پاورپوینت کامل جرح و تعدیل (رجال) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جرح و تعدیل (رجال) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جرح و تعدیل (رجال) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جرح و تعدیل (رجال) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل جرح و تعدیل (رجال) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
مقالات مرتبط: جرح و تعدیل (مقالات مرتبط).
جرح و تعدیل، شاخهای از علوم حدیث و اصطلاحی در آن است که، ناظر به ارزیابی وثاقت و عدم وثاقت راویان (و به تبع آن پذیرفتن یا نپذیرفتن احادیث آنان) و معیارهای آن میباشد. مبحث جرح و تعدیل، از جمله مهمترین انواع علوم حدیث است که فهم معانی کتاب و سنّت، که به کمک آثار و احادیث صحیح، حاصل میشود، بدان وابسته دانسته شده است، زیرا شناخت آثار و اخبار صحیح و سقیم، منوط به شناخت میزان وثاقت راویان احادیث است.
[۱] الجرح و التعدیل، ج۱، ص۲.
فهرست مندرجات
۱ – جَرح در لغت
۲ – جَرح در قرآن
۳ – مجروح در علم حدیث
۴ – جَرح در علم رجال
۵ – تعدیل در لغت
۶ – تعدیل در علم حدیث
۷ – تعدیل در علم رجال
۸ – جایگاه جرح و تعدیل در علم حدیث
۹ – نظر علما در علم جرح و تعدیل
۱۰ – تعریف علم جرح و تعدیل
۱۱ – مشروعیّت علم جرح و تعدیل
۱۱.۱ – ملاک جرح در صدر اسلام
۱۱.۲ – جرح و تعدیل راویان در روایات
۱۱.۳ – جرح و تعدیل در اهل سنّت
۱۲ – علّت پیدایش علم جرح و تعدیل
۱۳ – ویژگیهای راوی در علم جرح و تعدیل
۱۳.۱ – عدالت
۱۳.۲ – ضبط
۱۳.۳ – اسلام و عقل
۱۳.۴ – مذهب صحیح
۱۴ – بدعت در نظر محدّثان اهل سنّت
۱۴.۱ – پذیرش روایت راوی تکفیر شده
۱۴.۲ – ردّ روایت راوی داعی بدعت
۱۵ – منظور از عدالت راوی
۱۶ – شهادت و احراز عدالت روای
۱۷ – عوامل مخلّ عدالت راوی
۱۸ – فقدان عدالت، دلیل ضعف حدیث
۱۹ – منظور از ضبط راوی
۲۰ – انواع ضبط
۲۱ – عوامل مخلّ ضبط راوی
۲۱.۱ – ضبط روایت و ملاک حسن و ضعف
۲۲ – فقدان ضبط، دلیل ضعف حدیث
۲۳ – ملاک تشخیص راوی ضابط
۲۴ – اقسام جرح و تعدیل
۲۴.۱ – نظرات در میزان اعتبار این دو قسم
۲۵ – مصطلحات جرح و تعدیل
۲۵.۱ – انواع مصطلحات جرح و تعدیل
۲۶ – مراتب جرح و تعدیل راویان
۲۷ – مراتب تعدیل، بر حسب تقسیم راویان
۲۸ – مراتب جرح راویان
۲۹ – صور تعارض جرح و تعدیل
۲۹.۱ – تعارض قابل جمع
۲۹.۲ – تعارض غیر قابل جمع
۳۰ – نظریات تقدّم در تعارض جرح و تعدیل
۳۰.۱ – تقدّم جرح بر تعدیل مطلقا
۳۰.۲ – تقدّم تعدیل بر جرح مطلقا
۳۰.۳ – تساوی جرح و تعدیل و لزوم مرجّح
۳۱ – نظریه مشهور در تعارض جرح و تعدیل
۳۲ – نقش مرجّحات در تعارض جرح و تعدیل
۳۳ – شروط جارح و معدِّل
۳۴ – ملاک جرح معتبر
۳۵ – آثار مربوط به جرح و تعدیل راویان
۳۶ – محلّ مبحث جرح و تعدیل در کتب شیعه
۳۷ – فهرست منابع
۳۸ – پانویس
۳۹ – منبع
۱ – جَرح در لغت
جَرح، از باب فَعَلَ یفعَلُ، معانی لغوی متعددی دارد که از آن جمله زخم بدنی، زخم زبان (طعنه) و کسب و اکتساب است.
[۲] الصحاح (تاجاللغه و صحاح العربیه)، ج۱، ص۳۵۸، ذیل «جرح».
[۳] لسان العرب، ج۲، ص۴۲۲، ذیل «جرح».
[۴] القاموس المحیط، ج۱، ص۲۱۷، ذیل «جرح».
۲ – جَرح در قرآن
در قرآن، جُرْح (جمعِ آن جُروح)، به معنای زخم با سلاح
[۵] مائده/سوره۵، آیه۴۵.
و جَرْحَ و اِجْتراح، به معنای اکتساب، به کار رفته است.
[۶] انعام/سوره۶، آیه۶۰.
[۷] جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۱.
۳ – مجروح در علم حدیث
در اصطلاح علوم حدیث، مجروح (اسم مفعول) نوعی وصف برای شاهد و راوی است که وقتی به آن موصوف شود، نشان دهنده عادل نبودن او است و در نتیجه به قول وی نمیتوان عمل کرد.
[۸] جامعالاصول فی احادیث الرسول، ج۱، ص۱۲۶.
۴ – جَرح در علم رجال
مراد از جرح در علم رجال، خدشه وارد کردن به عدالت یا ضبط راوی یا هر دو ویژگی یاد شده است به طوری که در نتیجه این جرح، حدیث او ناپذیرفتنی تلقی شود.
[۹] معجم مصطلحات الحدیث و لطائف الاسانید، ص۱۱۴.
[۱۰] تحریر علومالحدیث، ج۱، ص۳۵۷.
[۱۱] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۷.
۵ – تعدیل در لغت
تعدیل، مصدر باب تفعیل، از ریشه عَدْل (ضد ظلم و جور) است. عدَّل، به معنای اقامه به کار میرود؛ یعنی، راست کردن چیزی که منحرف و کج شده است.
[۱۲] لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۳، ذیل «عدل».
۶ – تعدیل در علم حدیث
تعدیل در اصطلاح علم حدیث، صحه گذاشتن بر عدالت راوی و شاهد است که موجب پذیرفته شدن حدیث یا شهادت وی میگردد.
[۱۳] جامعالاصول فی احادیث الرسول، ج۱، ص۱۲۶.
[۱۴] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۸.
۷ – تعدیل در علم رجال
در علم رجال، مفهومی دقیق دارد، به این صورت که تعدیل، به معنای توثیق است و مراد از توثیقِ راوی، به معنای صحه گذاشتن بر عدالت و ضبط وی، به صورت توأمان، است، زیرا این دو ویژگی است که موجب پذیرش خبر راوی میشود.
[۱۵] ضوابط الجرح و التعدیل، ص۱۱
۸ – جایگاه جرح و تعدیل در علم حدیث
علم جرح و تعدیل نقطه کانونی علوم حدیث، با رویکرد نقادانه به حدیث به شمار میرود.
[۱۶] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۵.
این علم در آثار محدّثان، معمولاً با عنوان «مَعْرِفَه صِفَه مَنْ تُقْبَلُ رِوایتُهُ و مَنْ تُرَدُّ رِوایتُهُ»
[۱۷] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۱۸.
[۱۸] المقنع فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۴۴.
یا نظایر آن
[۱۹] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۳۷.
، و در دوران معاصر با عنوان جرح و تعدیل مورد بحث قرار گرفته است.
۹ – نظر علما در علم جرح و تعدیل
۱) حاکم نیشابوری
[۲۰] معرفه علوم الحدیث، ص۵۲.
علم جرح و تعدیل را دو علم مستقل دانسته و در کتاب «المدخل الی معرفه الصحیح»، به تفصیل درباره هر کدام سخن گفته است. در عین حال، جرح و تعدیل، گاه علمی مستقل و هم شأن علل الحدیث دانسته شده است.
[۲۱] ضوابط الروایه عندالمحدثین، ص۲۳۵.
۲) حاجی خلیفه
[۲۲] کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، ج۱، ستون۵۸۲.
این علم را از فروع علم رجال دانسته است که در آن با الفاظی خاص، درباره جرح و تعدیل راویان، بحث و مراتب الفاظ نیز در نظر گرفته میشود.
۱۰ – تعریف علم جرح و تعدیل
در مجموع، جرح و تعدیل علمی است که در آن از قواعد قابلاعتمادی که در تعیین مرتبه راویان حدیث، از جهت جرح و تعدیل، وجود دارد، با استفاده از الفاظ و عباراتی که ویژه جرح و تعدیل است، بحث میشود.
۱۱ – مشروعیّت علم جرح و تعدیل
علم جرح و تعدیل مشروع است و ریشه در کتاب و سنّت دارد. در برخی آیات قرآن (از جمله آیه ششم سوره حجرات) یا روایات نبوی (از جمله روایت مشهور «مَنْ کَذِب علی متعمداً فَلْیتَبَوَّأ مقعده من النار»)
[۲۳] الجامع الصحیح، ج۱، ص۸.
بر ضرورت آن تأکید شده و الهامبخش ظهور دانش جرح و تعدیل در بین مسلمانان گردیده است.
[۲۴] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۸- ۱۰.
همچنین نقد و تکذیبهای برخی از صحابه درباره یکدیگر، رواج جرح را در دوره صحابه نشان میدهد.
[۲۵] نقد الحدیث فی علم الروایه و علمالدرایه، ج۱، ص۴۳۰.
[۲۶] منهج النقد فی علوم الحدیث، ص۵۳- ۵۴.
۱۱.۱ – ملاک جرح در صدر اسلام
بنا به گفته ابن سیرین، یکی از ملاکهای جرح راوی در دوران صحابه و تابعان، میزان وابستگی راوی به سنّت نبوی یا گرایش او به بدعتگذاران بود.
[۲۷] الجامع الصحیح، ج۱، ص۱۱.
از عبداللّه بن مبارک نقل شده است که او «اِسناد» را از لوازم دین میدانست که در صورت فقدان آن، هرکس هر چه میخواهد نقل میکند.
[۲۸] الجامع الصحیح، ج۱، ص۱۲.
مالک بن انس نیز از هفتاد تن از راویان، که برخی حتی به امانت نیز موصوف بودند، حدیث نقل نمیکرد، زیرا شأن آنان را مناسب با نقل حدیث نمیدانست.
[۲۹] الکفایه فی علم الروایه، ص۱۹۱.
۱۱.۲ – جرح و تعدیل راویان در روایات
از امامان شیعه، به ویژه امام باقر و امام صادق علیهماالسلام، هم در این باب (جرح)، روایاتی رسیده که شمار فراوانی از آنها در «اختیار معرفه الرجال کشّی» گردآوری شده است. مثلاً، در روایات رجالی امام باقر و امام صادق علیهماالسلام، اشخاصی چون زُراره بن اَعین، محمد بن مسلم، ابوبصیر، برید بن معاویه، فُضَیل بن یسار و حُمران، مورد توثیق و تمجید قرار گرفتهاند
[۳۰] اختیار معرفه الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ص۱۳۶.
[۳۱] اختیار معرفه الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ص۱۷۰.
[۳۲] اختیار معرفه الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ص۱۷۶.
و افرادی چون مُغیره بن سعید، ابوالخطاب، یزید الصائغ، جرح و طعن شدهاند.
[۳۳] اختیار معرفه الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ص۲۹۱.
[۳۴] اختیار معرفه الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ص۲۹۴.
[۳۵] اختیار معرفه الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ص۳۰۰ـ۳۰۲.
[۳۶] اختیار معرفه الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ص۳۲۱.
آنچه در زمینه جرح و تعدیل راویان، در احادیث ائمه علیهمالسلام آمده است، مشروعیت جرح و تعدیل را از نظر آنان نشان میدهد.
۱۱.۳ – جرح و تعدیل در اهل سنّت
علمای اهل سنّت نیز جرح راوی را از مصادیق غیبت نشمرده و در مباحث جرح و تعدیل، به تفصیل از لزوم آن سخن گفتهاند.
[۳۷] جامعالاصول فی احادیث الرسول، ج۱، ص۱۳۰ـ۱۳۲.
[۳۸] لسان المیزان، ج۱، ص۴.
[۳۹] لسان المیزان، ج۲، ص۲۱۳.
[۴۰] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۴۶ـ۴۷.
ابن حجر عسقلانی
[۴۱] لسان المیزان، ج۱، ص۴.
نه تنها جرح راویان را مذموم نشمرده، بلکه آن را واجب کفایی اعلام کرده است.
۱۲ – علّت پیدایش علم جرح و تعدیل
با توجه به ضرورت افشای راویان دروغگو یا سهلانگار بود که علم جرح و تعدیل به عنوان یکی از علوم حدیث
[۴۲] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۱۸.
[۴۳] علوم الحدیث، ص۱۰۷.
و به طور خاص یکی از فروع علم رجال
[۴۴] دراسات فی علوم الحدیث، ص۲۲۶.
[۴۵] کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، ج۱، ستون۵۸۲.
و به مثابه میزانی برای شناخت رجال احادیث
[۴۶] دراسات فی علوم الحدیث، ص۲۲۷.
، در بین مسلمانان پدید آمد؛ بر این اساس، برخی معتقدند این علم از اختصاصات علوم اسلامی است و در دیگر اقوام نظیر ندارد.
[۴۷] دراسات فی علوم الحدیث، ص۲۲۷.
۱۳ – ویژگیهای راوی در علم جرح و تعدیل
عدالت و ضبط، دو ویژگی عمده راوی شمرده شده است. ابن صلاح
[۴۸] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۱۸.
تصریح کرده است که پیشوایان حدیث و فقه، اتفاق نظر دارند که لازم است راوی حدیث، برای آن که به حدیث او استناد شود، از دو ویژگی عدالت و ضبط برخوردار باشد.
۱۳.۱ – عدالت
عدالت به معنای مسلمان و بالغ و عاقل بودن و نیز دور بودن از موجبات فسق و امور خلاف مروت است.
۱۳.۲ – ضبط
ضبط به معنای آن است که شخص به دور از غفلت باشد، یعنی اگر از حافظه به نقل حدیث میپردازد، با تمام شرایط آن را در حفظ داشته باشد و اگر از روی نوشته حدیث نقل میکند، در ضبط آن کوشا باشد و نیز اگر حدیث را به صورت نقل به معنی، روایت میکند، به معانی آن آگاه باشد.
[۴۹] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۱۸.
[۵۰] تدریب الراوی بشرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۵۳ـ۲۵۴.
[۵۱] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۱۱۰ـ۱۱۱.
[۵۲] معجم مصطلحات الحدیث و لطائف الاسانید، ص۲۳۶.
[۵۳] معجم مصطلحات الحدیث و لطائف الاسانید، ص۲۷۰ـ۲۷۴.
[۵۴] علوم الحدیث، ص۱۲۶ـ۱۳۰
بنابراین، در مبحث جرح و تعدیل راویان، در واقع، درباره دو ویژگی عدالت و ضبط راوی سخن گفته میشود. لذا در تمام آثاری که در موضوع جرح و تعدیل تألیف شده، بحث از عدالت و ضبط راویان به صورت مجمل یا مفصّل آمده است.
[۵۵] معرفه علوم الحدیث، ص۵۳.
[۵۶] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۱۸.
[۵۷] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه.
[۵۸] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۲۰.
[۵۹] تدریب الراوی بشرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۵۳ـ۲۵۷ص۱۱۱.
[۶۰] اهتمام المحدثین بنقد الحدیث (سنداً و متناً)، ص۱۶۶ـ۲۴۲.
[۶۱] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۱۸۵ـ۱۹۰.
[۶۲] علوم الحدیث، ص۱۲۶-۱۳۰.
۱۳.۳ – اسلام و عقل
چنان که از قول ابن صلاح
[۶۳] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۱۸.
نقل شد، یکی از لوازم عدالت راوی، مسلمان بودن اوست. به عبارت دیگر، شروط الزامی راوی برای نقل روایت، اسلام، عقل، عدالت و ضبط است.
[۶۴] علوم الحدیث، ص۱۲۶.
؛ اما، به این سبب در شرایط راوی، بر عدالت و ضبط تکیه شده که در واقع این دو ویژگی فرع بر اسلام و عقلاند و لذا درباره آنها کمتر بحث شده است.
۱۳.۴ – مذهب صحیح
اما در باب شرطِ داشتنِ مذهب خاص، برای پذیرفتن یا نپذیرفتن خبر راوی، اختلاف نظر وجود دارد.
نظر محدّثان شیعه: بر اساس نظر محدّثان و فقیهان شیعه، داشتن مذهب صحیح (اصطلاحاً، ایمان) از لوازم راوی حدیث صحیح محسوب میشود
[۶۵] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۶۶.
[۶۶] مقباس الهدایه فی علم الدرایه، ج۲، ص۲۶.
، اما در عین حال، داشتن مذهبی غیر از مذهب تشیع، مانع قبول حدیث راوی نیست بلکه در صورتی که با وثاقت راوی جمع شود، حدیث او به عنوان حدیث موثق پذیرفته میشود
[۶۷] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۷۰.
[۶۸] مقباس الهدایه فی علم الدرایه، ج۲، ص۲۷.
؛ به همین سبب، در سند روایات شیعه شماری از راویان سنّی، زیدی، واقفی و فَطَحی مذهب قرار دارند که به دلیل توثیق از سوی عالمان علم رجال، حدیثشان پذیرفته شده است.مثلاً:
نجاشی، حُمَید بن زیاد کوفی را با وجود واقفی بودن، ثِقه دانسته
[۶۹] فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ص۱۳۲.
و نیز علی بن حسن بن علی بن فَضّال را در عین فطحی مذهب بودن، ثقه دانسته است.
[۷۰] فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ص۲۵۷.
نظر محدّثان اهل سنّت: محدّثان و رجالیان اهل سنّت نیز در کتابهای خود، بحث انحراف مذهبی را با تعبیر «بدعتگذاری» مطرح کرده و بر آناند که روایات بدعتگذار، پذیرفتنی است، به شرط آن که بدعتگذار، دروغگویی را جایز نداند و برای تقویت و یاری مذهب انحرافی خود، حدیث، جعل نکند و نیز در اعتقاد خود غلو نکند و مردم را به آن فرا نخواند.
[۷۱] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۲۸ـ۲۳۰.
۱۴ – بدعت در نظر محدّثان اهل سنّت
محدّثان و رجالیان اهلسنّت، قائل به دو گونه بدعت شدهاند:
۱) بدعتی که موجب تکفیر راوی میشود.
۲) بدعتی که به تکفیر راوی نمیانجامد، اما موجب تفسیق میگردد.
[۷۲] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۲۸.
[۷۳] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۱۱۰.
[۷۴] قواعد فی علم الحدیث، ص۱۰۵ـ ۱۰۶.
به عقیده آنان روایت راویان دسته اول، پذیرفتنی نیست
[۷۵] النکت علی نزهه النظر فی توضیح نخبه الفکر، ص۱۳۶.
[۷۶] المقنع فی علوم الحدیث، ج۱، ص۲۶۵.
[۷۷] قواعد فی علم الحدیث، ص۱۰۵.
و لذا باید در تکفیر راوی، احتیاط کرد.
[۷۸] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۱۱۰.
۱۴.۱ – پذیرش روایت راوی تکفیر شده
ابن حجر عسقلانی بر آن است که روایت کسی که به دلیل بدعتگذاری تکفیر شده نیز نباید رد شود، زیرا هر طایفه از مسلمانان ادعا میکند که دیگر طوایف مخالف او بدعتگذارند و در این خصوص، مبالغه میکند تا آن جا که آنها را تکفیر میکند.
[۷۹] النکت علی نزهه النظر فی توضیح نخبه الفکر، ص۱۳۶ـ۱۳۷.
در صورتی که اگر این تکفیرها مطلقاً پذیرفته شود، نتیجه آن، تکفیر همه فرق اسلامی خواهد شد.
با چنین دیدگاهی، که موضع بیشتر اهل سنّت است
[۸۰] دراسات فی منهج النقد عند المحدثین، ص۲۴۵.
، اعتقاد راوی به تشیع، در همه حالات آن، از نظر آنان جرح به شمار نمیرود
[۸۱] منتهی الامانی بفوائد مصطلح الحدیث للمحدث الالبانی، ص۲۸۶.
، به ویژه اگر توجه شود که بسیاری از محدّثان و راویان بزرگ، به سبب برخی گرایشها یا پارهای تعبیرات، شیعه شمرده شدهاند.
[۸۲] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۱۲۴.
۱۴.۲ – ردّ روایت راوی داعی بدعت
آنچه در همه مذاهب، مورد اتفاق است این است که اگر راوی بدعتگذار، در شمار داعیان به بدعت و عقیده انحرافی باشد، حدیث او پذیرفته نخواهد شد
[۸۳] النکت علی نزهه النظر فی توضیح نخبه الفکر، ص۱۳۷.
[۸۴] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۱۱۱.
[۸۵] قواعد فی علم الحدیث، ص۱۰۶.
؛ به همین سبب، رجالیان شیعه، غالیان و سران دیگر مذاهب انحرافی (از جمله واقفیه و فطحیه) را، که در تبلیغ عقاید انحرافی خود مصرّ بودهاند، به کلی مورد جرح و تضعیف قرار داده و به حدیث آنها اعتماد نکردهاند.
۱۵ – منظور از عدالت راوی
عدهای از محدّثان درباره عدالت راوی بر این عقیدهاند که عدالت، نوعی ملکه روحی است که با تقوا ملازمت دارد، به طوری که صاحب آن از ارتکاب گناهان کبیره، اصرار بر گناهان صغیره و انجامِ امورِ خلافِ مروت، امتناع میورزد.
[۸۶] الکفایه فی علم الروایه، ص۱۰۲ـ۱۰۳.
[۸۷] النکت علی نزهه النظر فی توضیح نخبه الفکر، ص۸۳.
[۸۸] مقباس الهدایه فی علم الدرایه، چاپ محمدرضا مامقانی، ج۲، ص۳۲.
[۸۹] علوم الحدیث، ص۱۳۰.
[۹۰] معرفه علوم الحدیث، ص۵۳.
این برداشت از عدالت همان چیزی است که در مورد شاهد نیز در نظر گرفته میشود و ارتکاب گناهان علنی، شهادت شاهد را از بین میبرد
[۹۱] معرفه علوم الحدیث، ص۵۳. و اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۵۵- ۵۶.
اما گاه عدالت راوی با عدالت شاهد، متفاوت تلقی شده است.
[۹۲] اهتمام المحدثین بنقد الحدیث (سنداً و متناً)، ص۱۷۴ـ ۱۷۸.
[۹۳] علوم الحدیث، ص۱۳۰.
به عقیده شیخ طوسی
[۹۴] العدّه فی اصول الفقه، ج۱، ص۱۵۲.
، عدالت معتبر در مرحله روایت، راستگویی راوی است حتی اگر گناه علنی از وی سر زند. در این برداشت از عدالت، دروغگویی راوی مهمترین سبب جرح است، چنان که برخی تصریح کردهاند که دروغگویی، قویترین و واضحترین سبب جرح است.
[۹۵] منتهی الامانی بفوائد مصطلح الحدیث للمحدث الالبانی، ص۲۸۹.
۱۶ – شهادت و احراز عدالت روای
همچنین، بنا بر نظر عدهای، احراز عدالت برای راوی، با شهادت یک نفر نیز حاصل میشود.
[۹۶] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۳۸.
[۹۷] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۱۱۴.
[۹۸] اهتمام المحدثین بنقد الحدیث (سنداً و متناً)، ص۱۸۴.
[۹۹] علوم الحدیث، ص۱۳۰.
۱۷ – عوامل مخلّ عدالت راوی
عوامل مخلّ به عدالت راوی، در بحث جرح و تعدیل، بر دو نوع است:
۱) عواملی که با شخص راوی ارتباط دارد، از جمله: نامشخص بودن راوی، ناشناخته بودن راوی و مجهول الحال بودن او.
۲) عواملی که با ویژگیهای فردی و اخلاقی و اعتقادی راوی مرتبط است، از جمله: کافر بودن راوی، بالغ نبودن وی و اموری چون جنون، بدعتگذاری، دروغگویی، فسق و رفتار خلاف.
[۱۰۰] ضوابط الجرح و التعدیل، ص۱۳ـ۱۴.
[۱۰۱] علم اصول الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۴۰ـ۱۴۲.
۱۸ – فقدان عدالت، دلیل ضعف حدیث
ضمناً اصطلاحات موضوع، متروک، منکَر، مطروح، مُضَعَّف و مجهول، از اقسام حدیث ضعیف شمرده میشوند که دلیل ضعف آنها، عادل نبودن راوی است.
[۱۰۲] قواعد اصول الحدیث، ص۱۱۲ـ ۱۱۸.
۱۹ – منظور از ضبط راوی
مراد از ضبط، در نزد محدّثان آن است که راوی، شنیدههای خود را به گونهای حفظ کند که درباره آن شکی به خود راه ندهد و نیز محتوای آنها را به گونهای درک کند که با چیز دیگری اشتباه نکند و در فاصله اخذ حدیث تا ادای آن برای دیگران، این حالت را حفظ نماید
[۱۰۳] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۱۹۰.
[۱۰۴] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۵۷.
[۱۰۵] علوم الحدیث، ص۱۲۸.
[۱۰۶] اهتمام المحدثین بنقد الحدیث (سنداً و متناً)، ص۲۱۲.
؛ همچنین لازمه آن، حفظ و هشیاری راوی در مراحل تحمل و ادای حدیث است، به طوری که از سهو و تردید و غفلت در امان باشد.
[۱۰۷] علم اصول الجرح و التعدیل، ج۱، ص۱۱۱.
البته مقصود این نیست که راوی در نقل احادیث خود هرگز خطا نکند، زیرا احراز چنین امری، به صورت عادی، محال است، بلکه مقصود آن است که خطای راوی کم باشد و دچار غفلت نشود.
[۱۰۸] مقباس الهدایه فی علم الدرایه، ج۲، ص۴۴.
[۱۰۹] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۱۹۰.
[۱۱۰] اهتمام المحدثین بنقد الحدیث (سنداً و متناً)، ص۲۱۳.
بدینگونه، ضبط نیز مانند عدالت، نسبی است
[۱۱۱] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۱۹۲.
و سوء حفظ، مراتبی دارد. به عبارت دیگر:
الف) گاه اختلال در ضبط، بر اصالت حدیث، تأثیری نمیگذارد و موجب جرح راوی و نفی حدیث او نمیگردد.
[۱۱۲] تحریر علومالحدیث، ج۱، ص۴۳۶.
ب) گاه فساد و اختلال ضبط در حدی است که به موجب آن راوی با عناوینی چون «متروک الحدیث» یا «مُنکَرالحدیث» یا «مخلِّط» و نظایر آنها وصف میگردد.
[۱۱۳] تحریر علومالحدیث، ج۱، ص۴۵۶.
[۱۱۴] معرفه الحدیث و تاریخ نشره و تدوینه و ثقافته عندالشیعه الامامیه، ص۷۶.
۲۰ – انواع ضبط
ضبط بر دو نوع است:
۱) ضبط در حافظه
۲) ضبط در کتاب
[۱۱۵] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۱۱۱.
[۱۱۶] اهتمام المحدثین بنقد الحدیث (سنداً و متناً)، ص۲۱۳.
[۱۱۷] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۱۹۱.
مراد از ضبط در حافظه، آن است که راوی، حدیث را به خاطر بسپارد، به طوری که هر زمان که بخواهد بتواند، بدون غفلت و فراموشی، آن را به همانگونه نقل کند.
[۱۱۸] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۱۱۱.
[۱۱۹] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۱۹۱.
مراد از ضبط در کتاب، مراقبت و نگهداری از کتب و اصول حدیثی در فاصله ثبت حدیث در آنها و نقل از آنها برای دیگران است
[۱۲۰] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۱۹۱.
، به طوری که کتابی که حدیث در آن ثبت شده از تحریف و بیش و کم محفوظ بماند، زیرا جاعلان حدیث و منحرفان از دستکاری کتب حدیث ابا نداشتهاند.
[۱۲۱] اختیار معرفه الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ص۲۲۵.
و
[۱۲۲] معرفه الحدیث و تاریخ نشره و تدوینه و ثقافته عندالشیعه الامامیه، ص۷۱ـ۷۲.
۲۱ – عوامل مخلّ ضبط راوی
آنچه ضبط راوی را مختل میسازد متعدد است که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱) فراوانی اشتباه راوی
۲) کثرت مخالفت منقولات راوی با دیگر راویان
۳) حفظ نامطلوب
۴) غفلت شدید
۵) غلط فاحش، به این معنی که خطای وی بر موارد صواب او فزونی یابد.
۶) جهل راوی به دلالتهای الفاظ، در صورت نقل به معنی.
۷) سهلانگاری در مقابله و تصحیح متون حدیثی
۸) نقل احادیث غریب (شاذّ)
۹) تلقین پذیری راوی
[۱۲۳] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۱۳۱ـ۱۳۹.
[۱۲۴] اهتمام المحدثین بنقد الحدیث (سنداً و متناً)، ص۲۲۸ـ۲۳۷.
[۱۲۵] قواعد اصول الحدیث، ص۱۲۰.
۲۱.۱ – ضبط روایت و ملاک حسن و ضعف
در صورتی که راوی از جهت ضبط، به ندرت دچار اختلال گردد، حدیث او حسن
[۱۲۶] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۱۰۴ـ۱۰۶.
[۱۲۷] علوم الحدیث، ص۱۵۷.
و در صورت غیر ضابط بودن، حدیث او ضعیف، تلقی خواهد شد.
[۱۲۸] قواعد اصول الحدیث، ص۱۲۰.
۲۲ – فقدان ضبط، دلیل ضعف حدیث
اصطلاحات «مُنکَر»، «متروک»، «مُعَلَّل»، «مُدَرَّج» (مُدَرَّجُ الاِسناد و مدَرَّجُ المَتْن) و «مقلوب» و نظایر آنها از اقسام حدیث ضعیفی هستند که علت ضعف آنها فقدان شرط ضبط دانسته شده است.
[۱۲۹] قواعد اصول الحدیث، ص۱۲۰.
۲۳ – ملاک تشخیص راوی ضابط
یکی از طرق شناسایی راوی ضابط از غیر ضابط، مقایسه روایات او با روایات موثَّقانی است که به ضبط و اتقان معروفاند.
[۱۳۰] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۲۰.
[۱۳۱] تدریب الراوی بشرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۵۷.
۲۴ – اقسام جرح و تعدیل
جرح و تعدیل یا به صورت مجمل و مبهم است یا به صورت مبین و مفسَّر.
[۱۳۲] تدریب الراوی بشرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۵۸.
[۱۳۳] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۱۱۵.
[۱۳۴] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۷۹ـ۹۵.
[۱۳۵] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
در نوع نخست (مجمل و مبهم)، «جارح» و «معدِّل» به صورت کلی به جرح یا تعدیل راوی میپردازند، مثلاً میگویند فلانی ثقه، صدوق، کذاب یا متهم است و در نوع دوم (مبین و مفسَّر)، دلیل و علت جرح یا تعدیل را نیز به طور واضح بیان میکنند.
[۱۳۶] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۷۹ـ۸۰.
مثلاً نجاشی
[۱۳۷] فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ص۷۶.
، احمد بن محمد بن خالد برقی را ثقهای میداند که در عین حال از ضعفا روایت و بر احادیث مرسل، اعتماد میکرده است، همچنین محمد بن احمد بن داوود را نیز با ذکر دلیل، توثیق میکند
[۱۳۸] فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ص۳۸۴.
که نمونهای از تعدیل مبین است. اما بیشتر جرح و تعدیلهایی که در کتابهای رجالی آمده از نوع جرح و تعدیل مجمل است.
۲۴.۱ – نظرات در میزان اعتبار این دو قسم
در باب میزان اعتبار این دو قسم در کتابهای درایه بحثهای مفصّل شده و در این باب، هفت دیدگاه مطرح شده است.
[۱۳۹] تدریب الراوی بشرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۵۸ـ۲۶۰.
[۱۴۰] مقباس الهدایه فی علم الدرایه، ج۲، ص۸۳.
[۱۴۱] مقباس الهدایه فی علم الدرایه، ج۲، ص۹۷.
[۱۴۲] اصول الجرح و التعدیل و علم الرجال، ص۷۹ـ۹۰.
[۱۴۳] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
۱) در بین این دیدگاهها، دیدگاه مشهور در بین شیعه و سنّی این است که تعدیل به صورت مجمل و کلی پذیرفتنی است، اما جرح، جز با تبیین و تفسیر پذیرفته نخواهد شد.
[۱۴۴] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۲۰.
[۱۴۵] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۱۱۵.
[۱۴۶] قواعد فی علم الحدیث، ص۸۳.
دلیل این مسئله این است که شهادت بر عدالت، حاصل معاشرت و آشنایی نسبتاً طولانی با راوی و بنابراین مبتنی بر مجموعهای از شواهد است که ذکر همه آنها مقدور نیست و نیازی هم بدان نمیباشد؛ لذا پذیرش تعدیل به صورت مبهم و مجمل مانعی ندارد؛ اما، جرح راوی جز با دلیل و بیان سبب جرح، پذیرفتنی نیست، زیرا اولاً جرح با امر واحدی قابل تحقق است که ذکر و حفظ آن دشوار نیست و ثانیاً دانشمندان در اینکه چه خصوصیتی موجب جرح راوی میشود اختلاف نظر دارند، زیرا ممکن است صفتی از منظری جرح، تلقی شود اما در حقیقت جرح نباشد، بنابراین باید سبب جرح بیان گردد تا مشخص شود که آیا جرح وارد است یا نه.
[۱۴۷] مقدمه ابنالصلاح و محاسنالاصطلاح، ص۲۲۰.
[۱۴۸] تدریب الراوی بشرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۵۸.
[۱۴۹] الرعایه لحال البدایه فی علم الدرایه و البدایه فی علم الدرایه، ص۱۱۵.
[۱۵۰] دراسات فی الجرح و التعدیل، ص۵۴. و قواعد فی علم الحدیث، ص۸۳.
۲) در مقابل این دیدگاه مشهور، دیدگاه ابوبکر باقلانی وجود دارد که بر اساس آن، پذیرش جرح مُجْمَل نیز مانعی ندارد، مشروط بر آن که جارح در کار خو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 