پاورپوینت کامل خندق (غزوه) ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خندق (غزوه) ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خندق (غزوه) ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خندق (غزوه) ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

۱
نام‌ها۲
اهمیت۳
زمان۴
علت نبرد۵
تحریک مشرکان توسط یهودیان۶
شمار سپاه مشرکان۷
حفر خندق۸
شرایط دو سپاه۹
خیانت بنی‌قریظه۱۰
عبور از خندق۱۱
تدابیر پیامبر برای گسستن اتحاد دشمن۱۲
پایان جنگ۱۳
کشتگان نبرد۱۴
پیامدهای غزوه احزاب۱۵
پانویس۱۶
منابع

از ویکی حج

(تغییرمسیر از خندق (غزوه))

نقشه غزوه احزاب

غَزوه احزاب، یا خَندق، از مهم‌ترین غزوه‌های پیامبر اسلام(ص) در برابر مشرکان بود که سال پنجم قمری روی داد. آن را به جهت شرکت گروه‌های متعدد در آن برضد مسلمانان، احزاب می‌نامند. همچنین از آن رو که در آن مسلمانان خندق حفر کردند، به آن خندق می‌گویند. اهمیت غزوه احزاب بدین سبب بود که دشمنان مسلمانان همه توان خود را برای نابودی آنان جمع کرده بودند و پس از آن دیگر نتوانستند به مسلمانان حمله کنند. به جهت اهمیت این نبرد، در آیاتی از قرآن از آن سخن به میان آمده و سوره‌ای به نام سوره احزاب نام‌گذاری شده است.

جنگ احزاب با همکاری قبایل یهودی مدینه همچون بنی‌نضیر و قبیله قریش به رهبری ابوسفیان و دیگر قبایل همچون بنی‌سلیم پایه‌ریزی شد. شمار سپاه احزاب را ده هزار نفر تخمین زده‌اند. پیامبر(ص) درباره نحوه رویارویی با این سپاه بزرگ با مسلمانان مشورت کرد و سرانجام تصمیم گرفت به پیشنهاد سلمان فارسی با کندن خندقی بزرگ مسیر هجوم آنان به مدینه را سد کند.

احزاب پانزده یا بیست روز مدینه را محاصره کردند؛ اما نتوانستند از خندق عبور کنند. تنها پنج تن ازجمله عَمرو بن ‌عَبدَود از باریکه‌ای در طول خندق گذشتند. از میان مسلمانان تنها امام علی(ع) حاضر شد با او مبارزه کند. علی در نبردی تن‌به‌تن عمرو عبدود را از پا درآورد. با کشته‌شدن وی همراهان او فرار کردند. پیامبر این کار امام علی(ع) در نبرد خندق را را برتر از اعمال همه امت خود تا روز قیامت دانست.

طولانی‌شدن محاصره، سردشدن هوا و کمبود غذا برای سپاهیان و چارپایان سبب شد سرانجام احزاب دست از محاصره بردارند. در جنگ احزاب هشت تن از مسلمانان و شش تن از سپاه احزاب کشته شدند. این جنگ ابهت قریش را در هم شکست. پس از آن قریش هرگز توان حمله به مدینه را به دست نیاورد و در سال بعد مجبور شد با بستن پیمان حدیبیه با مسلمانان، آنان را به رسمیت بشناسد.

نام‌ها

احزاب جمع حِزب به معنای گروه است[۱] و به نبردی گفته می‌شود که در آن قریش و هم‌پیمانانش از عرب و یهود به مدینه یورش بردند. در این نبرد، پیامبر(ص) و مسلمانان برای رویارویی با مهاجمان، در بخشی از مدینه به حفر خَندق پرداختند. از این روی، آن نبرد را خندق نیز نامیده‌اند.[۲]

اهمیت

اهمیت غَزوه احزاب از آن رو بود که دشمن همه توان خود را بسیج کرده بود تا کار مسلمانان را یکسره کند؛ اما شکست خورد و برای همیشه توانایی خویش را برای حمله به مسلمانان از دست داد. پیامبر(ص) در این زمینه گفت: از این پس ما به آنان حمله می‌بریم، نه آنان به ما.[۳] به سبب اهمیت این غَزوه، سال رخ دادن آن را عام ‌الاحزاب (سال احزاب) نامیدند. سوره‌ای از قرآن نیز به همین نام خوانده شده است. به استناد روایات، شماری از آیات قرآن، از جمله آیات ۹‌ تا ۲۷ سوره احزاب، آیه ۲۱۴ سوره بقره، آیات ۲۶ و ۲۷ سوره آل عمران و آیات ۶۲ تا ۶۴ سوره نور درباره این رویداد نازل شده است.[۴]

زمان

در تعیین زمان دقیق نبرد احزاب اختلاف هست. برخی آن را در شوال سال چهارم قمری یک سال پس از غَزوه اُحُد دانسته‌اند.[۵] ابن حبیب پنج‌شنبه ۱۰ شوال همین سال را زمان آغاز نبرد و شنبه اول ذی‌قعده را پایان آن دانسته است.[۶] دیگر مورخان زمان این نبرد را شوال[۷] یا ذی‌قعده[۸] سال پنجم قمری و دو سال پس از اُحد می‌دانند.[۹] یعقوبی این رویداد را ۵۵ ماه پس از هجرت گزارش کرده است.[۱۰] با توجه به قراین، این دیدگاه مشهور، صحیح‌تر به‌ نظر می‌رسد.

علت نبرد

برنامه‌ریزان نبرد، شماری از بزرگان یهود قبیله بنی‌نضیر همچون سلّام ‌بن ابی‌حُقیق، حُیی بن ‌اخطب، کنانه ‌بن ربیع‌ بن ابی‌حقیق و نیز برخی از مردان تیره بنی‌وائل اوس همچون هوذه‌ بن قیس و ابوعمار بودند.[۱۱] اینان به‌ ویژه یهودیان بنی‌نضیر که پیش از هجرت پیامبر(ص) به یثرب، از جایگاهی والا در آن شهر بهره داشتند، پس از پیمان‌شکنی، از آن‌جا رانده شدند[۱۲] و در خیبر پناه گرفتند. سپس بر آن شدند تا مسلمانان و پیامبر(ص) را یکسره از پای درآورند.[۱۳] بدین منظور با سفر به مکه و ترجیح آیین مشرکان قریش بر رسالت پیامبر(ص)، آنان را به نبرد با مسلمانان فراخواندند.[۱۴] برخی مفسران آیات ۵۱ تا ۵۵ سوره نساء را در شأن این گروه از یهودیان دانسته‌اند که برخلاف آموزه‌های کتاب آسمانی خود، از حقانیت مشرکان دم زدند: اَلَم‌تر اِلَی الَّذینَ اُوتوا نَصیبا مِنَ الکتابِ یؤمِنونَ بِالجِبتِ والطّاغوتِ وَ یقُولُونَ لِلَّذینَ کفَرُوا هؤُلاءِ اَهدی مِنَ الَّذینَ آمَنُوا سَبیلاً… (آیا کسانى را که از کتاب [آسمانى‌] نصیبى یافته‌اند ندیده‌اى که به «جبت» و «طاغوت» ایمان دارند و درباره کسانى که کفر ورزیده‌اند مى‌گویند: «اینان از کسانى که ایمان آورده‌اند راه‌یافته‌ترند…).[۱۵]

تحریک مشرکان توسط یهودیان

یهودیان با یادآوری خاطرات تلخی که مسلمانان برای قریش رقم زده بودند، با اعلام همکاری با قریش، آنان را به شتاب ترغیب کردند[۱۶] و کنار کعبه با آن‌ها پیمان بسته، سوگند وفاداری یاد ‌کردند.[۱۷] ابوسفیان با شنیدن این سخنان و در پی اطمینان یافتن از انگیزه نبرد‌افروزی یهودیان ضدّ مسلمانان، آمادگی خویش را اعلام کرد. سران بنی‌نضیر در بازگشت از مکه، بنی‌سُلیم را به همراهی با قریش دعوت کردند و غَطَفان را با وعده پرداخت محصول یک سال خرمای خیبر، به یاری فراخواندند.[۱۸] یعقوبی، به رغم گزارش مشهور، قریش را برنامه‌ریز نبرد دانسته و بر آن است که آنان سفیرانی به ‌سوی یهود و دیگر قبایل فرستادند و آنان را به نبرد ضدّ مسلمانان تشویق کردند.[۱۹]

شمار سپاه مشرکان

ابوسفیان پرچم نبرد را در دارالندوه برپا کرد و آن را به عثمان ‌بن طلحه از بنی‌عبدالدار که صاحبان لِواء بودند، سپرد و با ۴۰۰۰‌ جنگاور، ۳۰۰ اسب و ۱۵۰۰شتر از مکه حرکت کرد و در وادی مَرّ الظهران در ۲۲ کیلومتری شمال مکه فرود آمد. با پیوستن قبایل و تیره‌های دیگر، سپاهی ده هزار نفری به فرماندهی ابوسفیان فراهم گشت. شمار برخی از قبایل حاضر در احزاب و نام فرماندهانشان با اندکی اختلاف چنین است: قریش با۴۰۰۰ تن به فرماندهی ابوسفیان، بنی‌سُلیم با۷۰۰ تن به فرماندهی سفیان بن عبدشمس پدر ابوالاعور سلمی، بنی‌اسد به فرماندهی طلیحه ‌بن خُوَیلد اسدی، بنی‌فزاره با تمام مردان جنگی خود و ۱۰۰۰‌ شتر به فرماندهی عُیینَه بن حِصْن فَزاری، بنی‌اشجع با۴۰۰ تن به فرماندهی مسعود بن رُخَیله، و بنی‌مُرَّه با ۴۰۰ مرد جنگی به فرماندهی حارث بن عَوف.[۲۰] مسعودی شمار سپاه احزاب را ۲۴۰۰۰ تن می‌داند[۲۱] که با توجه به شمار تقریبی تیره‌های شرکت‌کننده، اغراق‌آمیز می‌نماید.

حفر خندق

پیامبر(ص) از طریق مردانی از خزاعه، از هم‌پیمانان بنی‌هاشم، به برنامه دشمن پی برد. وی مسلمانان را در زمینه مکان و شیوه رویارویی با دشمن به مشورت فراخواند.[۲۲] سرانجام پیشنهاد سلمان فارسی درباره حفر خندق که از روش‌های پدافندی رایج در ایران بود،[۲۳] پذیرفته شد.[۲۴] برخی بر آنند که پیشنهاد حفر خندق از سوی خود پیامبر(ص) بوده است؛ چنان‌که از پاسخ نامه ایشان به ابوسفیان برمی‌آید.[۲۵] سپس پیامبر(ص) به شناسایی محل حفر خندق پرداخت و منطقه عوالی در شمال مدینه را که فراخ و زراعی و مهم‌ترین نقطه آسیب‌پذیر شهر بود، مناسب‌ترین مکان برای حفر خندق دانست. در شمال غربی مدینه میان کوه سَلع و پایین سنگلاخ وَبْره (حَرّه غربی) و در شمال شرقی شهر میان کوه سلع و سنگلاخ واقِم (حرّه شرقی) مناطقی نفوذپذیر قرار داشتند؛[۲۶] اما دیگر نواحی مدینه در آن زمان با نخلستان‌ها، بناهای به هم ‌پیوسته، حرّه‌ها و کوه عسیر احاطه شده بود و ورود مهاجمان از آن نواحی دشوار بود.[۲۷]

پیامبر خندق را از حصار شیخین، از سمت محله بنی‌حارثه تا مَذاد، خط‌کشی کرد. سپس مهاجران از ناحیه راتج تا کوه ذُباب، انصار از ناحیه ذُباب تا جبل بنی‌عبید، طایفه بنی‌عبدالاشهل اوس از ناحیه راتج تا پشت مسجد در پشت کوه سلع، و بنی‌دینار خزرج از ناحیه جُرْبا تا محل خانه ابن ابی‌الجَنوب به حفر آن پرداختند.[۲۸] امروزه باید مسیر این خندق را از نزدیک مسجد المستراح در شارع سیدالشهداء تا کوه سلع در برابر مساجد سبعه در شارع السیح پی‌گرفت. حی الخندق (محله خندق) در کنار کوه سلع در همین مسیر قرار دارد.[۲۹] (تصویر شماره ۱۹)

پیامبر(ص) در آغاز حفر ‌خندق، مسلمانان را به کوشش فراخواند و به آنان وعده داد که اگر پایداری ورزند، پیروز می‌شوند.[۳۰] خود ایشان نیز برای ترغیب مسلمانان، با ‌تمام توان در حفر خندق تلاش کرد.[۳۱] مؤمنان تا آن‌گاه که پیامبر از کار دست نمی‌کشید، کار می‌کردند[۳۲] و جز به ضرورت و با اجازه ایشان محل کار را ترک نمی‌گفتند.[۳۳] برخی مفسران نزول آیه ۱۸۷ سوره بقره را مربوط به هنگامی می‌دانند که یکی از اصحاب پس از یک روز روزه‌داری و مشارکت در حفر خندق، آن‌گاه که برای افطار به منزل رفت، از فرط خستگی خوابید و چون بیدار شد، به رسم روزه‌داری دیگر اجازه خوردن غذا نداشت. از این رو، فردای آن روز که به حفر خندق مشغول شد، در حال کار از هوش رفت.[۳۴] خداوند در این آیه، خوردن و آشامیدن را پیش از طلوع فجر جایز شمرد: وَکلُوا وَاشرَبُوا حَتَّی یتَبَینَ لَکمُ الخَیطُ الأبیضُ مِنَ الخَیطِ الأسوَدِ مِنَ الفَجرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیلِ.

دسته‌ای از منافقان، به رغم دستور پیامبر(ص)، با سستی و کندی کار می‌کردند و گاه بدون اجازه ایشان، پنهانی نزد خانواده خویش می‌رفتند. مفسران نزول آیات ۶۳ و ۶۴ سوره نور را در شأن اینان دانسته‌اند: اِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذینَ ءامَنوا بِاللهِ ورَسولِهِ واِذا کانوا مَعَهُ عَلی اَمر جامِع لَم‌یذهَبوا…… قَد یعلَمُ اللهُ الَّذینَ یتَسَلَّلونَ مِنکم لِواذًا… (جز این نیست که مؤمنان کسانى‌اند که به خدا و پیامبرش گرویده‌اند، و هنگامى که با او بر سر کارى اجتماع کردند، تا از وى کسب اجازه نکنند نمى‌روند… خدا مى‌داند [چه‌] کسانى از شما دزدانه [از نزد او] مى‌گریزند). خداوند در این آیات، مؤمنان تلاشگر در حفر خندق را همان کسانی دانسته که به خدا و پیامبرش ایمان دارند و منافقان را از بلا و عذاب دردناک بیم داده است.

پیامبر هنگام حفر خندق، مسلمانان را از هرگونه حرکت تنش‌زا پرهیز می‌داد.[۳۵] مثلاً هنگامی که انصار گفتند: «نحن الذین بایعوا محمداً علی الجهاد ما بقینا أَبداً». پیامبر(ص) در پاسخ به آنان فرمود: «لا‌خیر إلّا خیرالآخره، فبارک فی الأنصار والمهاجره».[۳۶] هنگام حفر خندق، مسلمانان با صخره‌ای روبه‌رو شدند که شکستن آن دشوار بود. سلمان نزد پیامبر رفت تا چاره‌ای بیندیشد. به گزارش حُذَیفه بن یمان، پیامبرص) با سه ضربه کلنگ، سنگ را شکست و هر بار نوری به سه جهت درخشید و مسلمانان تکبیر گفتند.[۳۷] سلمان از ایشان درباره آن نورها پرسید. وی با خبر دادن از قصرها و سرزمین‌های ایران، روم و یمن، مسلمانان را به فتح آن‌ها بشارت داد.[۳۸] بیهقی نمونه‌هایی از پیشگویی‌های گوناگون پیامبر(ص) هنگام حفر خندق را یاد کرده ‌است.[۳۹]

سرانجام حفر خندق با تلاش شبانه‌روزی مسلمانان در شش روز به پایان رسید.[۴۰] از طول، عرض و عمق خندق گزارشی دقیق در دست نیست. واقدی عمق آن را به‌اندازه قامت یک انسان دانسته است.[۴۱] پس از حفر خندق، گذرگاه‌هایی برای آن نهادند و بر هر یک نگهبانانی گماشتند و فرماندهی آنان را به زبیر بن عوام سپردند.[۴۲] مسلمانان در هشتم ذی‌قعده کنار خندق مستقر شدند. شمار رزمندگان مسلمان را ۳۰۰۰[۴۳] و به گزارشی۷۰۰ نفر[۴۴] دانسته‌اند. پیامبر(ص) پرچم مهاجران را به ‌دست زید ‌بن حارثه و پرچم انصار را به‌ دست سعد بن عباده داد و عبدالله ‌بن ام ‌مکتوم را به جای خویش در مدینه گماشت[۴۵] و سپس به ‌سوی خندق رفت. سه ‌تن از همسران پیامبر(ص) به نوبت در کنار خندق بودند و دیگر همسرانش همانند زنان و فرزندان مسلمانان در کوشک‌ها و برج‌های استوار مدینه همچون کوشک بنی‌حارثه، برج مُسیر در محله بنی‌زریق، و برج فارع ساکن شدند.[۴۶] پیامبر(ص) خیمه‌گاه خویش را بر فراز کوه ذُباب در شرق کوه سَلع برپا کرد و آن‌جا نماز می‌گزارد و بر کارها نظارت می‌کرد.[۴۷] از این رو، این کوه نزد حاجیان از احترام برخوردار شد و قرن‌ها پیش مسجدی به نام ذُباب بر آن بنا نهادند[۴۸] که بعدها «مسجد الرایه» خوانده شد. این مسجد اکنون در شارع سلطانه (ابوبکر) بر دامنه کوه الرایه در سمت راست کسی است که رو به شمال قرار دارد.[۴۹]

شرایط دو سپاه

احزاب سه روز پس از پایان کندن خندق، به مدینه رسیدند و در منطقه رومه، میان جُرُف و زَغابه، فرود آمدند.[۵۰] قریش و همراهانشان همانند یهود در رومه و وادی عقیق و غطفان و نَجدیان در دامنه اح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.