پاورپوینت کامل طایفه بنی‌عبدالدار ۹۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طایفه بنی‌عبدالدار ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طایفه بنی‌عبدالدار ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل طایفه بنی‌عبدالدار ۹۲ اسلاید در PowerPoint :

۱
نسب بنی‌عبدالدار۱.۱
فرزندان عبدالدار۱.۲
نسل عبدمناف۱.۳
نسل عثمان بن عبدالدار۱.۴
نسل سباق بن عبدالدار۲
مناصب بنی‌عبدالدار۲.۱
منصب دار الندوه۲.۲
منصب حجابت۲.۲.۱
حاجبان نخستین۲.۲.۲
ابقای منصب در فتح مکه۲.۲.۳
اختلاف در تفویض حجابت۲.۲.۴
منصب ارزشمند۲.۲.۵
ابقای منصب پس از اسلام۲.۳
منصب لواء۲.۳.۱
لواء مشرکان در نبرد احد۲.۳.۲
لواء مسلمانان در نبرد احد۲.۳.۳
بطلان حق انحصاری منصب۳
نقش بنی‌عبدالدار در نزاع‌های درونی خاندان‌های قریش۳.۱
علل ستیز۳.۲
آسیب‌ها و نتایج ستیز۴
واکنش بنی‌عبدالدار در برابر اسلام۴.۱
دوره پیش از هجرت۴.۱.۱
نزول آیاتی در مورد عبدریان۴.۲
مصادیق مبارزه با اسلام۴.۳
دوره پس از هجرت۴.۳.۱
اشخاص صاحب منصب۵
پانویس۶
منابع

بنی‌عبدالدار تیره‌ای از قریش، که دارای مناصب گوناگون کعبه بودند.

بنی‌عبدالدار از طوائف بزرگ قریش به شمار می‌روند که ریاست مناصب پرده‌داری کعبه، پرچم‌داری در جنگ‌ها، حجابت (کلیدداری) و دار الندوه (مرکز مشورتی قریش) در اختیارشان بود. از این جهت، افراد این خاندان از تاثیری ویژه‌ در پیشبرد یا ممانعت از گسترش اسلام برخوردار بودند. از آنجایی که مناصب مهم جاهلی را بر عهده داشتند در صف مقدّم مبارزه با اسلام قرار گرفته بودند و به دسیسه‌چینی بر ضد اسلام می‌پرداختند، لذا آیاتی از قرآن در شان آنها نازل شده است. با توجه به ریاست بنی‌عبدالدار بر دار الندوه، آنان در تصمیماتی چون آزار مسلمانان، حصر اقتصادی آن‌ها، تعقیب ایشان در حبشه، و نقشه قتل پیامبر اسلام(ص) دخالت جدّی داشته‌اند و پس از هجرت پیامبر به مدینه تا پیش از فتح مکه، حرکات نظامی و ایجاد جنگ‌هایی علیه پیامبر(ص) از اقدامات عبدریان به شمار می‌رود.

نسب بنی‌عبدالدار

این تیره قریش از نسل عبدالدار بن قصیّ بن کلاب از نیاکان معروف عرب پیش از اسلام است که برادر عبدمناف، جدّ سوم پیامبر(ص) به شمار می‌رود.

عبدالدار که بر پایه برخی نقل‌ها، نام دیگرش عبدالله بود، [۱] نخست‌زاده قصیّ است.[۲] قصی وی را منسوب به خانه‌اش نام نهاد و دو برادر دیگرش به نام عبدمناف و عبدالعزّی را منسوب به خدایش خواند و عبد بن قصی مشهور به عبد قصی[۳] را نیز منسوب به خویش نامید.[۴]

فرزندان عبدالدار

بلاذری (م. ۲۷۹ق.) پنج پسر برای عبدالدار به نام عثمان، وهب، کلده، عبدمناف و سبّاق یاد کرده که چهار فرزند نخست از هند بنت لؤیّ بن ملکان خزاعی و مادر فرزند پنجم نیز از طایفه هوازن بود. اما ابن‌حزم (م. ۴۵۶ق.) تنها سه فرزند به نام عثمان، عبدمناف و سبّاق را نام می‌برد.[۵]

در منابع پیش از بلاذری، نامی از وهب بن عبدالدار نیامده و کلده نیز تنها از جانب ابن‌سعد (م. ۲۳۰ق.) در ذیل نسب رقیه بنت‌ هاله آمده است. ولی در جای دیگر، نسب وی را به صورت کلده بن عبدمناف بن عبدالدار می‌آورد[۶] که در این صورت، سخن ابن‌حزم درست به نظر می‌رسد.[۷]

منسوبین به قبیله بنی‌عبدالدار را عبدری یا داری می‌نامند.[۸]

نسل عبدمناف

از نسل عبدمناف بن عبدالدار شخصیت‌هایی اثرگذار در آغاز اسلام پدید آمده‌اند:

نضر بن حارث، دشمن سرسخت پیامبر؛[۹] فرزندش فراس از مهاجران به حبشه؛[۱۰] برادرش نضیر در زمره «مؤلفه قلوبهم»[۱۱] و بر پایه روایتی دیگر، از مهاجران به حبشه.[۱۲]

مصعب بن عمیر (مصعب الخیر) پرچم‌دار مسلمانان در نبرد بدر[۱۳] و احد.[۱۴]

ابوالروم برادر مصعب، از مهاجران به حبشه[۱۵] و شهید در نبرد یرموک؛[۱۶] برادر دیگرش ابوعزیر بن عمیر از اسرای مشرکان در نبرد بدر.[۱۷]

عبدشرحبیل بن‌ هاشم و فرزندش ارطاه، پرچم‌داران شرک در نبرد احد.[۱۸]

منصور بن عبدشرحبیل نگارنده پیمان محاصره مسلمانان در شعب[۱۹] و عکرمه بن عامر صاحب دار الندوه.[۲۰]

نسل عثمان بن عبدالدار

از عثمان بن عبدالدار نیز دو فرزند به نام عبدالعزّی و شریح بر جای ماندند.[۲۱]

برّه بنت عبدالعزّی، جدّ مادری پیامبر اسلام(ص). [۲۲]

قاسط بن شریح پرچم‌دار شرک در نبرد احد. [۲۳]

ابوطلحه عبدالله بن عبدالعزّی رهبر عبدریان در نبرد فجار. [۲۴]

طلحه بن ابوطلحه و برادر وی ابوسعد[۲۵] و فرزندانش مسافع و کلاب و جلاس عثمان و ابوسعد و حارث پرچم‌داران مشرکان در نبرد احد. [۲۶]

عثمان بن طلحه پرچم‌دار شرک در نبرد خندق[۲۷] و کلیددار کعبه پس از فتح مکه. [۲۸]

شیبه پسر عموی وی کلیددار کعبه[۲۹] که از نسل وی خاندان بنی‌شیبه به عنوان کلیدداران کعبه پدید آمد. [۳۰]

ابراهیم بن عبیدالله از نسل عثمان بن طلحه که در روزگار‌ هارون الرشید حکمران یمن بود و در شورش علویان در دوره مامون کشته شد، از این خاندان بودند.[۳۱]

نسل سباق بن عبدالدار

از سبّاق بن عبدالدار نیز نسلی فراوان پدید آمدند که بسیاری از آن‌ها بر پایه گزارش تاریخ‌نگاران به سبب ظلم هلاک شدند.[۳۲] از میان آن‌ها می‌توان به اسود بن عامر که در نبرد بدر کشته شد و نیز سویبط بن سعد که از مهاجران به حبشه و بدریان به شمار می‌رود، اشاره نمود.[۳۳]

مناصب بنی‌عبدالدار

بر پایه گزارش تاریخ‌نگاران، عبدالدار از بهره هوشی پایینی برخوردار بود[۳۴] و برای آن‌که از دیگر برادران عقب نماند، پدرش مناصب مربوط به کعبه و حج را به وی واگذارد. وی مورد دلبستگی فراوان قصی و نخست‌زاده او بود.[۳۵]

درباره شمار و گونه این مناصب اختلاف بسیار به چشم می‌خورد. برخی این مناصب را ریاست دار الندوه، حجابت (کلیدداری کعبه)، لواء (پرچم‌داری در جنگ‌ها)، رفادت (پذیرایی از حجّاج) و سقایت (آب دادن به حجّاج) خوانده‌اند.[۳۶]

برخی نیز از این مجموعه، سقایت را استثناء کرده و آن را متعلق به عبدمناف در روزگار زندگانی قصی دانسته[۳۷] یا رفادت و سقایت را از آنِ عبدقصی شمرده‌اند که پس از وفات قصی، به دستور وی به عبدالدار منتقل شده است[۳۸] و یا از این میان، تنها ریاست دار الندوه را متعلق به عبدالدار دانسته و ریاست و سقایت را از آن عبدمناف و رفادت را از آنِ عبدالعزّی و دو طرف وادی مکه را متعلق به عبدقصی دانسته‌اند.[۳۹]

برخی نیز از زبان معمر بن مثنّی (م. ۲۰۳ق.) سقایت و رفادت را دو منصب واگذارده به عبدمناف در روزگار قصی خوانده‌اند[۴۰] و یا از میان همه مناصب، تنها حجابت و لواء را مناصب تفویض شده به عبدالدار شمرده و سقایت و دار الندوه را به عبدمناف و رفادت و مهمان‌داری ایام منی را متعلق به عبدالعزّی دانسته‌اند.[۴۱]

سازگار با شواهد روایی، منصب سدانت (خدمت‌گزاری و محافظت از کعبه) نیز در اختیار بنی‌عبدالدار بوده است.[۴۲] این منصب از افتخارات عرب جاهلی به شمار می‌رفت[۴۳] که قصیّ از خزاعیان دریافت نمود.[۴۴] برخی نیز این منصب را همان حجابت دانسته‌اند.[۴۵][۴۶] شماری نیز آن را کنار حجابت از مناصب عبدالدار شمرده‌اند.[۴۷] با این حال، تفاوت میان سدانت و حجابت چندان آشکار نمی‌نماید.

پیرامون برخی از این مناصب پس از وفات قصّی نزاعی درگرفت که به سازش انجامید. نتیجه این سازش، وا‌گذاری سه منصب دارالندوه، حجابت، و لواء[۴۸] و به روایتی حجابت و لواء[۴۹] به بنی‌عبدالدار بود.

ابن‌حبیب (م. ۲۴۵ق.) سرپرستی این مناصب را با ابوطلحه بن عبدالعزّی دانسته است.[۵۰]

منصب دار الندوه

دار الندوه به جایی برای مشورت قریش در امور جنگ و صلح و بستن پیمان‌ها و حتی تزویج اطلاق می‌گشت[۵۱] که تا هنگام خلافت معاویه در دست بنی‌عبدالدار بود. معاویه این منصب را از عکرمه بن عامر به صد هزار درهم خریداری نمود و دارالاماره خویش گرداند.[۵۲]

بر پایه گزارشی دیگر، منصب سرپرستی دار الندوه در روزگار جاهلیت به دست حکیم بن حزام از تیره بنی‌عبدالعزی بن قصی در برابر ظرف شرابی از بنی‌عبدالدار خریداری شد و حکیم بن حزام دار الندوه را به صد یا صدهزار درهم یا چهل هزار دینار به معاویه فروخت و در پاسخ طعنه عبدالله بن زبیر به وی که شرف قریش ـ یا: قوم خود ـ را فروخته است، پاسخ داد: شرف به تقوا است و من در روزگار جاهلیت، آن را به ظرف شرابی خریدم و اکنون پول آن را صدقه قرار دادم.[۵۳]

ابن‌قتیبه (م. ۲۷۶ق.) بدون اشاره به دار الندوه، به فروخته شدن خانه حکیم بن حزام که در روزگار جاهلیت در برابر ظرف شرابی خریداری شده بود، به معاویه در برابر ۶۰۰۰۰ دینار اشاره نموده[۵۴] و بلاذری (م. ۲۷۹ق.) این پنداشت را که آن خانه دار الندوه بوده، اشتباه دانسته است.[۵۵]

منصب حجابت

حجابت سمتی است که به حاجب اختیار اجازه یا ممانعت از ورود دیگران به مکان یا محضر شخصی ویژه را می‌دهد. حجابت کعبه به معنای امتیاز کلیدداری و ممانعت از ورود دیگران به آن است.[۵۶]

حاجبان نخستین

حاجبان نخستین کعبه را عبدالدار، عثمان بن عبدالدار، عبدالعزّی بن عثمان، ابی‌طلحه عبدالله بن عبدالعزی و طلحه بن ابی‌طلحه دانسته‌اند.[۵۷]

ابقای منصب در فتح مکه

واقدی (م. ۲۰۷ق.) در گزارش فتح مکه، به نحوه ابقای این منصب میان بنی‌عبدالدار به دست پیامبر اسلام(ص) اشارت نموده که عثمان بن طلحه به فرمان پیامبر اسلام(ص) و ابلاغ بلال و دخالت ابابکر و عمر[۵۸] و بر پایه گزارشی، بدون دخالت بلال و ابابکر، کلید کعبه را که نزد مادرش‌ ام‌سعید از قبیله بنی‌عمرو بن عوف و دختر شیبه بود، به اکراه دریافت نمود و آن را به پیامبر(ص) واگذارد.[۵۹]

پیامبر(ص) این منصب را پس از پاکیزه نمودن کعبه برای همیشه به عثمان بن طلحه بازگرداند و فرمود: جز ظالم آن را بازنستاند.[۶۰] آورده‌‌اند که آن را به شیبه بن عثمان فرزند[۶۱] یا پسر عموی عثمان بن طلحه[۶۲] یا هر دو آن‌ها سپرد.[۶۳]

برخی نیز بر آنند که پیامبر(ص) کلید را نخست به عثمان بن طلحه و پس از وفات وی به شیبه داد.[۶۴] اما تاریخ وفات عثمان بن طلحه در روزگار خلافت معاویه دانسته شده است.[۶۵] ذهبی (م. ۷۴۸ق.) نیز به گزارش از واقدی (م. ۲۰۷ق.) تفویض حجابت به شیبه را به سبب کفر وی درست نمی‌داند.[۶۶]

درباره عثمان بن طلحه، برخی بر اسلام آوردن وی پیش از فتح مکه اصرار دارند. اما بعضی اسلام آوردن او را پس از تحویل منصب از جانب پیامبر(ص) دانسته‌اند.[۶۷]

جبرائیل بن شاذان (قرن ششم ق.) این منصب را نخست در اختیار بنی‌امیه و سپس عامر بن شیبه دانسته است.[۶۸]

اختلاف در تفویض حجابت

درباره تفویض حجابت به بنی‌عبدالدار، اختلاف فراوان به چشم می‌خورد. برخی به درخواست عباس از پیامبر(ص) برای اعطای منصب کلیدداری کعبه به خاندان وی و مخالفت پیامبر(ص) اشاره نموده‌اند.[۶۹]

شماری این پیشنهاد را از زبان علی(ع) در حالی که کلید کعبه در دستش بود، یاد نموده‌اند که خطاب به پیامبر(ص) گفت: حجابت را با سقایت برای ما جمع نما! اما پیامبر(ص) عثمان بن طلحه را فراخواند و فرمود: امروز روز نیکی و وفا است.[۷۰] همچنین از پیشنهاد علی(ع) به عباس برای ستاندن این منصب از پیامبر، اشاره شده است که پیامبر به عباس فرمود: من منصبی بهتر از حجابت، یعنی سقایت را به شما دادم.[۷۱]

بر پایه گزارش فسوی (م. ۲۷۷ق.) خود عباس در پاسخ علی(ع) گفت: آن چه بهتر است را به شما داده است.[۷۲] برخی نیز بی آن که به درخواست عباس اشاره نمایند از تمایل پیامبر برای اعطای این منصب به عباس و یا اعطا و سپس بازپس‌گیری آن از وی سخن گفته‌اند.[۷۳]

درباره علت بازگشت این منصب به عثمان بن طلحه، آیه ( اِنَّ اللهَ یَاْمُرُکُمْ اَن تُؤدُّواْ الاَمَانَاتِ اِلَی اَهْلِهَا…) (سوره نساء، ۵۸) نازل شد.[۷۴]

ابن‌حبیب (م. ۲۴۵ق.) در این زمینه می‌افزاید: عثمان بن طلحه از آن پس که کلید را به پیامبر تحویل داد، به وی گفت: ‌ای پیامبر(ص) این کلید را به امانت الهی بستان! پیامبر(ص) مایل بود این منصب را به عباس تفویض نماید و از این‌رو، آیه نازل شد.[۷۵] در گزارش پیش‌گفته از مقاتل، خود رسول اسلام(ص) جمله یاد شده را پس از نزول آیه به عثمان فرمود.

بلاذری نیز بی آن که سخن عثمان بن طلحه را بازگوید، به نزول آیه یاد شده در این زمینه اشاره نموده است.[۷۶]

منصب ارزشمند

منصب حجابت از مناصب بسیار ارزشمند و مایه مباهات عبدریان بر دیگران شمرده شده است.

در ذیل آیه ( مَا کَانَ لِلْمُـشْرِکِینَ اَن یَعْمُرُواْ مَسَاجِدَ الله شَاهِدِینَ عَلَی اَنفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ) و نیز: ( اَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ وَ عِمارَهَ الْمسجدالحرام کَمَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبیلِ اللهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللهِ وَ اللهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ) (سوره توبه، ۱۷، ۱۹) فخر‌فروشی بنو ابی‌طلحه از جمله شیبه بن عثمان بر علی(ع) آن‌گاه که در نبرد بدر اسیر گشتند، به چشم می‌خورد.[۷۷]

ابقای منصب پس از اسلام

منصب حجابت پس از ظهور اسلام نیز باقی ماند. در روایت‌های نبوی با الفاظ مشابه، از نادیده انگاشتن همه مناصب جز دو منصب سقایت و سدانت سخن به میان آمده است.[۷۸] برخی منابع نیز به تصریح پیامبر اسلام درباره همیشگی بودن منصب حجابت برای بنی‌عبدالدار اشاره نموده‌اند.[۷۹]

در برخی گزارش‌ها، به واگذاری این منصب به شیبه بن عثمان پس از عثمان بن طلحه، و باقی ماندن این منصب میان بنی‌شیبه، تیره‌ای از بنی‌عبدالدار، اشاره شده است.[۸۰]

منصب لواء

این منصب به معنای رهبری نظامی قریش در جنگ‌ها، از دیگر سمت‌های بنی‌عبدالدار به شمار می‌رود.این منصب کنار سرپرستی دار الندوه گزارش از جایگاه ممتاز بنی‌عبدالدار در سیاست و امور نظامی می‌دهد.

پیش از ظهور اسلام، در قالب نبردهای فجّار به رهبری طلحه بن ابی‌طلحه[۸۱] یا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.