پاورپوینت کامل تعارض داروینیسم و حقوقِ بشر ۳۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تعارض داروینیسم و حقوقِ بشر ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تعارض داروینیسم و حقوقِ بشر ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تعارض داروینیسم و حقوقِ بشر ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

شاید پیش از هر چیز یادآوری این نکته نیز ضروری باشد که در تقسیم‌بندی علوم به عموم دانسته‌های بشری و هر آنچه می‌توان دانایی خواند، «Knowledge» گفته می‌شود اما «Science» تنها آن بخشی از «Knowledge» را شامل می‌شود که قابل آزمایش و تجربه باشد.

نگاهی انتقادی به علم‌گرایی افراطی در روزگارِ ما

یکی از مسائلی که در روزگار ما به اصطلاح «مُد» شده، تاکید بر علم‌گرایی مطلق (مقصود از علم‌ اینجا «Science» به معنای علمِ تجربی و نه «Knowledge» هست) است.

علم به دو معنا

شاید پیش از هر چیز یادآوری این نکته نیز ضروری باشد که در تقسیم‌بندی علوم به عموم دانسته‌های بشری و هر آنچه می‌توان دانایی خواند، «Knowledge» گفته می‌شود اما «Science» تنها آن بخشی از «Knowledge» را شامل می‌شود که قابل آزمایش و تجربه باشد. بنابراین «Knowledge» در برابر جهل و نادانی قرار دارد اما دربرابر «Science» جهل نیست بلکه صرفا بخشی از «Knowledge» قرار دارد. لذا علم‌گرایی افراطی که در این نوشته به نقد آن پرداخته خواهد شد ناظر به «Science» است که به تعبیر برخی متفکران معاصر تبدیل به نوعی استبداد خطرناک شده که می‌تواند تهدیدی برای کل بشر محسوب شود. چنان‌که پل فایرابند -استاد فلسفه دانشگاه کالیفرنیا- می‌گوید: «علم که روزی برای براندازی استبداد کلیسا قیام کرده بود، امروزه خود شیوه مستبدانه‌ای در پیش گرفته و سایر سنت‌ها را به زیر تیغ گیوتین معیارهای خویش برده است.» (پل فایرابند، استبداد علم، ترجمه محسن خادمی، انتشارات پگاه روزگار نو، ص۸) آری علمی که قرار بود در خدمت بشر باشد اکنون اما به پارادوکسی طنزگونه تبدیل شده که گویی بشریت در خدمت آن قرار گرفته است و نه به عکس؛ «علم‌های دل، حمّال‌شان / علم‌های اهل تن، احمال‌شان» (مولانا جلال‌الدین رومی، مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش ۱۵۶)

علم‌گرایی افراطی و مساله کرامت انسانی

در این نوع‌ علم‌گرایی افراطی موجود، انسان و جهانِ انسانی فروکاسته شده به اینکه اگر نیک بنگریم خواهیم دید از قضا در تعارض و بلکه تضاد با کرامت انسانی قرار دارد. این نوع از علم‌گرایی از قضا باید آن را برخاسته از جهلی دانست که منجر به نوعی از خرافات مدرن شده است. آری نگاهی عمومیت یافته که امروزه در جهان به علم (Science) پدید آمده و براساس آن انسان و جهان انسانی را به قدری تقلیل داده که گویی تنها و تنها از همین رهیافت -و فقط از همین رهیافت- می‌توان آن را شناخت، نگاهی به غایت عامیانه و خرافی است که نباید آن را با دانش بشری و کشف‌های حاصل از آن خلط کرد و حداکثر می‌توان با اقتدا به فایرابند آن را «علم‌زدگی» خواند. ما پارادوکس مضحکی که به آن اشاره شد ناشی از این است که انسانِ علم‌زده مدرن که بر علم‌گرایی منحط و غیرعلمی‌اش اصرار می‌ورزد و با تاکید تعصب‌ورزانه‌ای بر اعتبارِ غیر قابل خدشه داروینیسم، نوع بشر را از نسل شامپانزه‌ها معرفی می‌کند همزمان از «حقوق بشر» و «کرامت انسانی» نیز سخن می‌گوید! در صورتی که باید از حامیان این نوع از تلقی پرسید اگر ما آدمیان جز موجوداتی از تبار جانورانی چون میمون‌ها نیستیم چرا باید حقوق ویژه و متفاوتی برای خود نسبت به سایر حیوانات طلب ­-یا اساسا تعریف- کنیم؟ وقتی که ما جز موجودی در کنار سایر موجودات دیگر نبوده‌ایم سخن گفتن از «حقوق بشر» چه معنایی دارد؟ طبق این تلقی از وجود انسان، اساسا چه حقی برای او وجود دارد و این حق از کجا نشأت گرفته است؟ اگر داروینیسم را با پیامدهایی که برخی برای تحمیل آن به اصل نظریه تکامل اصرار می‌ورزند -مبنی بر اینکه جهان غایتی ندارد و…- دربست بپذیریم چرا باید انسان‌ها دارای حق و حقوقی باشند که سایر موجودات از آن بی‌بهره‌اند؟

حقوق بشر و ریشه‌های آن در متون مقدس

اگر مومنان به ادیان مختلف باور به کرامت انسانی داشته باشند و از حقوق بشر سخن گویند این اعتقاد ریشه در عقاید دینی‌شان داشته و گزاره‌های مصرحی در متون مقدس‌شان وجود دارد که نشان می‌دهد انسان -به ماهو انسان- از چنان رتبه و مرتبه‌ای در هستی برخوردار است که باید مقامِ آن را پاس داشت. لذا سخن گفتن از حقوق بشر و تاکید بر کرامت انسانی با درک و دریافتی که مومنان از متون دینی‌شان نسبت به جایگاه انسان دارند، کاملا در تلائم و سازگاری است. چراکه خداوند را آفریننده جهان و تمام هستی می‌دانند و معتقدند که این آفریننده موقعیتی ممتاز و بی‌بدیل به انسان بخشیده است. لذا باید انسان را قدر نهاد و بر صدر نشاند.

انسان در عهد عتیق و قرآن

چنانکه خوانندگان محترم می‌دانند دست‌کم در متون مقدس سه دین بزرگ ابراهیمی به صراحت جایگاه والا و منحصر به فرد انسان مورد تصریح و تاکید قرار گرفته است. چنانکه در عهد عتیق که نزد عموم یهودیان و مسیحیان معتبر و برای پیروان هر دوی این ادیان مقدس است، می‌خوانیم: «خدا انسان را به صورت خویش آفرید، او را به صورت خدا آفرید، آنان را مرد و زن آفرید.» (عهد عتیق، جلد اول، ترجمه پیروز سیار، نشر هرمس، ص۱۳۷، سِفرِ پیدایش، آیه۲۷) در اسلام نیز اگر از حدیث مشهور «إِن‌الله خلق آدم علی صُورتِهِ» در منابع متعدد اهل سنت بگذریم

-چراکه بسیاری از محدثان بزرگ شیعه در صحت و اعتبار آن تردید و تشکیک جدی وارد دانسته و آن را در زمره اسراییلیات شمرده‌اند- اما در خودِ آیات قرآن صراحت به مقام شامخ و بی‌نظیر انسان در میان سایر مخلوقات شده است: «ونفخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی؛ و از روح خویش در آن دمیدم.» (ص، ۷۲)

برتری انسان بر سایر موجودات در عهد عتیق و قرآن

علاوه بر این در عهد عتیق تصریح شده که خداوند انسان را بر موجودات دیگر برتری داده است: «خدا گف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.