پاورپوینت کامل ابن عنین، محمد بن نصرالله ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ابن عنین، محمد بن نصرالله ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابن عنین، محمد بن نصرالله ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ابن عنین، محمد بن نصرالله ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
۱
نسب۲
تحصیلات۳
شاعری۴
تبعید، سفرها۵
مناصب۶
هجوسرایى و هزل گویى۷
وفات۸
آثار۹
پانویس۱۰
منابع مقاله۱۱
وابستهها
ابن عُنَیْن، ابوالمحاسن شرفالدین محمد بن نصرالله بن حسین بن عُنین (۵۴۹ -۶۳۰ق/۱۱۵۴-۱۲۳۳م)، شاعر هجوسرای دمشقى.
نسب
نیاکان وی از انصار بودند که از مدینه به کوفه کوچ کردند و در محلى موسوم به مسجد بنى نجار ساکن شدند، اما خود وی در دمشق زاده شد.
یاقوت که از همروزگاران اوست، شرح مفصلى درباره وی نوشته است.
تحصیلات
وی در زادگاهش از محضر ابن عساکر بهره گرفت و نحو و لغت را از ابوالثناء محمود بن ارسلان (رسلان) شیزری آموخت.
همچنین نزد قطبالدین نیشابوری که در آن زمان ریاست شافعیه را به عهده داشت و در جامع اموی دمشق مجلس تشکیل مىداد و نیز کمالالدین شهرزوری قاضى القضاه دمشق اندکى فقه آموخت. در بغداد از محضر منوچهر بن ترکانشاه، راوی مقامات حریری، بهرهمند شد.
شاعری
وی در نقد شعر چیرهدست گردید و بر کتاب الجمهره ابن دُرید احاطه یافت و سپس آن را مختصر ساخت.
در ۵۶۵ق، هنگامى که ۱۶ ساله بود، سرودنشعر را آغازکرد. آغاز شاعری وی مصادف بود با روزگار حکومت نورالدین محمود بن زنگى که چندان عنایتى به شعر و ادب نداشت. زیرا وی مردی پرهیزگار بود و مجالست با شاعران را زیبنده خویش نمىیافت و یا شاید به دلیل ترک زبان بودن قادر به درک ظرایف و زیباییهای شعر نبود و شاعران همروزگار وی، در سرودههای خویش به این دو نکته اشاره کردهاند.
از این روی شاعر جوان که گویى از خیر امیران و بزرگان مأیوس شده بود، به انواعى از شعر از جمله لغز روی آورد که بیشتر به سرگرمى و اقناع شخصى نزدیک بود و گویا در این روزگار بیشتر سرگرمى وی، شرکت در مجالس ادبى و همنشینى با شاعران بود.
اندکى بعد، کار او به هجوسرایى و مجون کشید و با بىپروایى، زبان به طعن و استهزای همروزگاران خویش گشود. وی در قصیدهای ۵۰۰ بیتى که آن را «مقراض الاعراض» نامید؛ همه اعیان و اشراف همروزگار خویش را هجو کرد و هیچ یک از آنان را فرونگذاشت. از این قصیده ۵۲ بیت اکنون در دیوان وی برجای مانده است.
در ۵۷۰ق/۱۱۷۴م صلاحالدین ایوبى بر دمشق مسلط شد و با آنکه با شاعران و ادیبان بر سر مهر بود، روشن نیست از چه روی ابن عنین برای نزدیک شدن به وی کوششى نکرد و به جای آن با بىپروایى، خود او و رجال حکومتش را هجو کرد.
تبعید، سفرها
ابن مطران طبیب که از نزدیکان صلاحالدین بود، نزد وی به سعایت برخاست و موجبات تبعید او را از دمشق فراهم آورد، اما ابن عنین اقدام او را بىپاسخ نگذاشت و در شعری گزنده و نیشدار به سختى او را هجو کرد.
پس از آن، نزدیک به ۲۰ سال از عمر خود را در سرزمینهای گوناگون از جمله عراق، خراسان، آذربایجان، خوارزم، ماوراءالنهر، هند و یمن گذراند.
در خوارزم و ری به مجلس درس فخر رازی راه یافت و به وی ارادتى ویژه یافت و بارها در سرودههای خویش او را ستود.
در این مدت کوشید تا با ستایش برخى حکام به مال و ثروت دست یابد، اما گویا در این امر چندان موفق نشد و به هر جا که سفر مىکرد از هجو و ریشخند فرمانروایان و اشراف دست نمىکشید.
سرانجام به یمن رفت و چندی بین مصر و یمن به تجارت مشغول بود و در مجالس ادبى شاعران و ادیبان مصر شرکت جست و میان آنان به «شاعر شام» شهرت یافت.
در یمن سیفالاسلام طغتکین برادر صلاح الدین ایوبى را مدح گفت و از این راه ثروتى به دست آورد، اما آرزوی بازگشت به دمشق که از هر جای دیگری دوستتر مىداشت، هیچ گاه در وی خاموش نشد و قصاید بسیاری در بیان این آرزو سرود، چنانکه اکنون بخشى از دیوان او را همین قصیدهها که با زیبایى و ظرافت بسیار سروده شده است، تشکیل مىدهد.
ظاهراً عصبیت عربى او نیز بر این شوق بازگشت مىافزود. با این حال وی هرگز ناخشنودی خویش را از زمامداران دمشق پنهان نساخت.
در ۵۹۷ق، پس از مرگ عثمان بن صلاحالدین (۵۹۵ ق) و تسلط الملک العادل بر سراسر شام و مصر، در قصیدهای از وی خواست تا اجازه دهد که به دمشق بازگردد، الملک العادل اجازه داد و او با غروری تمام که از شعرش پیداست به دمشق وارد شد، اما پس از چندی به هجو ملک پرداخت.
مناصب
با تسلط الملک المعظم بر دمشق دوره طلایى زندگى او آغاز شد: در شمار نزدیکان و همنشینان ملک درآمد و با هزلیّات خویش مجالس وی را گرمى بخشید و نزد وی از اعت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 