پاورپوینت کامل ذرأکم ۹۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ذرأکم ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ذرأکم ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ذرأکم ۹۳ اسلاید در PowerPoint :

ذرء (مفردات‌قرآن)

منبع: ذرء (قاموس قرآن (جلد ۳))

مقالات مرتبط: ذَرَأَکُمْ (لغات‌قرآن)، ذرء (مفردات‌نهج‌البلاغه).

ذَرْء (به فتح ذال و سکون راء) از واژگان قرآن کریم به معنای خلقت و آفریدن است. از مشتقات این واژه در آیات قرآن ذُرّیّه (به ضم ذال و تشدید راء و یاء) به معنای فرزند و نسل است.

فهرست مندرجات

۱ – معنای ذَرْء
۲ – کاربردها
۲.۱ – بررسی دو آیه
۲.۱.۱ – آیه ۱۷۹ سوره اعراف
۲.۱.۲ – آیه۱۱ سوره شوری
۲.۲ – ذریّه
۲.۲.۱ – آیات ۸۳-۸۵ سوره انعام
۲.۲.۲ – آیه ۵۰ سوره کهف
۲.۲.۳ – آیات ۷۵-۸۲ سوره صافت
۲.۲.۴ – آیات ۱۷۲-۱۷۳ سوره اعراف
۲.۲.۵ – آیات ۴۱-۴۳ سوره یس
۲.۲.۶ – آیه ۲۱ سوره طور
۲.۲.۷ – آیه ۴۰ سوره ابراهیم
۳ – پانویس
۴ – منبع

۱ – معنای ذَرْء

ذَرْء

[۱] قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۴.

[۲] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۷.

[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۱۵۵.

به معنای آفریدن است.

۲ – کاربردها

(وَ هُوَ الَّذِی‌ ذَرَأَکُمْ‌ فِی الْأَرْضِ وَ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ)

[۴] مؤمنون/سوره۴۰، آیه۷۹.

یعنى: «اوست که شما را در زمین آفرید و به سوى او جمع می‌شوند».

[۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۵۴.

[۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۷۶.

[۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۸۱.

[۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۶۹.

طبرسی در ذیل آیه ۱۳۶ سوره انعام (وَجَعَلُواْ لِلّهِ مِمِّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالأَنْعَامِ نَصِیبًا…)

[۹] انعام/سوره۶، آیه۱۳۶.

(آنها [مشرکان‌] سهمى از آنچه خداوند از زراعت و چهارپایان آفریده، براى او قرار دادند)

[۱۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۴۵.

می‌گوید: ذرء آفریدن بر وجه اختراع است و اصل آن به معنى ظهور است. به نمک سفید براى نمایان بودن سفیدیش گویند: ملح ذرانى و ذرانى،و چون ریش کسى سفید شود گویند: ذَرَأتْ‌ لِحْیَتُهُ.

[۱۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۷۰.

[۱۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۸۵.

[۱۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۶۰.

[۱۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۷، ص۴۹۶.

[۱۵] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج، ص.

راغب می‌گوید: ذرء آن است که خدا آفریده خود را آشکار کند «ذَرَأَ اللَّهُ الْخَلْقَ» یعنى اشخاص را آشکار فرمود.

[۱۶] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۷.

قاموس آن را خلقت و تکثیر و غیره گفته،

[۱۷] فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، ج۱، ص۱۵.

سخن صحاح نیز نظیر آن است.

[۱۸] جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۱۵.

.
خلاصه آنکه اصل ذرء، ظهور و اظهار است و در آفریدن به کار می‌رود، در کشّاف ذیل آیه ۱۱ شوری (جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ)

[۱۹] شوری، سوره۴۲، آیه۱۱.

(همسرانى از جنس خودتان براى شما قرار داد و نیز جفت‌هایى از چهارپایان آفرید؛ و شما را به این وسیله [از طریق زوجیت‌] زیاد مى‌کند)

[۲۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۴.

[۲۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۶.

[۲۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۳.

[۲۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۶.

[۲۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۰۴.

می‌گوید: ذرّ، ذر و ذرء نظیر هم‌اند.

[۲۵] زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۲۱۲.

۲.۱ – بررسی دو آیه

در اینجا دو آیه را بررسى می‌کنیم:

۲.۱.۱ – آیه ۱۷۹ سوره اعراف

۱-(وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ)

[۲۶] اعراف/سوره۷، آیه۱۷۹.

(به یقین، گروه بسیارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفریدیم؛ آنها دل‌هایى دارند که با آن اندیشه نمى‌کنند، و نمى‌فهمند؛ و چشمانى که‌ با آن نمى‌بینند؛ و گوش‌هایى که با آن نمى‌شنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراه‌تر! اینان همان غافلانند چون امکان هدایت دارند و بهره نمى‌گیرند).

[۲۷] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۴.

[۲۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۳۴.

[۲۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۸، ص۴۳۶.

[۳۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۷۲.

[۳۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۲۰.

لام در «لِجَهَنَّمَ» براى اختصاص است و ظهور آیه در آنست که عدّه‌اى از جنّ و انسان براى جهنّم آفریده شده‌اند. جاى سؤال است که گفته شود: خدا چرا آنها را براى جهنّم آفریده است؟!! ذیل آیه جواب صدر آن است یعنى چون آنها قلب فهیم و دیده حق بین و گوش حق شنو ندارند لذا در اثر غفلت و عدم توجّه خود بالاخره محکوم به آتش می‌شوند. علّت جهنّمى بودن آنها عدم به کار بردن دل و گوش و چشم در دانستن حقایق است و این مطلب در صورت «براى جهنّم آفریده ایم» نقل شده است. ممکن است بگوئیم لام در «لِجَهَنَّمَ» براى غایت و عاقبت است مثل لام در آیه‌ (فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً)

[۳۲] قصص/سوره۲۸، آیه۸.

(خاندان فرعون او را از آب گرفتند، تا سرانجام دشمن آنان و مایه اندوهشان گردد!)؛

[۳۳] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۶.

[۳۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۰.

[۳۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۱.

[۳۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۸.

[۳۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۶۳.

چنانکه طبرسى فرموده است: بسیارى از جن و انس را آفریدیم و عاقبت جهنّمى خواهند شد.

[۳۸] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۷۷۲.

این مطلب نظیر همان است که در بالا گفته شد.
گفته المیزان نظیر مطلب فوق است و در بیان آن دو مثال از نجّار و زارع آورده که روشن کننده مراد است.

[۳۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۳۴.

[۴۰] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۸، ص۴۳۶.

۲.۱.۲ – آیه۱۱ سوره شوری

۲- (فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً یَذْرَؤُکُمْ‌ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‌ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ)

[۴۱] شوری، سوره۴۲، آیه۱۱.

ضمیر «فِیهِ» به جعل که از «جَعَلَ لَکُمْ» استفاده می‌شود عاید است. یعنى: «خدا آفریننده آسمان‌ها و زمین است براى شما از خودتان جفت‌ها قرار داده و نیز از چهارپایان جفت‌ها آفریده شما را در آن نر و ماده قرار دادن می‌آفریند، او را همتائى نیست شنوا و بینا است».

[۴۲] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۴.

کشاف و المیزان‌ «یَذْرَؤُکُمْ» را تکثیر گفته‌اند

[۴۳] زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۲۱۲.

[۴۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۶.

[۴۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۳.

یعنى شما را در آن جعل و به وسیله نسل، زیاد می‌کنند. طبرسى این معنى را از زجّاج و فرّاء نقل می‌کند.

[۴۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۶.

[۴۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۰۴.

از قاموس نقل شد که تکثیر یکى از از معانى ذرء است.

[۴۸] فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، ج۱، ص۱۵.

۲.۲ – ذریّه

ذرّیّه به معنای فرزند و نسل است.
در مجمع ذیل آیه ۱۲۴ بقره (قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی)

[۴۹] بقره/سوره۲، آیه۱۲۴.

(ابراهیم گفت: «از دودمان من نیز امامانى قرار بده»)

[۵۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹.

[۵۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۶۷.

[۵۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱، ص۴۰۴.

[۵۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۰.

[۵۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۳۶.

می‌گوید: ذرّیّه و نسل و ولد نظیر هم‌اند و در اصل آن چهار مذهب است ذرء، ذرّ، ذرو، ذرى.

[۵۵] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۷۶.

در اقرب الموارد می‌گوید: ذرّیّه که به ضم و فتح و کسر ذال خوانده می‌شود به معنى نسل است و اصل آن ذرّیئه بوده همزه را به یاء قلب و در هم ادغام کرده‌اند جمع آن ذرّیّات و ذرارى است: (وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ‌)

[۵۶] غافر/سوره۴۰، آیه۸.

(…و همسران‌ و فرزندانشان…)

[۵۷] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۸.

[۵۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۰۹.

[۵۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۴۶۹.

[۶۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۰۲.

[۶۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۳۵.

در صحاح میگوید: ذرء به معنى آفریدن است و به نسل جن و انس از همین جهت ذریّه گفته‌اند

[۶۲] جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۵۱.

. قاموس نیز آن را نسل گفته اعم از نسل انس یا جن

[۶۳] فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۳۹۶.

.
به عقیده راغب ذریّه در واحد و جمع به کار می‌رود و اصل آن جمع است.

[۶۴] راغب اصفهانی،حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۷.

در این صورت باید گفت: ذرّیّات و ذرارى جمع به جمع‌اند. ولى از اقرب نقل شد که ذریّه مفرد است.
(رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ‌ ذُرِّیَّهً طَیِّبَهً)

[۶۵] آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۸.

«پروردگارا از جانب خودت براى من نسل و فرزند پاکى عطا فرما».

[۶۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۷۵.

[۶۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۳، ص۲۷۴.

[۶۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۴۲.

[۶۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۵۵.

(وَ لَهُ‌ ذُرِّیَّهٌ ضُعَفاءُ)

[۷۰] بقره/سوره۲، آیه۲۶۶.

(…و فرزندانى ناتوان دارد)

[۷۱] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵.

[۷۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۹۲.

[۷۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۰۲.

[۷۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۵۴.

[۷۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۵۱.

از ذرّیه در اینجا جنس اراده شده لذا وصفش جمع آمده است؛ همچنین در آیه‌: (فَما آمَنَ لِمُوسى‌ إِلَّا ذُرِّیَّهٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلى‌ خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِمْ …)

[۷۶] یونس/سوره۱۰، آیه۸۳.

(در آغاز، هیچ کس به موسی ایمان نیاورد، مگر گروهى از فرزندان قوم او؛ آن هم با ترس از فرعون و اطرافیانش)

[۷۷] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۸.

[۷۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۱۱.

[۷۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۶۳.

[۸۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۹۲.

[۸۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۴۱.

و در آیات دیگر نیز چنین است.
در اینجا لازم است چند آیه را بررسى کنیم:

۲.۲.۱ – آیات ۸۳-۸۵ سوره انعام

(وَ تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهِیمَ عَلى‌ قَوْمِهِ‌ … وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ‌ ذُرِّیَّتِهِ‌ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسى‌ وَ هارُونَ‌ … وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیى‌ وَ عِیسى‌ وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ)

[۸۲] انعام/سوره۶، آیات۸۳-۸۵.

(اینها دلایل ما بود که به ابراهیم در برابر قومش عطا کردیم… و اسحاق و یعقوب را به او [ابراهیم‌] بخشیدیم؛ و همه را هدایت کردیم؛ و نوح را نیز پیش از آن‌ها هدایت نمودیم؛ و از فرزندان او، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را هدایت کردیم…و همچنین زکریا و یحیی و عیسى و الیاس را؛ که همگى از صالحان بودند).

[۸۳] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۳۸.

[۸۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۴۲.

[۸۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۷، ص۳۳۷.

[۸۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۱۰.

[۸۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۷۰.

ضمیر «ذُرِّیَّتِهِ» در ظاهر به ابراهیم عاید است زیرا جمله‌ «وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ» معترضه می‌باشد و اگر کسى اصرار کند که به نوح عاید است باز به آنچه خواهیم گفت ضررى ندارد.
در این آیات عیسی فرزند ابراهیم خوانده شده با آنکه پدر نداشت و از جانب مادر به ابراهیم متصل است نتیجه آنکه فرزند دختر ذریه شخص است و فرزندان حضرت زهرا (علیهم‌السّلام) فرزندان رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) اند.
بنی امیّه و بنی عباس از اینکه به حسنین و سایر ائمه (علیهم‌السّلام) ابن رسول اللّه گفته شود ناراحت بودند و اصرار داشتند چنین خطابى به آنان نشود بلکه ابن على گفته شود.
نقل است که حجاج بن یوسف (لعنه‌الله) یحیی بن معمر را خواست گفت شنیده‌ام می‌گویى حسن و حسین از ذرّیه پیغمبراند و این مطلب را در قرآن پیدا می‌کنى من کتاب خدا را از اوّل تا آخر خواندم همچو چیزى نیافتم؟! یحیى گفت: آیا سوره انعام را نمی‌خوانى؟ (وَ مِنْ‌ ذُرِّیَّتِهِ‌ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ) تا رسید به‌ (وَ یَحْیى‌ وَ عِیسى‌) گفت آیا عیسى از فرزندان ابراهیم نیست با آنکه پدر نداشت؟ حجّاج گفت: راست گفتى.

[۸۸] عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۶۷.

معاویه روزى به غلام خودش ذکوان گفت: اگر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.