پاورپوینت کامل عدم تحریف قرآن‌ (مفردات‌قرآن) ۵۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عدم تحریف قرآن‌ (مفردات‌قرآن) ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عدم تحریف قرآن‌ (مفردات‌قرآن) ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عدم تحریف قرآن‌ (مفردات‌قرآن) ۵۴ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل عدم تحریف قرآن‌ (مفردات‌قرآن) ۵۴ اسلاید در PowerPoint

مقالات مرتبط: عدم تحریف قرآن‌ (مقالات مرتبط)، عناوین قاموس قرآن (جلد ۵).

عدم تحریف در قرآن‌، تحریف به معنای زیادت و نقیصه به اجماع مسلمین در قرآن نیست. آیات قرآنی در دست عامه مسلمانان بود و برای نگهداری آنچه داشتند کمال جدیّت را به خرج می‌دادند، علاوه بر آن گروه زیادی از صحابه و تابعین قاری قرآن بودند که کاری جز آن نداشتند و جمع آوری قرآن در یک مصحف جلو چشم همه انجام می‌گرفت و همگان مصحفی را که آماده نموده در دسترسشان گذاشتند، پذیرفتند و نسخه‌هائی از آن برداشتند و ردّ و اعتراض نکردند. علی (علیه‌السّلام) با اینکه خودش قرآن مجید را به ترتیب نزول جمع آوری کرده بود و به جماعت نشان داده بود، مصحف دائر را پذیرفت و تا زنده بود حتی در زمان خلافت خود دم از خلاف نزد.

فهرست مندرجات

۱ – مفهوم‌شناسی
۲ – کاربردها
۳ – نفی زیادت
۴ – نفی نقیصه
۵ – دلائل عدم تحریف‌
۶ – پانویس
۷ – منبع

۱ – مفهوم‌شناسی

قُرْآن:

[۱] قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۶۲.

[۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۶۸.

[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۳۳۷.

این لفظ در اصل مصدر به معنى خواندن است.

۲ – کاربردها

این مسئله که در قرآن تحریف هست یا نیست باختلاف قرائت‌ها و اختلاف بعضی از کلمات و حرکات راجع نمی‌باشد که چنین چیزهائی هست و ضرری به قرآن مجید ندارد، موضوع عمده در این‌باره دو چیز است:
۱- آیا در قرآن فعلی مطالب اضافه هست و مقداری از آن از کلام خداوند نیست بلکه بر آن اضافه شده است یا نه؟
۲- آیا در قرآن فعلی نقیصه هست و مقداری از آن از بین رفته و آنچه در دست ماست قسمتی از قرآن‌ اصلی است یا نه؟

۳ – نفى زیادت

تحریف به معنای اول به اجماع مسلمین باطل بلکه بطلانش ضروری است و قرآن فعلی همه‌اش کلام خداست بدون شبهه. در مقدمه مجمع البیان در فنّ پنجم فرموده به اجماع مسلمین در قرآن زیادت نیست،

[۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۲.

[۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۲۶.

در المیزان فرموده: بر نفی زیادت با اجماع استدلال کرده‌اند،

[۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۰۸-۱۱۱.

[۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۱۵۷.

در البیان فرموده تحریف به معنی زیادت به اجماع مسلمین باطل بلکه بطلانش به ضرورت ثابت است.

[۸] خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۲۰۰.

۴ – نفى نقیصه

امّا تحریف به معنای دوم (وجود نقیصه در قرآن) متسالمُُ علیه میان مسلمین آنست که اینگونه تحریف در قرآن نیست و این قول حق است و دلائلش بعدا نقل خواهد شد.
در البیان می‌گوید: معروف میان مسلمانان عدم وقوع تحریف در قرآن است و اینکه قرآن موجود در دست ما همه قرآن است که بر پیغمبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) نازل شده،

[۹] خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۲۰۰.

بسیاری از بزرگان بر این عقیده تصریح کرده‌اند از جمله صدوق محمد بن بابویه که قول به عدم تحریف را از معتقدات امامیه شمرده؛

[۱۰] شیخ صدوق، اعتقادات امامیه، ص۸۴.

از جمله شیخ طوسی در اول تفسیر «تبیان» و آنرا از استادش علم الهدی با استدلال قاطع نقل می‌کند،

[۱۱] شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ج۱، ص۳.

هکذا مفسر شهیر طبرسی در مقدمه مجمع البیان،

[۱۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۲.

[۱۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۲۶.

ایضا شیخ جعفر کاشف الغطاء در بحث قرآن از کتاب «کشف الغطاء»

[۱۴] کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ج۳، ص۴۵۳.

و نیز علامه شهشهانی در بحث قرآن از کتاب «عروه وثقی» و نیز قول به عدم تحریف را به جمهور مجتهدین نسبت داده، از جمله محدث کاشانی در دو کتابش (

[۱۵] فیض کاشانی، محسن، وافی ج۹، ص۱۷۷۸-۱۷۷۹.

و

[۱۶] فیض کاشانی، محسن، علم الیقین ص۷۷۵-۷۸۵.

) همچنین علامه شیخ محمد جواد بلاغی در مقدّمه تفسیر «آلاء الرحمن».

[۱۷] بلاغی، محمدجواد، آلاء الرحمن، ج۱، ص۲۵.

نگارنده گوید: اگر در اقوال بزرگان اهل تفسیر و غیره تفحص کنیم کمتر کسی خواهیم یافت که قائل به تحریف به معنی نقیصه باشند مگر بعضی از آنانکه خیلی سطحی و ساده‌اند، ولی دانشمندان بزرگ اسلامی که عده‌ای از آنها نام برده شد و بزرگانی‌ همچون علامه طباطبائی در المیزان و غیره و علامه خوئی در «البیان» و نویسندگانی امثال فرید وجدی در دائره المعارف و غیره و غیره به جنگ اینگونه اشخاص نادر شتافته‌اند البته با دلائل قاطع که نقل خواهد شد.
عده‌ای از محدّثین شیعه و جمعی از محدّثان اهل سنت قائل شده‌اند که در قرآن تحریف وجود دارد و مقداری از آن حذف شده است، در مقدمه مجمع این قول را به جمعی از علماء شیعه و عده‌ای از حشویّه اهل سنت نسبت داده است،

[۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۳.

[۱۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۲۷.

حشویّه چنانکه در دائره المعارف وجدی است گروهی از معتزله هستند که به ظواهر قرآن تمسّک کرده و قائل به جسم بودن خدااند، که منسوبند به حشو یعنی مردمان رذیل.

[۲۰] وجدی، محمد فرید، دائره معارف القرن العشرین.

۵ – دلائل عدم تحریف‌

دلیل قائلین به وجود تحریف روایاتی است که از طرق شیعه و اهل سنّت وارد شده که نقل و ردّ آنها در این کتاب مهم نیست، طالبان تفصیل به کتب مفصل رجوع کنند؛ از جمله: المیزان

[۲۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۰۴بب.

[۲۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۱۵۰بب.

و البیان آیه اللّه خوئی فصل «صیانه القرآن من التحریف»

[۲۳] خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۵.

؛ ولی مقداری از دلائل عدم تحریف به قرار ذیل است:
۱- (اِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ اِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ‌)

[۲۴] حجر/سوره۱۵، آیه۹.

(ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما بطور قطع آن را حفظ مى‌کنیم)

[۲۵] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۲.

مراد از «الذّکر» قرآن است و چند آیه قبل فرموده: (وَ قالُوا یا اَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ اِنَّکَ لَمَجْنُونٌ‌)

[۲۶] حجر/سوره۱۵، آیه۶.

(و کافران گفتند: «اى کسى که «ذکر» [قرآن‌] بر تو نازل شده، تو به یقین دیوانه‌اى!)

[۲۷] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۲.

[۲۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۹۸.

[۲۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۱۴۱.

[۳۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۰۴.

[۳۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۷۰.

در این آیه خداوند با قاطعیّت تمام فرموده: «قرآن را ما نازل کرده‌ایم و ما حتما حافظ و نگهدارنده آن هستیم»، با دو تاکید «انّ» و «لام» پس مطمئنا خداوند آن را از نقصان و زیادت و از هر جهت دیگر محفوظ خواهد داشت. بعضی احتمال داده‌اند که ضمیر «لَهُ» به حضرت رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) راجع است ولی این قول بر خلاف ظاهر است و هر کس در آیه دقت کند یقین خواهد کرد که مراد از «لَهُ لَحافِظُونَ» حفظ قرآن و «لَهُ» بر قرآن راجع است.

[۳۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۰۱.

[۳۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۱۴۶.

[۳۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۰۵.

[۳۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۷۰.

۲- (وَ اِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ• لا یَاْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ)

[۳۶] فصلت/سوره۴۱، آیه۴۱-۴۲.

مراد از «بَیْنِ یَدَیْهِ» زمان نزول و از «مِنْ خَلْفِهِ» زمان بعد است یعنی: «او کتاب با عزّتی است که نه حالا و نه در آینده باطل را بر آن راه ندارد تا به‌واسطه زیادت و یا نقصان و یا به هر شکل دیگری بر آن راه یافته و از حجیّت بیاندازد». این قولی است قطعی که خداوند قرآن را از راه یافتن باطل برکنار کرده است و اگر نقصی در آن راه یابد بر خلاف آن خواهد بود.

[۳۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۹۷.

[۳۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۶۰۲-۶۰۳.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.