توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خلع (فقه) ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خلع (فقه) ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل خلع (فقه) ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل خلع (فقه) ۵۰ اسلاید در PowerPoint

دیگر کاربردها: خلع (ابهام‌زدایی).

خُلع به ضم خاء طلاق در ازای دریافت مالی معیّن است. از آن در باب خلع سخن گفته‌اند.

فهرست مندرجات

۱ – معنی خلع
۲ – حکم خلع
۳ – حقیقت خلع
۴ – ارکان خلع
۴.۱ – خالع
۴.۲ – مختلعه
۴.۳ – فدیه
۴.۴ – صیغه
۵ – احکام خلع
۶ – پانویس
۷ – منبع

۱ – معنی خلع

خلع عبارت است از طلاق دادن زوجه توسط زوج در ازای گرفتن مالی معیّن (فدیه) از زوجه با کراهت وی از زوج.

[۱] موسوعه الامام الخمینی ج۲۳، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۷۵، کتاب الخلع و المباراه. مساله ۱

[۲] اصفهانی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۸، ص۱۸۱.

[۳] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۲.

۲ – حکم خلع

خلع قسمی از اقسام طلاق است و علاوه بر همه شروطی که در کتاب طلاق گفته‌شده است، کراهتِ فقط زن از شوهر- عدم کراهت شوهر از زن یا کراهت هر دو از همدیگر- نیز در آن معتبر است.

[۴] موسوعه الامام الخمینی ج۲۳، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۷۵، کتاب الخلع و المباراه. مساله ۱

و به احتیاط واجب این کراهت باید شدید باشد به‌گونه‌ای که شوهر از گفتار یا کردار و غیر این دو مثل حال و روحیه زن بترسد که زن از متابعت شوهر خارج شده و در گناه و معصیت وارد شود.

[۵] موسوعه الامام الخمینی ج۲۳، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۷۸، کتاب الخلع و المباراه و مساله ۱۳.

به‌شرط آن‌که کراهت و درخواست جدایی ناشی از اذیت کردن شوهر نباشد؛ یعنی این‌طور نباشد که شوهر با ضرب و شتم و مانند آن زن را اذیت کند و زن به‌ناچار برای رهایی و خلاص نمودن خویش بخواهد چیزی را به مرد ببخشد و مرد او را طلاق دهد؛ و در این صورت خلع محقق نشده و مرد مالک مالی که زن بخشیده است نمی‌شود و باید آن را به زن برگرداند ولی طلاق صحیح و رجعی است اگر با لفظ طلاق چه همراه با لفظ خلع و چه بدون آن، واقع شده باشد.

[۶] موسوعه الامام الخمینی ج۲۳، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۷۶ – ۳۷۸، کتاب الخلع و المباراه و مساله ۴ و ۱۴.

خلع از راههای تحقق جدایی بین زوج و زوجه است که تنها با فراهم آمدن شرایط، مشروع است.

[۷] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۲-۳.

برخی قدما گفته‌اند:
چنانچه زن به شوهرش بگوید: «اگر طلاقم ندهی نافرمانی‌ات می‌کنم و از جنابت حاصل از آمیزش با تو غسل نمی‌کنم و در خانه‌ات کسی را که دوست نداری می‌آورم» یا حال و رفتار او بیانگر امور یاد شده باشد، نگهداشتن او بر مرد جایز نیست و خلع او واجب است. برخی در این صورت تصریح به استحباب خلع کرده‌اند.

[۸] حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۳، ص۶۱۸.

[۹] حلبی، تقی بن نجم، الکافی فی الفقه، ص۳۰۷.

[۱۰] طوسی، محمد بن حسن، النهایه، ض۵۲۹.

[۱۱] حلبی، حمزه بن علی، غنیه النزوع، ص۳۷۴-۳۷۵.

[۱۲] بیهقی کیدری، قطب الدین، إصباح الشیعه، ص۴۵۸ .

۳ – حقیقت خلع

خلعی که با لفظ طلاق انجام گیرد، قسمی از اقسام طلاق به شمار می‌رود، بلکه درهرحال از اقسام طلاق است چه با یکی از دو لفظ خلع یا طلاق واقع شود یا با هر دو.

[۱۳] موسوعه الامام الخمینی ج۲۳، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۷۵، کتاب الخلع و المباراه و مساله ۱ و ۲.

لیکن بنابر قول به کفایت لفظ خلع در تحقق جدایی، بدون نیاز به لفظ طلاق، آیا جدایی حاصل از خلع، فسخ به شمار می‌رود یا طلاق؟ مشهور قائل به قول دوم‌اند،

[۱۴] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۹-۱۰.

بلکه برای قول نخست قائلی یافت نشده است.

[۱۵] حلی، ابن ادریس، السرائر، ج۲، ص۷۲۷.

[۱۶] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۰.

۴ – ارکان خلع

ارکان خلع عبارت است از:
خالع (زوج)، مختلعه (زوجه)، فدیه (عوض) و صیغه.

۴.۱ – خالع

بلوغ، عقل، اختیار و قصد، شرایط خلع کننده‌اند؛ بنابر این، خلع از نابالغ، دیوانه، از روی اکراه یا سهو و غفلت و شوخی صحیح نیست؛

[۱۷] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۳۹.

لیکن از کسی که به جهت افلاس یا تبذیر از تصرف در اموالش ممنوع شده، صحیح است.

[۱۸] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۴۷.

خلع از کافر ذمی و حربی صحیح است، هرچند عوض آن شراب یا خوک قرار داده شود.

[۱۹] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۴۹.

۴.۲ – مختلعه

بنابر قول برخی، شرط بلوغ و عقل در زوجه نیز معتبر است.

[۲۰] حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرایع، ص۴۷۵.

[۲۱] اصفهانی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۸، ص۱۹۷-۱۹۸.

در مقابل، بعضی آن دو را معتبر ندانسته و گفته‌اند: خلع زوجه نابالغ یا دیوانه با بذل عوض از طرف ولیّ او و وجود سایر شرایط، صحیح است.

[۲۲] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۴۰.

[۲۳] خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۲، ص۳۰۵.

شرایط معتبر در زوجه مطلّقه در مختلعه نیز معتبر است؛ از این رو، در صورت تحقق آمیزش، شرط صحّت خلع- در فرضی که زوجه نابالغ، یائسه و یا حامله نباشد و زوج نیز حاضر باشد- پاکی ای است که در آن دخول صورت نگرفته است.

[۲۴] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۴۰-۴۱.

[۲۵] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۴۶-۴۷.

از شرایط مختلعه ناخشنود بودن وی از همسر خویش است، بدون آنکه زوج کراهتی داشته باشد. و فرقی ندارد که کراهت ذاتی و ناشی از خصوصیات شوهر مثل زشتی قیافه و بدی اخلاق و فقر و غیر آن باشد یا این‌که ناشی از بعض عوارض باشد مانند وجود هو و انجام ندادن و وفا نکردن شوهر به برخی از حقوق زن واجب یا مستحب. بله کراهت زن و درخواست طلاق از طرف او نباید ناشی از اذیت‌های شوهر به‌مانند ضرب و شتم باشد.

[۲۶] موسوعه الامام الخمینی ج۲۳، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۷۸، کتاب الخلع و المباراه و مساله ۱۴.

بنابر این، در صورت عدم کراهت زوجه از زوج، خلع صحیح نیست. چنان که در فرض ناخشنود بودن هر دو از یکدیگر نیز خلع باطل است؛ بلکه نوعی دیگر از طلاق؛ یعنی مبارات صحیح است. البته این مسئله اختلافی است که آیا مطلق ناخشنودی زوجه در صحّت خلع کفایت می‌کند، هرچند به حدّ نفرت از زوج نرسد یا باید به حدّی برسد که بیم وقوع زوجه در حرام باشد- خواه آن را با کلمات نفرت آمیزی همچون: «سوگند به خدا به هیچ عهدی که با تو بستم پایبند نیستم و از دستورهایت فرمان نمی‌برم و در خانه‌ات کسی را که ناخوشایند تو است می‌آورم» اظهار کند یا عملکرد و رفتارش بیانگر چنین نفرتی از زوج باشد.

[۲۷] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۴۱-۴۵.

[۲۸] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۲۵، ص۵۹۷-۶۰۰.

از دیگر شرایط مختلعه، سفیه نبودن او است؛ از این رو، بذل عوض به زوج توسط زوجه سفیه بدون اذن ولیّ باطل است.

[۲۹] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۴۹.

۴.۳ – فدیه

فدیه عوضی است که زن در ازای طلاق دادن شوهر به وی می‌پردازد.

[۳۰] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۹.

در شرع برای فدیه حدّی معیّن نشده است؛ از این رو، هر مالی به هرمقدار- حتی اگر بیشتر از مهر باشد- می‌تواند فدیه قرار گیرد.

[۳۱] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۲۰.

آنچه که صحیح است مهر قرار گیرد، در خلع می‌تواند فدیه باشد؛ از این رو، در مال غایب، بیان جنس، وصف و مقدار آن لازم است؛ اما در مال حاضر، مشاهده کفایت می‌کند. البته برخی، قاعده یاد شده را نپذیرفته و گفته‌اند: در فدیه- برخلاف مهر- جهالت زیانی ندارد، مگر آنکه در نهایت منجرّ به علم نشود، مانند «چیزی از چیزها» یا «بخشی از آنچه مالیت دارد» و نظیر آن که نزاع و اختلاف را درپی دارد.

[۳۲] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۳، ص۱۹-۲۰.

آنچه صلاحیت ملکیت برای مسلمان را ندارد، مانند شراب نمی‌تواند فدیه قرار گیرد؛ از این رو، چنانچه با علم به شراب بودن مایعی، آن را فدیه قرار دهند، بذل و خلع هر دو فاسد خواهند