توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل السدر ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل السدر ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل السدر ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

سدر (مفردات‌نهج‌البلاغه)

منبع: سدر (مفردات نهج البلاغه (جلد ۱))

مقالات مرتبط: سدر (مفردات‌قرآن)، سدر.

سِدْر (به کسر سین و سکون دال ) از واژگان نهج البلاغه به معنای درخت کنار و به معنای شجر النبق نیز گویند و نیز به‌ معنى میوه است. حضرت علی (علیه‌السلام) از این واژه درباره دنیا و انسان استفاده کرده است. این کلمه سه بار در نهج‌ البلاغه آمده است.

فهرست مندرجات

۱ – معنای سِدْر
۲ – کاربردها
۳ – تعدادکاربردها
۴ – پانویس
۵ – منبع

۱ – معنای سِدْر

سِدْر

[۱] قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۵۲۲.

[۲] طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۳۲۷.

به معنای درخت کنار و به معنای شجر النبق نیز گویند و نیز به‌ معنى میوه است. در برهان قاطع ذیل لغت «کنار» به ضمّ کاف- گوید: میوه ای‌ست سرخ رنگ شبیه به عنّاب ولى از عنّاب بزرگتر، به عربى آن را «سدر» گویند. یکى به معنى همان میوه یا درخت است.

۲ – کاربردها

حضرت علی (علیه‌السلام) درباره دنیا فرموده: «قَدْ صَارَ حَرَامُهَا عِنْدَ أَقْوَام بِمَنْزِلَهِ السِّدْر الْـمَخْضُودِ»

[۳] سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۳۳، خطبه ۱۰۴.

[۴] عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الإستقامه، ص۲۰۰، خطبه ۱۰۳.

[۵] صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۵۱، خطبه ۱۰۵.

«حرام آن در نزد بعضى مانند درخت سدر بى‌خار (یا خم شده از کثرت میوه) شده است. دیگر سدر و سداره به معنى تحیّر و سرگردانى»

[۶] مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۲۱، خطبه ۱۰۵.

[۷] بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح