پاورپوینت کامل الهام (عرفان) ۹۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل الهام (عرفان) ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الهام (عرفان) ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل الهام (عرفان) ۹۳ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل الهام (عرفان) ۹۳ اسلاید در PowerPoint
مقالات مرتبط: الهام.
اِلْهام، اصطلاحی عرفانی است.
فهرست مندرجات
۱ – معنای لغوی و اصطلاحی
۲ – منشأ این اصطلاح
۳ – فرقش با وحی
۴ – نزد حکما
۵ – نزد صوفیه
۶ – نظر دیگران
۷ – فهرست منابع
۸ – پانویس
۹ – منبع
۱ – معنای لغوی و اصطلاحی
در لغت مأخوذ از «لهم»، به معنای در دل افکندن، فرا دل دادن، فرو خوردن
[۱] حسین راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ذیل لهم، بیروت، ۱۹۳۲م.
[۲] حسین زوزنی، المصادر، ج۲، ص۶۹، به کوشش محمدتقی بینش، مشهد، ۱۳۴۰ش.
[۳] بدر محمد دهار، دستور الاخوان، ج۱، ص۶۸، به کوشش سعید نجفی، تهران، ۱۳۴۹ش.
[۴] ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵۵۵.
[۵] حسن نیشابوری، «تفسیر غرائب القران»، ج۳۰، ص۱۰۰، همراه تفسیر (نک: هم، طبری).
و در اصطلاح عارفان واردی است غیبی، یا القای معنی و معرفتی که به طریق فیض، بدون اکتساب، فکر و استفاضه به دل میرسد، و البته هیچ نشانه، دلیل و حجتی با آن همراه نیست، جز آنکه بر اثر آن، انسان به عملی برانگیخته میشود، یا ترک چیزی میکند.
[۶] محمداعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۳۰۸، به کوشش محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.
[۷] علیجرجانی، التعریفات، ج۱، ص۲۸، قاهره، ۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۸م.
[۸] کستلی، حاشیه علی شرح العقاید، ج۱، ص۴۵-۴۶، استانبول، ۱۹۷۳م.
[۹] ابن منظور، لسان العرب،ج۱۲،ص۵۵۵.
[۱۰] محمود عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه، ج۱، ص۷۹، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۱۱] ابراهیم ابرقوهی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۳۲، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۴ش.
[۱۲] محمد صدرالدین شیرازی، الشواهد الربوبیه، ج۱، ص۳۴۹، به کوشش جلالالدین آشتیانی، تهران، ۱۳۶۰ش.
گفتهاند که انسان بر اثر اینگونه القا بر «خیر» میافزاید؛ از اینرو، عدهای الهام را به «القای خیر» تعبیر کردهاند.
[۱۳] محمداعلی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۳۰۸، به کوشش محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.
[۱۴] فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۴، ص۱۴۶، به کوشش محمود عادل، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
چون الهام فرا دل داده میشود
[۱۵] محمد کلینی، الاصول من الکافی، ج۱، ص۲۶۴، به کوشش علیاکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق.
و یا در جان و روح دمیده میگردد،
[۱۶] محمد صدرالدین شیرازی، الشواهد الربوبیه، ج۱، ص۳۴۹، به کوشش جلالالدین آشتیانی، تهران، ۱۳۶۰ش.
از آن به صورتهای وحیِ قلب، القای روعی و نفث روحی هم تعبیر نمودهاند، تا جایی که به استناد حدیث «اہنَّ رُوحَ القُدُسِ نَفَث فی روعی»، «مُرَوَّع» را مترادف معنای «مُلهَم» (= کسی که الهام به دل او رسیده است) دانستهاند.
[۱۷] اسماعیل جوهری، الصحاح، ذیل لهم، به کوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین.
[۱۸] ابراهیم ابرقوهی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۳۱، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۴ش.
[۱۹] محمد صدرالدین شیرازی، المبدأ و المعاد، ج۱، ص۴۸۴، به کوشش جلالالدین آشتیانی، تهران، ۱۳۵۴ش.
[۲۰] محمد زبیدی، اتحاف الساده المتقین، ج۷، ص۲۴۵، بیروت، دارالفکر.
[۲۱] محمد فیض کاشانی، علم الیقین، ج۱، ص۳۶۰، قم، ۱۳۵۸ش/ ۱۴۰۰ق.
[۲۲] حسین راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ذیل لهم، بیروت، ۱۹۳۲م.
علاوه بر آن، صوفیه گاه از الهام به «لَمَّه مَلَک» تعبیر کرده، و به حدیث «اہنَّ لِلْمَلَکِ فی الانسان لَمَّهً وَلِلشیطانِ لَمَّهً» استناد جستهاند
[۲۳] محییالدینابن عربی، الفتوحات المکیه، ج۴، ص۳۰۳-۳۰۴، به کوشش عثمان یحیی، قاهره، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
[۲۴] «شرح کلمات باباطاهر»، ترجمه خطیب وزیری، همراه شرح احوال و آثار و دو بیتیهای باباطاهر عریان، ص۳۶۵، به کوشش جواد مقصود، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۲۵] ذیل لمم، ابن منظور، لسان.
هرچند برخی از آنان میان الهام و لَمَّه تفاوت نهادهاند؛ چنانکه لمه را القای ملک، و الهام را القای حق دانسته، اولی را به سبب موافقت علم، و دومی را برای موافقت خداوند معتبر شمردهاند.
[۲۶] «شرح کلمات باباطاهر»، ترجمه خطیب وزیری، همراه شرح احوال و آثار و دو بیتیهای باباطاهر عریان، به کوشش جواد مقصود، ص۳۶۶- ۳۶۸، تهران، ۱۳۵۶ش.
۲ – منشأ این اصطلاح
منشأ این اصطلاح البته قرآن کریم است: «فَأَلْهَمَها فُجورَهَا وَ تَقْواهَا».
[۲۷] شمس/سوره۹۱، آیه۸.
الهام در این آیه، عموماً به اِفهام، اِعقال، اعلام، تعریف و تبیین، تفسیر شده است
[۲۸] طبری، تفسیر، ج۳۰، ص۱۳۴.
[۲۹] حسن نیشابوری، «تفسیر غرائب القران»، ج۳۰، ص۱۰۰، همراه تفسیر (نک: هم، طبری).
[۳۰] فخرالدین طریحى، مجمع البحرین، ج۳۱، ص۱۹۳، به کوشش محمود عادل، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
[۳۱] شیخ طوسی، التبیان، ج۱۰، ص۳۵۸، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
[۳۲] فضل طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۵۵، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
اما صوفیه تصریح دارند که الهام در این آیه چیزی جز «خاطر» نیست. خاطر چه خیر باشد، چه شرّ، از سوی خداوند است که «خاطرانگیز» اوست، اما چون به دل انسان میافتد، به دو صورت الهام و وسوسه مجال ظهور پیدا میکند
[۳۳] احمدجام، انس التائبین، ج۱، ص۲۵۳، به کوشش علی فاضل، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۳۴] محییالدینابن عربی، الفتوحات المکیه، ج۴، ص۳۰۳-۳۰۴، به کوشش عثمان یحیی، قاهره، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م.
[۳۵] محمد بابا افضل کاشانى، مصنفات فارسى، ص۲۹۷- ۲۹۸، به کوشش مجتبى مینوی و یحیى مهدوی، تهران، ۱۳۶۶ش.
هرچند به سبب مقبولیت و مطلوبیت الهام بعضی از صوفیه، از آن به صورت «خاطر حق» و «خاطر اول» تعبیر میکنند.
[۳۶] یحیی باخرزی، اوراد الاحباب و فصوص الاداب، ج۱، ص۳۱۵، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۸ش.
[۳۷] محمد ابوطالب مکی، قوت القلوب، ج۱، ص۲۵۱، قاهره، مطبعه مصطفی البابی.
[۳۸] محمود عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه، ج۱، ص۷۹، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۳۹] محمد آملی، نفائس الفنون، ج۲، ص۸۵ -۸۶، به کوشش ابراهیم میانجی، تهران، ۱۳۷۹ق.
بعضی دیگر «خاطرِ مَلَکی» را الهام میدانند و آن را با خاطرِ شیطانی (= وسواس) در تقابل میبینند.
[۴۰] اسماعیل مستملی بخاری، شرح التعرف، ج۱، ص۱۷۷۵، به کوشش محمد روشن، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۴۱] عبدالکریم قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص۸۳ -۸۴، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۴۲] محمد سلمی، «درجات المعاملات»، ج۱، ص۴۷۸، مجموعه آثار، به کوشش نصرالله پورجوادی، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۴۳] احمد علاءالدوله سمنانی، العروه لاهل الخلوه و الجلوه، ج۱، ص۳۰۳، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۴] سعیدالدین سعید فرغانی، مشارق الدراری، ج۱، ص۱۷۶-۱۷۷، به کوشش جلالالدین آشتیانی، مشهد، ۱۳۹۸ق.
علاوه بر این، صوفیه برای موضوعیت دادن الهام به عنوان یکی از مبانی اساسی در نظریه معرفتی خویش، بجز آیه مذکور، به آیه ۵۱ از سوره شوری
[۴۵] شوری/سوره۴۲، آیه۵۱.
نیز استناد میکنند.
[۴۶] محمد غزالی، احیاء علومالدین، ج۳، ص۱۹، بیروت، دارالمعرفه.
آنان همچنین با استناد به برخی از آیات قرآن کریم،
[۴۷] طه/سوره۲۰، آیه۳۸.
[۴۸] مائده/سوره۵، آیه۱۱۱.
[۴۹] نحل/سوره۱۶، آیه۶۸.
واژه «وحی» را به الهام و الهام غریزه، یا به وحی در معنای لغوی آن که با الهام همانندی مییابد، تفسیر کردهاند.
[۵۰] احمد میبدی، کشف الاسرار، ج۵، ص۴۱۰، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۵۱] احمد میبدی، کشف الاسرار، ج۶، ص۱۲۰، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۵۲] حیدر آملی، جامع الاسرار، ج۱، ص۴۵۳-۴۵۴، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.
عدهای از مفسران دیگر نیز این نظر را پذیرفتهاند.
[۵۳] شاهفور اسفراینی، تاج التراجم، ج۳، ص۱۲۱۰، به کوشش نجیب مایل هروی و علیاکبر الهی خراسانی، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۵۴] محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۰، ص۱۶، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
به هر حال به گمان عدهای از صوفیه «الهام» در حق انبیا – چه به واسطه ملک باشد و چه بیواسطه ملک – چیزی جز « وحی» نیست.
[۵۵] حیدر آملی، جامع الاسرار، ج۱، ص۴۵۳-۴۵۴، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۵۶] عبدالرزاق کاشانی، شرح منازل السائرین، ج۱، ص۱۵۵، تهران، ۱۳۵۴ش.
۳ – فرقش با وحی
برخی برآنند که میان الهام و وحی تفاوتی فاحش وجود دارد،
[۵۷] علی ابن حزم، الفصل، ج۵، ص۱۷، بیروت، دارالمعرفه.
و برخی دیگر الهام را اعم از وحی میدانند و وحی را گونهای خاص از الهام.
[۵۸] ناصرخسرو، زاد المسافرین، ج۱، ص۳۴۵، برلن، ۱۳۴۱ق.
[۵۹] داوود قیصری، شرح فصوص الحکم، ج۱، ص۳۵، تهران، چ سنگی.
با آنکه اغلب صوفیه الهام و وحی را قریب المعنی یافتهاند،
[۶۰] عبدالرزاق کاشانی، شرح منازل السائرین، ج۱، ص۱۵۵، تهران، ۱۳۵۴ش.
برآنند که عارف باید در طی منازل سلوک میان الهام و وحی تفکیک کند.
[۶۱] احمد علاءالدوله سمنانی، مصنفات فارسی، ج۱، ص۱۰۱، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۹ش.
در واقع به نظر صوفیه، الهام نوعی استمرار وحی است و پس از دور نبوت با پیامبر خاتم،
[۶۲] رسالهها، به کوشش محمدجواد نوربخش، تهران، ۱۳۵۵-۱۳۵۶ش.
دور ولایت است که دایره الهام به آن تخصیص دارد.
[۶۳] حیدر آملی، جامع الاسرار، ج۱، ص۴۵۸، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۶۴] محمد کلینی، الاصول من الکافی، ج۱، ص۵۴، به کوشش علیاکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق.
از اینرو الهام به رأی عارفان، تابع وحی است، چنانکه اولیا بر اثر متابعت انبیا به الهام میرسند.
[۶۵] محمود عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه، ج۱، ص۷۹، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
گفتهاند که الهام آموختنی نیست، اما بنده با توجه به تعلیمات شرعی میتواند به جایگاهی برسد که به او الهام شود.
[۶۶] ناصرخسرو، زاد المسافرین، ج۱، ص۳۴۵، برلن، ۱۳۴۱ق.
۴ – نزد حکما
حصول الهام اگر نزد برخی به تعلیمات شرعی یا به پاکیزگی قلب تعلق مییابد،
[۶۷] عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، ج۱، ص۲۳۵، به کوشش ماریژان موله، تهران، ۱۹۸۳م.
[۶۸] عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، ج۱، ص۲۳۹، به کوشش ماریژان موله، تهران، ۱۹۸۳م.
نزد حکما به ارتباط نفوس بشری با ارواح فلکی بستگی دارد، چنانکه اگر نَفْس از تعلقات آزاد شود، میتواند به مرتبهای برسد که عالم غیب را همچون عالم شهادت مشاهده کند.
[۶۹] ابراهیم ابرقوهی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۳۱، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۴ش.
[۷۰] محمود قطبالدین شیرازی، دره التاج، ج۴، ص۱۰۳، به کوشش محمد مشکوه، تهران، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ش.
[۷۱] ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ج۴، ص۱۴۲- ۱۴۵، به کوشش سلیمان دنیا، قاهره، ۱۹۶۸م.
[۷۲] ابن سینا، «الفعل و الانفعال و اقسامها»، ج۱، ص۲۲۵-۲۲۶، رسائل، قم، انتشارات بیدار.
۵ – نزد صوفیه
برخی از صوفیه نیز به تعلیل و تحلیل حکما در این باره توجه داشتهاند و به عقیده آنان اگر میان نفس ناطقه و نفس فلکی در بیداری تعامل واقع شود، بدون مصوّر شدن مَلک، الهام روی میدهد.
[۷۳] عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، ج۱، ص۲۳۵، به کوشش ماریژان موله، تهران، ۱۹۸۳م.
[۷۴] عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، ج۱، ص۲۳۹، به کوشش ماریژان موله، تهران، ۱۹۸۳م.
[۷۵] عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، ج۱، ص۲۴۱، به کوشش ماریژان موله، تهران، ۱۹۸۳م.
[۷۶] عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، ج۱، ص۳۲۴، به کوشش ماریژان موله، تهران، ۱۹۸۳م.
[۷۷] عزیزالدین نسفی، کشف الحقائق، ج۱، ص۹۲ – ۹۳، به کوشش احمد مهدوی دامغانی، تهران، ۱۳۴۴ش.
[۷۸] مؤیدالدین جندی، نفحه الروح، ج۱، ص۸۹ – ۹۰، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۲ش.
هرچند الهام، از آن روی که متضمن برهان و دلیلی نیست، از نظر اهل علم حجت تلقی نمیشود،
[۷۹] علیجرجانی، التعریفات، قاهره، ۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۸م.
اما در جهانبینی عرفانی، دارای اعتبار است
[۸۰] محمود عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه، ج۱، ص۷۹، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
و نهتنها پارهای از کرامات و خوارق عادات منسوب به آنان الهام شمرده میشود،
[۸۱] محمد پارسا، قدسیه، ج۱، ص۱۸، به کوشش احمد طاهری عراقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
[۸۲] محمد پارسا، قدسیه، ج۱، ص۲۰، به کوشش احمد طاهری عراقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
[۸۳] احمد علاءالدوله سمنانی، العروه لاهل الخلوه و الجلوه، ج۱، ص۳۰۳، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۲ش.
بلکه نسبت مریدی و مرادی و نظارت پیران بر سلوک مریدان نیز به نوعی از الهام متأثر و بر آن مبتنی است.
[۸۴] عبدالرحمان جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۶۹، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۸۵] احمد علاءالدوله سمنانی، مصنفات فارسی، ج۱، ص۱۱۱، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۳۶۹ش.
صوفیه طرح بسیاری از مفاهیم عرفانی را در سایه الهام میسر دانستهاند و حتی بعضی از احادیث نبوی را با معرفت الهامی توثیق کردهاند
[۸۶] شاه نعمتالله ولی، رسالهها، ج۳، ص۱۷۹، به کوشش محمدجواد نوربخش، تهران، ۱۳۵۵-۱۳۵۶ش.
[۸۷] نجمالدین کبری، فواتح الجمال، ج۱، ص۸۸، ترجمه محمدباقر ساعدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۸۸] روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۵۸، به ک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 