پاورپوینت کامل عرف (مفردات‌قرآن) ۸۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عرف (مفردات‌قرآن) ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عرف (مفردات‌قرآن) ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عرف (مفردات‌قرآن) ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل عرف (مفردات‌قرآن) ۸۶ اسلاید در PowerPoint

منبع: عرف (قاموس قرآن (جلد ۴))

مقالات مرتبط: عُرْف (لغات‌قرآن)، عرف (مفردات‌نهج‌البلاغه)، عرف.

عُرْف (به ضم عین و سکون راء) از واژگان قرآن کریم به معنای معروف و شناخته و به معنای موهای گردن اسب آمده است. معرفت و عرفان به معنای درک و شناختن به کار رفته است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: مَعْرُوف (به فتح میم و سکون عین و ضم راء) به معنای شناخته شده و آن مقابل منکر است، تَعریف (به فتح تاء و سکون عین) به معنای شناساندن، تَعارف (به فتح تاء) به معنای شناختن همدیگر، اِعْتراف (به کسر الف و سکون عین) به معنای اقرار، عَرفات (به فتح عین) بیابانی است در دوازده میلی شهر مکّه و آن محل وقوف حاجیان است که روز نهم ذو الحجه از ظهر تا غروب در آن وقوف می‌کنند، اَعْرَاف جمع عُرْف به معنی یال اسب، کاکل خروس، و قسمت‌های بلند کوه و تپّه است.

فهرست مندرجات

۱ – معنای عُرْف
۲ – کاربردها
۲.۱ – معروف
۲.۲ – تعریف
۲.۳ – تعارف
۲.۴ – اعتراف
۲.۵ – عرفات‌
۲.۶ – اعراف
۲.۷ – اهل اعراف‌
۲.۷.۱ – در آیات قرآن
۲.۷.۲ – بررسی روایات‌
۲.۷.۳ – نقل اقوال‌
۳ – پانویس
۴ – منبع

۱ – معنای عُرْف

عُرْف

[۱] قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۳۳۴-۳۲۶.

[۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۱.

[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۹۳.

به چند معنی آمده از جمله به معنی معروف و شناخته شده مثل: (خُذِ الْعَفْوَ وَ اْمُرْ بِالْعُرْفِ‌ وَ اَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ)

[۴] اعراف/سوره۷، آیه۱۹۹.

«عفو را عادت کن و امر به معروف کن و از جاهلان اعراض نما.»

[۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۸۰.

[۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۴۹۷.

[۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۸۷.

[۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۴۴.

ایضا به معنی موهای گردن اسب است (یال) و پی در پی بودن را به آن تشبیه می‌کنند و گویند: «جاءوا کعرف الفرس» (وَ الْمُرْسَلاتِ‌ عُرْفاً)

[۹] مرسلات/سوره۷۷، آیه۱.

«قسم به فرستاده‌های پی در پی.»

[۱۰] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۴۵.

[۱۱] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۳۴.

[۱۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۲۸.

[۱۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۹۷.

رجوع شود به «رسل».

(ببینید: رسل (مفردات‌قرآن))

عرف، معرفت و عرفان به معنی درک و شناختن است. (فَدَخَلُوا عَلَیْهِ‌ فَعَرَفَهُمْ‌ وَ هُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ)

[۱۴] یوسف/سوره۱۲، آیه۵۸.

«بر یوسف داخل شدند، یوسف آنها را شناخت در حالی‌که آنها او را نمی‌شناختند.»

[۱۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۰۸.

[۱۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۸۳.

[۱۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۷۴.

[۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۴۹.

راغب اصفهانی گفته: معرفت و عرفان درک و شناختن شی‌ء است با تفکّر و تدبر در اثر آن و آن از علم اخص است…

[۱۹] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۰.

گویند «فلان یعرف اللّه» نگویند «یعلم اللّه». .. که معرفت بشر به خدا با تفکّر در آثار اوست نه با ادراک ذاتش و گویند: «اللّه یعلم کذا» نگویند: «یعرف کذا» زیرا که معرفت از علم قاصر است و در حاصل از تفکّر استعمال می‌شود. خلاصه آنکه: عرفان نسبت به علم شناخت ناقصی است و آن از تفکّر در آثار شی‌ء ناشی می‌شود.

۲ – کاربردها

عرف کاربرهای متفاوتی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

۲.۱ – معروف

مَعْرُوف به معنای شناخته شده و آن مقابل منکر است و از آن کار نیک مطابق فطرت قصد می‌شود. در تفسیر المیزان ذیل آیه‌ (وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَ‌ بِالْمَعْرُوفِ‌)

[۲۰] بقره/سوره۲، آیه۲۲۸.

(…و براى زنان، همانند وظایفى که بر دوش آنهاست، حقوق شایسته‌اى قرار داده شده…)

[۲۱] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶.

[۲۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۷۵.

[۲۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۷.

گفته: معروف آن است که مردم با ذوق مکتسب از حیات اجتماعی متداول آنرا می‌دانند… معروف در شریعت اسلام آن است که مردم آنرا به فطرت سلیم می‌دانند.

[۲۴] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۳۲.

[۲۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۴۸.

راغب اصفهانی گوید: معروف هر فعلی است که خوبی آن به وسیله عقل یا شرع شناخته شود.

[۲۶] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۶۱.

در آیات‌ (فَاَمْسِکُوهُنَ‌ بِمَعْرُوفٍ‌ اَوْ سَرِّحُوهُنَ‌ بِمَعْرُوفٍ‌)

[۲۷] بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.

(…یا به طور شایسته آنها را نگاه دارید و آشتى کنید، و یا به طرز پسندیده‌اى آنها را رها سازید…)

[۲۸] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷.

[۲۹] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۳۳.

[۳۰] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۵۱.

[۳۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۸۲.

[۳۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۲.

(قَوْلٌ‌ مَعْرُوفٌ‌ وَ مَغْفِرَهٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَهٍ یَتْبَعُها اَذیً)

[۳۳] بقره/سوره۲، آیه۲۶۳.

(گفتار پسندیده در برابر نیازمندان، و عفو و گذشت از تندخویى آنها، از صدقه‌اى که آزارى به دنبال آن باشد، بهتر است…)

[۳۴] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴.

[۳۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۸۹.

[۳۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۹۶.

[۳۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۴۸.

[۳۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۴۲.

و غیره مراد کاری و عملی و قولی است که مطابق عقل و فطرت سیلم بوده باشد، در اینصورت مطلق معروف مورد تصدیق‌ شرع است. خواه شرع بالخصوص به آن تصریح کرده باشد یا نه.

۲.۲ – تعریف

تَعریف به معنای شناساندن است. (وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّهَ عَرَّفَها لَهُمْ)

[۳۹] محمد/سوره۴۷، آیه۶.

(و آنها را در بهشت جاویدانش که اوصاف آن را براى آنان بیان کرده وارد مى‌کند.)

[۴۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۷.

[۴۱] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۲۷.

[۴۲] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۴۳.

[۴۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۸.

[۴۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۴۶.

(فَلَمَّا نَبَّاَتْ بِهِ وَ اَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ‌ عَرَّفَ‌ بَعْضَهُ)

[۴۵] تحریم/سوره۶۶، آیه۳.

(…ولى هنگامى‌که وى آن را نزد یکى دیگر از همسران پیامبر افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، پیامبر قسمتى از آن را بازگو کرد…)

[۴۶] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۰.

[۴۷] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۳۱.

[۴۸] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۵۴.

[۴۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۴.

[۵۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۳۶.

۲.۳ – تعارف

تَعارف به معنای شناختن همدیگر، از باب تفاعل و بین الاثنین است‌. (وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ‌ لِتَعارَفُوا)

[۵۱] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.

(…و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید…)

[۵۲] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۷.

[۵۳] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۲۶.

[۵۴] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۸۹.

[۵۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۷.

[۵۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۲۳.

(کَاَنْ لَمْ یَلْبَثُوا اِلَّا ساعَهً مِنَ النَّهارِ یَتَعارَفُونَ‌ بَیْنَهُمْ)

[۵۷] یونس/سوره۱۰، آیه۴۵.

(…آنچنان که احساس مى‌کنند گویى جز ساعتى از روز، در دنیا توقّف نکردند؛ به آن مقدار که یکدیگر را ببینند و بشناسند…)

[۵۸] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۴.

[۵۹] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۶۸.

[۶۰] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۹۷.

[۶۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۷۲.

[۶۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۰۵.

آیه صریح است در اینکه روز قیامت مردم همدیگر را می‌شناسند.

۲.۴ – اعتراف

اِعْتراف به معنای اقرار است. «اعْتَرَفَ‌ بِالشَّیْ‌ءِ: اقْرَبَهُ عَلی نَفْسِهِ» مثل‌ (وَ آخَرُونَ‌ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ)

[۶۳] توبه/سوره۹، آیه۱۰۲.

(و گروهى دیگر مؤمنانى هستند که به گناهان خود اعتراف کرده‌اند…)

[۶۴] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۳.

[۶۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷۶.

[۶۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۱۱.

[۶۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۰.

[۶۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۹۹.

(فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ)

[۶۹] ملک/سوره۶۷، آیه۱۱.

(…به گناه خود اعتراف مى‌کنند…)

[۷۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۲.

[۷۱] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۵۶.

[۷۲] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۹۶.

[۷۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۸۷.

[۷۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۷۶.

۲.۵ – عرفات‌

عَرفات بیابانی است در دوازده میلی (چهار فرسخی) مکّه و آن محل وقوف حاجیان است که روز نهم ذو الحجه از ظهر تا غروب در آن وقوف می‌کنند، چنانکه مشعر الحرام (مزدلفه) بیابانی است میان عرفات و منی در دو فرسخی مکّه تقریبا و آن نیز محلّ وقوف در شب دهم ذو الحجه است. و هر دو فقط یکبار در کلام اللّه آمده‌اند.
(فَاِذا اَفَضْتُمْ مِنْ‌ عَرَفاتٍ‌ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ…)

[۷۵] بقره/سوره۲، آیه۱۹۸.

(…و هنگامى که از «عرفات» کوچ کردید، خدا را نزد «مشعر الحرام» یاد کنید…)

[۷۶] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱.

[۷۷] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۷۹.

[۷۸] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۱۷.

[۷۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۲۷.

[۸۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۵۷.

ناگفته نماند: عرفات مفرد است بر وزن جمع در اقرب الموارد از المصباح نقل کرده که اعراب آن مثل اعراب مؤمنات و مسلمات است.

[۸۱] شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ج۱، ص۵۲۴.

[۸۲] قیومی مقری، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۱، ص۲۱۰.

۲.۶ – اعراف

اَعْرَاف جمع عرف (بر وزن قفل) به معنی یال اسب، کاکل خروس، و قسمت‌های بلند کوه و تپّه است. در اقرب الموارد گفته: «اَعْرَافُ‌ الرِّیاحِ و السّحابِ: اَوَائِلُهَا وَ اَعَالِیهَا».

[۸۳] شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ج۳، ص۵۲۵.

در آیه‌ (وَ بَیْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَی‌ الْاَعْرافِ‌ رِجالٌ)

[۸۴] اعراف/سوره۷، آیه۴۶.

«میان اهل بهشت و آتش حائلی است و بر بلندی‌های آن حائل مردانی است.»

[۸۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۳۲.

[۸۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۵۲.

[۸۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۵۲.

[۸۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۱۵.

الف و لام عوض از مضاف الیه است تقدیرش چنین می‌باشد: «و علی اعراف الحجاب رجال»

۲.۷ – اهل اعراف‌

در اینجا ابتدا آیاتی که در آنها این کلمه واقع است نقل و سپس مطالب آنرا بررسی کرده و آنگاه بعضی از روایات و اقوال را نقل خواهیم کرد:

۲.۷.۱ – در آیات قرآن

(وَ بَیْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَی‌ الْاَعْرافِ‌ رِجالٌ‌ یَعْرِفُونَ‌ کُلًّا بِسِیماهُمْ وَ نادَوْا اَصْحابَ الْجَنَّهِ اَنْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لَمْ یَدْخُلُوها وَ هُمْ یَطْمَعُونَ. وَ اِذا صُرِفَتْ اَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ اَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ. وَ نادی‌ اَصْحابُ‌ الْاَعْرافِ‌ رِجالًا یَعْرِفُونَهُمْ‌ بِسِیماهُمْ قالُوا ما اَغْنی‌ عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ وَ ما

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.