پاورپوینت کامل مخلف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مخلف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مخلف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مخلف ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

خلف (مفردات‌قرآن)

منبع: خلف (قاموس قرآن (جلد ۲))

مقالات مرتبط: خَلْف (لغات‌قرآن)، خلف (مفردات‌نهج‌البلاغه)، اختلاف (مقالات مرتبط).

دیگر کاربردها: خلف (ابهام‌زدایی).

خَلْف (به فتح خاء و سکون لام) از واژگان قرآن کریم و به معنای پس و پشت سر است. مشتقات آن عبارتند از: خُلْف (به ضم خاء و سکون لام) به معنى مخالفت در وعده و وفا نکردن به آن، خِلْفه (به کسر خاء و سکون لام) به معنی یکى از پى دیگرى در‌آمدن، خِلاف (به کسر خاء) مصدر باب مفاعله به معنى مخالفت و ناسازگارى، خالَف (به فتح لام) به معنى مانده مثل ترک شده، خالَفه (به فتح لام) به معنى عمود آخر خیمه، مُخَلَّف (به ضم میم و فتح خاء و فتح لام) کسى‌ که ترک شده و باز گذاشته شده، خَلیفَه (به فتح خاء) به معنى نائب و جانشین، اختلاف و ناسازگارى به معنی آن که هر یک راهى غیر از راه دیگرى بگیرد، اِخْتِلاف (به کسر الف و سکون خاء و کسر تاء) شب و روز به معنی پى‌در‌پى هم بودن آن دو و همچنین اِسْتِخْلاف (به کسر الف و سکون سین و کسر تاء و سکون خاء) به معنی جانشین گذاشتن. خوالف فقط دو بار و اختلاف شب و روز پنج بار در قرآن آمده است.

فهرست مندرجات

۱ – معنای خَلْف
۲ – کاربردها
۲.۱ – خُلْف
۲.۲ – خِلْفه
۲.۳ – خِلاف
۲.۴ – خالف
۲.۵ – خالَفه
۲.۶ – مخلّف
۲.۷ – خَلِیفَه
۲.۸ – اختلاف
۲.۹ – اختلاف شب و روز
۲.۱۰ – استخلاف
۲.۱۱ – اختلاف ممدوح و مذموم‌
۳ – تعداد کاربردها
۴ – پانویس
۵ – منبع

۱ – معنای خَلْف

خَلْف

[۱] قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲۸۴.

[۲] طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص.۶۸۸

به معنای پس و پشت سر است. راغب می‌گوید: خَلْف ضدّ قدّام است‌.

[۳] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۹۳.

۲ – کاربردها

(فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ‌ خَلْفَکَ‌ آیَهً …)

[۴] یونس/سوره۱۰، آیه۹۲.

«امروز پیکر تو را نجات می‌دهیم و از آب بیرون می‌افکنیم تا از براى کسانی‌که از پس تواند عبرتى باشى.»

[۵] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۱۸.

[۶] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۰، ص۱۷۴.

[۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۲۴.

[۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۵۲.

(ببینید: رجوع شود به فرعون (مفردات‌قرآن))

(اتَّقُوا ما بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَ ما خَلْفَکُمْ‌)

[۹] یس/سوره۳۶، آیه۴۵.

(از آن‌چه پیش رو و پشت سر شماست از عذاب دنیا و آخرت بپرهیزید.)

[۱۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۴۳.

[۱۱] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۹۲-۹۳.

[۱۲] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۷، ص۱۳۷.

[۱۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۷۸.

[۱۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۱۳.

خلف در این آیه و غیره به معنى پس و پشت سر است. در تمام مشتقّات آن این معنى ملحوظ می‌باشد.
ایضا خلف وصف است به معنى جانشین بد و آخر مانده بد، مثل‌ (فَخَلَفَ‌ مِنْ بَعْدِهِمْ‌ خَلْفٌ‌ وَرِثُوا الْکِتابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هذَا الْأَدْنى‌)

[۱۵] اعراف/سوره۷، آیه۱۶۹.

(پس از آن‌ها، فرزندانى ناصالح جاى آن‌ها را گرفتند که وارث کتاب تورات شدند امّا با این حال، متاع زودگذر این دنیاى پست را گرفته اند.)

[۱۶] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۷۲.

[۱۷] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۹۸.

[۱۸] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۸، ص۳۸۹.

[۱۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۳۸۷-۳۸۸.

[۲۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۰۳.

(فَخَلَفَ‌ مِنْ بَعْدِهِمْ‌ خَلْفٌ‌ أَضاعُوا الصَّلاهَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ‌)

[۲۱] مریم/سوره۱۹، آیه۵۹.

(امّا پس از آنان، فرزندان ناشایسته‌اى جاى آن‌ها را گرفتند که نماز را تباه کرده و از شهوات پیروى نمودند.)

[۲۲] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۰۹.

[۲۳] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۷۷-۷۸.

[۲۴] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۴، ص۱۰۳-۱۰۴.

[۲۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۳۱-۴۳۲.

[۲۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۸۳.

ابن اثیر در نهایه می‌گوید: خلف به تحریک و سکون هر کسى است که پس از رفتن دیگرى در‌آید لیکن به فتح اوّل و دوّم در جانشین خوب و به فتح اوّل و سکون دوّم در جانشین بد به کار می‌رود گویند خَلَف صدقٍ و خَلَفُ سَوْءٍ قول.

[۲۷] ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۲، ص۶۵-۶۶.

طبرسی و راغب نظیر قول نهایه می‌باشد.

[۲۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۳۰.

[۲۹] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۹۳.

۲.۱ – خُلْف

خُلْف به معنى مخالفت در وعده و وفا نکردن به آن است و فعل آن همه از باب افعال به کار رفته مثل‌ (إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ‌ فَأَخْلَفْتُکُمْ‌)

[۳۰] ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۲.

( خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده باطل دادم، و تخلّف کردم.)

[۳۱] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۶.

[۳۲] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۲، ص۶۳.

[۳۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۲.

[۳۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۲۲.

و نحو (فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ‌ مُخْلِفَ‌ وَعْدِهِ رُسُلَهُ …)

[۳۵] ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۷.

(پس هرگز گمان مبر که خدا از وعده‌اى که به پیامبرانش داده، تخلّف کند.)

[۳۶] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۶۱.

[۳۷] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۸۵.

[۳۸] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۲، ص۱۲۴.

[۳۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۹۴.

[۴۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۵۹.

۲.۲ – خِلْفه

خِلْفه در جایى گفته می‌شود که یکى از پى دیگرى در‌آید.

[۴۱] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۹۴.

مثل‌ (وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَهً لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً)

[۴۲] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۲.

«او کسى است که شب و روز را در پى هم قرار داده براى کسی‌که متذکّر باشد یا شکر گذارد.»

[۴۳] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۳۶.

[۴۴] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۵، ص۳۲۶.

[۴۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۱۰.

[۴۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۲.

در اقرب گوید: اسم‌ است از جانشین گذاشتن یا جانشین شدن.

[۴۷] شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۲، ص۹۳.

در مجمع نقل شده: شب خِلْفه روز و روز خِلْفه شب است زیرا یکى از آن دیگرى جانشین می‌شود.

[۴۸] طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۴۹.

۲.۳ – خِلاف

خِلاف مصدر باب مفاعله به معنى مخالفت و ناسازگارى است و به گمان ابو‌عبیده به معنى بعد (پس) است‌.

[۴۹] ابو عبیده، معمر بن المثنی، مجاز القران، ج۱، ص۳۸۷.

(فَرِحَ‌ الْمُخَلَّفُونَ‌ بِمَقْعَدِهِمْ‌ خِلافَ‌ رَسُولِ اللَّهِ‌)

[۵۰] توبه/سوره۹، آیه۸۱.

«باز گذاشتگان به قعودشان بر خلاف رسول خدا شاد شدند.

[۵۱] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۵۸-۳۵۹.

[۵۲] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۹، ص۴۸۴.

[۵۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۹۸.

[۵۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۷۲.

(وَ إِذاً لا یَلْبَثُونَ‌ خِلافَکَ‌ إِلَّا قَلِیلًا)

[۵۵] اسراء/سوره۱۷، آیه۷۶.

«آن‌گاه در مخالفت تو جز اندکى توقّف نمی‌کنند.»

[۵۶] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۷۳-۱۷۴.

[۵۷] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۳، ص۲۳۹.

[۵۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۸۰.

[۵۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۸۸-۱۸۹.

بنا‌بر قول ابو‌عبیده معنى آن در هر دو آیه پس است یعنى از پس تو جز اندکى نمانند.

[۶۰] ابو عبیده، معمر بن المثنی، مجاز القران، ج۱، ص۳۸۷.

هکذا آیه اوّل.
(لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ‌ خِلافٍ‌)

[۶۱] اعراف/سوره۷، آیه۱۲۴.

( سوگند مى‌خورم که دست‌ها و پاهاى شما را به طور مخالف یکى از راست و دیگرى از چپ قطع مى‌کنم.)

[۶۲] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۶۵.

[۶۳] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۱۷.

[۶۴] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۸، ص۲۷۶-۲۷۷.

[۶۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۳۳۳.

[۶۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۲۱۴.

قطع از خلاف آن است که مثلا دست راست را با پاى چپ و یا بالعکس ببرند این سخن فرعون است نسبت به ساحران که به موسی ایمان آوردند در سوره طه آیه ۷۱

[۶۷] طه/سوره۲۰، آیه۷۱.

و سوره شعراء آیه ۴۹

[۶۸] شعراء/سوره۲۶، آیه۴۹.

نیز آمده است.

۲.۴ – خالف

خالَف به معنى مانده مثل ترک شده است.

[۶۹] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۹۵.

(فَاقْعُدُوا مَعَ‌ الْخالِفِینَ‌)

[۷۰] توبه/سوره۹، آیه۸۳.

«بنشینید با بازماندگان.»

[۷۱] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۵۹-۳۶۰.

[۷۲] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۹، ص۴۸۶.

[۷۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۹۹.

[۷۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۷۴.

(مثل زنان و اطفال که مى‌مانند و به جهاد بیرون نمی‌شوند).

۲.۵ – خالَفه

خالَفه به معنى عمود آخر خیمه است و گاهى از زنان به مناسبت ماندن در خانه و خارج نشدن به جنگ، خوالف تعبیر می‌کنند.

[۷۵] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۹۵-۲۹۶.

(رَضُوا بِأَنْ یَکُونُوا مَعَ‌ الْخَوالِفِ‌)

[۷۶] توبه/سوره۹، آیه۸۷-۹۳.

و «راضى شدند که با زنان باز مانده، باشند.»

[۷۷] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۶۷-۳۶۸.

[۷۸] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۹، ص۴۹۷-۴۹۸.

[۷۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۲.

[۸۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۷۹.

طبرسى از زجاج نقل می‌کند: زنان را خوالف گویند به علّت تخلّف از جهاد ولى جایز است که جمع خالفه باشد و در مردان استعمال شود خالف و خالفه آن است که نانجیب باشد در دو محل جمع فاعل فواعل آمده مثل فارس فوارس و هالک هوالک.

[۸۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۹۹.

معنى آیه به عقیده طبرسى آن است: راضى شدند این‌که با زنان و اطفال و مریضان و باز نشستگان باشند.

[۸۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۲.

۲.۶ – مخلّف

مُخَلَّف کسى است که ترک شده و باز گذاشته شود (سَیَقُولُ لَکَ‌ الْمُخَلَّفُونَ‌ مِنَ الْأَعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا …)

[۸۳] فتح/سوره۴۸، آیه۱۱.

«باز گذاشتگان از اعراب بادیه نشین خواهند گفت که: اموال و اهل ما را از خروج به جهاد مشغول کردند.»

[۸۴] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۷۸.

[۸۵] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۸، ص۴۱۵-۴۱۶.

[۸۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۹۰.

[۸۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۲۴-۱۲۵.

(وَ عَلَى الثَّلاثَهِ الَّذِینَ‌ خُلِّفُوا …)

[۸۸] توبه/سوره۹، آیه۱۱۸.

(و همچنین آن سه نفر که از شرکت در جنگ تبوک تخلّف جستند.)

[۸۹] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۰۶.

[۹۰] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۴۰۷.

[۹۱] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۹، ص۵۵۵.

[۹۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۳۸.

[۹۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۳۰.

(قُلْ‌ لِلْمُخَلَّفِینَ‌ مِنَ الْأَعْرابِ …)

[۹۴] فتح/سوره۴۸، آیه۱۶.

(به متخلّفان از اعراب بگو)

[۹۵] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۱۳.

[۹۶] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۸۱.

[۹۷] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۸، ص۴۲۰.

[۹۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۹۳.

[۹۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۳۰-۱۳۱.

۲.۷ – خَلِیفَه

خَلِیفَه به معنى نائب و جانشین است در مفردات و اقرب می‌گوید: خلافت نیابت از غیر است در اثر غیبت منوب عنه و یا براى مرگش و یا براى عاجز بودنش و یا براى شرافت نائب و از این قبیل است که خداوند اولیاء خویش را در ارض خلیفه کرده یعنى براى شرافت اولیاء

[۱۰۰] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۹۴.

[۱۰۱] شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۲، ص۹۳.

مثل‌ (هُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ‌ خَلائِفَ‌ الْأَرْضِ‌)

[۱۰۲] انعام/سوره۶، آیه۱۶۵.

(و او کسى است که شما را جانشینان و نمایندگان خود در زمین ساخت.)

[۱۰۳] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۵۰.

[۱۰۴] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۹۶.

[۱۰۵] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۷، ص۵۴۶.

[۱۰۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۲۰۹.

[۱۰۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۳۹.

راغب می‌گوید: خلائف جمع خلیفه و خلفاء جمع خلیف است مثل‌ «جَعَلَکُمْ‌ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ».

[۱۰۸] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۹۴.

نا‌گفته نماند این سخن بنا بر قاعده جمع است و گرنه مؤنّث و مذکّر در آن حساب نیست درباره حضرت داود آمده‌ (جَعَلْناکَ‌ خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ‌)

[۱۰۹] ص/سوره۳۸، آیه۲۶.

(ما تو را خلیفه و نماینده خود در زمین قرار دادیم.)

[۱۱۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌،ص۴۵۴.

[۱۱۱] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۹۴-۱۹۵.

[۱۱۲] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۷، ص۲۹۶.

[۱۱۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۵۵.

[۱۱۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۹۴.

در اقرب الموارد می‌گوید: خلفاء و خلائف هر دو جمع خلیفه است. خلفاء مذکّر است گویند: «ثلاثه خلفاء» ولى در خلائف تذکیر و تأنیث هر دو جایز است گفته می‌شود: «ثلاثه خلائف و ثلث خلائف» و هر دو (خلائف و خلفاء) لغت فصیح‌اند شاهد قول اقرب آن است که هر دو در قرآن آمده است.

[۱۱۵] شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۲، ص۹۴.

۲.۸ – اختلاف

اِخْتِلاف و ناسازگارى آن است که هر یک راهى غیر از راه دیگرى بگیرد در فعل یا در قول و چون اختلاف در قول گاهى منجرّ به تنازع می‌شود لذا اختلاف به معنى نزاع و مجادله می‌آید به طور استعاره.

[۱۱۶] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۹۴.

اقرب می‌گوید اختلاف ضدّ اتّفاق‌ است‌.

[۱۱۷] شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج۲، ص۹۲.

(فَاخْتَلَفَ‌ الْأَحْزابُ مِنْ بَیْنِهِمْ‌)

[۱۱۸] مریم/سوره۱۹، آیه۳۷.

(گروه‌هایى از میان آن‌ها اختلاف کردند.)

[۱۱۹] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۰۷.

[۱۲۰] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۴۹.

[۱۲۱] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۴، ص۶۴.

[۱۲۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۲۳.

[۱۲۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۶۸-۱۶۹.

(وَ مَا اخْتَلَفَ‌ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ …)

[۱۲۴] آل عمران/سوره۳، آیه۱۹.

(و کسانى که کتاب آسمانى به آنان داده شد، با یکدیگر اختلاف نکردند، مگر بعد از آگاهى و از روى ستم و حسد‌ورزی.)

[۱۲۵] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۲.

[۱۲۶] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱.

[۱۲۷] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۳، ص۱۸۸-۱۸۹.

[۱۲۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۲۶۰.

[۱۲۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۶۹-۲۷۰.

۲.۹ – اختلاف شب و روز

اختلاف شب و روز به معنی پى‌در‌پى هم بودن آن دو است‌ (إِنَّ فِی‌ اخْتِلافِ‌ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ‌)

[۱۳۰] یونس/سوره۱۰، آیه۶.

(به یقین در آمد و شد شب و روز، و آن‌چه خداوند در آسمان‌ها و زمین آفریده، آیات و نشانه‌هایى است براى گروهى که پرهیزگارند و حقایق را مى‌پذیرند.)

[۱۳۱] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۰۸.

[۱۳۲] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۲-۱۳.

[۱۳۳] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۱۰، ص۱۳-۱۴.

[۱۳۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۵۸.

[۱۳۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۶۰.

۲.۱۰ – استخلاف

اِسْتِخْلاف به معنی جانشین گذاشتن است و معنى طلب در آن ملحوظ است‌ (إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَسْتَخْلِفْ‌ مِنْ بَعْدِکُمْ ما یَشاءُ)

[۱۳۶] انعام/سوره۶، آیه۱۳۳.

«اگر بخواهد شما را می‌برد و از پس شما آن‌که بخواهد جانشین می‌کند.»

[۱۳۷] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۵۶.

[۱۳۸] طباطبایی، سید محمد‌حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمد‌باقر موسوی، ج۷، ص۴۹۰.

[۱۳۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۱۶۷.

[۱۴۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۸۲-۲۸۳.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.