پاورپوینت کامل البحر ۶۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل البحر ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل البحر ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل البحر ۶۴ اسلاید در PowerPoint :
بحر (مفرداتقرآن)
منبع: بحر (قاموس قرآن (جلد ۱))
مقالات مرتبط: بحر (مفرداتنهجالبلاغه)، بحر.
بَحْر (به فتح باء و سکون حاء) از واژگان قرآن کریم به معنای دریا و آب وسیع است. گاهی به نهرها هم، بحر میگوید و نیز شهرها و دهات را بحار مینامد.
فهرست مندرجات
۱ – معنای بَحْر
۲ – کاربردها
۲.۱ – نظر بلاغی در مورد آیه ۱۹ سوره الرحمن
۳ – پانویس
۴ – منبع
۱ – معنای بَحْر
بَحْر
[۱] قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۱۶۲.
[۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۰۸.
[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع پاورپوینت کامل البحر ۶۴ اسلاید در PowerPointین، ج۳، ص۲۱۴.
به معنای دریا و آب وسیع است. در قاموس گوید: «الْبَحْرُ: الْمَاءُ الْکَثِیرُ.»
[۴] فیروزآبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۱، ص۳۶۷.
راغب گوید: آن در اصل هر محل وسیعی است که شامل آب زیاد باشد، و به اعتبار سعه در معانی دیگر نیز بکار رفته است مثلا به اسب تندرو به اعتبار سعه سیرش گویند: فرس بحر، نقل است که حضرت رسول (صلّیاللَّهعلیهوآله) به اسبی سوار شد و فرمود «وَجَدْتُهُ بَحْراً». و به آن که معلوماتش وسیع است بحر و متبحر گویند. به شتری که گوش آن را میشکافتند به جهت سعهی شکاف بحیره میگفتند.
[۵] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۱۰۹.
زمخشری در فائق نقل کرده: سعد بن عباده در باره عبداللّه بن ابی به حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گفت:«… جَاءَ اللَّهُ بِالْحَقِّ وَ لَقَدِ اصْطَلَحَ اَهْلُ الْبَحْرَهِ عَلَی اَنْ یُعَصِّبِوُهُ بِالْعِصَابَهِ» یعنی خدا حقّ را آورد در حالیکه اهل مدینه توافق کرده بودند عمامهی (تاج) حکومت را به سر او ببندند». در این سخن مراد از بحر، مدینه است.
[۶] زمخشری، جارالله، الفائق فی غریب الحدیث، ج۱، ص۸۰.
در نهایه به جای بحر، بُحَیْرَه آمده است.
[۷] ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج۱، ص۱۰۰.
و نیز در نهایه گوید: عرب شهرها و دهات را بحار گویند.
[۸] ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج۱، ص۱۰۰.
۲ – کاربردها
لازم است در این جا چند آیه را بررسى کنیم:
۱ـ (وَ جاوَزْنا بِبَنِی اِسْرائِیلَ الْبَحْرَ)
[۹] اعراف/سوره۷، آیه۱۳۸.
«بنیاسرائیل را از دریا عبور دادیم.»
[۱۰] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۳۳.
[۱۱] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۰۰.
[۱۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۲۶.
[۱۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۳۷.
۲ـ (ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِیرَهٍ وَ لا سائِبَهٍ)
[۱۴] مائده/سوره۵، آیه۱۰۳.
(خداوند هیچگونه «بحیره» و «سائبه» و «وصیله» و «حام» قرار نداده است.)
[۱۵] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۴.
[۱۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۱۵۶.
[۱۷] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۲۲۹.
[۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۸۹.
[۱۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۲۰۱.
مراد از بحیره شتری است که گوش آن را وسیعا میشکافتند. در مجمع البیان از زجّاج نقل شده: چون ناقهای پنج بار میزائید و بچّهی پنجمی نر میبود، گوش آن ناقه را میشکافتند دیگر به آن سوار نمیشدند و ذبح نمیکردند و در چراگاه و آبشخور مزاحم آن نمیشدند و اگر درماندهای آن را میدید سوار نمیشد.
[۲۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۸۹.
سائبه شتری است که نذر میکردند در صورت آمدن مسافر و شفای مریض آن را به سر خود رها کنند. در تفسیر این دو کلمه، اقوال دیگری نیز هست.
[۲۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۸۹.
۳ـ (ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ اَیْدِی النَّاسِ)
[۲۲] روم/سوره۳۰، آیه۴۱.
(فساد، در صحرا و دریا به خاطر کارهایى که مردم انجام دادهاند آشکار شده است.)
[۲۳] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۴۰۸.
[۲۴] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۹۵.
[۲۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۲۹۲.
[۲۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۸۰.
[۲۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۱۳۸.
ظاهر آیه، چنانکه در تبیان و المیزان گفته، میرساند که مراد از برّ مطلق خشکی و از بحر دریاست و ظهور فساد در آن دو عبارت است از ناامنیها، قحطیها، طوفانها، زلزلهها، سیلها و قتل و غارتها و امثال اینها. اعمّ از طبیعی و غیر طبیعی. و از مسلّمیّات قرآن است که همه اینها مربوط به اعمال آدمی است.
[۲۸] طوسی، محمدبن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۵۶.
[۲۹] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۹۵.
لذا فرموده (بِما کَسَبَتْ اَیْدِی النَّاسِ)
ولی بسیاری از مفسّران بحر را در آیهی فوق به معنی شهر یا آبادیهای کنار دریا گرفتهاند. گویند: مراد از برّ صحرا و مسکن قبائل و از بحر شهرها یا آبادیهایی است که در کنار دریا واقعاند.
[۳۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۸۰.
به نظر میآید: چون تصوّر ظهور فساد در دریا برایشان مشکل بوده بحر را به معنای شهر گرفتهاند. ولی تصوّر فساد در دریا آسان است مخصوصا در این زمان. گر چه میشود بحر را به معنی شهر گرفت ولی از ظهور آیه نمیتوان صرف نظر نمود.
۴ـ (مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ)
[۳۱] الرحمن/سوره۵۵، آیه۱۹.
«خدا دو دریا را فرستاد مخلوط کرد که پیوسته به هم میپیوندند میانشان حایلی است که به هم تجاوز نمیکنند»
[۳۲] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۹۹.
[۳۳] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۶۶.
[۳۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۰۴.
[۳۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۷۶.
مرج فعل، فاعل آن خداست و بحرین مفعول آن است. (مرج به معنی ارسال و تخلیط هر دو آمده است) دو دریا کداماند؟ تجاوز نمیکنند یعنی چه؟ برزخ چیست؟
نظیر این آیه، آیه ۶۱ سوره نمل است. (وَ جَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حاجِزاً)
[۳۶] نمل/سوره۲۷، آیه۶۱.
«میان دو دریا مانعی قرار داد.»
[۳۷] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۸۱.
[۳۸] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۴۴.
[۳۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۸.
[۴۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی،ج۱۸، ص۱۳۱.
ناگفته نماند: بسیاری از دریاها در محل مخصوصی به هم میپیوندند مثل بحر احمر و اقیانوس هند که در باب المندب به هم متصل میشوند و مانند اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه که به وسیله تنگهی جبل الطارق به هم میپیوندند و همچون دریای سرخ و خلیج عقبه، و نیز رنگ آب دریاها مختلف است بعضی لاجوردی، بعضی مایل به سبزی، بعضی سرخ، بعضی سیاه و بعضی زرد، این اختلاف به جهت املاح و مواد شیمیائی است که در آب دریا محلول است.
مثلا ملاحظه میشود رنگ یک دریا مایل به سبزی و رنگ دیگری سیاه و در محلّ التقاء هر چند طوفانها و امواج آنها را به هم میزند باز میبینیم رنگ مخصوص هر دو باقی است و از بین نمیرود و این در اثر موادّ شیمیائی مخصوص است که به یکدیگر تجاوز نمیکنند و یکی به آن دیگری مبدّل نمیشود مثل نفت و آب، که مخلوط نمیشوند.
بنابراین میشود گفت: مراد از دو دریا در آیات فوق مثلا اقیانوس هند و بحر احمر است و مراد از برزخ، اختلاف مواد و املاح این دو دریاست که در نتیجه، به یکدیگر تجاوز نمیکنند و اثر هم دیگر را از بین نمیبرند. ولی اصل مطلب در آیه بعدی خواهد آمد. طنطاوی و مراغی در تفسیر خود راجع به آیه ۱۹ سوره رحمن، محلّ التقاء رود نیل و مدیترانه را مثل زده و گویند: نه آب تلخ و شور دریا آب شیرین را شور میکند و نه بالعکس.
[۴۱] طنطاوی، محمد سید، التفسیر الوسیط، ج۱۴، ص۱۳۶.
[۴۲] مراغی، احمد مصطفی، تفسیر مراغی، ج۲۷، ص۱۱۲.
ناگفته نماند در دو آیه فوق، شورى و شیرینى دو دریا مطرح نیست و فقط وجود حایل و عدم تجاوز در میان است و آیهى اوّلى در بیان مطلب روشنتر از دوّمى است.
۵ـ (وَ هُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذا مِلْحٌ اُجاجٌ وَ جَعَلَ بَیْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً)
[۴۳] فرقان/سوره۲۵، آیه۵۳.
(او کسى است که دو دریا را در کنار هم قرارداد؛ این گوارا و شیرین، و آن شور و تلخ؛ و در میان آنها برزخى قرار داد تا با هم مخلوط نشوند گویى هر یک به دیگرى مىگوید: دور باش و نزدیک نیا!)
[۴۴] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۴.
[۴۵] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۲۹.
[۴۶] طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۱۶.
[۴۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۷۳.
[۴۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۱۶.
در این آیه، رودخانهی بزرگ به جهت وسعت و کثرت آبش بحر شمرده شده چون در روی زمین دریایی نیست که آبش عذب و فرات (شیرین و گوارا) باشد و همه شور و تلخاند در مجمع ذیل آیه ۹۶ سوره مائده فرموده: عرب نهر را بحر مینامند.
[۴۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۸۰.
آن جا که دو دریا به هم میپیوندد مراد از برزخ و مانع نفوذ ناپذیر چیست؟
در المیزان ذیل آیه ۱۹ سوره رحمن فرموده: بهترین چیزی که در این باره گفته شده آنست که مراد از بَحْرَیْنِ در آیه جنس دریای شور است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 