توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نبیّن ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نبیّن ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل نبیّن ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

بان (مفردات‌قرآن)

منبع: بان (قاموس قرآن (جلد ۱))

مقالات مرتبط: مُبین (لغات‌قرآن)، بان (مقالات مرتبط).

بَان (به فتح باء) از واژگان قرآن کریم به معنای آشکار و ظاهر شد. واژه‌های بَیان، بَیْنُونَه و تِبْیان همه از بَیْن (به فتح باء و سکون یاء) به معنی وسط هستند و چون وجود وسط توام با انفصال، ظهور و انقطاع است، لذابان را به معنی قطع شدن و آشکار شدن است. از مشتقات این کلمه در قرآن کریم عبارتند؛ بَیِّن (به فتح باء و تشدید یاء) صفت مشبهه است‌. مُبِین (به ضم میم و کسر باء) اسم فاعل از باب افعال به معنی آشکار یا آشکار کننده است. کلمه مُبین صد و نوزده بار در قرآن مجید آمده است. بَیان (به فتح باء) به معنى کشف و از نطق اعمّ است و اسم مصدر نیز می‌آید.

فهرست مندرجات

۱ – معنای بَان
۲ – کاربردها
۲.۱ – بیّن
۲.۱.۱ – ماجرای لکنت زبان حضرت موسی
۲.۲ – مبین
۲.۳ – بیان
۳ – تعداد کاربردها
۴ – پانویس
۵ – منبع

۱ – معنای بَان

بَان

[۱] قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۵۷.

[۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۵۷.

[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۲۱۷.

به معنای آشکار و ظاهر شد. واژه‌های بَیان، بَیْنُونَه و تِبْیان همه از بَیْن به معنی وسط هستند و چون وجود وسط توام با انفصال، ظهور و انقطاع است، لذا «بان» را به معنی قطع شدن و آشکار شدن گفته‌اند! می‌گویند: «بَانَ‌ الشَّی‌ء عن الشَّی‌ء» یعنی قطع شد.

[۴] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۲۲۰.

و گویند: «بَانَ‌ الشّی‌ءُ بَیَاناً» یعنی آشکار و روشن شد.

[۵] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۲۲۰.

ثلاثی و باب‌های افعال، تفعیل، تفعّل و استفعال این کلمه هم لازم و هم متعدی، به صورت هر دو آمده است.

[۶] فیروزآبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۴، ص۲۰۴.

۲ – کاربردها

(انْظُرْ کَیْفَ‌ نُبَیِّنُ‌ لَهُمُ الْآیاتِ)

[۷] مائده/سوره۵، آیه۷۵.

(بنگر چگونه نشانه‌ها‌ى حق را براى آن‌ها آشکار مى‌سازیم.)

[۸] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۰.

[۹] طباطبایی، سید محمدحسین،تفسیر المیزان، ج۶، ص۷۴.

[۱۰] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۱۰۷.

[۱۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۵۵.

[۱۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۳۵.

۲.۱ – بیّن

بَیِّن صفت مشبهه است‌.
(لَوْ لا یَاْتُونَ عَلَیْهِمْ بِسُلْطانٍ‌ بَیِّنٍ‌)

[۱۳] کهف/سوره۱۸، آیه۱۵.

«چرا بر خود دلیل روشنی نمی‌آورند.»

[۱۴] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۵۱.

[۱۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۴۸.

[۱۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۰۰.

[۱۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۲۰.

(قد تَبَیَّنَ‌ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ)

[۱۸] بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.

«کمال و رشد از ضلالت پر روشن گردیده‌.»

[۱۹] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۴۳.

[۲۰] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۲۳.

[۲۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۱.

[۲۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۱۴.

تفعّل در اینجا به احتمال قوی برای حصول دفعه بعد دفعه است.
(وَ لِتَسْتَبِینَ‌ سَبِیلُ الْمُجْرِمِینَ)

[۲۳] انعام/سوره۶، آیه۵۵.

«تا راه گناهکاران روشن گردد.»

[۲۴] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۰۵.

[۲۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۱۴۹.

[۲۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۷۷.

[۲۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۱۱.

۲.۱.۱ – ماجرای لکنت زبان حضرت موسی

(اَمْ اَنَا خَیْرٌ مِنْ هذَا الَّذِی هُوَ مَهِینٌ وَ لا یَکادُ یُبِینُ‌)

[۲۸] زخرف/سوره۴۳، آیه۵۲.

«یا من بهترم از اینکه خوار است و نزدیک نیست سخنش را آشکار کند و فصیح بگوید.»

[۲۹] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۱۰.

[۳۰] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۶۴.

[۳۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۷۸.

[۳۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۴۱.

این قول فرعون است که درباره موسی گفت. «یبین» در این‌جا متعدّی است.
در مجمع البیان از حسن نقل شده که در موقع بعثت گره از زبان موسی گشوده شده بود چون در دعای خود گفت‌ (وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی)

[۳۳] طه/سوره۲۰، آیه۲۷.

(و گره از زبانم بگشاى.)

[۳۴] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۳.

[۳۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۴۶.

[۳۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۰۳.

[۳۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۵.

[۳۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۱.

خدا در جواب فرمود (قَدْ اُوتِیتَ سُؤْلَکَ یا مُوسی‌)

[۳۹] طه/سوره۲۰، آیه۳۶.

(فرمود: «اى موسى! خواسته‌ات به تو داده شد.)

[۴۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۳.

[۴۱] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۴۹.

[۴۲] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۰۶.

[۴۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۶.

[۴۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۲.

و فرعون این سخن را برای تعییر گفت و اشاره به ما سبق کرد. این استدلالات کاملا صحیح است ولی ظاهر آیه آن است که اثری باقی مانده بود.
احتمال دیگری به نظر می‌آید که قوی است، و آن این‌که معنی‌ (وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی) آن نیست که در زبان موسی گره بوده است بلکه موسی از خدا خواست که منطق او را روان گرداند تا حقایق را خوب مجسّم کند و مطلبش را بفهمند، و فرعون غرضش آن بود که این شخص از اقامه حجت عاجز است، ادعا و دلیلش روشن نیست. به نظرم عقده زبان موسی از آن در اذهان مانده که نقل شده در بچّگی آتش را در دهان گذاشت و زبانش لکنت پیدا کرد. و مؤیّد احتمال ما آن است که موسی می‌خواست در مقابل فرعون سخن گوید و احتمال داشت مقام و جاه فرعون سبب تلجلج زبان موسی گردد و مطلب را خوب ادا نکند لذا گفت: پروردگارا منطق مرا روان کن و لکنت از زبانم بگشا.
در جای دیگر آمده که موسی به خدا عرض کرد (وَ یَضِیق