پاورپوینت کامل ابوالفتح بستی ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ابوالفتح بستی ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابوالفتح بستی ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ابوالفتح بستی ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

۱
پدر، نسب۲
ولادت۳
اساتید۴
مناصب۵
در حکومت سلطان محمود۶
وفات۷
شاگردان و راویان۸
وزیری کاردان۹
فرق کرامیه۱۰
شعر و نثر۱۱
آثار۱۲
اشعار ابوالفتح۱۳
قصاید مدحی۱۴
شعر فارسی ابوالفتح۱۵
پانویس۱۶
منابع مقاله۱۷
وابسته‌ها

اَبوالْفَتْحِ بُسْتی، علی ‌بن حسین(د ۴۰۰ ق / ۱۰۱۰ م)، دبیر، وزیر و شاعر ذواللسانین سد ۴ ق / ۱۰ م.

پدر، نسب

نام پدر وی را احمد و نام نیایش را حسن نیز نوشته‌اند.

با آنکه انتساب وی به بُست ـ شهری کهن در جنوب افغانستان کنونی ـ و اشعار فارسیش حکایت از ایرانی بودن او دارد، خود در شعری، خویشتن را عرب تبار خوانده و به قریشی بودن خویش بالیده است.

ولادت

تاریخ ولادت او دانسته نیست، به گفت خولی، تاریخ ۳۶۰ ق که بروکلمان به دست داده، بی‌گمان نادرست است. همو بر مبنای برخی نشانه‌های تاریخی، احتمال داده است که تاریخ ولادت شاعر میان سال‌های ۳۳۰ و ۳۳۵ ق بوده باشد.

اساتید

ابوالفتح در بست نزد مشاهیری چون ابوحاتم ابن حبان و نیز مشایخ دیگری که از اصحاب و شاگردان ابوالحسن علی ‌بن عبدالعزیز بغوی بودند، دانش آموخت.

مناصب

از اشار ثعالبی در تتمه الیتیمه چنین بر می‌آید که وی در آغاز، مدتی مؤدب بوده و سپس به بارگاه بایتوز، امیر بست، راه یافته و به مقام دبیری وی رسیده است. چندی بعد که امیر ناصرالدین سبکتکین بست را گشود و بایتوز را از آن سامان راند، ابوالفتح از بایتوز بازماند و در شهر پنهان شد، اما چون سبکتکین را از حال وی آگاه ساختند، از آنجا که به هنر و درایت امثال او نیاز داشت، او را نزد خویش خواند و بنواخت و ریاست دیوان رسائل را به وی سپرد.

با این‌همه، شاعر که هنوز خود را از دسیسه‌ها و سعایت‌های بدخواهان درامان نمی‌دید، از امیر اجازه خواست که یک چند تحت حمایت او در گوشه‌ای به دور از هیاهو خلوت گزیند تا پس از اتمام کار بایتوز، با آسودگی به خدمت امیر باز گردد. سبکتکین هم او را به ناحی رُخَّج، در خاور بست گسیل داشت. شاعر چندی در آن ناحیه با آسایش زیست. سپس به فرمان امیر، به بست بازگشت و از آن پس تا پایان عمر سبکتکین (۳۸۷ ق) در خدمت او بود و مقام و منزلت والای خویش را همواره حفظ کرد.
با اینهمه، خود در ابیاتی شغل وزارت را بی‌ارزش شمرده و خویشتن را به آن مقام بی‌علاقه نشان داده است.

در حکومت سلطان محمود

رونق کار ابوالفتح تا اوایل حکومت سلطان محمود (حک‍ ‍۳۸۹- ۴۲۱ ق) نیز ادامه داشت. اهمیت مقام او را در آن دوره، از نصایح دوراندیشان وی به سلطان محمود، در بحبوح لشکرکشی او به هند، می‌توان دریافت.

برخی فتح‌نامه‌های سلطان محمود هم به قلم او نوشته شده است.
با اینهمه، چندی بعد، به سببی مقام و منصب خود را از دست داد و به میل خویش یا به جبر، قلمرو سلطان را ترک گفت. علل و چگونگی این رویداد روشن نیست. عتبی و ثعالبی نیز که دوست و همکار شاعر بودند و نوشته‌هایشان مهم‌ترین مأخذ در شرح حال اوست، ظاهراً بنابر مصلحت و به اقتضای اوضاع، تنها به اشاره‌ای در این‌باره بسنده کرده‌اند. برخی با توجه به پاره‌ای نشانه‌ها، به‌ویژه سروده‌هایی که شاعر در آن‌ها از دسیسه‌های دشمنان خود شکایت کرده، احتمال داده‌اند که رقابت‌ها و حسادت‌های درباریان سبب طرد او از دربار شده است.

ابیاتی که شاعر در انتقاد از جاه‌طلبی دبیران بست سروده است، نیز در این‌باره قابل تأمل است، هرچند تاریخ این اشعار را مانند غالب سروده‌های شاعر جز با حدس و گمان نمی‌توان تعیین کرد.

برخی دیگر برآنند که چه بسا شاعر در کشمکش میان سلطان محمود و ایلک‌خان، جانب ایلک‌خان را گرفته و پس از شکست وی در جنگ با سلطان محمود، ناچار شده تا همراه او رهسپار ماوراءالنهر شود. اشار بیهقی به همراهی ابوالفتح با ایلک‌خان در حرکت از خراسان و همچنین شعری که در آن، سمرقند (در قلمرو ایلک‌خان) بر بلخ (در قلمرو سلطان محمود) ترجیح داده شده است، این احتمال را تقویت می‌کند. به هر روی، شاعر که گویی اندکی بعد، از کرد خویش پشیمان شده است، در شعری دیگر، از سلطان محمود بخشایش می‌طلبد و می‌کوشد او را بر سر مهر آورد، اما زمانه با او سر سازگاری نداشت. چه، سلطان پوزش خواهی‌های او را نپذیرفت.

وفات

و شاعر چندی بعد در غربت درگذشت. محل وفات او را غالباً بخارا و برخی اوزکند نوشته‌اند.

در تاریخ وفات او نیز اختلاف است، چنانکه برخی ۴۰۱ ق را سال وفات او دانسته‌اند.
دولتشاه سمرقندی، ۴۳۰ ق را که عماد زوزنی در شعری تاریخ وفات ابوالفتح مجدالدین نوشته، به اشتباه، تاریخ وفات ابوالفتح بستی پنداشته است.

شاگردان و راویان

از شاگردان و راویان او حاکم نیشابوری، ابوعثمان صابونی و حسین ‌بن علی بردعی را می‌توان نام برد.

وزیری کاردان

ابوالفتح، هم دبیری چیره‌دست، هم وزیری کاردان بود و در حل و فصل اختلافات سیاسی و اصلاح امور مخدومان غزنوی خویش سهمی بسزا داشت. پایمردی او در کشمکش میان سبکتکین و خلف‌ بن احمد، امیر سیستان، نمونه‌ای از کوشش‌های اوست، چنانکه روابط و پیوندهای وی با رجال حکومت و ادیبان آن عصر که عموماً یا خود در سرزمین‌هایی کوچک فرمان می‌راندند، یا در خدمت خاندان‌هایی چون سامانیان و آل بویه بودند، حاکی از گستردگی دامن فعالیت‌های اوست.

ظاهراً همین پیوندهای سیاسی و برخی دلبستگی‌های شخصی وی سبب شده که او را در زمر شاعرانی بشمارند که آرزوها، آنان را به هر سو می‌کشاند، تا آنجا که در اشعار خود شراب‌خواری را حلال می‌شمرند و عقاید فرقه‌ای چون کرامیه را تصدیق می‌کنند.
مدح امیران و بزرگان و خوش‌گذرانی، در میان شاعران و ادیبان درباری البته پدید رایجی است،

فرق کرامیه

اما آنچه در این میان بیشتر جلب نظر می‌کند، موضوع ارتباط شاعر با فرق کرامیه است، گرچه آن هم البته، باتوجه به خلق و خو و علایق سیاسی اینگونه شخصیت‌ها، چندان غریب نمی‌نماید. مبنای آنچه دربار وابستگی وی به این فرقه گفته‌اند، شعری است که شاعر در آن، مذهب حنفی و آیین کرامی را برحق شمرده و به‌ویژه محمد بن کرّام را ستوده است.
باتوجه به رواج کار کرامیان در خراسان آن زمان، به نظرمی‌رسد که این قبیل ستایش‌ها، اگر در صحت انتسابشان تردید نکنیم، بیشتر انگیزه‌های سیاسی و اجتماعی داشته است، به‌ویژه که شاعر خود در شعری دیگر، برخی باورهای کلامی کرامیه را، البته بدون ذکر نام آنان، رد کرده است.

شعر و نثر

با آنکه گویا هیچ اثر منثوری، بجز جمله‌ها و عباراتی چند، از ابوالفتح بستی در دست نیست، به آسانی می‌توان شیو نگارش او را حدس زد. وی در زمانی می‌زیست که نثر عربی پس از خروج از حیط سجع‌پردازان عصر جاهلی و صدر اسلام و گذراندن دورانی پرشور و درآمیختن با زندگی و افکار و آیین‌های مردم و کسب جایگاهی ارجمند و نیز پیراسته شدن از واژگان و مصطلحات بدوی، در چنگ نویسندگان زبردستی گرفتار آمد که در زبان، دیگر به چشم ابزار تعبیر نمی‌نگریستند، بلکه آن را پدیده‌ای انعطاف‌پذیر می‌پنداشتند که به آسانی تن به آرایش می‌داد و عرصه‌ای پهناور برای هنرنمایی فراهم می‌آورد. صنعت‌گرایان در این راه چندان اف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.