پاورپوینت کامل لعب (فقه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل لعب (فقه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لعب (فقه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل لعب (فقه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل لعب (فقه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
مقالات مرتبط: لعب (مفرداتقرآن)، لَعْب (لغاتقرآن)، لعب (مفرداتنهجالبلاغه)، لعب (مقالات مرتبط).
مقالات مشابه: لعب (علوم دیگر).
لعب یا بازی، هرگونه فعالیتی به قصد سرگرمی و مشغولیت است که انگیزه آن دست یافتن به فایده، محصول یا نتیجه ای بخصوص نباشد. در جهان اسلام، بازی یکی از مفاهیم اساسی با دلالتهای متعدّد ضمنی و بسیار وسیع جامعه شناسی و روانشناسی است. در این مقاله تنها می توان به بعضی از جنبه های مهم آن پرداخت: الف . واژه بازی ب . بازی در تمدن اسلامی و مباحث دینی مربوط به آن. (برای آشنایی با بازی های ایرانی به مقاله بازی ایرانی مراجعه نمایید.)
فهرست مندرجات
۱ – معنی واژه بازی
۲ – بازی در تمدن اسلامی
۲.۱ – اعتراضات شدید مذهبی نسبت به بازی
۲.۲ – اشاره به بازی کودکانه در کتب فقهی
۲.۳ – اشاره به بازی در کتب لغویان
۲.۴ – برخی از انواع بازی
۳ – مقوله بازی در منابع فقه
۳.۱ – معنی لعب در قرآن
۴ – احکام فقهی بازی
۴.۱ – حرمت بازی با ابزار رایج قمار به همراه قرارداد بردوباخت
۴.۲ – حرمت بازی با قرارداد بردوباخت
۴.۳ – دیدگاه فقهای امامیّه در مورد بازی با آلات قمار بدون قرارداد بردوباخت
۴.۴ – دیدگاه اهل سنت در مورد بازی با آلات قمار بدون قرارداد بردوباخت
۴.۵ – دیدگاه اهل سنت در مورد بازی غیرقماری بدون قرارداد بردوباخت
۴.۶ – دیدگاه فقهای امامیّه در مورد بازی غیرقماری بدون قرارداد بردوباخت
۵ – رعایت نکات اخلاقی در بازی
۶ – فهرست منابع
۷ – پانویس
۸ – منبع
۱ – معنی واژه بازی
«بازی» در لغت بیشتر به معنای سرگرمی، تفریح و مشغولیت است. «بازی» در فارسی میانه «وازیگ» است که از ریشه ایرانی باستان «واز»، به معنای جنبیدن و پریدن آمده است. «وزیدن» (به معنای دمیدن، جنبیدن و پریدن) و «وازیدن» (به همان معانی و همچنین بازی کردن) در فارسی میانه و «باختن» و «بازیدن» (به معنای بازی کردن و ورزیدن) در فارسی دری، از همین ریشه است.
در زبان عربی معادل این واژه کلمات «لَعِبْ، لِعبْ، لَعبْ»، در زبان ترکی «اُیون» و در زبان اردو «کِهیْلْ» است که در معانی بسیار وسیع به کار رفته است.
۲ – بازی در تمدن اسلامی
خصیصه بازی که در بسیاری از فعالیتهای بشری مانند رقص، نمایش، موسیقی و جز آنها وجود دارد، و نیز بازیهای آیینی که بازمانده آداب برانگیخته از مذهب در دوران قبل از اسلام است، مناسبتی با بحث ما ندارد، و فقط گهگاه از آن یاد میشود؛ کما اینکه مثلاً به آداب سال نو
[۱] محمدبن احمد ابوریحان بیرونی، آثارالباقیه، ج۱، ص۲۱۶، چاپ Sachau، لایپزیک ۱۸۷۸، ۱۹۲۳.
یا به یکی از مراسم مذهبی ایرانیان که بر روی اَلاّ کلنگ انجام میگرفته
[۲] محمدبن احمد ابوریحان بیرونی، آثارالباقیه، ج۱، ص۲۱۶، چاپ Sachau، لایپزیک ۱۸۷۸، ۱۹۲۳.
اشاره شده است.
در مقاله حاضر تأکید بر بازیهای کودکان است؛ ولی در جهان اسلام نیز، مانند دیگر جاها، بازیهای کودکان بوضوح از بازیهای بزرگسالان مجزّا نشده است و تمایزی گونه شناختی وجود ندارد؛ تنها تفاوت گاهی در برخی از وسایل بازی دیده میشود.
جاحظ
[۳] عمروبن بحر جاحظ، الحیوان، ج۳، ص۷۹، قاهره ۱۳۲۳ ـ ۱۳۲۵.
احتمالاً متوجه این نکته بوده که کبوتربازی را سهلترین نمونه امکان انتقال از جنبه سرگرمی به جنبه جدی بازی شمرده است.
مظاهر گوناگون و غریزه بازی در بشر و انواع مختلف بازیها، در جهان اسلام پرورش یافت. استفاده مستمر از استعاره های مبتنی بر ترکیبات «لَعَبَ» (بازی کرد)، شاهد دوام این مفهوم است.
۲.۱ – اعتراضات شدید مذهبی نسبت به بازی
نقش عظیم «بازی» در حیات مسلمانان، بدین سبب که با اعتراضات شدید مذهبی روبرو بوده است، بسیار جالبتر جلوه میکند.
این اعتراضات بر نگرش مسلمانان نسبت به بازی عمیقاً تأثیر نهاده است، و شکی نیست که محدودیت اطلاعات ما درباره بازیها متأثر از همین امر است.
در قرآن به «لَعِب» (و «لَهْو» = هوسرانی)، بخصوص به عنوان مظهر بسیار گمراه کننده ای از بی توجهی بشر به رسالت واقعی خود در این دنیا، که تلاش برای نیل به رستگاری در آن دنیاست، اشاره شده است.
چنانکه اظهارات بیشماری، مانند ابیات متعدد ابوالعتاهیه در «زهدیات» یا رد کردن خشم آلود حضرت علی علیه السّلام عنوان «تِلع”ابَه تِمْزاحُه»
[۴] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۱، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
را گواه است، فرزانگان مسلمان در تقبیح آن، مهارت بسیار به خرج دادند.
این اندیشه که کار مداوم و بدون هیچگونه تفریح، ذهن بزرگترین و مخلصترینِ افراد را نیز کُند میکند، بی شباهت به رأی آناکارسیس نیست که میگفت بازی کردن تنها در صورتی مجاز است که بر توانایی انسان برای پرداختن به امور جدی بیفزاید.
بنابراین، تفریح مختصر قابل چشم پوشی است، ولی بعید مینماید که مؤلفان راوی گفتههایی از این قبیل در تعبیر خود از تفریح، بازیهای ساده را نیز در مدِّنظر داشته باشند.
مصلحت دنیوی ایجاب میکرد که حکام را از افراط در فعالیتهای تفریحی برحذر دارند.
در واقع، در اسلام «بازی» از حقوق انحصاری کودکان شمرده میشد، و گاه زنان را نیز در این مورد به ایشان میافزودند.
در سنّت یونانیان، چنانکه برایسون آورده است
[۵] محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۶۳، قاهره ۱۳۵۲.
و متفکران بانفوذی چون مسکویه به کار گرفته اند، حتی به کودکان نیز در حد اعتدال و به عنوان تفریح اجازه بازی داده میشد، و منظور از آن، تنها این بود که بتوانند شداید تحصیل علم یا
[۶] محمدبن یوسف عامری، السعاده والاسعاد فی السیره الانسانیه، ج۱، ص۳۶۰، چاپ مجتبی مینوی، ویسبادن ۱۹۵۷ـ۱۹۵۸.
کسب مهارتهای جدی را بهتر تحمل کنند.
گاهی به گفتههایی از این نوع برمی خوریم که بی اعتنایی کودک به بازی، نویدبخش عظمت او در آینده است.
ذکر کودکان غالباً به طور طبیعی با اشاره به بازی همراه است.
کشته شدن پسری در قصص قرآن
[۷] سوره کهف:آیه ۷۴ .
که گفته شده است او را در حال بازی با دیگران یافتند،
[۸] ابن حَجَر عسقلانی، فتح الباری بشرح البخاری، ج۱، ص۲۳۲، قاهره ۱۳۷۸ـ۱۳۸۳.
[۹] ابن حَجَر عسقلانی، فتح الباری بشرح البخاری، ج۱۱، ص۲۵، قاهره ۱۳۷۸ـ۱۳۸۳.
[۱۰] ابن حَجَر عسقلانی، فتح الباری بشرح البخاری، ج۱۱، ص۳۳، قاهره ۱۳۷۸ـ۱۳۸۳.
[۱۱] محمدبن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل همین آیه، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰ـ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
یا ابراز نگرانی از اینکه بازی کردن یوسف علیه السّلام
[۱۲] سوره یوسف:آیه ۱۲ ،تنها اشاره قرآن به «بازی کردن » که از نظر اخلاقی خنثی است.
ممکن است شامل برادرانِ بزرگسال او نیز بشود، یا اطلاق تعبیر «دَعامیص» که در حدیث به کار رفته به کودکان مسلمان در بهشت، به لحاظ شباهت آنها با حشرات آبی (؟) به هنگام بازی کردن در انهار بهشت،
[۱۳] محمدبن حسین شریف رضی، مَجازات، ج۱، ص۴۰۶، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
بسیار طبیعی بود.
گفته شده است که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم در زمان طفولیت به بازی «عَظْم (عُظَیم) وَضّاح» می پرداخته است.
این بازی را چنین وصف کرده اند: جستجو کردن (در تاریکی) به منظور یافتن استخوان سفیدی که به نقطه ای دور پرتاب شده است، همبازیها یابنده را بر پشت خود سوار میکرده اند؛
[۱۴] ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۴۷۶.
[۱۵] ابن ظفر، انباء نجباءالابناء، ج۱، ص۲۴، قاهره.
ادعای شرکت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم در چنین بازیی بسهولت می توانست در نظر مفسران سختگیرِ اصلِ «عصمت » غیرقابل قبول جلوه کند و، در واقع ، بسیار بندرت ذکری از آن به میان می آید. گفته شده است که عباس، عموی پیغمبر، در زمان کودکی «قُلَه» بازی میکرده است.
این بازی که در شعر دوران جاهلیت بدان اشاره شده
[۱۶] لبیدبن ربیعه، شرح دیوان لبید، ج۱، ص۸۱، کویت ۱۹۶۲.
بدین صورت وصف شده که دو تکه چوب در آن به کار میرفته است، که طول یکی دو برابر دیگری بوده، و با یکی از آن دو («مِقْلاء») به دیگری میزده اند.
این حکایت به منظور نشان دادن نجابت فطری عباس نقل شده است.
[۱۷] ابن ظفر، انباء نجباءالابناء، ج۱، ص۵۲، قاهره.
۲.۲ – اشاره به بازی کودکانه در کتب فقهی
نافذترین اشاره به بازی کودکانه، به شرح حال عایشه بر میگردد که، با تفاوتهایی ناچیز، در روایات متعدد نقل شده است
[۱۸] آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النّبوی، ذیل «ل ـ ع ـ ب»، لیدن ۱۹۳۶ـ۱۹۶۹.
[۱۹] ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، ج۱، ص۴۰-۴۵، چاپ ادوارد سخو، لیدن ۱۹۰۴ـ۱۹۴۰.
[۲۰] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۰-۴۱۲، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
مانند الاّ کلنگ بازی («اُرجوحه، مَرجوحه») یا عروسک بازی او که پیامبراکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، یک یا چندبار، سرگرم این بازیهایش دیده بود.
بدین ترتیب، درباره عروسک («بَنات» = دختران، یا «لُعْبَه» جمع : «لُعَب» = نوعاً «اسباب بازی») در کتب فقهی بحث فراوان قرار شد.
اهمّ بحثهای فقهای سنّی و جزییات مسئله انگیزی را که برای بررسی انتخاب کردند میتوان از کتاب فتح الباری بشرح البخاری
[۲۱] ابن حَجَر عسقلانی، فتح الباری بشرح البخاری، ج۱۳، ص۱۴۳ به بعد، قاهره ۱۳۷۸ـ۱۳۸۳.
دریافت.
به طور خلاصه، عروسک از آن جهت که به دختران کوچک میآموخت که مادران شایسته ای باشند، دارای ارزش آموزشی بود و معمولاً با اکراه بسیار مجاز شمرده میشد.
تعارض آشکار تحریمِ صورت سازی با تجویز عروسک، هر چند که غالباً تقلید واقعگرایانه از موجودات زنده نبود، به نحوی حل وفصل نشد که رضایت همگان را جلب کند.
نسبت این امر به بت پرستی فقط به شیوه ای آمیخته با تردید ذکر میشد.
در ضمن، احادیث حاکی است که عروسکها پشمی بود
[۲۲] آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النّبوی، ذیل «عِهن»، لیدن ۱۹۳۶ـ۱۹۶۹.
و به منظور سرگرم کردن کودکانی که روزه میگرفتند به آنها داده میشد؛ چنانکه قول اسباب بازیهای دیگری، مانند چوبِچوگان، به کودکان داده میشد تا آنها را به درس خواندن تشویق کنند.
[۲۳] ابن عَقْنین، طب النفوس، ج۱، ص۷۰، نسخه خطی کتابخانه بادلیان، ش ۵۱۸.
برخی از اسباب بازیهای عایشه به شکل اسبهای بالدار بود، یا خود طفل در عالم خیال آنها را چنین میدید، و بالها از پارچه کهنه ساخته شده بود.
در این زمینه، غزالی
[۲۴] محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۲، ص۲۴۵، قاهره ۱۳۵۲.
«شکلهای ناقص» (اسباب بازیهایی) را که کودکان از گِل و پارچه کهنه بسازند از نظر مذهب شافعی بلا ایراد میداند، چنانکه در موضعی دیگر
[۲۵] محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج ۲، ص ۶۰، قاهره ۱۳۵۲.
به اسباب بازیهایی به شکل حیوانات اشاره میکند که از گِل ساخته شده بود و در اعیاد به کودکان داده میشد.
۲.۳ – اشاره به بازی در کتب لغویان
اسامی بسیاری از بازیها بدین عنوان که از نظر لغویان جالب اند، یا به دلیل شکلهای نامأنوس یا پیوندهای ادبی آنها فهرست شده است.
[۲۶] حسن بن عبدالله عسکری، التلخیص فی معرفه اسماءالاشیاء، ج۱، ص۷۱۸-۷۲۴، دمشق ۱۳۸۹ـ۱۳۹۰.
و نیز اشارههایی نیز به چیزهایی مانند «دِحِنْدِحْ»، «دِرْکِلَه»، «دَعْلَجَه» (بازی دویدن و ؟ گرفتن)،
[۲۷] اسماعیل بن قاسم قالی، امالی، ج۲، ص۳۱۵، قاهره ۱۳۷۳.
[۲۸] ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۹۷.
یا گذاشتن «فِجْرِم» در «اُوَقْ».
[۲۹] اسماعیل بن قاسم قالی، امالی، ج۲، ص۴ به بعد، قاهره ۱۳۷۳.
گاهی نام بازیها به صورت ترکیبی از اسمها یا جمله هاست؛ مانند «المعلّم و الاجیر» (استاد و مستخدم)، «جِئْتکُم خذونی» (آمدم، مرا بگیر)، «خسی ” و زَکی “» به معنای طاق و جفت (ترکی : «توت لیلا»، یعنی «لیلا را بگیر»)، و جز اینها.
چنانکه انتظار میرود، نام بازیها در طول زمان تغییر میکند، به طوری که نامهایی که هید از قرن یازدهم به دست داده است و حتی بیش از آنها، نامهای دوران اخیر (مثلاً تالکویست، یا ریتر) تقریباً همگی، صرف نظر از تفاوتهای محلی، با نامهایی که از منابع قدیم میشناسیم متفاوت است.
البته، لغویان غالباً درباره بازیهایی که به شرح آنها میپرداختند تجربه شخصی نداشتند؛ و لذا غالباً شرحی در این خصوص وجود ندارد و یا شرح چنان مختصر است که بندرت حاوی مطلبی بیش از نوع کلّی بازی است و عملاً فایده ای ندارد.
البته این امر منحصر به لغویان مسلمان نیست و جنبه جهانی دارد؛ چرا که ارضای غریزه بازی مستلزم قواعد پیچیده و فرّاری است که وصف کامل آن مشکل است.
ابهام در تعبیر نیز همواره وجود دارد.
شباهت میان نامهای قدیم و جدید، در موارد نادری که مشاهده میشود، لزوماً دالّ بر آن نیست که بازیها یکی باشند، مثلاً «لَعْبَالخُمَیْسَه» مورد اشاره ابن قُزْمان به هیچ وجه «خِمیس» الجزایر نیست که روبر وصف کرده است.
بازی حلقه («خاتَم») تردستان و شعبده بازان قطعاً، همان بازی حدس و گمانی است که روبر وصف کرده است، ولی شامل همه بازیهایی نیست که بدین نام خوانده میشوند.
[۳۰] ابوالقاسم بن احمد سماوی، عیون الحقائق و کشف الطرائق، فصل ۱۱.
همان طوری که ریتر اشاره کرده است، بازی معاصر موسوم به «بِلْبِلْ» را میتوان برگرفته از بازی «قُلَه» قدیم دانست، ولی برای درک این مطلب که این وابستگی، اگر واقعاً وجود داشته باشد، تا چه حد درباره جزئیات صادق است راهی نمیشناسیم.
۲.۴ – برخی از انواع بازی
۱) بازیهای حدس و گمان، مانند «خَریج»؛
۲) بازیهایی از نوع شطرنج و نرد و «مَنْقَلَه» که معمولاً، ولی نه همیشه، بر روی تخته انجام میگیرد و متضمن قراردادن مهرههایی در سوراخهاست، مانند بازی «چهارده» («اَرْبَعَه عَشَرَه»)، انداختن طاس و، قدیمتر از همه در جزیره العرب، قاب بازی («کَعبْ»، جمع آن : «کِعاب») و نیز گردو («جُوز») بازی،
۳) بازیهای مهارتی و ورزشی، مانند توپ بازی، مورد علاقه کودکان که غالباً در خیابانها انجام میشده، و نیز بازی با توپ و چوب یعنی چوگان،
[۳۱] محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۵۳، قاهره ۱۳۵۲.
بازیهای پریدن، گرفتن، الاّ کلنگ، جَنگ بازی، تخم مرغ بازی، نیز فرفره («دُوّامَه»، «خُذروف»)، رقص با اسب چوبی («کُرَّجْ») ظاهراً بازی بچهها نبوده است؛ ۴) «بازی» با حیواناتی مانند پرندگان کوچک، کبوتر، سگ،
[۳۲] عمروبن بحر جاحظ، الحیوان، ج۲، ص۲۸، قاهره ۱۳۲۳ ـ ۱۳۲۵.
یا خزندگان، چه به صورت تفریحی ساده یا به صورت قمار، مسابقه، و ورزش رزمی.
از آنجا که بیشتر بازیهای کودکان متضمن پاداش برای برنده و جریمه برای بازنده است عامل قمار در آن وارد میشود.
این امر بر نگرانیهای مولود از مفهوم بازی بهطور کلی و مسئله صورت سازی در مورد عروسک مزید شد و فقها را نسبت به مشروعیت خرید و فروش اسباب بازی دچار تردید کرد. این نگرانی، همراه با اوضاع اقتصادی حاکم، احتمالاً باعث شد که اسباب بازیهای کودکان بیشتر ساده و بی دوام باشند.
۳ – مقوله بازی در منابع فقه
مقوله بازی در منابع فقه و حدیث بندرت مستقلاً مطرح شده و احکام فقهی و توصیه های اخلاقی راجع به آن، کمتر یکجا گرد آمده است؛ اما در ابواب و مباحث گوناگون، مطالبی درباره آن یافت میشود.
این مطالب بیش از همه در مبحث قرارداد مسابقه بر سر سوارکاری و تیراندازی
[۳۳] ابن قدامه، المغنی، ج۸، ص۶۵۱ و بعد، بیروت.
[۳۴] محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۶، ص۲۸۹ به بعد، تهران ۱۳۸۷ـ۱۳۹۲.
[۳۵] جعفربن حسن محقّق حلّی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۲، ص۲۳۵ به بعد، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
[۳۶] زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۴، ص۴۲۱ به بعد، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۷] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۲۸، ص۲۱۲ به بعد، بیروت ۱۹۸۱.
[۳۸] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادله، ج۵، ص۷۸۶-۷۹۰، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۳۹] محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۱۸۹-۱۹۲، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۰] محمدبن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ج۱۳، ص۳۴۵-۳۵۱، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
و در مبحث شهادات، به مناسبت بررسی شرایط قبول شهادت و نشانه های عدل و فسق
[۴۱] ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی، المهذب فی فقه الامام الشافعی و بذیل صحائفه: النظم المستعذب فی شرح غریب المهذب لِمحمدبن احمدبن بطال الرکبی، ج۲، ص۳۲۶ـ۳۲۷، بیروت ۱۳۷۹/۱۹۵۹.
[۴۲] محمدبن احمد شمس الائمه سرخسی، المبسوط، ج۱۶، ص۱۳۱، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۴۳] ابن قدامه، المغنی، ج۹، ص۱۷۰ـ۱۷۲، بیروت.
[۴۴] محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۸، ص۲۲۱-۲۲۲، تهران ۱۳۸۷ـ۱۳۹۲.
[۴۵] جعفربن حسن محقّق حلّی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۴، ص۱۲۸، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
[۴۶] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴۱، ص۴۳-۴۶، بیروت ۱۹۸۱.
و همچنین در متون متأخر فقهی شیعه، در مبحث تجارت، به مناسبت درآمد حاصل از برد و باخت (قِمار، مَیْسر)
[۴۷] زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۲۱۰-۲۱۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۸] زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۲۵-۲۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۹] مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۴۷-۴۹، چاپ طاهر خوشنویس، تبریز ۱۳۷۵.
[۵۰] مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۵۳-۵۴، چاپ طاهر خوشنویس، تبریز ۱۳۷۵.
[۵۱] احمد خوانساری، جامع المدارک، ج۳، ص۲۷-۲۸، تهران ۱۴۰۲.
[۵۲] روح اللّه خمینی، المکاسب المحرمه، ج۲، ص۲۲-۲۳، قم ۱۳۸۱.
[۵۳] ابوالقاسم خویی، مصباح الفقاهه، ج۱، ص۳۶۸-۳۷۱، تقریرات درس به قلم محمدعلی توحیدی، قم ۱۳۷۱ ش.
[۵۴] ابوالقاسم خویی، مصباح الفقاهه، ج۱، ص۴۲۰-۴۲۵، تقریرات درس به قلم محمدعلی توحیدی، قم ۱۳۷۱ ش.
آمده است.
زُحیلی در تبویب خاصی از مباحث فقهی در کتاب خود در بخش عبادات در مبحثی از باب «الحظر والاباحه» (= ممنوعیت و جواز)
[۵۵] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادله، ج ۳، ص ۵۷۱-۵۷۳، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
به بعضی از احکام بازی اشاره کرده است.
برخی مؤلفان در باب «اشربه» (نوشیدنیها)، شماری از مسایل بازی را مطرح کرده اند؛ از جمله کلینی در کافی ، علاوه بر نقل احادیثی در «کتاب المعیشه »
[۵۶] محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۲۲-۱۲۴، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.
در آداب و احکام تجارت، آخرین باب «کتاب الاشربه»
[۵۷] محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۳۵-۴۳۷، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.
را نیز به نقل احادیث مربوط به بازیهای متداول، مانند شطرنج و نرد و سُدَّر، اختصاص داده است همچنانکه در مجموعه فتاوی ابن تیمیّه ، ضمن «باب الاشربه »، در بیان آشامیدنیهای حرام به مسأله، بازی اشاره شده است،
[۵۸] ابن تیمیّه، مجموعه فتاوی ابن تیمیه، ج۴، ص۲۶۰-۲۶۱، لبنان ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
غزالی در «کتاب آداب السَّماع والوجد» از احیاءعلوم الدین
[۵۹] محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج ۲، ص ۳۰۳-۳۰۴، قاهره ۱۳۵۲.
اشاره کوتاهی به بازی کرده، و مجلسی نیز در چند باب از بحارالانوار، به این موضوع پرداخته است، از جمله، «باب القمار»، و «باب المعازف و الملاهی»، از «ابواب المعاصی و الکبائر و حدودها»
[۶۰] محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۷۶، ص۲۲۸-۲۳۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۱] محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۷۶، ص۲۴۸-۲۵۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
و «باب الغفله و اللّهو و کثره الفرِح» از «کتاب الایمان و الکفر».
[۶۲] محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۱۵۴-۱۵۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳.۱ – معنی لعب در قرآن
نکته مهم آن است که در قرآن و حدیث، و بالتَّبَع در فقه و اخلاق، واژه لعب (معادل بازی) دقیقاً بر کاربرد آن در زمان حاضر منطبق نیست، شاید بتوان ادّعا کرد که بنابر مطالب فرهنگهای لغت عرب ذیل واژه «لعب»، جدی نبودن، سرگرمی غرض عقلایی نداشتن کار انجام شده لحاظ بوده است.
[۶۳] ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «لعب».
[۶۴] محمدبن یعقوب فیروزآبادی، ترتیب القاموس المحیط، ذیل واژه «لعب»، چاپ احمد زاوی، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۸۹.
[۶۵] محمدبن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، ذیل واژه «لعب»، کویت ۱۳۸۵/ ۱۹۶۵ـ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۶۶] مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۵۴، چاپ طاهر خوشنویس، تبریز ۱۳۷۵.
در قرآن نیز «لعب» غالباً با همین جنبه منفی به کار است.
[۶۷] سوره انبیاء:آیه ۱۶ و ۵۵ .
[۶۸] سوره دخان:آیه ۳۸ .
[۶۹] سوره انعام:آیه ۳۲ .
[۷۰] سوره عنکبوت:آیه ۶۴ .
[۷۱] سوره محمد:آیه ۳۶ .
[۷۲] سوره حدید:آیه ۲۰ .
[۷۳] سوره توبه:آیه ۶۵ .
ازینرو، مفسران در تفسیر آیه ۱۲ یوسف (اَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً یَرتَعْ وَ یَلْعَبْ) که در آن به یوسف، و بنابر برخی قرائتها به برادران او، نسبت «لعب» داده شده و از سیاق آیات قبل و بعد نیز برمی آید که یعقوب اعتراضی بدان نداشته، دچار مشکل شده اند.
چنانکه برخی به کودکی و مکلّف نبودن یوسف اشاره کرده اند؛ برخی مراد آیه را بازیهای مباح دانستهاند و برخی به استناد آیه ۱۸ همین سوره، بنابر گزارشِ برادران یوسف از «استباق» خود، لعب را به تیراندازی و مسابقه اسب سواری و دوندگی تفسیر کردهاند که به سبب فواید و آثار خوب آن، مثلاً پیکار با دشمن و باز پس گرفتن گوسفندان از چنگال گرگ، جنبه لهوی نداشته است.
[۷۴] محمدبن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل آیه، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰ـ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۷۵] فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل آیه، بیروت ۱۳۸۰.
[۷۶] محمدبن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، ذیل آیه، چاپ افست تهران.
[۷۷] محمودبن عمر زمخشری، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل، ذیل آیه، بیروت.
می توان دریافت که مفهوم متبادر به ذهن از واژه «لعب» و اشتقاقات آن، اغلب کارهای غیر جدی و سرگرم کننده بوده است.
البته اگر به گفته برخی مفسّران «استباق» مصداق «لعب» باشد، می توان این رأی را پذیرفت که سرگرم کردن، غیر جدی بودن و از یاد خدا بازداشتن، در معنای اصلی واژه وجود ندارد.
البته این احتمال نیز هست که کاربرد «لعب» برای استباق، مجاز میباشد؛ بخصوص که در حدیث نیز واژه لعب برای بازیهای ورزشی و رزمی به کار نرفته است، همچنانکه اخوینی بخاری در اثر مهمّ طبّی خود، بازیهای ورزشی را با عنوان «الریاضه» آورده است.
در سطور آتی، احکام فقهی و نکات اخلاقی راجع به بازی، که در احادیث نیز آمده، به اختصار، بررسی میشود:
۴ – احکام فقهی بازی
بازیها را از نظر فقهی میتوان در چهار گروه دسته بندی کرد:
۱) بازی با ابزارهای رایج و چه بسا با منشأ قماری، به همراه قرارداد بردوباخت (مَعَ الْمُراهَنه، مَعَ الرَّهن)؛
۲) بازی با همان ابزارها بدون قرارداد برد و باخت؛
۳) بازی با ابزارهای غیر قماری یا بدون ابزار خاص همراه با قرارداد برد و باخت؛
۴) بازی غیرقماری بدون قرارداد بردوباخت.
[۷۸] مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۴۷-۴۹، چاپ طاهر خوشنویس، تبریز ۱۳۷۵.
[۷۹] ابن قدامه، المغنی، ج۹، ص۱۷۰، بیروت.
۴.۱ – حرمت بازی با ابزار رایج قمار به همراه قرارداد بردوباخت
حرمت بازیهای گروه یک و خروج مرتکب آنها از عدالت، مورد اتفاق فقهای همه مذاهب و به تعبیر برخی، از ضروریات شرع اسلام است.
[۸۰] ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی، المهذب فی فقه الامام الشافعی و بذیل صحائفه: النظم المستعذب فی شرح غریب المهذب لِمحمدبن احمدبن بطال الرکبی، ج۲، ص۳۲۶، بیروت ۱۳۷۹/۱۹۵۹.
[۸۱] ابن قدامه، المغنی، ج۹، ص۱۷۰، بیروت.
[۸۲] محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۸، ص۲۲۱- ۲۲۲، تهران ۱۳۸۷ـ۱۳۹۲.
[۸۳] ابن تیمیّه، مجموعه فتاوی ابن تیمیه، ج۴، ص۲۶۰، لبنان ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
[۸۴] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۲۲، ص۱۰۹، بیروت ۱۹۸۱.
[۸۵] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴۱، ص۴۳-۴۵، بیروت ۱۹۸۱.
[۸۶] مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۴۷، چاپ طاهر خوشنویس، تبریز ۱۳۷۵.
[۸۷] ابوالقاسم خویی، مصباح الفقاهه، ج۱، ص۳۶۸، تقریرات درس به قلم محمدعلی توحیدی، قم ۱۳۷۱ ش.
تعبیر صریح قرآن در آیه ۹۲ و ۹۳ مائده (اِنَّماالْخمُر والْمَیْسِرُ. . . رِجسٌ، مِنْ عَمَلِ الشَّیطانِ فَاجْتَنِبوه) و مضامین احادیث، ابهامی در این حکم باقی نمیگذارد.
اغلب فقها با توجه به احادیث، حضور در محل برگزاری اینگونه بازیها و حتی سلام کردن بر بازی کنندگان را جایز نشمرده
[۸۸] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۲۲، ص۱۱۱، بیروت ۱۹۸۱.
[۸۹] ابن رشد، البیان والتحصیل والشرح والتوحید والتعلیل فی مسائل المستخرجه، ج۱۸، ص۲۷۴، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴ـ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۹۰] ابن تیمیّه، مجموعه فتاوی ابن تیمیه، ج۴، ص۲۶۱، لبنان ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
و بر حرمت استفاده از مالِ حاصل از این بازیها، ولو در بازی کودکان، تصریح کرده اند.
[۹۱] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۲۲، ص۱۱۰: وَلا” فرقَ فی ذلک بَیْنَ مُقامَرَهالاطفالِ وَ غَیْرهم، بیروت ۱۹۸۱.
[۹۲] زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۲۱۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۹۳] مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۴۷- ۴۸، چاپ طاهر خوشنویس، تبریز ۱۳۷۵.
[۹۴] محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۲۳- ۱۲۴، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.
در کتابهای فقهی، همچنانکه در متون حدیث، نام شماری از بازیهای قماری و غیر آن آمده است؛ از جمله شطرنج، نرد، اربعه عشر، جرّه، بُقَّیری “، اللّعب بالکعاب (قاب بازی)، اللَّعب بالجوز (گردو بازی که بیشتر بازی کودکان بوده است)، لُعبه الامیر، لُعبه الشَّبیب، لُعبه الثلاث، سُدَّر، اللّعب بالمَداحی، صولجان
[۹۵] ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه.
[۹۶] زین الدین بن علی شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۲۱۰، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۹۷] محمدبن حسن طوسی، المبسوط
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 