پاورپوینت کامل توکل (عرفان) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل توکل (عرفان) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توکل (عرفان) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل توکل (عرفان) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل توکل (عرفان) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

یکی از واژه‌هایی که در تصوف و عرفان از آن بحث شده توکل می‌باشد که آرای مختلفی در این مورد می‌باشد.

فهرست مندرجات

۱ – معنای توکل
۲ – اهمیت توکل
۳ – ارکان توکل
۴ – کلمات هم‌خویشاوند توکل
۵ – دو بعدی بودن توکل
۶ – اقسام توکل
۷ – جایگاه توکل درقلب آدمی
۸ – موضوع توکل
۹ – مراتب توکل
۱۰ – متوکل نمونه از نگاه عرفا
۱۱ – توکل صحیح
۱۲ – نسبت توکل و کسب
۱۳ – توحید و توکل
۱۴ – قول بزرگان در توکل
۱۴.۱ – ابن جوزی
۱۴.۲ – نراقی
۱۴.۳ – عبّادی
۱۵ – استدلال بر امکان جمع توکل با کسب و کار
۱۶ – فهرست منابع
۱۷ – پانویس
۱۸ – منبع

۱ – معنای توکل

توکل یکی از مقامات عرفانی، به معنای اعتماد و امیدِ تمام به خدا و قطع اعتماد و امید از مخلوقات یا اسباب و وسایط است.
توکل، به معنای متعارف، کار خویش را به دیگری سپردن است، با اعتماد به کفایت او، که حاصل آن اطمینان و آرامش است. در آثار عرفانی نیز به همین کاربرد متعارف کلمه توجه شده است. غزالی در احیاء علوم الدین،

[۱] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۳۶، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

پس از بیان ریشه لغوی واژه و مشتقات آن، توکل را به معنای اعتماد قلب، فقط به وکیل دانسته و وکالت در خصومت (وکالت حقوقی) را مثال زده و شروط لازم را برای وکیل بر شمرده که از آن جمله هدایت‌گری، قدرت و شفقت است. وی تحقق وثوق و اطمینان شخص به وکیل را در گرو احراز این صفات می‌داند. بنا بر شرح التعرف

[۲] اسماعیل بن محمد مستملی، شرح التعرف لمذهب التصوف،ج ۳، ص ۱۲۹۸، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۶۶ ش

توکیل کار خود را به دیگری (خلق) سپردن و توکل کار خویش را به حق سپردن است. به نظر می‌رسد درست تر آن است که توکیل در بافت و زمینه عرفی به کار می‌رود و متعلَّق توکل فقط خداست. به این معنا، توکل یعنی سپردن کار خویش به خدا، با همان اطمینان و جمعیت خاطری که انسان کار خود را به وکیل یا مباشر معتمد و با کفایت خویش می‌سپارد. عرفا و مشایخ نیز در جاهای متعدد توکل را اعتماد و امید به خدا معنا کرده اند؛ اعتماد و امیدی که مبدأ آن حسن ظن به خدا و منت‌هایش آرامش و اطمینان قلبی است.

[۳] ابونصر سرّاج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۵۳، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا).

[۴] علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۴۶، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۵۸ ش.

[۵] عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۱۶۶، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

[۶] محمد بن ابراهیم عطار، ج۱، ص۴۶۲، تذکره الاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ ش.

[۷] محمد بن ابراهیم عطار، ج۱، ص۷۲۹، تذکره الاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ ش.

[۸] ابن عربی، الفتوحات المکیّه، ج۱، ص۱۵۲، چاپ عثمان یحیی، قاهره، سفر ۴ و ۱۴، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

امام خمینی حقیقت توکل را تفویض امر به خداوند و اعتماد به کفالت او می‌دانند و با استناد به متون دینی، حدّ و منتهای توکل را به آن می‌داند که صاحب توکل دارای یقین شده و یقین او به توحید فعلی منتهی شود یعنی؛ غیر از حق تعالی را ضارّ و نافع یا مؤثّر و مقدّر نبیند.

[۹] خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۲۲.

چنین مقامی، امری قلبی است که با کسب و کار منافاتی ندارد، بلکه سالک الی الله برای تصحیح مقام توکل، باید با نور معرفت، از اسباب ظاهری منقطع شود و از آن‌ها حاجت نخواهد، نه اینکه به طور کلی عمل را ترک کند؛ زیرا ترک اسباب، ناشی از نقص سالک و جهل به مقام توحید و توکل است و حقیقت توحید، برگرداندن همه اسباب و تصرّفات به حق تعالی است و سالک باید همه این اسباب را از جانب حق بداند.

[۱۰] خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۱۴-۲۱۳.

۲ – اهمیت توکل

در متون عرفانی توکل در زمره مقامات آمده است.

[۱۱] عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۴۷۵ـ۴۷۶، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

[۱۲] محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ج۱، ص۳۹۶، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش.

ابونصر سراج

[۱۳] ابونصر سرّاج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۵۱ ـ۵۳، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا).

آن را پس از مقام صبر و ابوطالب مکّی

[۱۴] ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۲۰، قاهره ۱۳۱۰، چاپ افست بیروت (بی تا).

پس از زهد و هر دو پیش از مقام رضا آورده اند. در صوفی نامه

[۱۵] منصور بن اردشیر عَبّادی، صوفی نامه: التصفیه فی احوال المتصوفه، ج۱، ص۱۱۰، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ ش.

تصوف به دو رکن اَعمال و احوال تقسیم شده و توکل جزو اعمال منتهیان آمده است. ابن عربی

[۱۶] ابن عربی، الفتوحات المکیّه، ج۱، ص۲۵۴، چاپ عثمان یحیی، قاهره، سفر ۴ و ۱۴، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

نیز توکل را، در کنار یقین و صبر و عزیمت و صدق، از اعمال باطنی می‌شمارد.

۳ – ارکان توکل

غزالی

[۱۷] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۱۸، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

توکل را مانند دیگر ابواب ایمان متشکل از سه رکن علم و حال و عمل دانسته است. علم، اصل و به تعبیری پیش فرض توکل است، عمل ثمره و نتیجه آن، و حال همان است که از مفهوم توکل مراد می‌شود و هر چه در بیان توکل گفته شود، تعبیرِ آن حال است.

[۱۸] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۳۶، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

[۱۹] محمد بن حسن اسنوی، حیاه القلوب فی کیفیه الوصول الی المحبوب، ج۲، ص۱۳۸، در هامش ابوطالب مکی، همان منبع.

منظور از علمْ توحید یا ایمان است، یعنی باور و تصدیق قلبی به قدرت و روزی بخشی و عزت و حکمت وکیل مطلق (خداوند) و این‌که منع و عطای او به اقتضای عزت و حکمت اوست.

[۲۰] ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۳، قاهره ۱۳۱۰، چاپ افست بیروت (بی تا).

[۲۱] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۳۴ـ۱۳۶، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

قوّت توکل به میزان علم و معرفت به وکیل است.

[۲۲] عمر بن محمد سهروردی، کتاب عوارف المعارف، ج۱، ص۵۰۰، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

به گفته احمد بن حنبل علم است که صوفیان را به توکل می‌نشاند.

[۲۳] محمد بن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۲۶۱، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ ش.

این علم باید به مرتبه یقین برسد، یعنی یقین به تحقق وعده خداوند، و یقین هر کس بیش‌تر باشد توکل او درست تر است.

[۲۴] عزیزالدین بن محمد نسفی، مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل، ج۱، ص۳۳۵ـ۳۳۶، چاپ ماریژان موله، تهران ۱۳۴۱ ش.

[۲۵] شمس الدین ابراهیم ابرقوهی، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۲۳، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۴ ش.

به گفته نقشبندی خالدی،

[۲۶] احمد نقشبندی خالدی، جامع الاصول، ج۲، ص۳۲۲، ج ۲: الطرق الصوفیه، چاپ ادیب نصرالله، بیروت ۱۹۹۷.

توکل چیزی نیست مگر کامل شدن یقین به خداوند. اما علم شرط کافی نیست، زیرا ممکن است نفس انسان ضعیف باشد و دچار وهم و اضطراب گردد و از توکل او کاسته شود، مانند غلبه وهم و اضطراب بر انسان در خوابیدن کنار مرده، به رغم یقین به این‌که مرده در حکم شی ء است و خطری ندارد.

[۲۷] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۳۷، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

بنابراین، برای کسب توکل، شخص باید پس از تصدیق به فاعلیت تام و تمام خداوند و ورزیدنِ درونی این باور، و مطالعه و تأمل در احوال متوکلان، نفس خویش را قوّت ببخشد. پس توکل دو شرط لازم و کافی دارد: قوّت یقین و قوّت نفس که نتیجه آن‌ها سکون و آرامش ضمیر است.

[۲۸] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۳۷، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

عمل نیز از ارکان توکل است. به گفته غزالی،

[۲۹] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۴۳، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

تأثیر توکل، در حرکت و تلاشِ انسان به سوی مقاصدش آشکار است. این سعی و تلاش یا برای جلب و حفظ منافعی است یا برای دفع و خلاصی از مضار و در هر حال مستلزم پرداختن به اسباب و وسایط است. وی شقوق مختلف این موضوع را به تفصیل بررسی کرده و نتیجه گرفته که اگر دو شرط علم و حال رعایت شود، در بیش‌تر موارد عملِ شخص متوکلانه خواهد بود.

به عقیده امام خمینی توکل دارای چهار رکن اساسی است: ۱- علم خداوند به نیازهای بندگان ۲- قدرت خداوند بر رفع نیازمندی‌های آنان ۳- بخل نداشتن ۴- شفقت خداوند بر بندگان، با اخلال در هر یک از این امور، توکل و اعتماد به وکیل به دست نمی‌آید؛ بنابراین شخص متوکل به مقدار علم خود به این ارکان، شالوده توکل را در وجود خود بنا می‌کند.

[۳۰] خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، ص۲۱۶.

[۳۱] خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۹۴.

[۳۲] خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۰۱.

از این رو تا وقتی اعتقاد و ایمان قلبی به عمومیّت و تصرّف خداوند برای انسان حاصل نشود، به کار بردن لفظ توکل برای او حقیقی نخواهد بود.

[۳۳] خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، ص۲۱۶.

[۳۴] خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۲۲.

۴ – کلمات هم‌خویشاوند توکل

در تحلیل ساخت معنایی توکل، شبکه‌ای از مفاهیم مرتبط و خویشاوند به چشم می‌خورد. در بسیاری از آثار عرفانی، با استناد به آیات قرآن، به رابطه نزدیک ایمان و توکل اشاره شده است.

[۳۵] ابونصر سرّاج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۵۱، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا).

[۳۶] ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۳، قاهره ۱۳۱۰، چاپ افست بیروت (بی تا).

[۳۷] محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخش‌هایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، ج۲، ص۴۸۳، چاپ نصرالله پورجوادی، ۱۴: المقدمه فی التصوف و حقیقته، چاپ حسین امین، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.

[۳۸] محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخش‌هایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، ج۲، ص۴۸۶، چاپ نصرالله پورجوادی، ۱۴: المقدمه فی التصوف و حقیقته، چاپ حسین امین، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.

توکل از ارکان ایمان، و حقیقت ایمان حفظ توکل است.

[۳۹] ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۳، قاهره ۱۳۱۰، چاپ افست بیروت (بی تا).

[۴۰] علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۳۷۳، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۵۸ ش.

افزون بر این گفته‌اند که توکل ثمره ایمان است.
و آن را همچون ایمان ذومراتب دانسته اند. هر که ایمانش قویتر باشد، توکلش صحیحتر است.

[۴۱] حارث محاسبی، آداب النفوس، ج۱، ص۱۹۸، چاپ عبدالقادر احمد عطا، بیروت ۱۹۸۴.

[۴۲] منصور بن اردشیر عَبّادی، صوفی نامه: التصفیه فی احوال المتصوفه، ج۱، ص۱۱۲، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ ش.

[۴۳] عزیزالدین بن محمد نسفی، مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل، ج۱، ص۳۳۵، چاپ ماریژان موله، تهران ۱۳۴۱ ش.

توکل از نظر ساخت معنایی، نزدیک‌ترین رابطه و خویشاوندی را با توحید دارد. این رابطه احتمالاً اولین بار، به صراحت در گفتار جنید آمده و هر دو به قلب مربوط شده اند. توحید و توکل یک چیزند اما از دو منظر و جهت. از نظر جنید، توکل عمل قلب است و توحید قول قلب می‌باشد.

[۴۴] عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۴۷، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

[۴۵] محمدبن حسن اسنوی، حیاه القلوب فی کیفیه الوصول الی المحبوب، ج۲، ص۱۴۱، در هامش ابوطالب مکی، همان منبع.

غزالی ــ که مفصّل‌ترین و احتمالاً مدون‌ترین بحث را در باب توکل عرضه کرده است ــ فصلی از ربع منجیات را در احیاء علوم الدین به «توحید و توکل» اختصاص داده و توکل را ذیل توحید و در ارتباط با آن توضیح داده است. از نظر او هر آنچه در قرآن در ذکر توحید آمده، تنبیه انسان‌هاست که از غیر خدا روی بگردانند و تنها به خداوند قهار توکل کنند.

[۴۶] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۱۶، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

وی پس از بیان معانی و مراتب چهارگانه توحید، توکل را ناظر به سومین مرتبه توحید دانسته که در آن سالک حقیقتِ عبارت «لااله الاالله» را به طریق کشف و به نور حق مشاهده می‌کند.

[۴۷] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۱۸، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

[۴۸] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۲۰، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

توحید موجب یک‌سو نگریستن به مسبب الاسباب است و ایمان به رحمت و حکمت خداوند، اعتماد به سبب سازی او را در پی دارد.

[۴۹] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۳۴، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

در مجموع می‌توان توکل را تحقق توحید در نفس دانست.
در سخنان مشایخ و در نظام مفهومی تصوف، توکل با تسلیم و تفویض و رضا نیز خویشاوندی دارد. توکل تسلیم شدن به قضا و قدر الاهی است.

[۵۰] ابوبکر محمد بن ابراهیم کلاباذی، التعرف لمذهب اهل التصوف، ج۱، ص۱۰۱، دمشق ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

[۵۱] عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۱۶۶، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

برخی نیز

[۵۲] اسماعیل بن محمد مستملی، خلاصه شرح تعرّف، ج۱، ص۳۰۹، بر اساس نسخه منحصر به فرد مورخ ۷۱هجری، چاپ احمدعلی رجایی، تهران ۱۳۴۹ ش.

[۵۳] محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ج۱، ص۳۹۶، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش.

حقیقت توکل را تفویض دانسته اند، یعنی تفویض امر به تدبیر وکیل علی الاطلاق. توکل مقتضی رضاست و ازاین‌رو مقامِ رضا پس از توکل حاصل می‌شود.

[۵۴] ابونصر سرّاج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۵۳، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا).

[۵۵] ابوبکر محمد بن ابراهیم کلاباذی، التعرف لمذهب اهل التصوف، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۲، دمشق ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

از سوی دیگر، آنچه در بیان مقام رضا گفته شده، بسیار به معنای توکل نزدیک است.

[۵۶] ابونصر سرّاج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۵۳ ـ۵۴، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا).

[۵۷] ابوبکر محمد بن ابراهیم کلاباذی، التعرف لمذهب اهل التصوف، ج۱، ص۱۰۲، دمشق ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

۵ – دو بعدی بودن توکل

توکل مانند توحید واجد دو جنبه سلب و ایجاب است. وجه ایجابی آن رو به خدا دارد و عبارت است از بسنده کردن به خدا و اعتماد به وعده و روزی بخشی و کارسازی او در هر وضع و حالی،

[۵۸] ابونصر سرّاج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۵۳، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا).

[۵۹] عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۱۶۶، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

[۶۰] عزیزالدین بن محمد نسفی، مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل، ج۱، ص۳۳۵، چاپ ماریژان موله، تهران ۱۳۴۱ ش.

ناامید نبودن از خدا حتی هنگامی که هیچ امیدی نیست و به گفته ابن عربی

[۶۱] ابن عربی، الفتوحات المکیّه، ج۱، ص۱۵۲، چاپ عثمان یحیی، قاهره، سفر ۴ و ۱۴، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

اعتماد بی اضطراب به خداوند به هنگام فقدان اسباب و علل دنیوی و تنها از خدا (روزی) گرفتن.

[۶۲] عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۱۶۷، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

اما وجه سلبی توکل مربوط می‌شود به هر چه غیر خداست، اعم از اسباب و وسایط یا دیگر مخلوقات و حتی نفس شخص. این جنبه سلبی، چنانکه در سخنان مشایخ آمده، عبارت است از ترک تدبیر نفس و رها کردن و تبری جستن از حول و قوه خویش

[۶۳] ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۶، قاهره ۱۳۱۰، چاپ افست بیروت (بی تا).

[۶۴] عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۱۶۴، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

[۶۵] محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ج۱، ص۳۹۶، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش.

نا امیدی از خلق و عدم رؤیت خلایق

[۶۶] منصور بن اردشیر عَبّادی، صوفی نامه: التصفیه فی احوال المتصوفه، ج۱، ص۱۱۳، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ ش.

ترک طاعت خدایانِ بسیار و درخواست نکردن از غیر خدا

[۶۷] عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۱۶۳، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

[۶۸] محمد بن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۱۵۳، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ ش.

[۶۹] عبدالرحمان بن احمد جامی، نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص، ج۱، ص۱۵۸، چاپ ویلیام چیتیک، تهران ۱۳۷۰ ش.

شکایت نکردن از هیچ چیز و هیچ کس، زیرا منع و عطا همه از جانب حق است، و خداوند را متهم نکردن

[۷۰] محمد بن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۹۸، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ ش.

[۷۱] تذکره الاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ ش.

[۷۲] محمد بن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۵۰۸، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ ش.

قطع نظر و علاقه از وسایط و اسباب و عدم اعتماد بر کسب و اموال

[۷۳] عزیزالدین بن محمد نسفی، مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل، ج۱، ص۳۳۶، چاپ ماریژان موله، تهران ۱۳۴۱ ش.

[۷۴] محمد بن حسن اسنوی، حیاه القلوب فی کیفیه الوصول الی المحبوب، ج۲، ص۱۳۸، در هامش ابوطالب مکی، همان منبع.

و به گفته بایزید در اندیشه فردا نبودن.

[۷۵] محمد بن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۱۹۶، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ ش.

۶ – اقسام توکل

شقیق بلخی (متوفی ۱۴۹)، که از نخستین صوفیانی است که در باب توکل سخن گفته، توکل را بر چهار قسم دانسته است: توکل بر مال، توکل بر نفس، توکل بر مردم و توکل بر خدا.

[۷۶] احمد بن عبدالله ابونعیم، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۸، ص۶۱، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.

عمادالدین اسنوی

[۷۷] محمد بن حسن اسنوی، حیاه القلوب فی کیفیه الوصول الی المحبوب، ج۲، ص۱۴۷ـ ۱۴۸، در هامش ابوطالب مکی، همان منبع.

نیز فهرستی از انواع اعتماد و توکل به غیر خدا را آورده که از آن جمله است: اعتماد به قدرت و سلامت بدنی، ثروت و تجارت، کشت و زرع، دوستان و آشنایان، بلاغت و فصاحت زبان، علم و فقه و سخنوری. وی ضمن نقل روایتی از پیامبر اکرم، حتی توسل به اعمال و طاعات، به منزله سببی برای جلب رحمت خداوند، را در ردیف توکل به غیر خدا می‌آورد. همچنین در رسائل اخوان الصفاء

[۷۸] اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفاء و خلّان الوفاء، ج۴، ص۶۸ـ۶۹، بیروت ۱۳۷۷/۱۹۵۷.

کمابیش چنین تحلیلی از اعتماد و توکل به غیر خدا آمده است.

۷ – جایگاه توکل درقلب آدمی

مهم‌ترین جزء در میان مؤلفه‌ها و متعلقات توکل، قلب است. از نظر عرفا جایگاه توکل، قلب است و توکل اعتماد و آرامشی است که بر قلب و ضمیر سالک عارض می‌شود.

[۷۹] ابونصر سرّاج، کتاب اللُّمَع فی التصوف، ج۱، ص۵۳، چاپ رینولد آلن نیکلسون، لیدن ۱۹۱۴، چاپ افست تهران (بی تا).

[۸۰] عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۱۶۳، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

ابراهیم خوّاص

[۸۱] محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخش‌هایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، ج۲، ص۴۸۵، چاپ نصرالله پورجوادی، ۱۴: المقدمه فی التصوف و حقیقته، چاپ حسین امین، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.

توکل را سکون یافتن قلب می‌داند به آنچه در غیب است و نسفی

[۸۲] عزیزالدین بن محمد نسفی، مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل، ج۱، ص۳۳۶، چاپ ماریژان موله، تهران ۱۳۴۱ ش.

بصراحت می‌گوید توکل کارِ دل است و آرامِ دل. ژنده پیل

[۸۳] احمد بن ابوالحسن ژنده پیل، انس التائبین، ج۱، ص۱۶۱، چاپ علی فاضل، تهران ۱۳۶۸ ش.

نیز برای توکل سه ویژگی بر شمرده که هر سه به احوال قلب مربوط اند، یعنی توجه قلب به خدا، قوّت قلب در هنگام شداید و بی توجهی قلب به دنیا. خراز

[۸۴] عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۱۶۶، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

سکون و اضطراب را‌ به‌طور یکسان به توکل نسبت می‌دهد، سکون به جهت اعتماد به خدا و اضطراب به جهت آن‌که معلوم نیست تقدیر و مقاصد خداوند (وکیل) برخواست بنده (موکِّل) صحه بگذارد.

[۸۵] پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۲۴۹، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ ش.

[۸۶] محمد بن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، ج۱، ص۴۶۲، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ ش.

۸ – موضوع توکل

در اندیشه عرفانی، در باب این‌که در چه امری باید توکل کرد (موضوعِ توکل)، در مقایسه با کاربرد اولیه آن در قرآن، پیشرفت یا دست کم بسط مفهومی دیده می‌شود. در آیات قرآن و در روایات، موضوع توکل، بیشتر رزق و معیشت بوده است. در آثار عرفانی نیز این روایت از پیامبر اکرم به تکرار نقل شده که اگر به خداوند چنان‌که حق توکل اوست توکل کنید، روزیِ شما را مانند روزی پرندگان می‌رساند که صبحگاه از آشیانه گرسنه بیرون می‌آیند و شامگاه سیر باز می‌گردند.

[۸۷] اسماعیل بن محمد مستملی، خلاصه شرح تعرّف، ج۱، ص۳۰۷، بر اساس نسخه منحصر به فرد مورخ ۷۱هجری، چاپ احمدعلی رجایی، تهران ۱۳۴۹ ش.

[۸۸] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۵، ص۱۱۶، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

[۸۹] منصور بن اردشیر عَبّادی، صوفی نامه: التصفیه فی احوال المتصوفه، ج۱، ص۱۱۳، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ ش.

سخنان عرفا نیز در باب توکل، در بسیاری جاها مؤید همین مطلب است.

[۹۰] محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخش‌هایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، ج۲، ص۴۸۴، چاپ نصرالله پورجوادی، ۱۴: المقدمه فی التصوف و حقیقته، چاپ حسین امین، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.

[۹۱] عبدالکریم بن هوازن قشیری، ج۱، ص۱۶۳، الرساله القشیریه، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

[۹۲] عبدالکریم بن هوازن قشیری، ج۱، ص۱۶۵، الرساله القشیریه، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.

[۹۳] علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۴۶، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۵۸ ش.

[۹۴] جلال الدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، بر اساس نسخه قونیه، ج ۲، دفتر پنجم، بیت ۲۸۵۱،چاپ عبدالکریم سروش، تهران ۱۳۷۸ ش.

[۹۵] جلال الدین محمد بن محمد مولوی، مثنوی معنوی، بر اساس نسخه قونیه، ج ۲، دفتر پنجم، بیت ۲۸۵۴،چاپ عبدالکریم سروش، تهران ۱۳۷۸ ش.

اما توکل در رزق دنیوی مختص عموم است

[۹۶] ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۸، قاهره ۱۳۱۰، چاپ افست بیروت (بی تا).

و خواص و اهل معرفت از توکل در رزق که خداوند آن را کفایت کرده پرهیز، و در امر آخرت توکل می‌کنند که خداوند کفایت آن را تضمین نکرده است و اکثر متوکلان از آن غافل اند،

[۹۷] ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۸، قاهره ۱۳۱۰، چاپ افست بیروت (بی تا).

[۹۸] محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخش‌هایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، ج۲، ص۴۸۴، چاپ نصرالله پورجوادی، ۱۴: المقدمه فی التصوف و حقیقته، چاپ حسین امین، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.

اموری مانند مرگ، تنهایی، وحشت قبر، برخاستن مردگان، ایستادن و انتظار در محضر داوری الاهی،

[۹۹] محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخش‌هایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، ج۲، ص۴۸۴، چاپ نصرالله پورجوادی، ۱۴: المقدمه فی التصوف و حقیقته، چاپ حسین امین، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.

صبر بر آزارِ قولی و فعلی دیگران و یکسان بودن مدح و ذم خلق نزد شخص می‌باشد.

[۱۰۰] ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۸ ـ۹، قاهره ۱۳۱۰، چاپ افست بیروت (بی تا).

توکل دنیوی و اخروی را می‌توان با آنچه عزالدین کاشانی

[۱۰۱] محمود بن علی عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ج۱، ص۳۹۷، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش.

تحت عنوان توکل کفایت و توکل عنایت آورده است، مقایسه کرد. ابوطالب مکّی

[۱۰۲] ابوطالب مکی، کتاب قوت القلوب فی معامله المحبوب و وصف طریق المرید الی مقام التوحید، ج۲، ص۱۰، قاهره ۱۳۱۰، چاپ افست بیروت (بی تا).

سنخ شناسی دیگری را در باب توکل ذکر کرده است: توکل فرض و توکل فضل. توکل فرض، به معنای تسلیم به قضا و قدر الاهی، در گرو ایمان است و توکل فضل همان مشاهده وکیل است که تنها در مقام معرفت عین الیقین دست می‌دهد. وی برای تأیید رأی خویش شواهد قرآنی نیز می‌آورد، آیاتی را که در آن‌ها عباراتی نظیر «وعَلَی اللّهِ فَتَوَکَّلوا اِن کُنْتُم مُؤمنین»

[۱۰۳] مائده/سوره۵، آیه۲۳.

آمده، مصداق توکل فرض و آیاتی را که عباراتی نظیر «انَّالله یُحبُّالمُتَوَکّلین»

[۱۰۴] آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.

در آن‌ها آمده، مصداق توکل فضل می‌داند.

۹ – مراتب توکل

توکل مراتبی دارد؛ مرتبه اول آن است که حالِ توکلِ انسان به خدا و اعتماد به کفالت و عنایت او، مانند اعتماد انسان به وکیلِ معت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.