پاورپوینت کامل ایمان اسلامی در مواجهه با فلسفه یونانی ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ایمان اسلامی در مواجهه با فلسفه یونانی ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ایمان اسلامی در مواجهه با فلسفه یونانی ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ایمان اسلامی در مواجهه با فلسفه یونانی ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

اسلام در حدود سال ۵۷۰ میلادی در شبه‌جزیره عربستان ظهور کرد و طی گسترش آن به سرزمین‌های دیگر در عهد خلفای راشدین یعنی از حدود سال ۶۳۳ میلادی (۱۲ هجری) تا ۷۱۱ میلادی (۶۰ هجری) سرزمین‌های زیادی از جمله شام و ماوراءالنهر و ایران و لیبی و مصر و مراکش و شمال آفریقا و اسپانیا (اندلس) به دست مسلمانان افتاد.

نگاهی به فتوحات اسلامی و ورود فلسفه به جهان اسلام و آثار و پیامدهای آن

اسلام در حدود سال ۵۷۰ میلادی در شبه‌جزیره عربستان ظهور کرد و طی گسترش آن به سرزمین‌های دیگر در عهد خلفای راشدین یعنی از حدود سال ۶۳۳ میلادی (۱۲ هجری) تا ۷۱۱ میلادی (۶۰ هجری) سرزمین‌های زیادی از جمله شام و ماوراءالنهر و ایران و لیبی و مصر و مراکش و شمال آفریقا و اسپانیا (اندلس) به دست مسلمانان افتاد. در پی این فتوحات و نیز روحیه مثبت و جدید اعراب در کشش به سمت دیگر ملت‌ها و آشنایی با فرهنگ و علوم آنها و مهم‌تر از همه تشویق اسلام و پیامبر (ص) به تعقل و تفکر و کسب علم و دانش و علل دیگر سبب شد تا یک نهضت پویای علمی در سرزمین‌های نوظهور اسلام از شرق تا غرب یعنی از عربستان تا اندلس و دیگر سرزمین‌های الحاقی شکل بگیرد.

مراکز علمی جهان و فتوحات اسلام

سرزمین‌های الحاقی در ذیل چندین تمدن بزرگ از جمله ایران و مصر قرار داشت و به‌واسطه حملات اسکندر در پیش از میلاد مسیح (ع) فرهنگ و زبان یونانی نیز در این سرزمین‌ها و بعدا در قلمرو روم شرقی گسترش یافته بود و بعد از فرمان یوستینیانوس در ۶۲۹ میلادی که منجر به تعطیلی آکادمی افلاطون شد، مدارس اسکندریه، رها (ادسا)، نصیبین، انطاکیه و حرّان مهم‌ترین مراکز علمی بودند که اکنون در ذیل قلمرو اسلامی به فعالیت خود ادامه می‌دادند و بعدا در زمان عباسیان بغداد نیز به آنها اضافه شد. نکته مهمی که در پس این فتوحات وجود داشت این بود که سرزمین‌هایی که در تحت سیطره زبان و فرهنگ یونانی قرار داشتند به‌واسطه ادغام شدن با سرزمین‌های جدید از جمله شرق جهان اسلام که فرهنگ غیریونانی بر آنها حاکم بود به دیگر فرهنگ‌ها و زبان‌ها نیز گرایش یافتند و نکته مهم‌تر اینکه در خود قلمرو اسلام نیز آشنایی با فرهنگ‌های غیرعربی همچون یونان و ایران سبب کشش و علاقه برخی به علوم غیرعرب و غیراسلامی شد. تاریخ این کشش و علایق ثبت و ضبط شده و دورانی در حدود دو قرن از زمان خلیفه دوم تا انتهای خلافت مامون عباسی (۲۱۸-۱۹۸ هجری) را دربرگرفته است.

نخستین ترجمه‌ها در جهان اسلام

پیشینه اولین ترجمه‌ها به همان زمان خلیفه دوم بازمی‌گردد که بابت پیشنهاد ترجمه کنّاش اهرن القس (پزشک نامدار اسکندرانی) چنان دچار تردید بود که گفته شده چهل روز استغاثه کرد تا تصمیم بگیرد. این بدان دلیل بود که به زعم آنها علوم اسلامی و علوم رایج در خود اعراب که اغلب مبتنی بر فرهنگ شفاهی بود برای همیشه کفایت می‌کرد و نیازی به علوم بیگانه نبود. با این حال جریان نسبتا جدی‌تری از زمان خالد بن یزید بن معاویه (وفات: ۸۵ هجری) شکل گرفته بود که گروهی را ملزم به ترجمه عربی برخی متون یونانی و قبطی در زمینه کیمیا و نجوم و پزشکی کرد.

اوج نهضت ترجمه در زمان مامون عباسی

در عهد مروانیان نیز ترجمه‌هایی پراکنده صورت گرفت، اما اوج این نهضت در زمان هارون و به خصوص مامون عباسی بود که پیش‌تر با خلافت منصور عباسی و ساختن شهر بغداد، این شهر به مرور زمان به مرکز بزرگ علم و دانش در قلمرو اسلامی تبدیل شد و آثار بسیاری از دانش‌های متنوع دیگر فرهنگ‌ها به خصوص از یونانی و ایرانی و هندی به زبان عربی ترجمه شد و علوم بیگانه را وارد قلمرو اسلام کرد.

تنوع دینی در قلمروی یکپارچه جهان اسلام

جالب است بدانیم که قلمروی یکپارچه جهان اسلام در عهد عباسی دارای تنوعی از مذاهب و فرقه‌های مختلف دینی اعم از نسطوری و مسیحی و صابئی و زرتشتی و ملحد و … با ملیت‌های متنوع بود و بغداد به عنوان مرکز علمی آن روز پذیرای این همه تکثر و چندپارگی بود و ترجمه متون مختلف به عربی به نوعی وحدت‌بخش این تکثرات می‌توانست باشد، چه اینکه متون بسیاری از یونانی و پهلوی و هندی و سریانی به عربی ترجمه شدند. تاریخ این ترجمه‌ها و مشخصات مترجمان و اسامی متون و فهرست‌های مرتبط دیگر همگی در کتب مربوطه ضبط شده‌اند و بحث بسیار مفصلی است، اما آنچه از ذکر این مقدمه بسیار کوتاه به کار این نوشته می‌آید، این است که این جریان پویای علمی چالشی جدید را در جهان اسلام و به خصوص در حوزه تفکر و اندیشه به بار آورد. این چالش مخصوصا در حوزه فلسفه بسیار چشمگیر بود. فلسفه که معرب واژه یونانی فیلوسوفیا (philosophia) است نوعی دانش عقلی است که پیرامون وجود بما هو موجود بحث می‌کند و تاریخ رسمی آغاز آن از حدود شش قرن قبل از میلاد مسیح و اولین متفکران ملطی از جمله تالس ریاضیدان و شاگردش آناکسیمندر و شاگرد وی آناکسیمنس تعیین شده و درنهایت به فیلسوفان بزرگی همچون افلاطون و ارسطو ختم شده است.

نوافلاطونیان و نزاع عقل و دین

باید توجه کنیم که فرهنگ الحادی در یونان رایج بود و بعد از ظهور مسیحیت همواره چالش جدی بین فرهنگ شرک دوره یونانی و هلنیک که منادی فلسفه بود و فرهنگ دینی که مشتمل بر تعالیم مسیحی بود، وجود داشت. از این جهت فیلسوفان دوران متاخر عهد باستان که عمدتا متاثر از افلاطون و ارسطو بودند و عموم آنها به نوافلاطونیان اشتهار داشتند از حدود قرون سوم میلادی به بعد تصمیم گرفتند به منازعه فلسفه و مذهب یا عقل و ایمان پایان داده و این دو را باهم آشتی دهند. در این مقصود به خصوص فلسفه افلاطون که صبغه الهیاتی داشت بیشتر مورد توجه بود ولی در نوافلاطونیان متاخر و حتی در اوایل قرون وسطی توجه به آرای ارسطو با عطف توجه به دیدگاه‌های فوق زمینی افلاطون بیشتر شد تا بتواند پیوندی بین مسیحیت و فلسفه ایجاد کند و فیلسوفانی همچون اسکات اریژن در قرن نهم میلادی به دنبال چنین مقصودی بودند.

ورود فلسفه و آرامش قبل از توفان

پس جنگ بین فلسفه و دین در دوران مسیحیت شکل گرفته بود و ورود فلسفه به عنوان یکی از دانش‌های بیگانه از طریق ترجمه به جهان اسلام به نوعی آرامشی قبل از یک توفان بزرگ به نظر می‌رسید. اینکه اسلام به تعقل و تامل دعوت کرده و هرگز با عقل بیگانه نبوده و بنابراین لزومی نداشت اسلام نیز همچون مسیحیت با فلسفه درگیر شود، سخن دیگری است؛ ولو اینکه بپذیریم مسیحیت و اسلام اختلافات بنیادین داشتند و به همین دلیل احتمالا در مواجهه با فلسفه واکنش‌های مشابه نداشته‌اند. ما در این نوشته در پی این مطلب نیستیم، بلکه بحث این است که فلسفه به عنوان یکی از علوم اوایل یا به بیان بهتر علوم غیراسلامی و غیردینی و بیگانه در بدو ورود با چالش جدی مواجه شد؛ اول به دلیل همین بیگانه بودن و در ثانی، با توسعه آن به لحاظ روشی و محتوایی نیز چالشی دیگر آغاز که بعدا در قرن پنجم هجری به تکفیر فلاسفه منجر شد. حتی از منظری دیگر، می‌توان بین مواجهه اسلام و مواجهه مسلمانان با فلسفه تمایز گذاشت؛ از آن جهت که جهان اسلام در این خصوص دو یا سه پاره شد و برخی به مقابله افراطی با فلسفه پرداختند و اصلا آن را نپذیرفتند که اینها خود دو دسته بودند؛ کسانی که دغدغه دین داشتند و می‌ترسیدند از سنّت و حدیث و کتاب فراتر بروند و کسانی که با میزانی از همین ترس، اما به دلیل ماهیت مشکوک فلسفه که به شرک و شک مشوب می‌نمود با آن مقابله کردند و این طبقه البته خود اهل تامل و تعمق بودند منتها روش فلسفه را مخرب می‌دانستند و سرانجام کسانی که فلسفه را دوست داشتند و در توسعه آن کوشیدند. هر سه طبقه هم به اسلام اعتقاد داشتند. بنابراین نوع خوانش‌ها و مواجهه با خود اسلام نیز بحث مهمی است و چه بسا در درجه اول اهمیت قرار داشته است.

کندی؛ نخستین فیلسوف عرب

یکی از اولین افراد طبقه سوم که طبقه فلاسفه است، یعقوب بن اسحاق کندی بود که در سال ۱۸۵ هجری (۸۰۱ م) یعنی دوران خلافت هارون عباسی (حکومت: ۱۹۳-۱۷۰ هجری) متولد شد و در حدود سال ۲۵۲ یا ۲۵۶ هجری (۸۷۳ م) یعنی ایام خلافت مستعین تا مهتدی عباسی (۲۵۶-۲۵۲ هجری) از دنیا رفت. کندی با توجه به گرایش معتزلی مامون و دانش‌دوستی او مورد تکریم وی و دو جانشینش معتصم و واثق قرار گرفت، اما با خلافت متوکل (حکومت: ۲۴۷-۲۳۲ هجری) که هرگز علایق دانشورانه و فلسفی نداشت، شرایطش وخیم شد. به گواه مورخان و پژوهشگران، کندی علاوه بر تبحری که در علوم ریاضی و طبیعی داشت، از بزرگ‌ترین نمایندگان فلسفه و کلام اسلامی نیز به شمار می‌رفت. بنابراین در کنار لقبی که به او تحت عنوان اولین «فیلسوف عرب» اعطا شده، باید این را هم افزود که او نخستین کسی بود که تلاش کرد بین فلسفه و شریعت اسلام پیوند برقرار سازد؛ یعنی نتایج عقل را با متون دینی تطبیق داد.

کلام کندی، ریشه در معتزله داشت

کلام کندی صبغه معتزلی داشت و چنانکه پیش‌تر گفتیم مورد تکریم خلفای معتزلی‌مسلک همچون مامون و به خصوص معتصم عباسی بود. او حتی از اسلام در برابر شکیات و شبهات دهریان و مانویان و لاادری‌ها دفاع جانانه می‌کرد و به‌رغم علاقه وافر به ارسطو که شاید در پی آشنایی با آثار وی و اهتمام به شرح و نشر آنها صورت گرفته بود و گو اینکه آثار ارسطو و دیگر یونانیان دنیای جدیدی را به روی او و دیگر مسلمانان گشوده بود، اما سخت به شریعت اسلام وفادار ماند و عقل را از حوزه نقل فراتر نبرد. همچنین از همین جهت بود که به‌رغم کشش به

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.