پاورپوینت کامل سید تاجالدین آوی ۷۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سید تاجالدین آوی ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سید تاجالدین آوی ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سید تاجالدین آوی ۷۲ اسلاید در PowerPoint :
۱
نام و تبار۲
سید بودن وی۳
محل تولد۴
تحصیلات۵
خانواده۶
نقش وی در تشیع اولجایتو۷
مقام نقابت اشراف۸
بیرون کردن یهود از مقام ذوالکفل۹
حفر نهر تاجیه۱۰
شهادت۱۱
انگیزههای قتل۱۲
انتقام۱۳
در نگاه دیگران۱۴
مدفن۱۵
پانوشت۱۶
منابع
سید تاجالدین محمد آوی یا آوجی (م.۷۱۱ق)، فرزند مجدالدین حسین و از نوادگان امام سجاد(ع) است. او تحصیل کرده نجف و از عالمان و سخنوران سرشناس دوره خود بود. وی در شیعه شدن اولجایتو، یکی از پادشاهان مغول نقش داشته و به مقام نقیب النقبای قلمرو حکومت اولجایتو نصب شد. از اقدامات او بیرون کردن یهودیان از مقبره ذوالکفل(ع) در نزدیکی بغداد بود.
او در سال ۷۱۱ق. به همراه دو فرزندش کشته شد. انگیزههای قتل وی را، سوء استفاده پسر وی در اداره نقابت عراق، حسادت برخی از درباریان به جایگاه سید تاجالدین و خشم یهودیان از گرفتن مقبره ذوالکفل(ع) از آنها دانستهاند.
مقبرهای منصوب به سید تاجالدین، در عراق، در دو فرسخی بغداد، نزدیکی شهر کوت، در مکانی به نام حفیره، قرار دارد.
نام و تبار
سید محمد آوی،[۱] یا آوجی[۲] معروف به تاجالدین و مکنّی به ابوالفضل، فرزند مجدالدین حسین بن علی و از نوادگان امام سجاد(ع) است. نسب کامل او عبارت است از: سید تاجالدین، ابوالفضل محمد بن مجدالدین الحسین بن علی بن زید بن الداعی بن زید بن علی بن الحسین بن الحسن التج بن ابیالحسن علی بن ابیمحمد الحسن النقیب الرئیس بن علی بن محمد بن علی بن علی بن الحسن الافطس بن علی الاصغر بن امام زین العابدین(ع).[۱]
خاندان آوی را یکی از مشهورترین خاندانهای سادات شیعه دانستهاند که به دانش و ادب شهرت داشتند.[۳] برخی از افراد سرشناس تبار سید تاجالدین محمد، عبارتند از:
حسن افطس
جد بزرگ او، حسن افطس، در سال ۱۴۵ق. به همراه محمد بن عبدالله حسنی معروف به نفس زکیه قیام کرده و پس از شکست وی فراری شد. منصور دوانیقی به واسطه شفاعت امام صادق(ع) از او گذشت.[۴] حسن افطس، اشتباهاتی درباره امام صادق(ع) انجام داده بود؛ با این همه، امام(ع) پیش از شهادت خود، با انگیزه نیکی به خویشان، مبلغی را به وی هدیه داد. برخی این عمل را، تأییدی بر درست بودن نسب وی از سوی امام(ع) دانستهاند.[۵]
علی بن الحسن افطس
علی، فرزند حسن افطس، ملقب به جزری، خزری، حوری و حریری، شاعری سخنور بوده و به شجاعت مشهور بود. وی به دست هارون عباسی به شهادت رسید.[۶]
محمد بن محمد بن محمد آوی
محمد بن محمد بن محمد قاضی آوی، معروف به رضیالدین،[۷] از راویان شیعه،[۸] سرشناس در پرهیزکاری، عبادت و سخنوری[۷] و از دوستان سید ابن طاووس بود. سید بن طاووس او را دارای مکاشفات دانسته است.[۹]
سید بودن وی
منابع زیادی صحت انتساب او به سادات را تأیید کردهاند.[۱۰] این انتساب، مورد تأیید بسیاری از نسبشناسان همدورهاش مانند عبیدالله واسطی (م.۷۸۷ق) نیز بوده است.[یادداشت ۱][۱۱]
برخی، مانند سید ابوالظفر محمد بن اشرف افطسی نسابه و وصاف شیرازی نویسنده تاریخ وصاف، انتساب او را به سادات نفی کردهاند. ابن عنبه (م.۸۲۸ق)، گفته آنان را رد کرده و نسب سید تاجالدین را صحیح السند دانسته است.[۱۲]
به گفته برخی، اولجایتو حاضر نبود به خاطر انتساب سید تاجالدین به حضرت محمد(ص)، فرمان قتلش را صادر کند. رشیدالدین فضلالله طبیب، با ترفندی، شجرهنامه سید تاجالدین را گرفته و با دستکاری آن وانمود کرد این شجرهنامه جعلی است. الجایتو قانع شده و به ریختن خون او راضی شد.[یادداشت ۲][۱۳] برخی، دلیل تشکیک بعضی از منابع را در سید بودن سید تاجالدین، به علت همین ماجرا دانستهاند.[۱۴]
محل تولد
سید تاجالدین محمد، در شهر آوه به دنیا آمد. آبه یا آوه، نزدیک شهر ساوه بوده[۱۵] و همزمان با قم، سکونتگاه شیعیان عرب، در سده نخست قمری بود.[۱۶] شمار سادات[۱۷] و شیعیان در این شهر زیاد شده و برایشان نقیب تعیین شد.[۱۸] نخستین فرد از تبار سید تاجالدین محمد، که به این شهر هجرت کرد، محمد بن علی بن علی بن حسن افطس بود.[۱۹]
به گزارش برخی، تولد وی در کوفه بوده است.[۲۰]
تحصیلات
او در نوجوانی به حوزه علمیه نجف رفته، به یادگیری درسهای دینی و فراگیری مهارت سخنوری پرداخت. او از عالمان و سخنوران سرشناس دوره خود شد.[۲۰]
خانواده
همسر سید تاجالدین، سیده ملکشرف، دختر رضیالدین محمد آوی بود.[۲۰] وی دارای سه فرزند به نامهای شمسالدین حسین، شرفالدین علی المرتضی و نصرت ملک بود.[۲۱] سید تاجالدین از طریق فرزندش شرف الدین علی المرتضی، دارای نوهای به نام رضیالدین محمد شد، که بعدها، از نقیبان نجف شده،[۲۲] دارای ثروت فراوان بوده و فردی آبرومند بود.[۲۳]
نقش وی در تشیع اولجایتو
اولجایتو، یکی از پادشاهان مغول، مسلمان شد و برای تحقیق در فرقههای اسلام، میان عالمان آن فرقهها مناظره گذاشت. مهمترین مناظرهها میان شافعیها و حنفیها بود. سرانجام، مناظرهها، به جایی رسید که اولجایتو هر دو فرقه را باطل دانسته و نسبت به سزاواری اسلام دچار دودلی شد. او تصمیم گرفت درباره دیگر فرقههای اسلام نیز تحقیق کند. سید تاجالدین، در آماده کردن زمینه برای حضور علامه حلی، نزد اولجایتو و در نهایت، شیعه شدن وی نقشآفرین بود.[۲۴] به گفته برخی، سید تاجالدین با گروهی از بزرگان شیعه، اولجایتو را به تشیع ترغیب میکردند.[۲۵]
مقام نقابت اشراف
پس از شیعه شدن اولجایتو، سید تاجالدین به مقام نقیب النقبای قلمرو حکومت اولجایتو،[یادداشت ۳] منصوب شد.[۲۶] در آن دوره، به کسی که از طرف حکومت عهدهدار ریاست، ولایت، هدایت و تأدیب قوم خود بوده و مسئولیت قضاوت، سرپرستی امور حسبه، اوقاف، نذورات، مستمری آنان و ثبت انسابشان را نیز بر عهده داشت، «نقیب» میگفتند.[۲۷] «نقیب النقبا»، کسی بود که سرپرستی نقیبان همه خاندانهای عباسی و طالبی را در مملکت ایلخانی عهدهدار بود.[یادداشت ۴][۲۸] سید تاجالدین، در این منصب وظیفه داشت، درستی گفته کسانی را که خود را از اعقاب امام علی(ع) میشمردند، بررسی کند، اوقاف را اداره نماید، و همچنین منافع جامعه شیعیان اثنی عشری را در برابر تشکیلات دولتی حفظ کند.[۲۹][یادداشت ۵][۲۸]
بیرون کردن یهود از مقام ذوالکفل
سید تاجالدین در دوره نقابتش،[۳۰] در سال ۷۱۰ق.[۳۱] مقبره ذوالکفل(ع) در روستای برملاحه، که پیشتر زیارتگاه یهودیان بود،[۳۰] از آنها گرفته و آنها را از نزدیک شدن به آن منع کرد. سید تاجالدین، در آنجا منبر و محراب ساخت و نماز جمعه و جماعت در آن اقامه کرد.[۳۱][یادداشت ۶][۳۰]
حفر نهر تاجیه
یکی از نهرهایی که در دوره سید تاجالدین، برای آبرسانی به نجف کشیده شده و تا قرنها بعد، وجود داشته، نهر تاجیه است. به گمانِ برخی، علت نامگذاری این نهر، با توجه به همدوره بودن حفر آن با نقابت سید تاجالدین، به دلیل انتساب آن، به سید تاجالدین بوده است.[۳۲]
شهادت
سید تاجالدین، در روز دوشنبه، ۳ ذوالحجه ۷۱۱ق،[۳۳] در کرانه رود دجله، با دستهای بسته، به همراه دو فرزندش، سید شمسالدین حسین و سید شرفالدین علی، توسط گماشتگان سید جلالالدین ابراهیم بن مختار، فرزند نقیب سابق نجف به شهادت رسید.
فرزندان را، پیش از پدر و جلوی چشم او اعدام کردند. میان جمعیت حاضر، برخی از سادات عراق، که علت مشکلات خود را عملکرد نقیب عراق، فرزند سید تاجالدین، میدانستد و گروهی از ناصبیان حنبلی وجود داشتند.[۳۴] شمار افرادی که هنگام قتل او حاضر بودند، «بسیار» توصیف شده، چنان که چند تن، مجروح شدند. پس از قتل، فریاد شادی جمعیت برخواست.[۳۵] پیکر سید تاجالدین و پسرانش، زیر ضربههای جمعیت خشمگین تکه تکه شد.[۳۴] به گفته ابن عنبه، ناصبیها بدن آنها را تکهتکه کرده و در پوشش حنبلیگری، تکههای گوشت بدن آنها را به دندان کشیده و خوردند. به گفته وی، موهای سر سید تاجالدین را نیز کندند. افراد دیگری با نام حنبلی، که هنگام اعدام آنها و یورش مردم حضور نداشتند، به سراغ جنازهها رفته، اگر گوشتی باقی نمانده بود، موهای سر و صورت آن سه را میکندند؛ زیرا در بغداد، هر تار موی صورت سید تاجالدین و فرزندانش را به یک دینار زر سرخ میخریدند.
اولجایتو دستور داد، قاضی حنبلیان که گویا در این ماجرا نقش داشته، اعدام شود. ولی با پادرمیانی رشیدالدین فضلالله طبیب، به برهنه چرخاندن قاضیِ حنبلیان در محلههای بغداد، و محروم کردن حنبلیان از داشتن قاضی، بسنده کرد.[۳۶] برخی، قاضی حنبلیان در آن دوره را، احمد بن حامد بن عصبه (م.۷۲۱ق) دانستهاند.[۳۷]
انگیزههای قتل
خشم یهودیان، به علت گرفتن تولیت مقام ذوالکفل از آنها؛
گرفتن مقام ذوالکفل از یهودیان، باعث خشم آنها شد. به باور برخی، زمینه قتل سید تاجالدین، توسط اقلیت یهودی، که در دربار مغول از دوره ارغون نفوذ یافته بودند، به ویژه توسط رشیدالدین فضلالله طبیب رخ داده است.[۳۸] رشیدالدین فضلالله طبیب اصل و نسب یهودی داشته و در بزرگسالی مسلمان شد، و به وسیله طبابت و کاردانی، در دربار اولجایتو به مقام دست یافت.[۳۹] به باور برخی، اظهار مسلمانی وی، ظاهری بوده و یهودی باقی مانده بود.[۴۰] در مقابل، برخی او را شیعه دانستهاند.[۴۱]
جایگاه ویژه سید تاجالدین نزد اولجایتو؛
به باور برخی، رشیدالدین فضلالله طبیب، به دنبال شافعی کردن اولجایتو بود، ولی ناگهان او را تحت تأثیر شخصیتهای شیعه مانند سید تاجالدین دید.[۴۲]
اشتباهاتی که در اداره امور نقابت به وسیله فرزندان سید تاجالدین انجام شد؛
سید تاجالدین، پسر خود سید شمسالدین حسین را به نقابت عراق گماشت. او از این مسؤولیت، سوء استفاده کرده و به دستاندازی به مال سادات عراق پرداخت. عبارت «ستم و دستاندازیِ» پسر سید تاجالدین در منابع مخالف و موافقِ سید تاجالدین آمده است.[۴۳] برخی، سید تاجالدین را متهم به غصب ۳۰۰ هزار دینار از مال سادات و دیگر طوایف کرده[۴۴] و برخی، اتهام «تعدی بر محارم علویان» را نیز بر آن افزودهاند.[۴۵] این اتهام، در دیگر منابع نیامده و به گفته برخی، نگارنده این گزارش، از اطرافیان رشیدالدین فضلالله طبیب بوده؛ از این رو، به گزارشش نمیتوان اعتماد کرد. افزون بر اینکه، منصب نقابت، در نوادگان سید تاجالدین ادامه یافته؛ بنابراین، درستی این اتهام را، دور از ذهن دانستهاند.[۴۶]
وقتی شکایتهای سادات عراق، از عملکرد سید تاجالدین و فرزندانش زیاد شد، رشیدالدین فضلالله طبیب، به اولجایتو پیشنهاد داد، سید تاجالدین و فرزندانش را در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 