پاورپوینت کامل عزّ (مفردات‌قرآن) ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عزّ (مفردات‌قرآن) ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عزّ (مفردات‌قرآن) ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عزّ (مفردات‌قرآن) ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل عزّ (مفردات‌قرآن) ۶۲ اسلاید در PowerPoint

منبع: عزّ (قاموس قرآن (جلد ۴))

مقالات مرتبط: عزّ (مفردات‌نهج‌البلاغه)، عزّ.

عَزّ (به فتح عین) و عِزَّت (به کسر عین و فتح زاء) از واژگان قرآن کریم به معنای توانایی و مقابل ذلّت است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: تَعزیز (به فتح تاء) به معنی تقویت، عَزیز (به فتح عین) از اسماء حسنی به معنی توانا و قادر، و اَعِزَّه (به فتح الف و کسر عین) جمع عزیز است‌.

فهرست مندرجات

۱ – معنای عَزّ و عِزَّت
۲ – کاربردها
۲.۱ – تعزیز
۲.۲ – عزیز
۲.۳ – اعزّه
۳ – پانویس
۴ – منبع

۱ – معنای عَزّ و عِزَّت

عَزّ و عِزَّت

[۱] قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۳۳۸-۳۴۱.

[۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۳.

[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۲۶.

به معنی توانائی و مقابل ذلّت است. در اقرب الموارد گوید: «عَزَّهُ‌ عِزّاً: قَوَّاهُ- عَزَّ الرَّجُلُ‌ عِزّاً وَ عِزَّهً: صَارَ عَزِیزاً- قَوِیَ بَعْدَ ذِلَّهٍ».

[۴] شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ج۳، ص۵۳۸.

راغب اصفهانی گفته: عزّت حالتی است که از مغلوب بودن انسان مانع می‌شود.

[۵] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۳.

گویند: «اَرْضٌ‌ عِزَازٌ» زمین سخت. شیخ طبرسی نیز اصل آنرا از «عِزَازُ الْاَرْضِ» می‌داند.

[۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۱.

از کلمات اهل لغت به دست می‌آید: شی‌ء کمیاب را از آن‌جهت عزیز و عزیز الوجود گویند که آن در حالت توانائی قرار گرفته و رسیدن به آن سخت است.

۲ – کاربردها

(اَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ‌ الْعِزَّهَ فَاِنَ‌ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعاً)

[۷] نساء/سوره۴، آیه۱۳۹.

«آیا عزّت و توانائی را در پیش کفّار می‌جویند؟! عزّت همه‌اش مال خداست.»

[۸] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۱۵.

[۹] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۸۸.

[۱۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۹۳.

[۱۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۹۷.

(وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَهً لِیَکُونُوا لَهُمْ‌ عِزًّا)

[۱۲] مریم/سوره۱۹، آیه۸۱.

«جز خدا معبودهائی گرفتند تا برای آنها عزّت و توانائی شوند!» ظاهرا فاعل‌ «لِیَکُونُوا»… «آلِهَهً» است.

[۱۳] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۰۸.

[۱۴] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۴۷.

[۱۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۸۱۷.

[۱۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۲۰۳.

در آیه: (فَقالَ اَکْفِلْنِیها وَ عَزَّنِی‌ فِی الْخِطابِ)

[۱۷] ص/سوره۳۸، آیه۲۳.

آن‌را غلبه معنی کرده‌اند یعنی: «گفت مرا بر آن میش کفیل کن و در سخن بر من غلبه کرد،»

[۱۸] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۹۲.

[۱۹] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۹۳.

[۲۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۳۴.

[۲۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۸۷.

به نظر می‌آید آن استعمال در لازم معنی است که غلبه لازم عزّت است. راغب اصفهانی گوید: بعضی گفته‌اند: از من در مخاطبه و مخاصمه قوی‌تر شد.

[۲۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۴.

(تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ)

[۲۳] آل عمران/سوره۳، آیه۲۶.

(…به هر کس بخواهى، حکومت مى‌بخشى؛ و از هر کس بخواهى، حکومت را مى‌گیرى؛ هر کس را بخواهى، عزّت مى‌دهى؛ و هر که را بخواهى خوار مى‌کنى…)

[۲۴] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳.

[۲۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۳۱.

[۲۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۲۰۶.

[۲۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۲۸.

[۲۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۲۱.

آیه صریح است در اینکه دادن و پس گرفتن حکومت و نیز عزّت و ذلت در دست خداست، ولی چون کارهای خدا از روی حکمت و علت است و جزافی نیست باید علت ذلّت و عزّت را در خود شخص جستجو کرد، لذا می‌بینیم قرآن پیوسته ذلت را از آن کفّار و بدکاران می‌داند در اثر کفر و بدکاری‌ (ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّهُ وَ الْمَسْکَنَهُ… ذلِکَ بِاَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ…)

[۲۹] بقره/سوره۲، آیه۶۱.

(…و مُهر ذلّت و نیاز، بر آنها زده شد؛ و به خشم خداوند گرفتار شدند؛ چرا که آنان نسبت به آیات خداوند، کفر مى‌ورزیدند؛ و پیامبران را به ناحق مى‌کشتند. این به خاطر آن بود که نافرمانى کرده و تجاوز مى‌نموده‌اند.)

[۳۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹.

(وَ اِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ اَخَذَتْهُ‌ الْعِزَّهُ بِالْاِثْمِ)

[۳۱] بقره/سوره۲، آیه۲۰۶.

«چون گوئی از خدا بترس توانائی و حکومتش او را به نافرمانی وا می‌دارد و با اتّکاء به قدرت خویش از قبول حق امتناع می‌کند.»

[۳۲] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۹۸.

[۳۳] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۴۵.

[۳۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۳۴.

[۳۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۶۷.

ظاهرا مراد از عزّت توانائی ظاهری است چنانکه از ما قبل آیه‌ «وَ اِذا تَوَلَّی سَعی‌ فِی‌ الْاَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها…» استفاده می‌شود.
راغب اصفهانی گوید: در اینجا به طور استعاره به حمیّت و اباء مذموم، عزّت گفته شده.

[۳۶] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۳.

همچنین است قول اقرب الموارد.

[۳۷] شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ج۳، ص۵۳۹.

(بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی‌ عِزَّهٍ وَ شِقاقٍ)

[۳۸] ص/سوره۳۸، آیه۲.

(ولى کافران گرفتار غرور و اختلافند.)

[۳۹] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۳.

[۴۰] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۸۱.

[۴۱] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۷۶.

[۴۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۲۶.

[۴۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۷۰.

در این آیه مثل آیه سابق عزت به کفّار و بدکاران نسبت داده شده.
ظاهرا مراد از آن در آیه امتناع و تکبّر و عزّت ادعائی است و نکره آمدن آن قرینه این احتمال است یعنی: کفّار از قبول قرآن در امتناع و مخالفت‌اند.
آیه‌ (وَ لِلَّهِ‌ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقِینَ لا یَعْلَمُونَ)

[۴۴] منافقون/سوره۶۳، آیه۸.

(…عزّت مخصوص خدا و پیامبر او و مؤمنان است؛ ولى منافقان نمى‌دانند. )

[۴۵] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۵.

[۴۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۸۲.

[۴۷] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۷۵.

[۴۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۴.

[۴۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۵۱.

روشن می‌کند که عزت واقعی مطلقا مال خدا و رسول و مؤمنان است.
(مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعِزَّهَ فَلِلَّهِ‌ الْعِزَّهُ جَمِیعاً)

[۵۰] فاطر/سوره۳۵، آیه۱۰.

(کسى که خواهان عزّت و توانایى است باید از خدا بخواهد؛ چرا که تمام عزّت و توانایى براى خداست…)

[۵۱] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۵.

[۵۲] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۲.

[۵۳] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۷.

[۵۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۲۸.

[۵۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۱۰.

ایضا (أَیَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّهَ فَإِنَّ العِزَّهَ لِلّهِ جَمِیعًا)

[۵۶] نساء/سوره۴، آیه۱۳۹.

(…آیا عزّت و سربلندى را نزد آنان مى‌جویند با این‌که همه عزّت‌ها از آن خداست؟!)

[۵۷] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۰.

(وَلاَ یَحْزُنکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّهَ لِلّهِ جَمِیعًا)

[۵۸] یونس/سوره۱۰، آیه۶۵.

(سخن آنها تو را غمگین نسازد! تمام عزّت و قدرت، از آنِ خداست…)

[۵۹] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۶.

[۶۰] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۹۳.

[۶۱] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۳۷.

[۶۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۸۲.

[۶۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۲۴.

عزّت همه دست خدا است و هر کس طالب عزّت باشد باید از خدا بخواهد. عزت‌های ظاهری و اعتباری دنیا نیز در دست خداست که می‌دهد و می‌ستاند و اگر کسی به دیگری عزّت بدهد آن هم به اذن و مشیّت خداست.

۲.۱ – تعزیز

تَعزیز به معنی تقویت است مثل‌ (اِذْ اَرْسَلْنا اِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ)

[۶۴] یس/سوره۳۶، آیه۱۴.

(در آن زمان که دو نفر از رسولان خود را به سوى آنها فرستادیم، امّا آنان فرستادگان ما را تکذیب کردند؛ پس براى تقویت آن دو، شخص سوّمى را فرستادیم…)

[۶۵] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۱.

[۶۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۷۲.

[۶۷] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۰۶.

[۶۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۴.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.