پاورپوینت کامل احمد سرهندی، احمد بن عبدالاحد ۹۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل احمد سرهندی، احمد بن عبدالاحد ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل احمد سرهندی، احمد بن عبدالاحد ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل احمد سرهندی، احمد بن عبدالاحد ۹۱ اسلاید در PowerPoint :

۱
آگاهی از جزئیات زندگانی احمد۲
نسب۳
زادگاه۴
تحصیلات، اساتید، تدریس، تصنیف۵
تدریس۶
طریق نقشبندیه۷
مجدد الف ثانی۸
وفات۹
ترویج طریق نقشبندی۱۰
فرزندان و نوادگان۱۱
خلفای شیخ احمد۱۲
مخالفت با عقاید شیخ احمد۱۳
فعالیت‌های دینی و اجتماعی۱۴
شیخ احمد و آراء محیی‌الدین ابن‌عربی۱۴.۱
آثار۱۴.۲
پانویس۱۴.۳
منابع مقاله۱۴.۴
وابسته‌ها

اَحْمَدِ سَرْهِنْدی، شیخ بدرالدین احمد فاروقی سرهندی(۹۷۱-۱۰۳۴ق/ ۱۵۶۴-۱۶۲۵م)، فرزند شیخ عبدالاحد، معروف به «مجدِّد الف ثانی»، عارف و متکلم مشهور هند در سد ۱۱ق و مؤسس طریق «مجددیه» یا «احمدیه» در سلسل نقشبندی.

آگاهی از جزئیات زندگانی احمد

آگاهی دربار جزئیات زندگانی او منحصر است به آنچه مریدان او و پیروان این طریقه در شرح احوالش نوشته‌اند و در کتاب‌های تاریخ آن زمان، جز چند اشار کوتاه در توزک جهانگیری، چیز دیگری دربار او دیده نمی‌شود.

نوشته‌های مریدان معاصر او، چون زیدهالمقامات محمدهاشم بدخشانی کشمی و حضرات القدس بدرالدین ابراهیم سرهندی و نیز کتاب متأخرتر روضهالقیومی محمد احسان مجددی، همگی شامل سخنان ستایش‌آمیز فراوانی در بیان کرامات و غیب‌گویی‌ها و کارهای بزرگ اوست که طبعاً با غلو و اغراق بسیار و توهمات بی‌اساس همراه است و به هیچ روی به صحت تاریخی آن‌ها اعتماد نمی‌توان کرد. آنچه در دوره‌های بعد در شرح احوال او نوشته‌اند، نیز براساس همین‌گونه تألیفات بوده است، ولی با اینهمه، از لابه‌لای این نوشته‌ها می‌توان طرح کلی و خطوط اصلی زندگانی و سرگذشت او را بازشناخت.

نسب

سلسل نسب شیخ احمد با بیست و چند واسطه به خلیف دوم می‌رسد و از این‌روی به فاروقی نیز شهرت داشت.

زادگاه

وی در سرهند (سهرند) از شهرهای پنجاب شرقی تولد یافت،

تحصیلات، اساتید، تدریس، تصنیف

تحصیلات مقدماتی را در همان شهر، نزد پدرش که مردی فاضل و عارف مشرب و از مشایخ طریق صابری چشتیه بود، فرا گرفت و گفته‌اند که در خردسالی حافظ قرآن شد. در آغاز دوران جوانی برای تکمیل تحصیلات به سیالکوت رفت و در آنجا علوم معقول را از مولانا کمال‌الدین کشمیری، و حدیث و فقه را از شیخ یعقوب کشمیری فرا گرفت و از قاضی بهلول بدخشی، شاگرد شیخ عبدالرحمان بن فهد، اجاز روایت گرفت و به اشاره و تصویب او به تدریس صحاح سته و کتاب‌های تفسیر مشغول شد و در ضمن تدریس علوم، برخی رسالات نیز به زبان فارسی و عربی تصنیف کرد.

دربار سیاست دینی اکبرشاه و «دین الهی» او بسیار سخن گفته‌اند. انگیز بدعت‌گذاری و دین‌سازی او هرچه بوده باشد ـ خواه غرور و خیال‌پردازی‌های جاهلانه، خواه احساس نیاز به ایجاد تفاهم مشترک و وحدت و توافق میان کیش‌ها و گروه‌های مختلف و رفع تفرقه‌ها و خصومت‌ها در قلمرو حکومت خود ـ به هر حال اغلب اقدامات او در این راستا با اصول شریعت اسلام مغایر به نظر می‌رسید و موجب اعتراض و آزردگی فقها و متشرعان شده بود.

در این احوال، محیط پرجنب‌وجوش و پر گفت‌وگوی اگره و گرمی بازار مباحثات دینی و علمی، شیخ احمد جوان را به سوی خود جلب کرد. اینکه فریدمان گفته است که وی به سبب فضل و دانشش به دربار اکبرشاه دعوت شد و در مدت نامعلوم اقامت خود در آنجا، ابوالفضل را در کارهای ادبی او یاری می‌کرد، درست به نظر نمی‌رسد. شیخ احمد در اگره، با آنکه جوانی کم سن و سال بود، ظاهراً به معرفی استادش شیخ یعقوب کشمیری به مجالسی که در خان ابوالفضل و فیضی تشکیل می‌شد، راه یافت. فیضی در آن اوقات به نوشتن تفسیر سواطع الالهام به زبان عربی – که از آغاز تا انجام آن هم کلمات به حروف بی‌نقطه است – مشغول بود.

شیخ احمد در این ایام دو رساله تصنیف کرد: یکی به نام اثبات النبوه، به زبان عربی و شدیداً متأثر از المنقذ من الضلال غزالی که در آن به تلویح و تصریح، عقاید و اعمال اکبرشاه و ابوالفضل را مورد انتقاد قرار داد و به اثبات معنی بعثت و نبوت و خاتمیت و بیان حقیقت معجزات انبیا و مذمت آراء فلاسفه پرداخت. دیگری نوشته‌ای است به زبان فارسی با عنوان «رساله در رد روافض» که درحقیقت پاسخ به نامه‌ای است که مولانا محمد بن فخرالدین رستمداری معروف به مشکِّک، از علمای مشهد مقدس در جواب به فتوای علمای ماوراءالنهر نوشته بود.

شیخ احمد پس از چند سالی اقامت در اگره، به همراه پدر خود، شیخ عبدالاحد که در آن اوقات به آن شهر آمده بود، به سرهند بازگشت. در مراجعت، هنگامی که به تهانیسر رسیدند، به دیدار حاجی سلطان که از بزرگان آن حدود و از مقربان دربار اکبرشاه بود و در ۱۰۰۷ق به فرمان اکبرشاه به دار آویخته شد، رفتند و شیخ احمد، دختر او را به عقد خود درآورد.

تدریس

شیخ احمد بار دیگر در سرهند به تدریس علوم مشغول شد و ضمن آن در طریق چشتیه ـ که پدرش از مشایخ آن بود ـ به سلوک پرداخت و از پدر خود اجاز ارشاد گرفت.

طریق نقشبندیه

شیخ همواره آرزومند سفر حجاز و ادای فرض حج بود، ولی ضعف و سالخوردگی پدر و رعایت احوال و تعهد خدمت او مانع از این سفر می‌شد. در ۱۰۰۷ق شیخ عبدالاحد وفات یافت و سال بعد شیخ احمد به قصد سفر حجاز از سرهند به دهلی رفت. در این اوقات خواجه محمدباقی بالله، خلیف خواجه محمد خواجگی، از بخارا به دهلی آمده، و به تبلیغ و ترویج طریق نقشبندیه مشغول شده بود. شیخ احمد به ملاقات او رفت و در همان نخستین دیدار مجذوب او شد و در زمانی کوتاه الفت و تعلق خاطر میان آن دو به جایی رسید که شیخ احمد به تلقین خواجه محمد از ادام سفر منصرف شد و چند گاهی در خانقاه او اقامت گزید. وی در این مدت نزد خواجه محمد به ذکر و ریاضت به روش خواجگان نقشبندی مشغول شد و در اندک زمانی به جایی رسید که از خواجه اجاز ارشاد گرفت و با جمعی از مریدان و طالبان به سرهند بازگشت. تا زمانی که خواجه محمدباقی بالله زنده بود، همواره میان آن دو مکاتبه برقرار بود و چندبار شیخ احمد برای دیدار او به دهلی سفر کرد و بعد از وفات او در ۱۰۱۲ق نیز همواره به زیارت تربت او می‌رفت. به گفت کسانی که شرح احوال شیخ احمد را نوشته‌اند، خواجه باقی بالله در زمان حیات، شیخ را به جانشینی خود انتخاب کرده بود، ولی او در دهلی اقامت نکرد و همچنان در سرهند به تعلیم و ترویج طریق نقشبندی و تألیف و تصنیف مشغول شد. رسال تهلیلیه، مبدأ و معاد، معارف لدنیه، مکاشفات عینیه، شرح رباعیات خواجه باقی بالله و تعلیقات بر عوارف المعارف از آثاری است که پس از ورود به طریق نقشبندی از او بر جای مانده است.

مجدد الف ثانی

وسعت دامن دانش و اطلاع شیخ احمد در مسائل مربوط به فقه، کلام، عرفان و اعتراضات شدید و بی‌باکان او به بدعت‌گذاری‌ها و اعمال خلاف شرع اکبرشاه و اطرافیانش و نیز مکتوباتی که از جانب او در موضوعات مهم علمی، دینی و سیاسی به اشخاص معروف هند فرستاده می‌شد، موجب شده بود که وی در میان مسلمانان آن سرزمین به عنوان شخصیتی ممتاز شناخته شود و به عنوان «مجدد الف ثانی» شهرت یابد.

علوم و معارفی که مجدد را حاصل می‌شود، ورای علوم اهل علم و علوم و معارف اولیاست، بلکه علومی است که به وراثت و تبعیت از «مشکات انوار نبوت» به او می‌رسد.

شیخ احمد در بعضی از مکتوبات خود با تعبیرات عجیب و غریب آنچنان سخن می‌گوید که گویی مجدد الف ثانی خود اوست.

باری، اینگونه ادعاهای شیخ احمد، و اعتراضاتی که قبلاً به کارهای اکبرشاه و درباریان او کرده بود و بعداً به رفتار جهانگیر و تساهل و تسامح او نسبت به اعمال و احوال هندوان می‌کرد، طبعاً با خلق و روش جهانگیر که در ۱۰۱۴ق/ ۱۶۰۵م به جای اکبرشاه، به سلطنت نشسته بود، سازگاری نداشت. شیخ احمد در هنگام جلوس جهانگیر و آغاز کار او از اینکه شاه به احوال مسلمانان و حفظ حدود شریعت توجه خواهد داشت، اظهار خشنودی و امیدواری کرده بود، ولی پس از چندی با او از در ناسازگاری درآمد و از سهل‌گیری‌های او بر هندوان و آزاد گذاردن آنان در اعمال دینی و رفتار اجتماعی خود انتقاد می‌کرد و حتی رسم سجده و زمین بوسی را که در آن روزگار در دربار جاری بود، به شدت مردود و ناصواب می‌شمرد.
علاوه بر اینها، نزدیکان جهانگیر غالباً از ایرانیان شیعی مذهب بودند و شیخ نه تنها در «رساله در رد روافض»، بلکه در بسیاری از مکتوبات خود احساسات ضد شیعی خویش را ابراز کرده بود. وی در یکی از نامه‌هایی که به خواجه باقی بالله نوشته است، شرحی دربار عروج روحانی خود آورده، و از عبور در مقامات ۳ خلیف اول و رسیدن به مقام محبوبیت که از مقام خلیف اول بالاتر و از مقام خاتمیت فروتر است، سخن گفته است، موجب شدند که شیخ به دربار شاهی احضار شود.

جهانگیر فرمان داد تا شیخ را در قلع گوالیار محبوس ساختند.

مدت حبس شیخ احمد در حدود یک سال بود.

وفات

شیخ احمد در سال‌های آخر عمر در سرهند به ارشاد مریدان و پاسخ به نامه‌هایی که از اطراف در مسائل دینی و عرفانی به او می‌رسید، مشغول بود و سرانجام در همانجا درگذشت.

ترویج طریق نقشبندی

شیخ احمد بعد از وفات خواجه باقی‌بالله عملاً ترویج طریق نقشبندی را برعهده گرفته، و کسانی را به عنوان خلیفه در نقاط مختلف تعیین کرده بود. بخش بزرگی از مکتوبات او خطاب به همین اشخاص است، زیرا که اینان علاوه بر تبلیغ طریقه و ارشاد مریدان باید از عقاید و دعوی‌های آنچنانی پیر خود نیز در برابر اعتراضات علما و صوفی طریقه‌های دیگر دفاع کنند، چنانکه شیخ بدرالدین، یکی از خلفای او در کتاب حضرات القدس بخش بزرگی را به دفاع از عقاید شیخ و رد و جواب اعتراضات مخالفان او اختصاص داده است.

فرزندان و نوادگان

شیخ احمد در اواخر عمر، پسر سوم خود محمد معصوم (د ۱۰۷۹ق) را به عنوان قیوم ثانی به جانشینی برگزید و بدین‌سان خود او قیوم اول شد و این عنوان که ساخت خود اوست، تعبیری است از مقام خلافه اللهی که به گفت او، قیوم جمیع اشیاست، به حکم خلافت و «همه را افاض وجود و بقا و سایر کمالات ظاهری و باطنی به توسط او می‌رسانند، اگر ملک است به او متوسل است و اگر انس و جن است به او متشبت».
قیوم سوم، نواد او خواجه محمد حجت‌الله (د ۱۱۱۵ق) فرزند قیوم دوم، و قیوم چهارم محمد زبیر (د ۱۱۵۲ق) نواد خواجه محمد بود. پیروان شیخ احمد سال وفات او را «سال مطلق» می‌گفتند، زیرا در آن سال قیوم دوم به جای قیوم اول نشست و قیوم سوم (حجت‌الله) زاده شد و قران ۳ رویداد بزرگ در یک سال اتفاق افتاد.

فرزندان و نوادگان شیخ احمد اگرچه در میان نقشبندی مجددیه مورد تکریم و احترام بسیار بودند و شاه‌جهان و خصوصاً اورنگ زیب به آنان توجه خاص داشتند، لیکن بیشتر آنان به تدریس مبادی عرفان و تعلیم مریدان و شاگردان و ارسال مکتوبات به پیروان و هواداران خود مشغول بودند و از حدود سرهند و دهلی کمتر دور می‌شدند.
بعد از وفات شیخ محمدسعید و شیخ محمد معصوم، فرزندان آنان شیخ سیف‌الدین و خواجه محمد حجت‌الله (قیوم سوم) و محمد عبیدالله به همین روش با ارسال مکتوبات به اورنگ زیب و بزرگان دربار او خواستار حفظ سنت و اجرای احکام و حدود شرعی شدند و حتی شیخ سیف‌الدین در دربار شاهی مقیم شده بود تا پادشاه را در سلوک طریق نقشبندی از نزدیک ارشاد و دستگاه حکومت را از نفوذ اهل بدعت (از نظر او شیعیان) حفظ کند.

خلفای شیخ احمد

کار تبلیغ و ترویج طریق مجددیه برعهد خلفای شیخ احمد بود که در نقاط مختلف، فعالانه به گسترش طریقه اشتغال داشتند و شیخ احمد در زمان حیات خود از طریق مکاتبه با آنان ارتباط داشت.
از معروف‌ترین خلفای او یکی میرمحمد نعمان (د ۱۰۵۲ق) بود که در اصل به ماوراءالنهر تعلق داشت و پس از مهاجرت به هند، نخست از مریدان خواجه باقی‌بالله شد و سپس به دستور پیر خود به سرهند رفته، به مریدان شیخ احمد پیوست. وی از طرف شیخ احمد به برهانپور رفت و در آنجا شاگردان و مریدان بسیار در اطراف او گرد آمدند.

خواجه محمدهاشم کشمی (د ۱۰۵۳ق) و شیخ بدرالدین هر دو از مریدان خاص شیخ بودند که اولی کتاب زبدهالمقامات و دومی کتاب حضرات القدس را در شرح احوال شیخ احمد، خاندان و فرزندان و خلفای او نوشته است. شیخ بدرالدین پس از وفات پیر خود به دستگاه داراشکوه، پسر شاه‌جهان، پیوست و به دستور او چند کتاب چون بهجهالاسرار و روضهالنواظر، هردو در شرح احوال شیخ عبدالقادر گیلانی، و عرایس البیان روزبهان بقلی را از عربی به فارسی ترجمه کرد. وی پیش از آن فتوح الغیب عبدالقادر گیلانی را نیز به فارسی درآورده بود و علاوه بر اینها آثار دیگری چون کرامات الاولیاء (دربار کراماتی که از بعضی از مشایخ بعد از مرگشان دیده شده)، روائح (در تعریف اصطلاحات عرفانی قادریه و نقشبندیه)، سنوات اتقیاء (در تاریخ و شرح احوال بزرگان از آدم تا زمان مؤلف)، مجمع الاولیاء (در بیان احوال مشایخ صوفیه) تألیف کرده بود.
کتاب حضرات القدس او از لحاظ اطلاع بر چگونگی اعتراضاتی که به عقاید و اقوال شیخ احمد می‌شد و پاسخ‌هایی که به حملات مخالفان می‌داده‌اند، نیز شایست توجه است.

شیخ آدم بنوری (د ۱۰۷۳ق) یکی دیگر از خلفای معروف شیخ احمد بود که گروه قابل توجهی از افغانان مرید او شده بودند و به همین سبب شاه‌جهان نسبت به دامن فعالیت‌های او بدبین شد و او را به حجاز تبعید کرد. شیخ آدم در مکه و مدینه به ترویج آراء شیخ احمد مشغول بود و با علمای حجاز در باب عقاید خاص مجددیه به بحث و مناقشه می‌پرداخت.
وی چند کتاب دربار طریق نقشبندی و آراء و عقاید شیخ احمد سرهندی تألیف کرد.

یکی دیگر از خلفای شیخ احمد، شیخ محمدطاهر لاهوری بود که در علوم زمان خود مهارت تمام داشت و معلم فرزندان شیخ بود. داستانی شبیه به داستان شیخ صنعان دربار او نقل کرده‌اند، ولی بعد از بازگشت و توبه نزد شیخ احمد، مقام و منزلت نخستین را بازیافت و از طرف شیخ به منطق لاهور و پنجاب برای ارشاد ودستگیری مأمور شد.

مخالفت با عقاید شیخ احمد

ولی با وجود حمایت اورنگ زیب از فرزندان و فرزندزادگان شیخ احمد، مخالفت‌هایی که در اواخر عمر شیخ با افکار و اقوال او درگرفته بود ـ چنانکه هم از اشارات خود او در آخرین مکتوباتش و هم از نامه‌های کسانی چ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.