً تجربه کنند. گویا دستانی در کار است تا نسل جوان را از این میراث گرانبهای دانش و معرفت ایرانی– اسلامی برکنار نگهدارد و آنان را با بزرگان و دانشمندان خویش بیگانه سازد و ادبیات کلاسیک ایرانی را به سخره بگیرد و خود جایگزینی به جز پوچی برای آنان نیارد. ملتی که از تاریخ درس نمی گیرد، ناگزیر به تکرار تاریخ خواهد بود.
رودکی می فرماید:
هر که نامخت از گذشت روزگار
نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
ناصر خسرو به این گروه نا امیدی که خود را فنا شده و بدبخت می دانند و در برابر دیگران، خود را می بازند و اعتماد به نفس خویش را از دست می دهند، نهیب می زند:
چوتو خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را
به چهره شدن چون پری کی توانی
به افعال ماننده شو مر پری را
درخت تو گربار دانش بگیرد
به زیر آوری چرخ نیلوفری را
رودکی از پند و اندرز به صفت وسیله تربیت شخصی خیلی استادانه استفاده کرده است. باید یاد آور شد که پند و اندرزگویی در ادبیات ایرانی تاریخی قدیمی داشته و یک تعداد اندرزنامه ها از قبیل «پندنامه بزرجمهر»، «پند نامه انوشیروان» و خرد نامه ها معلوم است. به احتمال قوی رودکی نیز مانند «آفرین نامه» ابوشکور بلخی، شاعر همزمان خود پندنامه ها نوشته است که متاسفانه تا زمان ما نرسیده اند، ولی ابیات زیاد حکمت آمیز باقی مانده از همین قبیل اثرهای شاعر شهادت می دهند.
رودکی همچون دیگر شاعران بعد از خود، از جمله بزرگان علم و ادب است که پس از کسب دانش و معرفت، این کالای گران بها را با بسته بندی بسیار زیبای شعر در قالبی آهنگین و موسیقیایی به دیگران می آموزند.
آنان را نباید شاعر گفت زیرا که به راستی آنان و در آغاز همه آنان، رودکی بزرگ، حکیمان و دانشمندانی هستند که با تکیه بر فرهنگ غنی ایران و اندیشه های والای مکتب انسان ساز اسلام ناب، با ابزار شعر آن را به دیگران منتقل می کنند تا یادگیری و آموختن دانش آنان را خوشتر آید و بهتر به یاد بسپارند. این است رمز جاودانگی این بزرگان که اکنون با گذشت بیش از یازده سده از تولد او، یاد و خاطره او و دیگر بزرگان علم و ادب را گرامی می داریم.
سخن از رودکی است، آن آغازگر ادب پارسی که اکنون نیز با خواندن آثار اندک بجا مانده از او، آن را درک می کنیم.
رمز پیروزی و پایداری ادب پارسی در این است که از گذشته های دور ادامه داشته و شاید جزو معدود زبان و ادبیاتی در جهان باشد که از میراث ادبی خود می تواند در زمان حال بهره گیرد و آن را بخواند و درک کند. زبان فارسی رمز هویت و وحدت ایرانیان است.
رودکی در باره رمز خوشبختی و شاخصهای آن توصیفی خردمندانه دارد و دیگران را پند می دهد که در این راه گام بردارند. او تاکید زیادی به درستی و راستی می کند و همه صفات نیکویی را که در دین اسلام بدان تاکید شده است بر می شمارد:
چهار چیز مر آزاده را ز غم بخرد
تن درست و خوی نیک و نام نیک و خرد
هر آن که ایزدش این هر چهار روزی کرد
سزد که شاد زید جاودان و غم نخورد
رودکی این جهان فانی را به مردم یاد آوری می کند و به آنان می گوید که پایه ستم جاودان نخواهد ماند و همه حتی بزرگان و فرمانروایان رفتنی اند:
مهتران جهان همه مردند
مرگ را سر همه فرو کردند
زیر خاک اندرون شدند آنان
که همه کوشک ها برآوردند
از هزاران هزار نعمت و ناز
نه به آخر بجز کفن بردند
بود از نعمت آنچه پوشیدند
و آنچه دادند و آنچه را خوردند
رودکی فانی بودن جهان را یاد می آورد و می گوید که از لحظه بودن باید بهره گرفت و نباید تاسف گذشته را خورد:
شاد زی با سیاه چشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
این موضوع را خیام به بیانی دیگر گونه می سراید:
از دی که گذشت، هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامده است، فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
در ضمن بر این باور است که همه رویداد هایی که ما آن را ناخوشایند می دانیم از حکمت خداوندی است و ما آگاهی درستی از آن نداریم و باید در همه حال سپاس یزدان را به جای آوریم:
درست و راست کناد این مثل خدای ورا
اگر ببست یکی در، هزار در بگشاد
سعدی این موضوع را به بیانی دیگر می سراید:
خدا گر به حکمت ببندد دری
به رحمت گشاید در دیگری
زندگی رودکی
رودکی در روستایی به نام رودک در نزدیکی نخشب که امروزه با نام قرشی در ازبکستان است، به دنیا آمده است. در قدیمی ترین و درست ترین مأخذی که از او یاد شده یعنی در«الانساب»سمعانی، کنیه و نام و نسب وی «ابوعبدالله جعفربن محمد» و علت اشتهارش به رودکی، انتساب او به ناحیه «رودک» سمرقند دانسته شده است.
سمعانی می گوید که قریه یعنی قصبه مرکزی ناحیه رودک «بَنُج» نام دارد و رودکی از آنجاست. این کلمه بنج ظاهراً صورت محرف «پنج ده» است که امروز همچنان به اسم خود در ناحیه سمرقند باقی است.
رودکی از روزگار جوانی آوازی خوش داشت. در موسیقی ونوازندگی چیره دست و پر آوازه بود. وی نزد ابوالعنک بختیاری موسیقی آموخت و همواره مورد ستایش او بود. آن چنان که استاد در روزگار کهنسالی چنگ خود را به رودکی بخشید. رودکی در همان دوره شعر نیز می سرود. شعر و موسیقی در سده های چهارم و پنجم، همچون روزگار پیش از اسلام، به هم پیوسته بودند و شعر به همراه موسیقی خوانده می شد.شاعران بزرگ آنانی بودند که موسیقی نیز می دانستند .
بنا به نوشته دولتشاه سمرقندی در تذکره خود، استاد ابوالحسن رودکی در زمان دولت سامانیه، ندیم مجلس امیر نصر بن احمد بود. وجه تخلص رودکی بدان جهت است که او را در علم موسیقی مهارتی عظیم بود و بربط را نیکو نواختی و برخی گویند رودک موضعی است از اعمال بخارا و رودکی از آنجاست. فی الجمله طبعی کریم و ذهنی مستقیم داشته و از جمله استادان فنّ شعر است و کتاب کلیله و دمنه را به قید نظم آورده و امیر نصر را در حق او صلات گرانمایه است. چنانچه استاد عنصری شرح آن انعام در قصاید خود می گوید و خواجه حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده می آورد که امیر نصر بن احمد سامانی را چون ممالک خراسان مسلّم شد و به دارالملک هرات رسید، باد شمال و هوای با اعتدال آن شهر جنت مثال، امیر را ملایم طبع افتاد. نوبهار سرخس و تموز کوهستان بادغیس و خزان پر نعمت حوالی شهر مشاهده می کرد و امیر را دارالملک بخارا که تختگاه اصلی آن خاندان است، از خاطر محو شد.
امرای دولت و ارکان حضرت سلطنت را چون وطن و مسکن و ضیاع و عقار از قدیم الایام در بخارا بود، از مکث امیر در هرات ملول شدند و به هیچ حیله امیر قصد رفتن بخارا نمی کرد. آخرالامر استعانت به استاد رودکی بردند تا امیر را در مجلس انس بر عزیمت بخارا تحریض کند و مال بسیار استاد را تقبل کردند. روزی امیر را در مجلس شراب ذکر نعیم بخارا و هوای آن ملک جنت آسا بر زبان گذشت. استاد رودکی بدیهه این ابیات نظم کرده، به عرض رسانید، لله در قائله:
بوی جوی مولیان آید همی یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست خنگ ما را تا میان آید همی
اسب ما را ز آرزوی روی او زیر ران جولان کنان آید همی
از که جویم وصل او کز هر سوی می نفیر عاشقان آید همی
ای بخارا شاد باش و دیر زی میر زی تو شادمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید همی گر به گنج اندر زیان آید همی
رودکی در سال ۳۲۹ هجری قمری به دنیا آمد. اشعار او از نظر زبانی، واژگان عربی اندکی دارد و از مختصات دستوری سبک خراسانی برخوردار است. از هر دو نوع ادب تعلیمی و غنایی در شعر او می توان یافت. گویا ادب داستانی منظوم هم داشته است. چه آنکه کلیله و دمنه را به نظم درآورد و «سندبادنامه» منظوم را هم به او نسبت می دهند.
قطعات او حالت اندرزی دارد. قصاید او عموماً در مدح است، اما قصیده ای در وصف حال خود دارد که بسیار جذاب است. اختراع رباعی را به او نسبت می دهند.
در قصاید او روح حماسی دیده می شود. رودکی مبدع ۱۲ وزن عروضی است. در ساختار ادبی و عناصر تخیل او طبیعت نقش مهمی دارد. نشانه های فرهنگ زردشتی و عناصر ایرانی قدیم، بیش از عناصر اسلامی و عربی است.
گوهر دربار سامانی، ابوعبدالله جعفر ابن محمد رودکی بود که احتمال می رود زادگاهش قریه رودک، پنج رود حالیه در مشرق سمرقند باشد. تاریخ تولد وی به درستی معلوم نیست. همین قدر می دانیم که عمری دراز کرده و تا دوره امارت نصر حیات داشته و اندکی پیش از جلوس نوح بن نصر به تخت امارت درگذشته است.
رودکی در آغاز شاعری خنیاگر بوده و برای مردم زادگاه خویش اشعاری می سروده و به آواز می خوانده است.
متاسفانه از جزئیات حیات وی و این که چه وقت به دارالملک بخارا آمده، چیزی معلوم نیست، ولی می دانیم که در دربار نصر سامانی به شهرت و رونق رسید و از وی به خاطر اشعار خویش صله های گزافی دریافت کرد.
چنین به نظر می رسد که رودکی در پایان عمر، مورد بی مهری قرار گرفت و ناگزیر دربار سامانی را ترک کرد. احتمال می رود که دلیل این امر، هواداری رودکی از نخشبی و عقاید رافضی گونه وی باشد. گفته اند رودکی کور مادر زاد بود، اما دانشمندان شوروی با کشف گور و بقایای جسد وی در قریه زادگاهش ثابت کرده اند که وی در سالخوردگی درگذشته و به هنگام مرگ احتمالاً کور بوده، ولی کور مادر زاد نبوده است.
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی، به دوستانتان معرفی کنید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 