پاورپوینت کامل کافر (مفردات‌قرآن) ۹۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کافر (مفردات‌قرآن) ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کافر (مفردات‌قرآن) ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل کافر (مفردات‌قرآن) ۹۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل کافر (مفردات‌قرآن) ۹۶ اسلاید در PowerPoint

منبع: قاموس قرآن (جلد ۶)

مقالات مرتبط: کُفّار (لغات‌قرآن)، کفر (مفردات‌نهج‌البلاغه)، کافر.

کافِر (به کسر فاء) از واژگان قرآن کریم به معنای کسی که حق را پرده‌پوشی و انکار می‌کند. مردم سه گروه‌اند: مؤمن و کافر از روی عناد و کافر از روی جهل، که واسطه است میان مؤمن و کافر؛ اطلاق کافر در قرآن اعمّ است و به هر دو قسم کافر شامل می‌باشد. در تبدل اعتقاد به کفر باید گفت: سه صفت زشت موجب آن می‌شود که انسان دانسته و از روی علم کافر شود و با اعتقاد به گناه و حرام بودن چیزی، آن را انجام دهد، ۱- تکبر و خودپسندی، ۲- حسد، ۳- حرص. در آیات قرآن به تارک عمل نیز کافر اطلاق شده است.

فهرست مندرجات

۱ – معنای کافِر
۲ – کاربردها
۲.۱ – مراد از کفر و کافر
۲.۲ – کفار مشمول عذاب اخروی
۲.۳ – کفر بعد از ایمان
۲.۴ – قبول عمل از کفار
۲.۵ – عوامل تبدل اعتقاد به کفر
۲.۵.۱ – تکبر و خودپسندی
۲.۵.۲ – حسد
۲.۵.۳ – حرص
۲.۶ – کافر و ترک عمل‌
۳ – پانویس
۴ – منبع

۱ – معنای کافِر

کافِر:

[۱] قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۲۵.

[۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۱۴.

[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۷۴.

کسی که حق را پرده‌پوشی و انکار می‌کند.

۲ – کاربردها

اوّل: آیا مراد از کافر کسی است که عَنْ عِنادِِ کافر باشد یا اعمّ است؟
دوم: آیا عذاب آخرت برای کافر عنادی است یا همه را شامل می‌باشد؟

۲.۱ – مراد از کفر و کافر

آیا مراد از «کفروا- یکفرون- کافرون- کفّار» آنهائی‌اند که دانسته و از روی عمد حق را پرده‌پوشی و انکار کرده‌اند یا به کفّاری که عَنْ جَهْلِِ و از روی ندانستن کافراند نیز شامل می‌باشد؟ به عبارت دیگر آیا کافر عَنْ عِنادِِ مورد عذاب آخرت است یا کافر عَنْ جَهْلِِ را نیز شامل است؟
به نظر می‌آید: اطلاق کافر در قرآن اعمّ است و به هر دو قسم کافر شامل می‌باشد، مثلا آیه‌: (اِنَّ الَّذِینَ‌ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ اَ اَنْذَرْتَهُمْ اَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ‌)

[۴] بقره/سوره۲، آیه۶.

(کسانى که کافر شدند، براى آنان یکسان است که آنان را از عذاب الهی بیم دهى یا ندهى؛ ایمان نخواهند آورد)

[۵] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳.

[۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۲.

[۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱، ص۸۲.

[۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۲۸.

[۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۶۷.

و نظائر آن صریحش در کفر از روی عناد و لجاجت است؛ ایضا آیاتی که درباره عدّه‌ای از کفّار آمده‌: (وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها اَنْفُسُهُمْ‌)

[۱۰] نمل/سوره۲۷، آیه۱۴.

(و آن را از روى ظلم و تکبر انکار کردند، در حالى که در دل به آن یقین داشتند)

[۱۱] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۸.

[۱۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۴۶.

[۱۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۹۱.

[۱۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۳۳.

[۱۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۸۵.

و یا موسی (علیه‌السّلام) به فرعون می‌گفت: (لَقَدْ عَلِمْتَ ما اَنْزَلَ هؤُلاءِ اِلَّا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ‌)

[۱۶] اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۲.

(تو مى‌دانى این معجزات را جز پروردگار آسمان‌هاو زمین نفرستاده)

[۱۷] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۲.

[۱۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۱۸.

[۱۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۰۳.

[۲۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۸۵.

[۲۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۲۲.

یا درباره اهل کتاب آمده که دانسته و روی عمد اسلام را انکار می‌کردند، مثل‌: (وَ اِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ‌)

[۲۲] بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.

(ولى جمعى از آنان، حق را در حالى که از آن آگاهند کتمان مى‌کنند)

[۲۳] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳.

[۲۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۲۶.

[۲۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱، ص۴۹۱.

[۲۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۲۳.

[۲۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۰۸.

و نیز درباره آنها آمده‌: (وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ اُوتُوا الْکِتابَ اِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ‌)

[۲۸] آل عمران/سوره۳، آیه۱۹.

(و کسانى که کتاب آسمانى به آنان داده شد، با یکدیگر اختلاف نکردند، مگر بعد از آگاهى و از روى ستم و حسدورزى)

[۲۹] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲.

[۳۰] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۲۰.

[۳۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۳، ص۱۸۸.

[۳۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۷.

[۳۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۶۹.

که در «خلف» و «امن» مشروحا گفته شده است.

(ببینید: خلف (مفردات‌قرآن)، امن (مفردات‌قرآن))

از طرف دیگر این آیات را می‌خوانیم‌: (لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا اِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ‌… لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا اِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَهٍ)

[۳۴] مائده/سوره۵، آیه۷۲-۷۳.

(کسانى که گفتند: «خداوند همان مسیح فرزند مریم است»، به یقین کافر شدند…کسانى که گفتند: «خداوند، یکى از سه خداست» به یقین کافر شدند)

[۳۵] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۰.

[۳۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۶۹-۷۰.

[۳۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۶، ص۱۰۰-۱۰۱.

[۳۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۵۲-۳۵۳.

[۳۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۳۰-۱۳۱.

معلوم است که عدّه‌ای از آنها مطلب را می‌دانستند ولی برای حفظ مقام و یا عناد در برابر اسلام آن را می‌گفتند، ولی عدّه زیادی از آنها یقیناََ بدون توجّه‌ از بزرگان خود پیروی کرده و عَنْ جَهْلِِ آن عقیده را داشتند. پس به اطمینان می‌شود گفت که کفر از روی جهل و از روی عدم توجه نیز کفر است و گرنه درباره عدّه بسیاری که کفر را از پدران خود به ارث برده‌اند و بی‌سواد و بی‌توجه‌اند باید بگوئیم کافر نیستند و واسطه میان کفر و ایمان‌اند، ایضا آیاتی نظیر: (هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ فَمِنْکُمْ‌ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِنٌ‌)

[۴۰] تغابن/سوره۶۴، آیه۲.

(او کسى است که شما را آفرید و به شما آزادی و اختیار داد)؛ گروهى از شما کافرید و گروهى مؤمن)

[۴۱] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۶.

[۴۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۹۵.

[۴۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۹۶.

[۴۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۷.

[۴۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۵۹.

و (وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما اَنْزَلَ اللَّهُ فَاُولئِکَ هُمُ‌ الْکافِرُونَ‌)

[۴۶] مائده/سوره۵، آیه۴۴.

(و آنها که به آنچه خدا نازل کرده حکم نمى‌کنند، کافرند)

[۴۷] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۱۵.

[۴۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۴۴.

[۴۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۵، ص۵۶۳.

[۵۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۰۶.

[۵۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۴۹.

ظهورشان در اعمّ است، آنکه «ما انزل اللّه» را می‌داند و با آن حکم نمی‌کند و آنکه نمی‌داند هر دو «بِما اَنْزَلَ اللَّهُ» حکم نکرده‌اند، پس کافراند.
گفتیم: اگر آیات به کفّار عن جهل شامل نشود پس باید گفت مردم سه گروه‌اند: مؤمن و کافر از روی عناد و کافر از روی جهل، که واسطه است میان مؤمن و کافر. پس یا باید کافر را اعمّ بدانیم و یا قائل به واسطه شویم ولی ناگفته نماند که ظهور اکثر آیات در کفر عنادی است و در کفر از روی قصور کم استعمال شده است.

۲.۲ – کفار مشمول عذاب اخروی

امّا راجع به سؤال دوم که عذاب آخرت برای کافر عنادی است یا اعمّ می‌باشد؟
باید دانست که کفّار عَنْ جَهْلِِ در حکم مستضعفین و یا از مصادیق مستضعفین‌اند که در «ضعف» درباره آن مفصّلا بحث کرده‌ایم

(ببینید: ضعف (مفردات‌قرآن))

و آیات عذاب شامل حال کسانی است که دانسته و از روی عناد و لجاج به حق تسلیم نشده و ایمان نمی‌آورند، یعنی آنانکه حجّت بر آنها تمام شده و مورد تبلیغ قرار گرفته‌اند ولی انبیاء و دین را تکذیب کرده و از پیشرفت آن جلوگیری نموده‌اند.
در این مطلب دو دسته آیات داریم:
اول: آیاتی که بعد از «کَفَرُوا» قید «وَ کَذَّبُوا، … وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ» دارند یعنی آنان‌که کافر شده و حق را انکار کرده و پیامبران را تکذیب نموده‌اند و مانع پیشرفت دین شده‌اند روشن است که تکذیب و صدّ پس از تبلیغ و اتمام حجّت است.
دوم: آیاتی که مطلق‌ «کَفَرُوا» دارند در اینصورت آیات دسته اول قید آیات دسته دوم و مخصص آنهااند.
بعضی از آیات قسم اول چنین‌اند:
۱- (وَ الَّذِینَ‌ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا اُولئِکَ اَصْحابُ النَّارِ)

[۵۲] بقره/سوره۲، آیه۳۹.

(و کسانى که کافر شدند، و آیات ما را تکذیب کردند اهل دوزخند)

[۵۳] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۷.

[۵۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۳۷.

[۵۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱، ص۲۰۹.

[۵۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۰۵.

[۵۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۴۳.

۲- (اِنَّ الَّذِینَ‌ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلالًا بَعِیداً)

[۵۸] نساء/سوره۴، آیه۱۶۷.

(کسانى که کافر شدند، و مردم را از راه خدا باز داشتند، در گمراهی دورى افتاده‌اند)

[۵۹] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۴.

[۶۰] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۴۲.

[۶۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۳۲.

[۶۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۱۹.

[۶۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۵۷.

۳- (وَ الَّذِینَ‌ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا اُولئِکَ اَصْحابُ الْجَحِیمِ‌)

[۶۴] مائده/سوره۵، آیه۱۰.

[۶۵] مائده/سوره۵، آیه۸۶.

(و کسانى که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، همانها اهل دوزخند)

[۶۶] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۲.

[۶۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۸۲.

[۶۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۶، ص۱۱۸.

[۶۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۶۳.

[۷۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۵۳.

۴- (الَّذِینَ‌ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ زِدْناهُمْ عَذاباً)

[۷۱] نحل/سوره۱۶، آیه۸۸.

(کسانى که کافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند، بخاطر فسادى که مى‌کردند، عذابى بر عذابشان مى‌افزاییم)

[۷۲] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۷.

[۷۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۲۱.

[۷۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۶۴.

[۷۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۸۶.

[۷۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۳۳.

۵- (وَ اَمَّا الَّذِینَ‌ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَهِ فَاُولئِکَ فِی الْعَذابِ مُحْضَرُونَ‌)

[۷۷] روم/سوره۳۰، آیه۱۶.

(امّا کسانى که کافر شدند و آیات ما و لقاى آخرت را تکذیب کردند، در عذاب الهی احضار مى‌شوند)

[۷۸] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۰۶.

[۷۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۵۹.

[۸۰] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۲۴۰.

[۸۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۶۷.

[۸۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۱۱۱.

این قبیل آیات زیاداند و چنانکه گفتیم: تکذیب و صدّ پس از تبلیغ دین است؛ تا کافری دین را نداند تکذیب آن نتواند و از پیشرفت آن ممانعت غیر مقدور است.
آیات دسته دوم نظیر این آیاتند:
۱- (اِنَّ الَّذِینَ‌ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ‌ کُفَّارٌ اُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ…)

[۸۳] بقره/سوره۲، آیه۱۶۱.

(کسانى که کافر شدند، و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند …بر آنها خواهد بود)

[۸۴] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴.

[۸۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۹۰.

[۸۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱، ص۵۸۸.

[۸۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۴۴.

[۸۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۴۰.

۲- (اِنَّ الَّذِینَ‌ کَفَرُوا بِآیاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ)

[۸۹] آل عمران/سوره۳، آیه۴.

(کسانى که به آیات خدا کافر شدند، کیفر شدیدى دارند)

[۹۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰.

[۹۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۰.

[۹۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۳، ص۱۲.

[۹۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۹۷.

[۹۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۲۷.

پس آیات مقیّد، آیات مطلق را مخصص‌اند.

۲.۳ – کفر بعد از ایمان

آیاتی داریم که کفر و ایمان در آنها پی در پی آمده و هر یک جای دیگری را می‌گیرد، مثل:
۱- (کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْماً کَفَرُوا بَعْدَ اِیمانِهِمْ وَ شَهِدُوا اَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ…)

[۹۵] آل عمران/سوره۳، آیه۸۶.

(چگونه خداوند گروهى را هدایت مى‌کند که بعد از ایمان و گواهى به حقّانیّت پیامبر و رسیدن نشانه‌هاى روشن به آنها، کافر شدند؟!)

[۹۶] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۱.

[۹۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۴۰.

[۹۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۲۵.

[۹۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۸۹.

[۱۰۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۵۴.

۲- (اِنَّ الَّذِینَ‌ کَف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.