پاورپوینت کامل احرار، خواجه ناصرالدین ۳۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل احرار، خواجه ناصرالدین ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل احرار، خواجه ناصرالدین ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل احرار، خواجه ناصرالدین ۳۹ اسلاید در PowerPoint :
۱
رواج طریق نقشبندیه۲
زادگاه، پدر و مادر۳
تحصیلات، سفرها۴
پیوستن به طریق نقشبندیه۵
طریق احراریه۶
پرداختن به زراعت۷
امور خیر و دستگیری از اهل حاجت۸
حمایت از مظلومان و مستمندان۹
نفوذ عرفانی و اجتماعی۱۰
وفات۱۱
فرزندان۱۲
آثار۱۳
پانویس۱۴
منابع مقاله۱۵
وابستهها
اَحْرار، خواجه ناصرالدین عبیدالله (رمضان ۸۰۶-۸۹۵ / مارس ۱۴۰۴-۱۴۹۰)، از عارفان معروف طریق نقشبندیه در ماوراءلنهر.
رواج طریق نقشبندیه
اگرچه او در تصوف نظری تازهای ارائه نکرده و بیشتر متأثر از افکار ابن عربی بوده است، اما نفوذ اجتماعی و سیاسی او باعث رونق و رواج طریق نقشبندیه در آسیای میانه و نقاط دیگر شد.
زادگاه، پدر و مادر
خواجه احرار در ده باغستان از توابع تاشکند زاده شد. پدرش محمود شاشی (چاچی) و جدش شهابالدین با آنکه به زراعت و تجارت اشتغال داشتند، از علم وعرفان بیبهره نبودند. نسب مادرش نیز به دو واسطه به شیخ عمر باغستانی که از عارفان معروف ماوراءالنهر بود، میرسید.
تحصیلات، سفرها
تحصیلات مقدماتی عبیدالله در تاشکند آغاز شد. او در آغاز جوانی همراه دایی خود ابراهیم شاشی برای ادام تحصیل به سمرقند رفت و چندی بعد از آنجا رهسپار هرات شد. با آنکه در آغاز علاق او به کسب و علوم ظاهری اندک بود، استعداد ذهنی فراوان داشت و اهل علم از شبهاتی که وی بر تفسیر بیضاوی وارد میکرد، در شگفت بودند. اشراف او بر تفسیر قرآن مجید و کتب حدیث و متون عرفانی در آثارش به وضوح پیداست.
احرار در ۸۲۸ ق از هرات بیرون آمد و در بخارا، بلخ، چغانیان و هلغتو با مشایخی چون بهاءالدین عمر، حسامالدین پارسا، زینالدین خوافی، سعدالدین کاشغری، علاءالدین غُجدوانی، سید قاسم انوار تبریزی و نظامالدین خاموش ملاقات کرد.
حسامالدین پارسا میخواست که او را به حلق مریدان خود در آورد، ولی احرار خود در آغاز میخواست که مرید سید قاسم انوار شود، اما چون دید که مریدان او مرتکب منکرات میشوند، از این خیال منصرف شد.
پیوستن به طریق نقشبندیه
احرار سرانجام در ۸۳۲ ق به هلغتو رفت و با مولانا یعقوب چرخی، یکی از خلفای نامدار خواجه بهاءالدین نقشبند، بیعت کرد و رسماً در طریق نقشبندیه داخل شد. چندی بعد در سلوک به درجات بالا رسید و به تبلیغ و ترویج طریقت و دستگیری و ارشاد طالبان و مریدان پرداخت. بیشتر اعیان و بزرگان وقت مانند عبدالرحمان جامی، علیشیرنوایی، مولانا علی طوسی و فخرالدین علی کاشفی به او ارادات میورزیدند و عدهای دیگر رسماً به دست او بیعت طریق نقشبندیه کرده بودند، از آن جمله مولانا محمد قاضی سمرقندی (د ۹۲۱ ق) و محمد زاهد وَخْشی طریق او را که به احراریه معروف شد، بیشتر گسترش دادند.
طریق احراریه
نقشبندیان ماوراءالنهر به واسط سمرقندی و نقشبندیان شبه قار هند و پاکستان بهواسط وخشی به خواجه احرار متصل میشوند. کشمی در نسمات القدس من حدائق الانس و کمالالدین محمد حریری (د ۱۲۹۹ ق) در تبیان وسائل الحقایق فی بیان سلاسل الطرایق به انشعابات طریق احراریه پرداختهاند.
پرداختن به زراعت
احرار در ۸۳۵ ق به تاشکند بازگشت و به زراعت پرداخت. اگرچه پدران او هم زارع بودند، اما برای او در این کار انگیز دیگری نیز وجود داشته است. در مدتی که وی در هرات مقیم بود، برخی از مشایخ آنجا را میدید که به رعایت امرا و حکام، محتاج و به تفقد و عنایت آنان وابسته بودند. وی اینگونه وابستگی را نمیپسندید و مریدان خود را نیز به زراعت و کسب معاش تلقین و ترغیب مینمود. کار او در کشاورزی بسیار ترقی کرد، چنانکه دو سال پیش از وفات، نزدیک به ۳۰۰‘۱ مزرعه در ملک خود داشت و متمولترین شیخ طریقت عصر خویش بود.
بعضی مشایخ و علمای معاصر به تمول احرار ایراد میگرفتند و شیخزاده الیاس کوه تونی تجارت و زراعت او را نشان مالپرستی او و منافی احکام شریعت میدانست و پیش امیر درویش محمدخان از او سخنچینی میکرد. خواجه مولانای سمرقندی (د ۸۷۶ ق) نیز به مردم میگفت که همگی همت احرار بر این است که دنیا جمع کند، و همین خواجه مولانا نقش قتل احرار را کشیده بود، اما موفق نشد.
البته اینگونه اعتراضات ناشی ازخصومت شخصی و حسادت بوده است و هیچ دلیلی در دست نیست که حکایت از آن کند که عبیدالله در کسب اموال خود و یا در مصرف آن روشی نادرست و ناروا داشته است. وی شخصاً معیشتی ساده و بیپیرایه داشت و اسراف و تجمل را نمیپسندید، برای نزدیکان و خویشاوندان خود نیز سهمیهای به مقدار کفاف مایحتاج آنان تعیین کرده بود.
امور خیر و دستگیری از اهل حاجت
بیشتر اموال او صرف امور خیر و دستگیری از اهل حاجت میشد و حتی مبلغهای گزاف به خزان سلطنتی میفرستاد و درخواست میکرد که پادشاه و حکام از گرفتن مالیات سنگین از مسلمانان کمبضاعت اجتناب کنند. وی یک بار مبلغ ۱۰ هزار تنک سفید به خزان سلطان احمد میرزا فرستاد و بار دیگر، در یک نوبت مبلغ ۲۵۰ هزار دینار و در نوبت دیگر ۷۰ هزار دینار پرداخت تا به مصرف امور خیریه و رفع حوایج مسلمانان برسد.
حمایت از مظلومان و مستمندان
بارزترین خصیص اخلاقی احرار در طول حیات، حمایت از مظلومان و مستمندان بود و از نفوذی که در دربار تیموریان داشت، نیز برای این مقصود استفاده میکرد. اگرچه برخی از مشایخ و علمای دین به رابط احرار با دربار به دید انکار مینگریستند و بر او خرده میگرفتند، اما او به اینگونه اعتراضها اعتنایی نداشت و میگفت که اگر کسی بتواند با عمل و مداخل خود مسلمانان را از ظلم ستمکاران حفظ کند، بر او روا نیست که از این کار مهم بپرهیزد و در دل کوه به عبادت مشغول گردد.
وی میگفت که از پسندیدهترین کارها یکی آن است که اهل علم اگر میسر شود، در بارگاه سلاطین و امرا حاضر شوند و آنان را به دادگری و التفات به احوال ستمدیدگان هدایت کنند. او خود حکام و پادشاهانی را که در رعایت احکام شرع تساهل داشتند، به اطاعت فرمان خداوند و متابعت شریعت نصیحت میکرد و مشایخی چون بهاءالدین عمر و زینالدین خوافی را از اینکه پیش شاهرخ میرزا نمیرفتند و او را به ترویج احکام شریع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 