پاورپوینت کامل عبدالصمد بن بابک ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عبدالصمد بن بابک ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عبدالصمد بن بابک ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عبدالصمد بن بابک ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
۱
نسب۲
سفرها و بهرههای علمی۳
وفات۴
اشعار۵
دیوان و سبک نگارشی آن۶
باب خواندن آخر قوافی و بحر خواندن فصلها۶.۱
ویژگیهای دیوان۶.۱.۱
مسأله سیاسی۷
شاعر دربار امیران۸
مدایح در جشن مهرگان۹
ممدوحان بغدادی۱۰
مدح بزرگان شهرهای دیگر۱۰.۱
مسأله زبانشناختى۱۱
نگارش دانشنامه به زبان فارسی۱۲
ستودن نژاد کهن ایرانی۱۳
کلمات فارسی در اشعار او۱۴
پانویس۱۵
منابع مقاله۱۶
وابستهها
ابن بابَک، ابوالقاسم عبدالصمد بن منصور بن بابک شاعر عهد دیلمیان (متوفای ۴۱۰ق/۱۰۱۹م).
نسب
از نام نیایش بابک چنین برمىآید که از خاندانى ایرانى بوده است، اما خُضیر، او را عربى پاکنژاد از قبیله سلیم که شاخهای از عدنان است پنداشته. چون وی بخشى از هر سال را در بغداد مىگذرانید و در آن شهر، منزل و مأوایى داشت، برخى به او، نسبت بغدادی دادهاند.
سفرها و بهرههای علمی
منابع ما، از این شاعر پرگوی بىآرام سرگردان چندان اطلاعى به دست نمىدهند. از ثعالبى (متوفای ۴۲۹ق/۱۰۳۸م) گرفته تا نویسندگان متأخر، همه به تکرار دو سه روایت کوتاه بى حاصل درباره او اکتفا کردهاند، حال آنکه دیوان بسیار مفصل او، آکنده از آگاهیهای تاریخى و اجتماعى و ادبى است که مىتواند پژوهشگران را سخت مفید افتد. گزارش منابع ما به این خلاصه مىشود که او به صاحب بن عباد (متوفای ۳۸۵ق/۹۹۵م) پیوست، زمستانها را نزد او، و تابستانها را در موطن خویش (؟) مىگذرانید، علاوه بر این، به بلاد گوناگون نیز سفر مىکرد. روزی در مجلس صاحب، او را به سرقت اشعار ابن نباته (ه م) متهم کردند. صاحب او را آزمود و چون به زبردستى او ایمان یافت، اتهامزننده را سرزنش کرد.
وفات
وی عاقبت در بغداد وفات یافت.
از اشعار او پیداست که زندگیش از برخى حوادث تهى نبوده است. مثلاً مىدانیم که او هنگام کشمکشهای دیلمیان با امیران جنوب عراق، چندی در کوفه پنهان شد، یا چون از ری به بغداد رفت، چندی به زندان شرفالدوله افتاد. اما هیچ یک از این ماجراها در منابع ما منعکس نیست.
اشعار
شعر او را همه ستودهاند: ثعالبى گوید شعر او گاه، استواری و فصاحت قدما را دارد و گاه، ظرافت نوخاستگان را. نیز ملاحظه مىکنیم که نویسندگانى چون جرجانى و راغب، بارها به ابیات او استشهاد کردهاند. با اینهمه دیوان او چندان شهرت نیافت و نسخ آن نادر ماند. نخستین مجموعه اشعارش را، او خود تدوین کرد.
دیوان و سبک نگارشی آن
ثعالبى که در صدد یافتن اشعار ابن بابک بود، آگاه شد که ابونصر سهل بن مرزبان از بغداد، مجموعه اشعار شاعر را از خود او خواسته است و ابن بابک نیز آثار خود را در مجلدی سخت زیبا و به خطى بسیار خوش برای او فرستاده است. نمونههایى که ثعالبى در یتیمه از اشعار او داده، از همین نسخه استخراج شده است. حدود دو قرن و نیم پس از آن، ابن خلکان و ذهبى، دیوان را در ۳ مجلد دیدهاند.
از آن پس دیگر کسى از دیوان کامل او اطلاعى به دست نداده است تا در زمان حاضر که بروکلمان دو نسخه، یکى ناقص و دیگری به ظاهر کامل از آن را معرفى کرده است، اما نسخهای بسیار مفصل (۲۸۷ برگ) و منقح از دیوان او در کتابخانه ملى تهران موجود است که متأسفانه یکى دو برگ از آغاز و بخشى از انجام آن افتاده است.
باب خواندن آخر قوافی و بحر خواندن فصلها
این دیوان به شیوهای خاص تنظیم شده است، بدینگونه که ناسخ (یا خود شاعر؟) قافیه اشعار را بر حسب حروف الفبا منظم کرده و هر حرف را «باب» خوانده است (در درون «بابها» دیگر ترتیب الفبایى مرتبه دوم و سوم مراعات نشده)، سپس اشعار را بر حسب بحر شعر گردآورده و هر بحر را «فصل» خوانده است. پیداست که «فصلهای» دیوان، بر حسب ساختههای شاعر و دشواری قوافى، متفاوت است؛ مثلاً باب دوم (حرف ب) شامل ۱۱ فصل (یا بحر) است که از طویل آغاز شده به متقارب ختم مىگردد. حال آنکه باب ۴ (حرف ث) بیش از ۳ فصل (بحرهای وافر، سریع، متقارب) ندارد. کاتب تا دو سوم کتاب، همین شیوه را ادامه داده است، اما از آن پس (از حرف سین به بعد) ناگهان ترتیب فصلبندی را فرو گذاشته، به ذکر قافیه اشعار هر دسته بسنده کرده و این کار را تا پایان قافیه لام که پایان کتاب است، ادامه داده است. در همین جا با کمال تأسف ملاحظه مىکنیم که کاتب نوشته است: «این مجموعه اشعاری بود که از آثار استاد عبدالصمد بن بابک یافتم». بدین ترتیب در مىیابیم، علاوه بر چند صفحهای که از آغاز کتاب افتاده (زیرا کتاب از باب ۱، فصل ۴ آغاز مىشود)، کاتب خود دیوان را از روی نسخهای که بخش پایانى آن نابوده شده بوده، استنساخ کرده است.
ویژگیهای دیوان
یکى از مزایای کم نظیر این دیوان، آن است که در آغاز هر قصیده، عنوانى نهادهاند که مضمون و هدف شعر را از آغاز آشکار مىکند. حال اگر موضوع مدح باشد – که لااقل نُه دهم دیوان مدح است -، نام و لقب ممدوح، مناسبت مدیحه و حتى گاه تاریخ سرودن آن ذکر شده است از آنجا که این شاعر پرگوی مداحجو، از ستایش هیچ خرد و کلانى روی برنمىتافت و نیز از آنجا که او در یکى از درخشانترین و در عین حال پیچیدهترین دورانهای تاریخ ایران مىزیست، لاجرم از دیوان او مىتوان – مانند کتیبهها و سکهها – بهرههای تاریخى پرارجى به دست آورد.
دیوان ابن بابک مشتمل است بر صدها قصیده در ستایش امیران دیلمى و وزیران و کاتبان و فرماندهان و حکام و اعیان وابسته به دربارهای متعدد آنان در سراسر فارس و عراق. بدینسان پژوهشگر، با دو مسأله اساسى، یکى سیاسى و دیگری زبانشناختى مواجه مىگردد که به آسانى نمىتوان پاسخى برای آنها یافت.
مسأله سیاسی
ابن بابک خصوصاً در زمانى مىزیست که عضدالدوله درگذشته بود و شاهزادگان دیلمى هر یک گوشهایاز خاک ایران و عراق را گرفته، آرزوی شاهنشاهى در سر مىپروراندند. هر چه زمان بیشتر مىگذشت، جدایى و دشمنى میان آنان فزونتر مىشد و اندک اندک آتش جنگ از آن میان، زبانه مىکشید. وزیران و امیران و اعیان هر ناحیه نیز البته از شهریاران خویش پیروی مىکردند و به ناچار دامنشان به کشمکشهای سیاسى آلوده مىشد. اما شگفتى کار ابن بابک در آن است که وی همه شاهان و امیران عصر خویش را از بغداد گرفته تا کرمان و گرگان مدح گفته و کمتر در دام جدالهای سیاسى گرفتار آمده است.
وی حتى از مدح سلطان محمود که از خاور برآمد و قدرت روز افزون مىیافت و کیان پادشاهى دیلمى را تهدید مىکرد، چشم نپوشید، فهرست ممدوحان او سخت مفصل است. از این میان، ذکر شاهان و شاهزادگان شاید سودمند باشد: فخرالدوله شاهنشاه، در ری و اصفهان،پس از مرگ صاحببنعباد؛ شمسالدوله پسر فخرالدوله، حاکم همدان و قرمیسین. این مدیحه رادر تاریخ ۴۰۷ق/۱۰۱۶م سروده است؛ بهاءالدوله پسر عضدالدوله، فارس و عراق، ۴ قصیده، اما دو قصیده (سوم و چهارم) را خود موفق نشد نزد شهریار بخواند؛ شرفالدوله پسر عضدالدوله، فارس و عراق. بنابر عنوان قصیده، هنگامى که شاعر از ری به بغداد رفت، شرفالدوله او را گرفته به زندان انداخت؛ شاهنشاهکهفالامه[= رکنالدوله]، ری، ۳۹۵ق؛ ابوکالیجار مرزبان بن ویهان، خوزستان؛ امیر ابوالعباس، خسرو فیروز بن رکنالدوله، پس از مرگ صاحب؛ فلک المعالى منوچهر بن شمسالمعالى، گرگان؛ کیا ابومظفر بن کیا ابى العباس، نهاوند. قصیدهای دیگر در باب وداع و گلایه از او؛ سلطان محمود غزنوی، قصیده اول، بىتاریخ، قصیده دوم به مناسبت فتح خوارزم در ۴۰۷ق/۱۰۱۶م و تنها امیری که شاعر جسارت ورزیده و او را هجا گفته است، بدر بن حسنویه (۳۶۵- ۴۰۵ق/۹۷۹-۱۰۱۴م) است.
مىدانیم که بدر به شیوهای زیرکانه با امیران آل بویه روابطى نیکو برقرار کرده و در بخش بزرگى از جبال، دولت نیمه مستقلى تشکیل داده بود. با اینهمه بدر در نظر آل بویه پیوسته شخصیتى مزاحم جلوه مىکرد، به همین جهت ابن بابک آن قدر گستاخى یافت که او را مورد انتقاد قرار دهد. در عوض شاعر، فرزند او هلال (۴۰۰- ۴۰۵ق/ ۱۰۱۰-۱۰۱۴م) را به گونهای ستوده است: در ۲ قصیده، فخرالملک وزیر را مدح گفته و به خلعت گرفتن از هلال اشاره مىکند. نکته جالب آنکه در عناوین قصاید، نام این امیر کرد همه جا هُلَیل آمده نه هلال.
شاعر دربار امیران
با توجه به تعداد اندک قصایدی که وی در مدح شاهان و شاهزادگان گفته، البته نمىتوان او را شاعر دربار خواند. در عوض، اشعاری که در ستایش وزیران بزرگ و کوچک دیلمى پرداخته، سخت فراوان است و در وهله اول مىتوان او را شاعر صاحب بن عباد نامید، زیرا چنانکه گذشت وی زمستانها را نزد صاحب مىگذراند و اشعاری که در مدح او سروده به ۲۲ قصیده مىرسد که ۲ تای آنها را در ری و بقیه را در گرگان به او تقدیم کرده است. با اینهمه، تعداد قصایدی که برای ابوسعد محمد ابن اسماعیل بن فضل سروده، بیشتر است و به ۲۷ قصیده بالغ مىگردد. از این قصاید چنین برمىآید که رابطه شاعر با این وزیر – که در همدان مأمور بود – بیشتر دوستانه بوده است، زیرا، یک بار او را در بغداد، یک بار در قزوین پیش از آنکه وزیر شود و ۸ بار در ری مدح کرده است.
مدایح در جشن مهرگان
یکى از این مدایح، در جشن مهرگان (۳۹۴ق/۱۰۰۴م)، به مناسبت وزارت یافتن او، احتمالاً از سوی مجدالدوله دیلمى، سروده شدهاست. ۱۶ قصیده دیگر که درباره او سروده احتمالاً همه را در همدان تقد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 