پاورپوینت کامل عبد العزی بن عبدالمطلب بن هاشم ۸۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عبد العزی بن عبدالمطلب بن هاشم ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عبد العزی بن عبدالمطلب بن هاشم ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عبد العزی بن عبدالمطلب بن هاشم ۸۴ اسلاید در PowerPoint :
۱
اطلاعات شناسنامهای۱.۱
نام، کنیه۱.۲
تولد و وفات، خانواده۱.۲.۱
نوع وفات۱.۳
فرزندان۲
ابولهب و حرم مکی۳
بتپرستی، سرقت و زناکاری۴
ابولهب و پیامبر(ص)۴.۱
پیش از بعثت۴.۲
پس از بعثت۴.۲.۱
جدایی دختران پیامبر(ص) از پسران ابولهب۴.۲.۲
آزار پیامبر(ص)۴.۲.۳
همراهی مشرکان در محاصره اقتصادی مسلمانان۴.۲.۴
شرکت در ماجرای دارالندوه۴.۲.۵
شرکت نکردن در جنگ بدر۵
مطالعه بیشتر۶
پانویس۷
منابع
عبدالعُزّی بن عبدالمطّلب بن هاشم، مکنی به ابولهب(متولد حدود ۳۵ تا ۲۵ پیش از عام الفیل)، از بزرگان بنیهاشم، عمو و دشمن سرسخت رسول خدا(ص) بود. در میان فرزندان عبدالمطلب، ابولهب پس از ابوطالب و پیش از حمزه، عباس و عبدالله زاده شد. همسرش، عوراء اُم جمیل بنت حرب بن اُمیه، خواهر ابوسفیان بود که در قرآن {حماله الحطب} خوانده شده است. دو تن از فرزندان او عتبه و عتیبه در جاهلیت به ترتیب با رقیه و امکلثوم دختران پیامبر ازدواج کرده بودند که پس از نزول وحی از آنان جدا شدند. وی در فتح مکه اسلام آورد. ابولهب از مدعیان ریاست بنیهاشم و مناصب آنان در مکه بود. او مانند دیگر مشرکان قریش در روزگار جاهلیت بت میپرستید. وی به بت عُزّی ارادت بیشتر داشت. اندکی پیش از بعثت پیامبر، ابولهب به سرقت گنجینه و دو غزال کعبه متهم شد. او در دوران جاهلیت به زناکاری شهرت داشت. وی همراه عاص بن وائل، امیه بن خلف، ابوسفیان بن حرب و… در یک زمان با نابغه، مادر عمرو بن عاص که همراه دخترانش به مکه آمده بود، درآمیخت و آنگاه عمرو زاده شد. همه اینان بر سر انتساب عمرو به خود به ستیز برخاستند. نابغه از آن رو که عاص بن وائل به دخترانش بیشتر بخشش میکرد، عمرو را به او نسبت داد.
ابولهب و همسرش اُمجمیل در مکه همسایه پیامبر بودند. ایشان بعدها از این همسایگی همواره به بدی یاد میکرد و میفرمود: در میان دو همسایه شرور و آزارگر، ابولهب و عقبه بن ابیمعیط، قرار گرفته بودم که هر روز کثافات حیوانات را بر در خانهام میریختند. پس از آشکار شدن دعوت، پیامبر در موسم حج به منزلگاههای حاجیان میرفت یا در بازارهای عکاظ، مجنه و ذی المجاز آنان را به گونههای مختلف به اسلام فرامیخواند. اما ابولهب همواره در پی وی بود و ایشان را میآزرد و با شیوههای گوناگون در ناکام گذاشتن دعوتش میکوشید. ابولهب در محاصره اقتصادی مسلمانان در شعب ابیطالب، با مشرکان همراه شد و تنها فرد از بنیعبدالمطلب بود که وارد شعب نشد. او در ماجرای دارالندوه نیز حاضر بود؛ که در آن نقشه قتل پیامبر(ص) را کشیدند و با خوابیدن علی(ع) در جایگاه پیامبر، نقشه آنها ناکام ماند.
اطلاعات شناسنامهای
نام، کنیه
عبدالعُزّی بن عبدالمطّلب بن هاشم، از تیره بنیهاشم قبیله قریش به شمار میرود.[۱] کنیه اصلی او ابوعتبه است.[۲] برخی فرزندی به نام لهب برای او برشمرده و از این رو، کنیهاش را ابولهب دانستهاند.[۳] لهب به معنای آتش[۴] ، بلندی شعلههای آتش[۵] ، شعلههای آتش بیدود و مانند آن آمده است.[۶] برخی گفتهاند چون جایگاه او دوزخ است، خداوند به او کنیه ابولهب داد.[۷] در واقع، به سبب گلگونی[۸] و زیبایی چهرهاش[۹] پدرش او را ابولهب خواند[۱۰] و سپس وی به همین کنیه شهرت یافت. در قرآن نیز از او با این کنیه یاد شده است. (سوره مسد، آیه۱) بعضی دلیل پرهیز قرآن از ذکر نام اصلی وی را چنین دانستهاند که قرآن هرگز واژه عبد را به غیر خدا اضافه نمیکند.[۱۱]
تولد و وفات، خانواده
هیچ منبعی به زمان تولد ابولهب اشاره نکرده است. برخی سن وی را هنگام مرگ در سال دوم ق. ۷۰ سال گفتهاند.[۱۲] در این صورت، وی حدود ۱۵ سال پیش از عام الفیل زاده شده است. اما شواهدی این سخن را رد میکنند. در میان فرزندان عبدالمطلب، ابولهب پس از ابوطالب و پیش از حمزه، عباس و عبدالله زاده شده است. با توجه به تولد ابوطالب ۳۵ سال پیش از عام الفیل[۱۳] و ۲۵ ساله بودن عبدالله هنگام وفات در عام الفیل[۱۴] میتوان گفت ابولهب میان سالهای ۳۵ تا ۲۵ پیش از عام الفیل زاده شده است.
پدرش عبدالمطلب رئیس بنیهاشم و بزرگ قریش بود و مادرش لُبنی بنت هاجر بن عبدمناف بن ضاطر از قبیله خُزاعه بود که پیش از قریش بر مکه ریاست داشت.[۱۵] همسرش عوراء[۱۶] اُم جمیل بنت حرب بن اُمیه، خواهر ابوسفیان[۱۷] بود که در قرآن {حماله الحطب} خوانده شده است. (سوره مسد، آیه۴) وی اشعاری نیز در هجو پیامبر دارد.[۱۸] جز وی همسری دیگر برای ابولهب یاد نشده و همه فرزندان ابولهب را از او دانستهاند.
نوع وفات
خداوند وی را گرفتار بیماری «عدسه» کرد و او اینگونه هلاک شد.[۱۹] برخی مرگ او را در روزی دانستهاند که خبر شکست بدر به وی رسید.[۲۰] برخی نیز هفت روز بعد از بدر را روز وفاتش دانستهاند.
دو پسرش دو یا سه شب جسدش را به سبب ترس از مسری بودن بیماریاش بر زمین رها کردند و به خاک نسپردند تا لاشه اش در خانه بدبوی شد. سرانجام مردی از قریش به آنان گفت: شرم نمیکنید که جسد پدرتان در خانه بدبوی شده و او را به خاک نمیسپارید؟ گفتند: از سرایت این بیماری میترسیم. گفت: حرکت کنید و ما هم با شما هستیم. آنگاه از دور مقداری آب بر پیکر وی ریختند و بدون دست زدن به آن، در منطقه بالای مکه کنار دیواری نهادند و چندان بر آن سنگ ریختند که زیر سنگها پوشیده شد.[۲۱] بر پایه گزارشی، پس از آن که سه روز جسد وی بر زمین ماند، حمالانی را اجیر کردند و او را به خارج مکه بردند و گوری کندند و جسدش را در آن افکندند.[۲۲] ابن بطوطه بعدها قبر او و همسرش را در بیرون مکه و میان دو کوه دیده است که تلی از سنگ بر روی آن جمع شده و رسم بر آن بوده که هر کس از آنجا میگذشته، به سوی آن قبرها سنگ میافکنده است.[۲۳] ابن جبیر نیز از قبر آن دو در سمت چپ راهی گزارش میدهد که به سوی باب العمره میرود.[۲۴]
فرزندان
ابولهب و اُمجمیل دارای سه پسر به نامهای عُتبه، عُتَیبه و مُعَتِّب[۲۵] و یک دختر به نام دُرّه[۲۶] یا سبیعه[۲۷] بودند. دره گاهی شعر میسرود.[۲۸] وی بعدها اسلام آورد و به مدینه مهاجرت و با حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب[۲۹] ازدواج کرد و فرزندانی برای وی آورد. پس از وی نیز به ازدواج دحیه بن خلیفه کلبی درآمد.[۳۰] برخی گفتهاند: زید بن حارثه وی را به همسری گرفت.[۳۱] شاید این پیش از ازدواجش با حارث بن نوفل بوده باشد. برخی نیز وی را همسر صفوان بن اسد از بنیاسید میدانند.[۳۲]
عتبه و عتیبه در جاهلیت به ترتیب با رقیه و امکلثوم دختران پیامبر ازدواج کرده بودند که پس از نزول وحی از آنان جدا شدند.[۳۳] ابولهب مُعَتب و عتبه هنگام فتح مکه اسلام آوردند و معتب در جنگ حنین در سپاه اسلام جنگید.[۳۴] عتیبه که نفرین شده پیامبر بود، هنگام سفر تجاری به شام، با چنگال شیری از پای درآمد.[۳۵] نسل ابولهب از طریق عُتبه و مُعتب ادامه یافت[۳۶] که شماری از آنان در منابع تاریخی و حدیثی یاد شدهاند؛ از جمله فضل بن عباس بن عتبه که مادرش آمنه بنت عباس بن عبدالمطلب و شاعری معروف بود. حمزه و حسن فرزندان عتبه بن ابراهیم بن أبیخداش بن عتبه از اطرافیان هارون الرشید بودند. حسن بن علی بن عبدالله بن… بن عتبه متصدی بازار مکه در زمان المطیع عباسی و جد وی عبدالله از قاریان مکه و یکی از روات البَزِّی از ابن کثیر بود. محمد بن احمد بن حسن بن… بن عتبه امامت نماز را در مکه به عهده داشت. قاسم بن عباس بن معمر بن معتب بن ابیلهب که از او حدیث نقل شده، از سوی محمد نفس زکیه هنگام قیامش در مدینه، به ولایت یمن گمارده شد.[۳۷]
ابولهب و حرم مکی
ابولهب از مدعیان ریاست بنیهاشم و مناصب آنان در مکه بود. گویند: پس از عبدالمطلب فرزندش زبیر، برادر تنی ابوطالب و عبدالله، ریاست بنیهاشم را به دست گرفت و منصب سقایت و رفادت را عهدهدار شد. این روند تا زمان وفاتش یعنی۳۰ و چند سال پس از عام الفیل ادامه داشت.[۳۸] با مرگ زبیر، ریاست بنیهاشم رسماً به ابوطالب رسید؛ اما وی در اواخر عمر بر اثر فقر و دیونی که به عباس داشت، دو منصب سقایت و رفادت را به او واگذاشت.[۳۹]
با توجه به آیه ۲ سوره مسد ابولهب ثروتی اندوخته بود و قدرت پرداخت دیون ابوطالب را داشت. وی همانند عباس از ثروتمندان بنیهاشم و بازرگانان بنام قریش بود که به سفرهای تجاری شام میرفت. بر پایه گزارشی، در سفری که فرزندش در نواحی شام دریده شد، وی نیز حضور داشت.[۴۰] پس میتوان دریافت که دور ماندن وی از مناصب مکه، جنبه اقتصادی نداشته و به دلیلهای دیگر از جمله برخی ویژگیهای اخلاقی او و دستبردش به کعبه بوده است.
بتپرستی، سرقت و زناکاری
ابولهب مانند دیگر مشرکان قریش در روزگار جاهلیت بت میپرستید. وی به بت عُزّی ارادت بیشتر داشت. بت عُزی از دو بت دیگر، لات و منات، جدیدتر بود و پس از آن دو مورد پرستش قرار گرفت و نزد قریش به بزرگترینِ بتها تبدیل شد که به زیارتش رفته، برایش قربانی میکردند.[۴۱] دلبستگی او به این بت شگفتآور بود. ابواُحیحه، سعید بن العاص بن امیه بن عبدالشمس بن عبدمناف، متولی بت عزی، چون به حال احتضار افتاد، از بیم آن که این بت پس از وی پرستیده نشود، میگریست. ابولهب وی را دلداری داد و سوگند یاد کرد که عُزّی تا آن روز به سبب وی پرستیده نشده و بر اثر مرگ او نیز پرستش آن ترک نخواهد شد. ابواُحیحه از دلبستگی ابولهب به پرستش عُزّی به شگفت آمد و وی را جانشینی مطمئن برای خود دانست.[۴۲] گویند ابولهب از آن پس میگفت: اگر عُزّی پیروز گردد، با خدمتی که به او کردهام، در امان هستم و اگر محمد پیروز شود که نمیشود برادرزاده من است.[۴۳]
اندکی پیش از بعثت پیامبر، ابولهب به سرقت گنجینه و دو غزال کعبه متهم شد. این دو غزال زرین را قبیله جرهم دفن کرده بودند و عبدالمطلب هنگام حفر زمزم، آنها را یافت.[۴۴] شخصی به نام قیس بن عدی از بنیسهم[۴۵] ، گروهی از جوانان قریش از جمله ابولهب را که به خانهاش برای شرابخواری و آوازخوانی رفتوآمد داشتند، به سرقت غزال کعبه تحریک کرد.[۴۶] برخی خود ابولهب را تحریکگر دانستهاند؛ زیرا وی خود را از این دو غزال که به پدرش تعلق داشت، دارای سهم میدانست.[۴۷] زبیر و ابوطالب، برادران بزرگتر ابولهب، برآشفتند و سوگند یاد کردند که اگر به سارق دست یابند، دست او را قطع خواهند کرد. آن دو پس از دستیابی به سارقان دستشان را قطع کردند و چون خواستند دست ابولهب را قطع کنند، داییهای وی که از قبیله خزاعه بودند، به حمایت از وی برخاستند و با قدرت و نفوذشان او را از این مجازات رهانیدند.[۴۸]
آوردهاند که ابولهب در دوران جاهلیت به زناکاری شهرت داشت. وی همراه عاص بن وائل، امیه بن خلف، ابوسفیان بن حرب و… در یک زمان با نابغه، مادر عمرو بن عاص که همراه دخترانش به مکه آمده بود، درآمیخت و آنگاه عمرو زاده شد. همه اینان بر سر انتساب عمرو به خود به ستیز برخاستند. نابغه از آن رو که عاص بن وائل به دخترانش بیشتر بخشش میکرد، عمرو را به او نسبت داد.[۴۹]
ابولهب و پیامبر(ص)
پیش از بعثت
در گزارشی آمده که چون ثویبه ولادت پیامبر را به مولای خود ابولهب بشارت داد، وی به پاس این خبر خوش او را آزاد کرد و ثویبه پیامبر را شیر داد.[۵۰] آوردهاند که پس از مرگ ابولهب، وی را درخواب دیدند و از حالش پرسیدند. گفت: پس از شما راحتی نیافتم، جز این که از انگشتم به سبب آزاد کردن ثویبه مینوشم.[۵۱] اما این ماجرا پذیرفتنی نیست؛ زیرا آزادی ثویبه بیش از ۵۰ سالِ بعد، پس از هجرت رخ داده است.[۵۲] حتی به سبب آن که وی پیامبر را شیر داده بود، خدیجه قصد داشت او را از ابولهب خریده، آزاد کند؛ ولی ابولهب از فروش وی خودداری کرد.[۵۳]
عبدالمطلب تختی را که از عبدمناف ارث برده بود، کنار بیت الحرام نصب کرده، بر آن مینشست و بزرگان و فرزندانش پیرامونش جمع میشدند. کسی جز عبدالمطلب جرئت نشستن بر این تخت را نداشت. یک روز که بزرگان پیرامون آن تخت گرد آمده بودند، محمد خردسال آمد و بر آن نشست. ابولهب معترض شد و کوشید با خشونت او را پایین آورد. اما عبدالمطلب بر سرش فریاد زد و او را از این کار بازداشت و وی شرمنده بر جای خود نشست.[۵۴]
هنگام احتضار عبدالمطلب، ابولهب برای سرپرستی فرزند عبدالله داوطلب شد. اما عبدالمطلب به او گفت: شرّ خود را از محمد بازدار! سپس سرپرستی وی را به ابوطالب سپرد[۵۵] که به نزدیکی و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 