پاورپوینت کامل احوص ۵۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل احوص ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل احوص ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل احوص ۵۶ اسلاید در PowerPoint :

۱
نسب۲
کنیه۳
نیای احوص، مادر۴
شخصیت‌ و زندگى‌۵
زادگاه، ولادت۶
انتقال مرکز خلافت‌ از حجاز به‌ شام‌۷
تازیانه‌ و تبعید۸
ارتباط وی با دستگاه‌ خلافت‌۸.۱
در دستگاه عبدالعزیز بن‌ مروان‌۸.۲
ندیم ولید بن‌ عبدالملک‌۸.۳
در زمان سلیمان‌ بن‌ عبدالملک‌۸.۴
در زمان عمر بن‌ عبدالعزیز۸.۵
روابط شاعر با یزید بن‌ عبدالملک‌۸.۶
وفات۸.۷
غزلیات‌ احوص‌۸.۸
بزرگ‌ترین‌ شاعر غزل‌ سرای عصر اموی۸.۹
آثار۸.۱۰
پانویس۸.۱۱
منابع مقاله۸.۱۲
وابسته‌ها

اَحوَص‌، عبدالله‌ بن‌ محمد بن‌ عاصم‌ انصاری‌(ح‌ ۳۵- ۱۰۵ق‌/ ۶۵۵ -۷۲۳م‌)، شاعر عصر اموی.

نسب

وی از قبیله اوس‌ برخاسته‌، و نسبت‌ انصاری او از همین‌ جاست‌.

کنیه

وی ۳ کنیه‌ داشت‌: ابوعاصم‌، ابوعثمان‌ و ابو محمد؛ اما عاقبت‌ به‌ لقب‌ احوص‌ که‌ به‌ سبب‌ تنگى‌ گوشه چشم‌ بر او اطلاق‌ شده‌ بود، شهرت‌ یافت‌.

نیای احوص، مادر

نیای وی عاصم‌ بن‌ ثابت‌ از اصحاب‌ معروف‌ پیامبر (ص‌) بود و در جنگ‌ بدر و احد حضور داشت‌. احوص‌ در ابیاتى‌ به‌ عاصم‌ سخت‌ بالیده‌، و به‌ کشته‌ شدن‌ وی به‌ دست‌ بنى‌ لحیان‌ در یوم‌ الرجیع‌ (۳ق‌) اشاره‌ کرده‌ است‌. مادر احوص‌ اثیله‌ دختر عمیر بن‌ مخشى‌ بود.

شخصیت‌ و زندگى‌

منابع‌ کهن‌ درباره شخصیت‌ و زندگى‌ احوص‌ به‌ نقل‌ روایاتى‌ اندک‌ بسنده‌ کرده‌اند.

در سده ۳ق‌، زبیر بن‌ بکار و على‌ بن‌ محمد بن‌ بسام‌ اخبار وی را در دو اثر جداگانه‌ گرد آورده‌ بوده‌اند که‌ متأسفانه‌ اینک‌ هر دو اثر از دست‌ رفته‌اند. امروزه‌ بیشترین‌ آگاهى‌ ما درباره زندگى‌ وی، از روایاتى‌ که‌ در اغانى‌ گرد آمده‌، به‌دست‌ مى‌آید و مسلماً همه این‌ روایت‌ها صحت‌ تاریخى‌ ندارند و بیشتر آن‌ها به‌ خصوص‌ افسانه‌های عاشقانه وی را راویان‌ در سده‌های ۲ و ۳ق‌، شاخ‌ و برگها افزودند، چندانکه‌ برخى‌ از آن‌ها را خود راویان‌ نخستین‌ نیز ساختگى‌ خوانده‌اند.

زادگاه، ولادت

احوص‌ در قباء به‌ دنیا آمد و در همانجا پرورش‌ یافت‌. در منابع‌ کهن‌، تاریخ‌ ولادت‌ وی روشن‌ نیست‌. از معاصران‌، بلاشر ولادت‌ وی را به‌ تخمین‌ سال‌ ۳۵ق‌/۶۵۵م‌، و جمال‌ سال‌ ۴۰ق‌ دانسته‌اند.

انتقال مرکز خلافت‌ از حجاز به‌ شام‌

در روزگار احوص‌ مرکز خلافت‌ از حجاز به‌ شام‌ منتقل‌ شده‌ بود و انصار در مدینه‌، و قریش‌ در مکه‌ به‌ مخالفت‌ با دستگاه‌ خلافت‌ برخاسته‌ بودند. سیاست‌ امویان‌ بر آن‌ قرار گرفته‌ بود که‌ از یک‌ سو به‌ کمک‌ ثروت‌های کلانى‌ که‌ از فتوحات‌ به‌ دست‌ مى‌آمد، همه امکانات‌ خوش‌ خواری و خوش‌ نوشى‌ را در این‌ شهرها فراهم‌ سازند تا ساکنان‌ این‌ نواحى‌ را به‌ خود جلب‌ کنند و از دیگر سو درصدد بر آمدند تا شاعران‌ بى‌ بند و بار، اما خوش‌ قریحه این‌ شهرها را با پاداش‌های گزاف‌ تطمیع‌ کنند تا به‌ مدح‌ امویان‌ و ذم‌ دشمنان‌ آنان‌ بپردازند.

تازیانه‌ و تبعید

احوص‌ نیز همچون‌ بسیاری از شاعران‌ نتوانست‌ دامن‌ از مدیحه‌ سرایى‌ و سرسپردگى‌ امویان‌، پاکیزه‌ نگه‌ دارد، اما به‌ سبب‌ بدبینى‌ و سوء ظن‌ خلیفگان‌ اموی نسبت‌ به‌ انصار، هرگز نتوانست‌ پایگاه‌ مناسبى‌ در دربار امویان‌ به‌ دست‌ آورد؛ خاصه‌ آنکه‌ عبدالله‌ بن‌ حنظله‌ که‌ در واقعه حرّه‌ در ۶۳ق‌ برضد امویان‌ شوریده‌ بود، از خویشان‌ نزدیک‌ احوص‌ بود. از همین‌ رو دورانى‌ از زندگى‌ شاعر با تلخکامی‌های بسیار سپری شد و بارها طعم‌ تلخ‌ تازیانه‌ و حتى‌ تبعید را چشید.

ارتباط وی با دستگاه‌ خلافت‌

به‌ گزارش‌ منابع‌ کهن‌، نخستین‌ ارتباط وی با دستگاه‌ خلافت‌، ملاقات‌ با معاویه بن‌ ابى‌ سفیان‌ بود. بغدادی روایت‌ مى‌کند که‌ احوص‌ یک‌ بار به‌ همراه‌ پدرش‌ به‌ حضور معاویه‌ رسید و خطبه‌ای خواند و چون‌ پدر نیز خواست‌ خطبه‌ای ایراد کند، وی مانع‌ او شد. قصیده‌ای که‌ وی در رثای معاویه‌ سروده‌، مؤید روایت‌ بغدادی است‌. استواری ساختمان‌ قصیده‌ نشان‌ مى‌دهد که‌ نبوغ‌ شعری احوص‌ در آن‌ هنگام‌ به‌ حد کمال‌ رسیده‌ بوده‌ است‌.
برخى‌ از معاصران‌، ملاقات‌ شاعر با معاویه‌ را در ۶۰ق‌ یعنى‌ سال‌ وفات‌ معاویه‌ تخمین‌ زده‌اند؛ در آن‌ هنگام‌ شاعر تقریباً ۲۵ سال‌ داشته‌ است‌.

در دستگاه عبدالعزیز بن‌ مروان‌

از روزگار یزید تا حدود سال‌ ۶۵ق‌ اطلاعى‌ از وی در دست‌ نیست‌. براساس‌ قصایدی که‌ در مدح‌ عبدالعزیز بن‌ مروان‌ (حک ۶۵ – ۸۵ق‌) حاکم‌ مصر سروده‌، به‌ حدس‌ مى‌توان‌ گفت‌ شاعر در این‌ روزگار که‌ مقارن‌ با حکومت‌ عبدالملک‌ بن‌ مروان‌ (۶۵ – ۸۶ق‌) بوده‌، در دستگاه‌ عبدالعزیز به‌ سر مى‌برده‌ است‌.

احوص‌ با فرزندان‌ عبدالعزیز به‌ ویژه‌ ابوبکر نیز روابطى‌ نزدیک‌ داشته‌، و از پاداش‌های آنان‌ بارها بهره‌مند شده‌ است‌.

ندیم ولید بن‌ عبدالملک‌

پس‌ از روی کار آمدن‌ ولید بن‌ عبدالملک‌ (حک ۸۶ -۹۶ق‌)، احوص‌ راهى‌ شام‌ شد و با قصیده‌ای در مدح‌ خلیفه جدید، بخت‌ خود را آزمود. ولید او را گرامى‌ داشت‌ و جوایزی به‌ او بخشید. در روایت‌ دیگری آمده‌ است‌ که‌ چون‌ ابن‌ سریج‌ در حضور ولید اشعاری از احوص‌ را به‌ آواز برخواند، خلیفه‌ شاعر را از مدینه‌ فرا خواند و او را از ندیمان‌ خود گردانید، اما چون‌ با غلامان‌ دربار، رسوایى‌ به‌ بار آورد، خلیفه‌ سخت‌ بر آشفت‌ و او را به‌ مدینه‌ باز گرداند و به‌ ابوبکر بن‌ حزم‌، قاضى‌ مدینه‌ دستور داد تا او را ۱۰۰ تازیانه‌ زند.
شاعر در یکى‌ از قصاید خود در مدح‌ ولید، با مبالغه بسیار وی را امام‌ و پیشوای دینى‌ مردم‌ از جانب‌ خداوند معرفى‌ کرده‌ است‌.

در زمان سلیمان‌ بن‌ عبدالملک‌

با پایان‌ یافتن‌ خلافت‌ ولید و روی کار آمدن‌ سلیمان‌ بن‌ عبدالملک‌ (۹۶ – ۹۹ق‌)، دوران‌ تلخکامى‌ احوص‌ آغاز شد، خاصه‌ آنکه‌ خلیفه‌، دشمن‌ کینه‌توز وی ابوبکر بن‌ حزم‌ را به‌ حکومت‌ مدینه‌ بر گماشت‌ (۹۶ق‌). میان‌ ابن‌ حزم‌ و احوص‌ کینه‌ای دیرینه‌ بود و در واپسین‌ سال‌های حکومت‌ ولید، اختلاف‌ بین‌ آن‌ دو شدت‌ یافته‌، و به‌ روایتى‌ احوص‌ باعث‌ عزل‌ وی از حکومت‌ مدینه‌ (احتمالاً منصب‌ قضا) شده‌ بود؛ و اینک‌ ابن‌ حزم‌ که‌ در پى‌ انتقامجویى‌ بود، فرصت‌ را غنیمت‌ شمرده‌، از خلیفه جدید دستور مجازات‌ و سرانجام‌ تبعید احوص‌ به‌ جزیره دهلک‌ در دریای سرخ‌ را گرفت‌. البته‌ درباره تبعید شاعر روایات‌ سخت‌ آشفته‌ است‌:
به‌ گفته ابن‌ سلام‌ چون‌ احوص‌ اشعاری عاشقانه‌ برای همسران‌ اشراف‌ مى‌سرود و باعث‌ رسوایى‌ آنان‌ مى‌شد، گروهى‌ از بزرگان‌ مدینه‌، به‌ سلیمان‌ بن‌ عبدالملک‌ شکایت‌ بردند (که‌ شکایت‌ مردم‌ را به‌ تحریک‌ ابن‌ حزم‌ ذکر کرده‌ است‌) و خلیفه‌ به‌ ابن‌ حزم‌ دستور داد تا شاعر را تازیانه‌ زند و به‌ دهلک‌ تبعید کند، و گفته‌اند که‌ وی تا روزگار یزید بن‌ عبدالملک‌ (حک ۱۰۱- ۱۰۵ق‌) در تبعید بوده‌ است‌.

در زمان عمر بن‌ عبدالعزیز

با توجه‌ به‌ روایت‌ ابن‌ سلام‌، وی مى‌بایست‌ در تمام‌ دوران‌ حکومت‌ عمر بن‌ عبدالعزیز (۹۹ -۱۰۱ق‌) در تبعید بوده‌ باشد؛ حال‌ آنکه‌ دست‌ کم‌ دو روایت‌ درباره دیدار وی با عمر بن‌ عبدالعزیز در منابع‌ آمده‌ است‌.
به‌ گفته ابوالفرج‌، یک‌ بار احوص‌ به‌ همراه‌ کثیر و نصیب‌، به‌ دربار عمر بن‌ عبدالعزیز رفت‌ و عمر که‌ چندان‌ توجهى‌ به‌ شاعران‌ نداشت‌، آنان‌ را به‌ حضور نپذیرفت‌ تا سرانجام‌ پس‌ از ۴ ماه‌ انتظار، به‌ پایمردی مسلمه بن‌ عبدالملک‌ به‌ حضور خلیفه‌ رسیدند و مدایح‌ خود را به‌ او تقدیم‌ داشتند، اما خلیفه‌ از آنان‌ استقبال‌ چندانى‌ نکرد و با این‌ حال‌ به‌ هر کدام‌ پاداشى‌ در خور داد.

در روایت‌ دیگری آمده‌ است‌ که‌ چون‌ عمر بن‌ عبدالعزیز به‌ حکومت‌ رسید، به‌ والى‌ مدینه‌ نوشت‌ تا عمر بن‌ ابى‌ ربیعه‌ و احوص‌ را نزد وی روانه‌ کند تا به‌ جرم‌ تبه‌کاری‌ها و ماجراهای عاشقانه فساد انگیزشان‌ مجازات‌ شوند و چون‌ آن‌ دو را نزد وی آوردند، بى‌ درنگ‌ احوص‌ را به‌ دهلک‌ تبعید کرد و میانجیگری انصار نیز سودی نبخشید.
البته‌ مى‌دانیم‌ که‌ عمر بن‌ ابى‌ ربیعه‌ به‌ روایتى‌ ۶ سال‌ قبل‌ از خلافت‌ عمر بن‌ عبدالعزیز، یعنى‌ در ۹۳ق‌ وفات‌ یافته‌ است‌. با این‌ حال‌ برخى‌ تبعید احوص‌ را به‌ دست‌ عمر بن‌ عبدالعزیز درست‌تر دانسته‌اند. احوص‌ در سرزنش‌ عمر بن‌ عبدالعزیز نیز اشعاری سروده‌ است‌. برخى‌ از مدایحى‌ که‌ شاعر به‌ وی تقدیم‌ داشته‌، مربوط به‌ زمانى‌ است‌ که‌ عمر حاکم‌ مدینه‌ بوده‌ است‌ (۸۶ -۹۳ق‌) و در آن‌ هنگام‌ ظاهراً با عمر روابطى‌ صمیمانه‌تر داشته‌، و از پاداش‌های او بهره‌مند مى‌ش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.