پاورپوینت کامل بقدر ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بقدر ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بقدر ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بقدر ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :

قدر (مفردات‌قرآن)

منبع: قدر (قاموس قرآن (جلد ۵))

مقالات مرتبط: قَدَر (لغات‌قرآن)، قدر (مفردات‌نهج‌البلاغه)، قدر.

قَدْر (به فتح قاف و سکون دال) از واژگان قرآن کریم به معنای قدرت، تنگ گرفتن، تقدیر، اندازه‌گیری و اندازه است. قَدَر (به فتح قاف و دال) به معنای توانائى و اندازه، و وقت مقدّر و مکان مقدّر است. مشتقات این ماده که در آیات قرآن آمده عبارتند از: تَقْدیر (به فتح تاء و سکون قاف) به معنای اندازه‌گیرى و تعیین، قَدیر (به فتح قاف) به معنای توانا و از اسماء حسنی، قِدْر (به کسر قاف و سکون دال) به معنای دیگ و لَیْله قَدْر (به فتح لام و سکون یاء و فتح قاف و سکون دال) به معنای شب تقدیر، شب اندازه‌گیرى و شب تعیین بعضى از اشیاء است.

فهرست مندرجات

۱ – معنای قَدْر
۲ – کاربردها
۲.۱ – قَدَر
۲.۲ – تقدیر
۲.۳ – قدیر
۲.۴ – قِدْر
۲.۵ – لیله القدر
۲.۵.۱ – نزول قرآن
۲.۵.۲ – فضیلت
۲.۵.۳ – نزول ملائکه
۲.۵.۴ – قدر معلوم
۲.۵.۵ – شب سلامتی
۲.۵.۶ – شب بیست و سوم
۳ – پانویس
۴ – منبع

۱ – معنای قَدْر

قَدْر

[۱] قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۴۶.

[۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۷.

[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۴۹.

(بر وزن فَلْس)به معنای قدرت است و مُقَدَّرَه به معنى توانائى است.
ایضا قَدْر به معنى تنگ گرفتن است، «قَدَرَ اللّه علیه الرّزق: ضیّقه» این معنى از لفظ «بسط» که در آیات در مقابل قَدْر آمده به خوبى روشن می‌شود، (اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ)

[۴] رعد/سوره۱۳، آیه۲۶.

«خدا وسعت می‌دهد روزی را به کسی که می‌خواهد و تنگ می‌گیرد به آنکه می‌خواهد و مصلحت اقتضا می‌کند».

[۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۴۷-۳۴۸.

[۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۷۵.

[۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۶.

[۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۵۹.

ایضا قَدْر به معنى تقدیر و اندازه‌گیرى و نیز به معنى اندازه است، راغب گوید: «الْقَدْرُ و التَّقْدِیرُ: تبیین کمّیّه الشّى‌ء».

[۹] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۸.

طبرسی ذیل آیه «لیله القدر»

[۱۰] قدر/سوره۹۷، آیه۱.

فرموده: قَدْر آنست که شى‌ء با شى‌ء دیگر مساوى باشد بدون زیاده و نقصان، «قَدَرَ الله هذا الامر یَقْدِرُهُ‌ قَدْراً» یعنى: خدا آن را بر مقداری که مصلحت اقتضا می‌کرد قرار داد.

[۱۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۵.

[۱۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۹۳.

[۱۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۳۱.

[۱۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۶۱.

راجع به‌ (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ) مستقلا بحث خواهد شد.

۲ – کاربردها

(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْداً مَمْلُوکاً لا یَقْدِرُ عَلى‌ شَیْ‌ءٍ)

[۱۵] نحل/سوره۱۶، آیه۷۵.

«خدا عبد مملوکى را مثل زده که بر چیزى قادر نیست».

[۱۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۹۹.

[۱۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۳۳.

[۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶۵۷۸، ص.

[۱۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۷.

(اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ)

[۲۰] رعد/سوره۱۳، آیه۲۶.

«خدا وسعت می‌دهد روزی را به کسی که می‌خواهد و تنگ می‌گیرد به آنکه می‌خواهد و مصلحت اقتضا می‌کند».

[۲۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۴۷-۳۴۸.

[۲۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۷۵.

[۲۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۶.

[۲۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۵۹.

(قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدْراً)

[۲۵] طلاق/سوره۶۵، آیه۳.

«خدا براى هر چیزى اندازه‌اى معیّن قرار داده است‌.»

[۲۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۱۴.

[۲۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۲۷.

[۲۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۶۱.

[۲۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۰۰.

(وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُوناً فَالْتَقَى الْماءُ عَلى‌ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ)

[۳۰] قمر/سوره۵۴، آیه۱۲.

«شکافتیم زمین را چشمه‌هائى پس آب آسمان و زمین به هم رسیدند بر نحوی که تقدیر شده بود بدون زیادت و نقصان».

[۳۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶۸.

[۳۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۱۱.

[۳۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۸۶.

[۳۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۲۶.

(وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَ‌ قَدْرِهِ‌ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى‌ بَشَرٍ مِنْ شَیْ‌ءٍ)

[۳۵] انعام/سوره۶، آیه۹۱.

این تعبیر در سوره حجّ آیه ۷۴

[۳۶] حج/سوره۲۲، آیه۷۴.

و در زمر آیه ۶۷

[۳۷] زمر/سوره۳۹، آیه۶۷.

نیز آمده است در معنى آن گفته‌اند: «خدا را نشناختند حق شناختنش» یا «خدا را تعظیم نکردند حق تعظیمش».

[۳۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۶۸.

[۳۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۷، ص۳۷۴.

[۴۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۱۵.

[۴۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۸۰.

این هر دو قابل قبول است، از راغب نقل شد که قَدْر بیان کمیّت شى‌ء است.

[۴۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۸.

آن در معانى غیر محسوس نیز به کار می‌رود؛ گویند قدر فلان کس و از آن احترام، وقار، عظمت و وزنه اجتماعى اراده می‌کنند، چنانکه در کتب لغت هست. پس مانعى ندارد که بگوئیم: خدا را تعظیم نکردند تعظیم لایق؛ خدا را نشناختند، شناختن لایق.
آیه‌ای‌که نقل شد در ردّ یهود است که براى مقابله با رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) می‌گفتند: اصلا خدا به بشرى وحی نکرده است در ذیل آیه فرموده: (قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذِی جاءَ بِهِ مُوسى‌ …)

[۴۳] انعام/سوره۶، آیه۹۱.

و در صدر فرموده: «خدا را نشناختند حق شناختن (و گرنه می‌دانستند که لازمه خدائى ارسال رسل است و نمی‌گفتند: خدا به انسانى وحى نکرده است).»

۲.۱ – قَدَر

قَدَر(بر وزن فَرَس) توانائى و اندازه است.
در جوامع الجامع گفته: قَدْر و قَدَر (بر وزن فَلْس و فَرَس) دو لغت‌اند، یعنى به یک معنى‌اند.

[۴۴] طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۱، ص۲۲۳.

(وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ‌ قَدَرُهُ‌ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ‌)

[۴۵] بقره/سوره۲، آیه۲۳۶.

«به زنان متاع دهید ثروتمند به اندازه قدرتش و تنگدست به اندازه توانائیش».

[۴۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۴۵.

[۴۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۶۶.

[۴۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۹۵.

[۴۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۴۶.

(إِنَّا کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلَقْناهُ‌ بِقَدَرٍ)

[۵۰] قمر/سوره۵۴، آیه۴۹.

«ما هر چیز را به اندازه آفریدیم».

[۵۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۸۵.

[۵۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۴۰.

[۵۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۹۴.

[۵۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۵۰.

(وَ إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ‌)

[۵۵] حجر/سوره۱۵، آیه۲۱.

«هیچ چیزى نیست مگر آنکه خزائن آن نزد ماست و جز به اندازه معین نمی‌فرستیم».

[۵۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۴۰.

[۵۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۰۴.

[۵۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۱۳.

[۵۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۷۸.

(ثُمَّ جِئْتَ عَلى‌ قَدَرٍ یا مُوسى‌)

[۶۰] طه/سوره۲۰، آیه۴۰.

شاید مراد از «قَدَر» مقدار و اندازه باشد، یعنى مقدار ابتلائات و امتحان‌هائی که به موسی تا رسیدن به نبوّت رخ داده بود. صدر آیه مؤیّد آنست یعنى: «اى موسى سپس بر حالی‌که به قدر کافى امتحان شده بودى آمدى و من تو را خاصّه خویش کرده و نبوّت دادم». و شاید مراد زمان معیّن باشد یعنى در وقتى آمدى که براى نبوّتت تعیین شده بود.

[۶۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۵۲.

[۶۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۱۰-۲۱۱.

[۶۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۹.

[۶۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۸-۲۹.

(سُنَّهَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ‌ قَدَراً مَقْدُوراً)

[۶۵] احزاب/سوره۳۳، آیه۳۸.

(قَدَراً مَقْدُوراً) ظاهرا عبارت اخراى‌ (وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا) است که در آیه ماقبل واقع شده، لذا طبرسی و زمخشری و بیضاوی «قضاء مقضیّا- حکما مبتوتا» گفته‌اند،

[۶۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۶.

[۶۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۳۰.

[۶۸] زمخشری، کشاف، ج۳، ص۵۴۴.

[۶۹] بیضاوی، تفسیر بیضاوی، ج۴، ص۳۷۷.

مقدور بودن امر نسبت به خداست پس می‌شود آن را حتمى معنى کرد، یعنى: «امر خدا حکم حتمى است و جاى خود را می‌گیرد».

[۷۰] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۲۴.

[۷۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۸۵.

قدر گاهى به معنى وقت مقدّر و مکان مقدّر نیز آید چنانکه راغب گفته،

[۷۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۹.

مثل‌: (إِلى‌ قَدَرٍ مَعْلُومٍ‌)

[۷۳] مرسلات/سوره۷۷، آیه۲۲.

که به معنى «وقت معلوم» است

[۷۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۵۳.

[۷۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۴۶.

[۷۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۳۲.

[۷۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۰۸.

و مثل‌: (فَسالَتْ أَوْدِیَهٌ بِقَدَرِها)

[۷۸] رعد/سوره۱۳، آیه۱۷.

یعنى: «نهرها به قدر وسعتشان جارى شدند».

[۷۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۳۶.

[۸۰] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۵۹.

[۸۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۰-۴۴۱.

[۸۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۴۵.

۲.۲ – تقدیر

تَقْدیربه معنای اندازه‌گیرى و تعیین است.
راغب گفته: تقدیر خدا بر دو وجه است: یکى اعطاء قدرت بر اشیاء، و دیگرى آنکه اشیاء را بر مقدار مخصوص و وجه مخصوص قرار بدهد به اقتضاء حکمت،مثل تقدیر هسته خرما که از آن خرما بروید نه سیب و زیتون و مثل تقدیر منی انسان که از آن انسان‌ بوجود آید نه حیوانات دیگر. پس تقدیر خدا بر دو وجه است یکى حکم به اینکه فلان‌طور باشد یا نباشد … دوم اعطاء قدرت بر اشیاء.

[۸۳] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۸.

(وَ بارَکَ فِیها وَ قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَهِ أَیَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِینَ‌)

[۸۴] فصّلت/سوره۴۱، آیه۱۰.

یعنى: «در زمین برکت گذاشت و اقوات آن را براى عموم نیازمندان اعمّ از انسان و غیره در چهار دوران مقدّر و تعیین کرد».

[۸۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۶۴.

[۸۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۵۱.

[۸۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۶.

[۸۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۸.

(ببینید: ارض (مفردات‌قرآن))

(إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ • فَقُتِلَ کَیْفَ‌ قَدَّرَ • ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ‌ قَدَّرَ)

[۸۹] مدثّر/سوره۷۴، آیه۱۸-۲۰.

(او براى مبارزه با قرآن اندیشه کرد و نقشه‌اى شیطانى کشید! مرگ بر او! چگونه نقشه‌اى کشید؟! باز هم مرگ بر او، چگونه نقشه کشید؟!)

[۹۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۶.

مراد از تقدیر همان تعیین و اندازه‌گیرى است که دشمن درباره رسول خدا کرد و گفت: ساحرش بنامید.

[۹۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۸۶.

[۹۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۳۵.

[۹۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۸۵.

[۹۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۶۶.

(وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ‌ مَنازِلَ‌)

[۹۵] یس/سوره۳۶، آیه۳۹.

(و خورشید نیز براى آنها آیتى است که پیوسته به سوى قرارگاهش در حرکت است)

[۹۶] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۲.

مراد تعیین منازل ماه است در حرکت خویش که هر روز در نظر بیننده در محلى قرار می‌گیرد.

[۹۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۹۰.

[۹۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۳۳.

[۹۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۶۳.

[۱۰۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۰۴.

(وَ یُطافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَهٍ مِنْ فِضَّهٍ وَ أَکْوابٍ کانَتْ قَوارِیرَا • قَوارِیرَا مِنْ فِضَّهٍ قَدَّرُوها تَقْدِیراً)

[۱۰۱] انسان/سوره۷۶، آیه۱۵-۱۶.

(و در گرداگرد آنها ظرف‌هایى سیمین و قدح‌هایى بلورین مى‌گردانند، پر از بهترین غذاها و نوشیدنی‌ها، ظرف‌هاى بلورینى از نقره شفاف)، که آنها را به اندازه مناسب آماده کرده‌اند).

[۱۰۲] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۹.

فاعل «قدّروا» ممکن است اهل بهشت باشد یعنى ظرف‌ها و اکواب را اندازه‌گیرى کرده‌اند که از آن اندازه کم و زیاد نیست و ممکن است به خدمتکاران و «طائفین» برگردد که آنها اندازه کرده‌اند.

[۱۰۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۲۹.

[۱۰۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۰۸.

[۱۰۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۲۲.

[۱۰۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۷۵.

(أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهِینٍ • فَجَعَلْناهُ فِی قَرارٍ مَکِینٍ • إِلى‌ قَدَرٍ مَعْلُومٍ • فَقَدَرْنا فَنِعْمَ‌ الْقادِرُونَ‌)

[۱۰۷] مرسلات/سوره۷۷، آیه۲۰-۲۳.

(آیا شما را از آبى پست و ناچیز نیافریدیم، سپس آن را در قرارگاهى مطمئن و آماده [رحم‌] قرار دادیم، تا مدّتى معیّن؟! ما توانایى بر این کار داشتیم، پس ما چه تواناى خوبى هستیم و امر معاد براى ما آسان است)

[۱۰۸] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۱.

[۱۰۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۵۳.

[۱۱۰] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۴۶.

[۱۱۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۳۲.

[۱۱۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۰۸.

«قدرنا» ظاهرا به معنى تقدیر است، مثل‌: (مِنْ نُطْفَهٍ خَلَقَهُ‌ فَقَدَّرَهُ‌)

[۱۱۳] عبس/سوره۸۰، آیه۱۹.

(او را از نطفه ناچیزى آفرید، سپس اندازه‌گیرى کرد و موزون ساخت).

[۱۱۴] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۵.

ظاهرا مراد تقدیر نطفه است تا به حالت جنینى بیاید، یعنى تقدیر و تعیین کردیم که نطفه از مراحل مختلف گذشته و به شکل انسان در آید،

[۱۱۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۰۶.

[۱۱۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۳۸.

[۱۱۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۶۵.

[۱۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۰۶.

مثل‌: (ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً …)

[۱۱۹] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۴.

(سپس نطفه را بصورت علقه [خون بسته‌]، و علقه را بصورت مضغه [چیزى شبیه گوشت جویده شده‌] درآوردیم).

[۱۲۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۲.

[۱۲۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۰.

[۱۲۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۲۵.

[۱۲۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۶۱.

[۱۲۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۳۶.

بعضى از بزرگان آن را اعمّ گرفته گوید: تقدیر کردیم آنچه از حوادث بر شما رخ می‌دهد … از طول عمر، کوتاهى آن، هیئت، جمال، صحّت، مرض، رزق و غیره. ولى ظاهرا این عموم مراد نباشد بعضى «قدرنا» را از قدرت گرفته یعنى بر اینها توانا بوده‌ایم پس بهتر توانائیم. ولى‌ به قرینه آیات دیگر تقدیر بهتر است.
(سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى • الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى • وَ الَّذِی‌ قَدَّرَ فَهَدى‌)

[۱۲۵] اعلی/سوره۸۷، آیه۱-۳.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.