پاورپوینت کامل ثقیف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ثقیف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ثقیف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ثقیف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱
نسبشناسی۱.۱
فرزندان ابورغال۱.۲
فرزنذان ایاد بن نزار۱.۳
تاثیر درگیریهای سیاسی۲
قسی در طائف۳
ازدواج و فرزندان قسی۴
همسرگزینی بنیقسی از قبائل۵
حصارکشی طائف۶
همپیمانان ثقیف۷
آغاز دوره اقتدار۸
ستیزهای درونی۹
اقتصاد ثقیف۱۰
جایگاه ثقیف در دوران جاهلی۱۰.۱
انکار برتری قریش۱۰.۲
ساخت بتخانه۱۱
آداب و رسوم جاهلی ثقیف۱۱.۱
زیارت و قربانی برای لات۱۱.۲
اهل حمس۱۱.۳
تعدد همسران۱۱.۴
شعرسرایی ثقفیان۱۲
ثقیف در دوران نبوی۱۲.۱
تقابل با پیامبر اسلام۱۲.۲
گرویدن به اسلام۱۲.۳
دشمنی و نبردها۱۲.۴
دیدار با پیامبر در حدیبیه۱۲.۵
نبرد حُنین۱۲.۶
ثقفیان پس از شکست حنین۱۲.۷
علل ناکامی شکست حصر۱۳
اسلام ثقیف۱۳.۱
تسلیم طائف در برابر پیامبر۱۳.۲
اعزام هیئت نمایندگی۱۳.۳
دیدار با پیامبر۱۳.۴
انعقاد پیماننامه۱۳.۵
بازگشت هیئت نمایندگی۱۴
ثقیف پس از پیامبر۱۴.۱
حضور موثر در فتوحات۱۴.۲
سرشناسان و فرماندهان ثقفی۱۴.۲.۱
مغیره بن شعبه۱۴.۲.۲
مختار بن ابیعبیده ثقفی۱۴.۲.۳
حجاج بن یوسف ثقفی۱۴.۲.۴
یوسف بن عمر ثقفی۱۴.۳
نکوهش ثقیف در اخبار۱۴.۴
اصحاب ائمه۱۵
پانویس۱۶
منابع
«ثَقیف»، مهمترین قبیله ساکن در طائف، تاثیرگذار بر تحولات مکه و تاریخ آغاز اسلام بوده است.
ثقیف از قبایل مشهور و نیرومند و پرجمعیت عرب بود که مردمش در طائف و اطرافش سکونت داشتند. موقعیت ممتاز طائف، توجه عرب را به آن شهر و ساکنانش معطوف کرده و ایشان را هم پیمان قریش، اوس، خزرج و یهود قرار داده و محلى براى سرمایهگذارى قریش بود.
مردم ثقیف مشرک و بتپرست بودند و بتخانه معروف لات به آنان تعلق داشت. رسول خدا(ص) در سال هشتم هجری قمری پس از فتح مکه به جنگ قبیله هوازن و ثقیف رفت و در منطقه حنین جنگ سختی با آنان کرد که به شکست آن دو قبیله منتهی شد. پس از نبرد حنین مردم ثقیف به شهر خود، طائف، که دارای دژ محکم و مرتفعی بود پناهنده شدند.
پس از بازگشت پیامبر به مدینه، عروه بن مسعود ثقفی از بزرگان ثقیف به مدینه آمد و اسلام آورد و برای دعوت قوم خود به پذیرش اسلام راهی سرزمین طائف شد. اما مردم ثقیف پس از آگاهی از مسلمانشدن عروه، او را تیرباران کردند.
پس از شهادت عروه بن مسعود و گسترش اسلام در شبه جزیره عربستان، قبیله ثقیف در سال نهم هجرت (عام الوفود) هیئت نمایندگی را به مدینه اعزام کرد. سرانجام قبیله ثقیف مسلمان شدند و بتخانه لات نیز ویران گشت.
ثقفیان در دوره سه خلیفه اول، از نیروهای مؤثر حکومت در اداره شهرها و نیز جنگها و فتوحات بودند. همچنین آنان با توجه به روابط و همپیمانی دیرینه با بنیعبدشمس، از ارکان مهم حکومت بنیامیه به شمار میآمدند.
افراد موثر، دانشمندان و شاعران زیادی از قبیله ثقیف بر آمدهاند که مختار بن ابیعبیده ثقفی، حجاج بن یوسف ثقفی و مغیره بن شعبه از آنان هستند.
نسبشناسی
ثقیف به معنای زیرک و ماهر، لقب قَسی بن مُنبِّه، جدّ این قبیله، است.[۱] منابع در خاستگاه این قبیله اختلاف دارند.
فرزندان ابورغال
نسبشناسان پیشین، ثقیف (قسی و فرزندانش) را از بندگان یا فرزندان شخصی به نام ابورِغال دانستهاند که از نجاتیافتگان قوم ثمود بود.[۲] روایاتی منسوب به پیامبر(ص) و علی(ع) نیز این دیدگاه را تقویت میکنند.[۳] هجو ثقفیان به سبب انتساب به ثمود، آنان را بر آن داشت تا با تاکید بر نسب عدنانی، خود را از ثمود مبرّا بدانند.[۴]
در نظر مشهور، ثقیف از زیرمجموعههای قبیله بزرگ هوازن دانسته شدهاند. آنان را «مُضَری» و به تعبیر دقیقتر «قیسی» شمردهاند. بر پایه این دیدگاه که خودِ ثقفیان تایید میکنند، آنان فرزندان قسی بن منبه بن بَکر بن هَوازن بن منصور بن عِکرمه بن خَصفه بن قیس عَیلان بن مُضر بن نَزار بن عدنان هستند.[۵]
فرزنذان ایاد بن نزار
برخی ثقیف را از فرزندان ایاد بن نزار دانستهاند که بعدها بر اثر رویدادهای دوران خود ناچار شدند که به فرزندان قیس (هوازن) پناه آورند و به عضویت مجموعه آنان درآیند.[۶] نسب ثقفیان بر پایه این روایات چنین است: قسی بن منبه بن نَبیت بن منصور بن یقدم بن اَفصی بن دُعمی بن ایاد بن نزار بن عدنان.[۷] در روایتی، پیامبر(ص) بدون اشاره به خاستگاه ثقیف، آنان را یکی از چهار قبیله غیر عدنانی شمرده است.[۸]
تاثیر درگیریهای سیاسی
اختلاف و ستیز در باره نسب قبیله بزرگی چون ثقیف را نباید بیتاثیر از درگیریهای سیاسی و نقش برخی از چهرههای آنان در رویدادهای عصر اموی دانست. برخی از محققان انتساب ثقیف به ثمود را نادرست و گزارشهای مربوط به آن را جعلی و نتیجه بغض و کینه مردم از ظلمهای حجاج بن یوسف ثقفی (۷۵-۸۵ق.) میدانند.[۹] برخی بر این باورند که قرینههای گوناگون، جدایی نسب ثقیف از هوازن را در قیاس با نسب هوازنی آن مرجح میسازد.[۱۰]
قسی در طائف
در باره قسی که دوران حیاتش را به تخمین در میانه سده چهارم م. دانستهاند،[۱۱] آوردهاند که وی به سبب همراهی در کشتن یکی از کارگزاران حاکم یمن، به سوی طائف گریخت و در دیدار با عامر بن ظَرْب عَدوانی، حاکم طائف و بزرگ قبیله عَدوان از تیرههای قیس عیلان، با زیرکیهایی که نشان داد و نیز مهارتش در پرورش انگور، «ثقیف» لقب یافت[۱۲] و پس از ازدواج با دختران عامر در این شهر ساکن شد.[۱۳]
ازدواج و فرزندان قسی
قسی از زینب دختر عامر بن ظرب، سه پسر به نامهای جُشم، عوف و دارس داشت. بلاذری[۱۴] از سلامه به عنوان دیگر فرزند قسی از زینب یاد کرده است. از جشم تنها یک پسر به نام حُطیط؛ و از عوف دو پسر به نام غِیره و سعد باقی ماندند. فرزندان دارس از عموزادگان خود جدا شدند و همگی به شَنوءه از زیرمجموعههای اَزد، از بزرگترین قبایل عرب جنوبی، پیوستند.[۱۵] نیز قسی از امیمه، دیگر دختر عامر بن ظرب، یک پسر به نام ناضره داشت.[۱۶] از میان فرزندان قسی، نسل او در فرزندان جشم و عوف ماندگارتر شد و دو شاخه بنیمالک از زیر مجموعههای بنوحطیط بن جشم و بنیعوف با دو زیر شاخه بنوسعد و بنوغیره[۱۷] در رویدادهای این عصر اثر نهادند.
همسرگزینی بنیقسی از قبائل
اینان که نخست از لحاظ جمعیت و نیز پشتوانه قبیلگی دچار ضعف بودند، کوشیدند تا با برقراری پیوندهای سببی با دیگر تیرهها و قبایل ساکن در مکه و پیرامون آن همچون قریش و هوازن، به استوارسازی جایگاه خود در میان قبایل منطقه بپردازند. بر این اساس، عوف همسرانی از قبیله بنیهُذیل و تیره هوازنی بنینصر بن معاویه برگزید. فرزندش سعد با زنی از خزاعه[۱۸] و عمرو بن سعد با زنی از ثماله ازد[۱۹] ازدواج کردند.
این شیوه در نسلهای پسین ثقیف ادامه یافت. ازدواج مردانی از بنیعوف همچون ابوالصلت بن ربیعه با رقیّه دختر عبد شمس بن عبد مناف.[۲۰] مسعود بن عامر بن معتب با سُبیعه دیگر دختر عبد شمس[۲۱] و ابومُرّه ثقفی با میمونه دختر ابوسفیان بن حرب[۲۲] از آن جمله است.
حصارکشی طائف
آوردهاند که بعدها در پی غلبه فرزندان عامر بن صعصعه ـ که از سوی مادر عدوانی بودند ـ بر قبیله عدوان، طائف پایگاه تابستانی بنیعامر شد. پس از آن، ثقفیان که از جمعیت و جایگاه اجتماعی برخوردار شدند، توانستند نخست با توافق بنیعامر اداره طائف را به دست گیرند و سپس با حصارکشی گرداگرد آن، مانع ورود بنیعامر به شهر شوند. نبرد بنیعامر برای بازپسگیری شهر نتیجهای نداشت.[۲۳] با این حصارکشی، این شهر که تا آن هنگام «وَجّ» خوانده میشد، به طائف مشهور گشت.[۲۴]
برخی حصارکشی گرداگرد شهر را به دوران ریاست مسعود بن معتب ثقفی[۲۵] در میانه سده ششم ق. م. نسبت میدهند. از گزارشی مربوط به حمله اصحاب فیل در ۵۷۰م. در معرفی ساکنان طائف که نامی از عدوانیها و بنیعامر در آن نیست،[۲۶] میتوان تسلط ثقیف در طائف را پیش از آن سال دانست.[۲۷]
بدین ترتیب، شهر طائف در ۱۲ فرسخی مکه[۲۸] (حدود ۷۰ کیلومتر) به عنوان مسکن ثقیف شناخته شد. استواری حصار طائف، این شهر را به جایگاهی امن برای فراریان تبدیل کرد.[۲۹]
همپیمانان ثقیف
از بنینصر و بنیعقیل هوازن،[۳۰] بنیسُلیم[۳۱] و قریش[۳۲] به عنوان متحدان تیرههای ثقیف یاد شده است.
در این میان، همپیمانی و همراهی بنیعوف ثقیف با بنی عبد شمس و زیرمجموعه آن یعنی تیره بنیامیه و نیز همپیمانی شاخه بنیمالک با بنیهاشم از اهمیت بیشتر برخوردار است.
این همپیمانی در دوره اسلامی به ویژه دوران حکومت بنیامیه بر سرزمینهای اسلامی، نمود بیشتر یافت. گفتار پیامبر(ص) درباره همپیمانی انصار و بنیهاشم و نیز ثقیف و بنیامیه[۳۳] بیانگر وسعت ارتباط ثقفیان و امویان است. البته گاه ثقفیان در برابر متحدان قریشی خود قرار میگرفتند. حضور همه ثقیف در حدود سال ۵۸۴ق. و در زمانه ریاست مسعود بن معتب همراه هوازن و طوایف قیس عیلان در جنگهای فِجار در برابر قریش و متحدان دیرین خود چون بنیهاشم و بنی عبد شمس[۳۴] از مصداقهای کمیاب شکسته شدن اتحاد ثقیف و قریش است.
آغاز دوره اقتدار
با آغاز دوره اقتدارِ ثقیف، گزارشها از تمایل تیرهها و قبایل بزرگ برای ازدواج با زنان ثقفی حکایت دارند؛ از جمله: ازدواج هاشم بن عبدمناف، نیای پیامبر(ص) و بزرگ قریش با جَحد دختر حبیب از بنیمالک[۳۵] و برادرش ابوعمرو بن عبدمناف با حبیبه دختر عبد یالیل،[۳۶] و ازدواج حارث بن عبدالمطلب با سخیله دختر خزاعی بن حویرث از بنیمالک.[۳۷] اینگونه ازدواجها در دوره اسلامی نیز ادامه یافتند.[۳۸]
ستیزهای درونی
با تثبیت جایگاه ثقیف، ستیزهای داخلی میان دو شاخه اصلی این قبیله آشکار شد. برتریطلبی بنیعوف که از قدرت و جمعیت بیشتر برخوردار بودند، آنان را به تصاحب زمینهای بنیمالک کشاند. بنیعوف به زمینهای متحد خود، بنینصر بن معاویه از تیرههای هوازن، نیز دستدرازی کردند. این امر به درگیری میان آنان و بنیمالک انجامید. در این نبرد، بنینصر کنار بنیمالک و بنیغاضره بن حطیط، از خویشاندان نزدیک و تیرههای هم عرض بنیمالک، کنار بنیعوف قرار گرفتند. شکست بنیمالک در این ستیز، به اخراجشان از طائف انجامید و این شهر در اختیار بنیعوف درآمد.[۳۹]
اقتصاد ثقیف
خوشی آب و هوا و وجود زمینهای مرغوب کشاورزی، زمینهای مناسب فراهم کرد تا ثقفیان اقتصاد خود را بیشتر بر کشاورزی که در آن تبحر داشتند، بنا نهند. انگور، کشمش، موز، خرما و عسل از مهمترین محصولات کشاورزی طائف به شمار میآمد که افزون آن را در مکه میفروختند. بدین سان، طائف تامین کننده میوه مکه گشت.[۴۰]
نیز به دلیل انگور مرغوب، این شهر به یکی از مراکز مهم تهیه شراب مبدل شد. تاکید نمایندگان ثقیف در نخستین حضور خود در مدینه نزد پیامبر(ص) بر نیازمندی به شراب[۴۱] بیانگر نقش شراب در معادلات اقتصادی طائف است. پس از آن نیز در منابع تاریخی به شراب ثقیف بارها اشاره شده است.[۴۲]
برپایی بازار موسمی عکاظ در حومه طائف[۴۳] که جایی برای تبادل کالا میان قبایل بود، حکایتگر رونق اقتصادی و تجاری ثقیف است.
ثقیف در تجارت با همسایگان قدرتمند خود نیز میکوشید. گزارشهایی از حضور بازرگانان ثقیف در ایران ساسانی[۴۴] و نیز روابط آنان با حیره،[۴۵] مصر[۴۶] و بیزانس[۴۷] در دست است.
نجاری، آهنگری که نزد عرب خوار شمرده میشد، و نیز دباغی[۴۸] از مهمترین صنایع و حرفههای این قبیله بود.
رشد اقتصادی و انباشت ثروت ثقیف، مردم آن دیار را بر آن داشت تا ثروت خود را در معامله اقتصادی شایع در آن روزگار، یعنی ربا، به کار گیرند. رباخواران ثقیف بعدها همانند دیگر رباخواران در توجیه رفتار خود ادّعا میکردند که ربا همانند بیع است و از این رو، آن را مباح میدانستند.[۴۹]
برخی از مفسّران آیه ۲۷۵ سوره بقره را در باره بطلان همین باور میدانند.[۵۰] در این آیه، خداوند رباخواران را همانند کسانی میشمرد که بر اثر ارتباط با شیطان عقل آنان نابود گشته است و داد و ستد را کاری حلال و ربا را حرام میشمرند: الَّذِینَ یَاْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ اِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِکَ بِاَنَّهُمْ قالُوا اِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا.
جایگاه ثقیف در دوران جاهلی
جایگاه برجسته طائف در زمینه کشاورزی و تجارت و نیز وجود امنیت برای ساکنان شهر در سایه حصارهای استوار طائف، اهمیت اجتماعی و اقتصادی ثقیف را افزون ساخت و شان ساکنان این شهر را نزد عرب، به ویژه همسایگان قریشی آنان، والایی بخشید. همین سبب شد که قریشیان برای خود جای پایی در طائف باز کنند و صاحب آب و باغ و زمین شوند. این امر با تهدید ثقیف از سوی قریش محقق شد.[۵۱]
منابع از خرید چاه ذوالهرم به دست عبدالمطلب در طائف گزارش دادهاند. این چاه زمانی به دست برخی از ثقفیان تصرف گشت؛ اما با حکمیت کاهنی از قضاعه، به عبدالمطلب بازگردانده شد.[۵۲]
انکار برتری قریش
در این میان، اهل طائف خود را همپای قریش دانسته، هرگونه برتری قریش را بر خود انکار میکردند.[۵۳] موقعیت ممتاز ثقفیان نزد مکیان تا بدان جا بود که در پی بعثت پیامبر(ص) برخی از مشرکان با انگیزه بهانهجویی در برابر ایشان، نبوت را در شان یکی از مردان ثقیف میدانستند.[۵۴]
خداوند با نزول آیه ۳۱ سوره زخرف، به این امر اشاره مینماید: وَقَالُوا لَوْلا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَی رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ، بسیاری از مفسران مقصود از قریتین را طائف و مکه دانستهاند و در معرفی مردی ثقفی که از دیدگاه مشرکان جایگاه پیامبری داشت، اختلاف دارند.[۵۵] برخی از اینان همچون مغیره بن شعبه به دُهاه العرب (چارهاندیشان) و نیز «عاقلترین مردم عرب» شناخته میشدند.[۵۶]
ساخت بتخانه
رقابت ثقیف با قریش به امور اعتقادی و ساخت بتخانهای همانند کعبه انجامید.[۵۷] شاید بر اثر همین رقابتها، آن گاه که سپاه ابرهه در ۵۷۰م. برای ویرانی کعبه به طائف رسید، مسعود بن معتب رئیس ثقیف همراه بزرگان شهر با تقدیم هدایای بسیار و اظهار بندگی در برابر ابرهه، فردی به نام ابورِغال را بهعنوان راهنمای سپاه به سوی مکه فرستادند. او در مُغَمّس، یک منزلی مکه، درگذشت و بعدها مردم قبر او را به عنوان خائن به کعبه سنگسار کردند.[۵۸]
آداب و رسوم جاهلی ثقیف
ثقفیها همانند بسیاری از مردم شبه جزیره بتپرست بودند و «لات»[۵۹] که برخی از آن با نام «ربّه»[۶۰] یاد میکردند، بت ویژه آنان به شمار میرفت.
زیارت و قربانی برای لات
اینان پیرامون بت را حرم و منطقهای امن میدانستند و این را مایه مباهات خود میشمردند.[۶۱] نیز همانند قریش که برای عزّی زیارت و قربانی میکردند، برای لات نیز چنین اعمالی به جای میآوردند و حج انجام میدادند.[۶۲]
مسؤولیت پردهداری این بتخانه و نگهداری از لات بر عهده خاندان ابیالعاص[۶۳] از شاخه بنیمالک یا خاندان عتاب بن مالک از شاخه احلاف بود.[۶۴] همه عربها لات را در کنار منات و عزّی میپرستیدند[۶۵] و آنان را دختران خدا میشمردند.
خداوند در آیات ۱۹-۲۲ سوره نجم این باور را باطل و ستمکارانه میداند: اَ فَرَاَیْتُمُ اللاَّتَ وَ الْعُزَّی* وَ مَناهَ الثَّالِثَهَ الاُخْری* اَ لَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الاُنْثی* تِلْکَ اِذاً قِسْمَهٌ ضِیزی،[۶۶] آنان نیز با باور به لات، فرزندان خود را به نام آن میخواندند.[۶۷] به گزارشی، در طائف بتخانهای نیز برای عزّی بوده است.[۶۸]
اهل حمس
ثقفیها نیز در کنار قریش، بنیکِنانه، خُزاعه، بنیمُدلِج و… از حُمسیها بودند و خود را برتر از دیگران و در انجام مناسک حج، متعصبتر از دیگران میپنداشتند. از این رو، احکامی ویژه و عاداتی متفاوت داشتند که ترک وقوف در عرفات[۶۹] و خودداری از خوردن قسمتی از محصولات زراعی خود و گوشت برخی از حیوانات[۷۰] از آن جمله است.
ثقیف در حج جاهلی تلبیهای ویژه داشت که متن آن با اختلاف در منابع یاد شده است.[۷۱] در کنار این بتپرستان ثقفی، از برخی ساکنان مسیحی طائف نیز یاد شده است.[۷۲] بلاذری به یهودیانی که از یمن و یثرب رانده شده، در طائف اشتغال داشتند، اشاره کرده است.[۷۳]
تعدد همسران
تعدد همسران میان ثقیف بسیار رواج داشت. از غیلان بن سلمه، مسعود بن معتّب، عروه بن مسعود، مسعود بن عمرو بن عمیر، سفیان بن عبدالله، و مسعود بن عامر به عنوان مردانی که ۱۰ همسر داشتند، نام بردهاند.[۷۴] برخی از محققان این را برآمده از تلاش آنان برای افزایش جمعیت دانستهاند.[۷۵] نیز آنان گاه با دوخواهر همزمان ازدواج میکردند. برخی گزارشها ازدواج قسی با دو دختر عامر را همزمان شمردهاند.[۷۶]
شعرسرایی ثقفیان
شاعران ثقفی پس از شاعران یثرب و عبدالقیس در رتبه سوم قرار داشتند.[۷۷] برخی از مفسران نیز مقصود از شعراء در آیه ۲۲۴ سوره شعراء، را شاعران ثقیف، از جمله امیه بن ابیالصلت، میدانند.[۷۸] فصاحت زبان[۷۹] و وجود کاتبان حاذق همپای کاتبان قریش[۸۰] از دیگر ویژگیهای ثقیف بود.
ثقیف در دوران نبوی
از واکنش ثقفیان در برابر ظهور اسلام و نبوت پیامبر تا سال دهم بعثت آگاهی چندان در دست نیست.
تقابل با پیامبر اسلام
با توجه به گستردگی ارتباطات ثقیف و قریش و منافع اقتصادی مشترک آنان و نیز اعتبار و منزلت ثقیف نزد عرب که واکنش آنان در برابر پیامبر(ص) را دارای اهمیت میکرد، میتوان دریافت که آنان نیز همسو با قریش در برابر پیامبر(ص) قرار گرفتند.
این امر به سال دهم بعثت و پس از آن که پیامبر(ص) با رحلت ابوطالب، بزرگترین حامی اجتماعی خود را از دست داد و با فشارهای سخت قریش روبهرو شد، آشکارا رخ نمود. در این سال، هنگامی که پیامبر(ص) با هدف دعوت ثقفیان ۱۰ روز در این شهر اقامت گزید، با سه تن از بزرگان شاخه بنیمغیره بن عوف ثقیف به نام عبد یالیل، مسعود و حبیب از فرزندان عمرو بن عمیر دیدار کرد؛ اما با برخورد تند و توهینآمیز آنان روبهرو شد.[۸۱]
برخی از مفسران نزول آیه ۴۸ سوره قلم، را در زمان بازگشت پیامبر(ص) از طائف میدانند. در این حال، پیامبر(ص) میخواست به دلیل رفتار تند و زشت ثقیف، آنان را نفرین کند؛ ولی خداوند او را به صبر فراخواند: فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلا تَکُنْ کَصَاحِبِ الْحُوتِ اِذْ نَادَی وَهُوَ مَکْظُومٌ.[۸۲]
ارتباط و اتحاد دیرین بنی عوف با بنی عبدشمس، به ویژه با بنیامیه که در پی ازدواج عروه بن مسعود با دختر ابوسفیان، استوارتر شده بود، در برخورد ثقیف با پیامبر اثر نهاد.
گرویدن به اسلام
با هجرت پیامبر(ص) به مدینه و پیروزیهای مسلمانان بر مشرکان قریش و متحدانشان، برخی از ثقفیان که همگی از شاخه احلاف بودند، به اسلام گرویدند. نخستین بار از اسلام مغیره بن شعبه از بنیمعتب بن مالک به سال پنجم ق.[۸۳] و حضور ابوحذیفه،[۸۴] یَعلی بن مُره،[۸۵] جابر بن شیبان[۸۶] و عمرو بن شبیل[۸۷] از بنیعتاب بن مالک به سال ششم ق. در جمع مسلمانان و بیعتکنندگان رضوان یاد شده است. در برابر مسلمانان انگشتشمار ثقیف، دیگر مردم این قبیله به رهبری بزرگان خود حضور در کنار قریش برای رویارویی با مسلمانان را به صورت جدّیتر دنبال کردند.
دشمنی و نبردها
همدلی و همکاری ثقیف و قریش در برابر مسلمانان چندان جدی بود که برخی از مفسران در تفسیر آیه ۷۳ سوره انفال، که کافران را یاوران و مدافعان یکدیگر میداند، مقصود از آنان را کافران قریش و ثقیف میدانند.[۸۸]
اسیر ساختن دو تن از اصحاب پیامبر(ص) در همان سالهای آغازین هجرت،[۸۹] مرثیهسرایی شاعر ثقیف امیه بن ابیالصلت در رثای کشتگان مشرکان در بدر،[۹۰] حضور بیش از ۱۰۰ تن از آنان به سال سوم ق. در نبرد احد،[۹۱] نقش بسزا در سپاه احزاب به سال پنجم ق.[۹۲] و همراهی با نیروهای اعزامی قریش برای رویارویی با پیامبر(ص) در حدیبیه به سال ششم ق. از جمله دشمنیهای ثقیف با ایشان است.
دیدار با پیامبر در حدیبیه
دیدار عروه بن مسعود به نمایندگی از قریش با پیامبر در حدیبیه و سخنان تند و توهینآمیز وی با ایشان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 