پاورپوینت کامل عبدالرحمن جامى ۷۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عبدالرحمن جامى ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عبدالرحمن جامى ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عبدالرحمن جامى ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

نورالدّین عبدالرّحمن‌ جامى‌، بزرگ‌ترین و نامدارترین شاعر و عارف قرن نهم هجری قمری و از عالمان نحو، صرف و عروض است که در خانواده‌اى از عالمان خراسان زاده شده است. تاریخ ولادت او در شب بیست‌وسوم شعبان سال هشتصدوهفده (۸۱۷ق) در روستای خرجرد (خرگرد) گزارش شده است[۱].

القاب و تخلص

لقب اصلى جامی، «عمادالدین» و لقب مشهورش «نورالدین» است. وی در ابتدای امر به دلیل آنکه اجدادش از «دشت اصفهان» بودند، به «دشتی» تخلص می‌نمود، اما بعدها به جهت تولدش در جام و ارادتی که به شیخ جام داشت، تخلص خود را به «جامی» تغییر داد[۲].

خاندان

پدر جامی، نظام‌الدین احمد بن شمس‌الدین محمد دشتى، از اهالی محله دشت اصفهان است که بر مذهب حنفی بوده‌اند[۳].

پدر و نیای جامی در عصر خویش از عالمان دین و سرآمدان زهد و تقوى بوده و پس از هجرت از اصفهان به جام، در خراسان، سال‌ها در آنجا به امر قضا و فتوى اشتغال داشتند[۴].

نسب جامی از جانب پدر از یک‌سو به امام محمد شیبانى و از سوى دیگر به شیخ‌الاسلام احمد ژنده‌پیل جامى‌ می‌رسد[۵].

حیات علمی و تحصیلات جامی

جامی نخستین سال‌هاى تحصیل خود را به فراگرفتن مقدمات سوادآموزى تا آموختن صرف و نحو عربى نزد پدرش سپری نمود[۶]. هنگامى که نظام‌الدین احمد از خرجرد به هرات منتقل شد، عبد‌الرحمن هنوز به بلوغ شرعى نرسیده و در حداثت سن بود. پدر، او را با خود بدان شهر برد و او در نظامیه هرات به تحصیل علوم همت گماشته و در خردسالى نزد معروف‌ترین دانشمند زمان علم آموخت. چنان‌که مختصر تلخیص و شرح مفتاح العلوم سکاکى و مطول سعد تفتازانى و حاشیه آن را از مولانا جنید اصولى که در فنون عربی ماهر و مشهور بود، فراگرفت، سپس به درس خواجه على سمرقندى از شاگردان میر سید شریف جرجانى حاضر شد. وی آنگاه در زمره شاگردان مولانا شهاب‌الدین‌ محمد جاجرمى که از افاضل مباحثان زمان خود بود و سلسله تعلیمش به مولانا سعدالدین تفتازانى مى‌رسید، درآمد و از او نیز کسب فیض نمود. بعد از طى این مراحل، جامى از هرات به سمرقند عزیمت کرده و آنجا در درس قاضى‌زاده رومى که محقق دوران خود بود، حضور یافت[۷].

در تمام این مراحل، حدت ذهن و استعداد کم‌نظیر جامى و قوت بحث و مناظره و تصرف و اظهار نظر او موجب اعجاب همگان شده بود. گفته شده است که او وقت بسیاری را در آموختن صرف نمى‌کرد و چون به درس مى‌رفت جزوه‌اى از هم‌شاگردان خود مى‌گرفت و در آن نظرى مى‌کرد و پس مى‌داد. هنگامی که در درس حاضر مى‌شد، مطالب آن روز را از همه بهتر مى‌دانست و این حافظه نیرومند و هوش فعال و سرعت انتقال را تا پایان عمر حفظ کرد[۸].

قاضی‌زاده روم که از ریاضی‌دانان عصر بود و جامی هیئت را نزد او فراگرفته است، بارها جامی را به یکتایی و بی‌همتایی ستوده است[۹].

صفى‌الدین على واعظ در شرح سودمندى که راجع به تحصیلات جامى در «رشحات عین الحیاه» نوشته، از حالات نفسانى استاد خود چند حکایت اعجاب‌انگیز نقل کرده که نشان از نبوغ علمی و تیزهوشی جامی دارد.

جامی در دو مرکز علمى هرات و سمرقند، به‌سرعت علوم متداوله عصر خود، یعنى علوم لسانى و بلاغى و منطق و حکمت و کلام و فقه و اصول و حدیث و قرائت و تفسیر قرآن و ریاضیات و هیئت را فراگرفت، تا آنجا که در همه این فنون صاحب‌نظر شد[۱۰].

در آثار منظوم جامی، ابیاتی که هرکدام از آن، یا به‌صراحت و یا به‌کنایه به علوم مختلف و اصطلاحات آن اشاره کرده است، فراوان یافت می‌شود که از آنها احاطه و تبحّر وی در آن رشته از علم را گواهی می‌دهد[۱۱].

زمانی که شوق سیر و سلوک در دل جامی راه یافت، از سمرقند به خراسان بازگشت و در هرات به خدمت سعد‌الدین‌ کاشغرى (م ۸۶۰ق)، از مشایخ بزرگ طریقت خواجگان (نقشبندیه) که در محضر خواجه نظام‌الدین خاموش (م ۸۹۵ یا ۸۹۸ق) تربیت یافته بود، درآمد. بعد از سعدالدین کاشغرى، جامى رشته ارادت جانشینش خواجه ناصرالدین عبیداللّه احرار (م ۸۹۵ق) را بر گردن نهاده و چند بار در سمرقند و خراسان با او ملاقات کرد. وی قبل از آن ملاقات‌ها نامه‌نگاری‌های بسیاری با او داشت. جامی در مصنفات منظوم و منثور خود بارها عبیدالله احرار را ستوده و استاد مخدوم خود خوانده و در رثای او ترکیبى مشتمل بر هفت بند سروده است. جامی غیر از مشایخ مذکور از پیشوایان نقشبندى، صوفى مشهور نقشبندى خواجه محمد پارسا (م ۸۲۲ق) را نیز هنگام عزیمت به سفر حج و عبور او از ولایت جام، زیارت کرده است.

بر اساس آنچه جامی به‌تکرار در کتاب «نفحات الأنس» گفته، زیارت مشایخ بزرگ در دوران کودکى و جوانى، موجب شد تا محبت صوفیان در دل او جاى گیرد[۱۲].

صفات اخلاقی جامی

تتبع در آثار جامی و مطالعه در سرگذشت‌هایی که برخی از نویسندگان برای زندگانی وی نوشته‌اند، صفاتی ممتاز و خصالی نمایان، از شخصیت او، در نظر خوانندگان هویدا می‌سازد. از برکت این خصال فاضله است که نام او در جهان بسط یافته است[۱۳].

در ویژگی‌های اخلاقی او گفته شده است که وی بسیار خوش‌خلق و خوش‌تکلم بوده و مطایبت‌هاى شیرین مى‌نمود[۱۴].

از صفات برجسته دیگر جامی، وارستگی و قطع علایق از جهان مادی بود که در نهاد او صفت درویشی را استوار ساخته و تمام آثار مترتب بر آن، از فروتنی، ترک ریا، خلوص عقیده در حرکات و سکنات و اقوال و افعال او نمایان می‌شده؛ چنان‌که هیچ‌وقت داعیه مرشدی و پیری نکرده و باآنکه پیوسته به اذکار و ریاضت نفس مشغول بوده، از امور ضروری زندگانی منصرف نمی‌گشته است[۱۵].

عزت نفس و طبع، از دیگر صفات پسندیده‌ای است که برای او ذکر شده است و این امر از آنچه دیگران از جمله علی بن حسین کاشفی در احوال او ثبت کرده‌اند و هم از گفتار و اشعار خود او به‌خوبی دانسته می‌شود[۱۶].

مذهب جامی

در مورد مذهب جامی میان تذکره‌نویسان و محققان اختلاف نظر وجود دارد. گروهی، وی را در شمار علمای درجه اول اسلام برشمرده و حتی برای وی مرتبه ولایت قائل شده و برخی دیگر، وی را ناصبی دانسته‌اند. برخی به شواهد و قرائنی از آثار او استناد نموده و او را عالمی شیعی یا متمایل به اهل‌بیت(ع) معرفی کرده‌اند[۱۷].

برخی از منابع که به سنی بودن وی اشاره کرده‌اند، وی را پیرو مذهب فقهی حنفی و مذهب کلامی اشعری دانسته‌اند.

جامی در هرات از بزرگان پیشوایان و علمای اهل سنت دانسته شده که به طعن بر برخی از شیعیان معروف بود؛ ازاین‌رو در نظر سلاطین صفویه مورد طعن و مذمت بود[۱۸].

قاضی نورالله شوشتری که سعی کرده همه بزرگان سلف را به تشیع منتسب نماید، در هیچ‌جا اشاره به تشیع جامی نکرده، بلکه او را معاند و مخالف معرفی کرده و صاحب «روضات الجنات» او را ناصبی صوفی دانسته است. این امر به دلیل برخی سخنان و اشعار جامی است که در تضاد با عقاید شیعه بوده و موجب واکنش و طعن او از سوی بسیاری از علمای شیعه گردیده است[۱۹].

درباره‌ نشانه‌های تعصب مذهبی جامی گفته شده است که وی در کتاب مشهور خود، «نفحات الأنس»، در تراجم احوال صوفیه و عرفا و تمام کسانی که ادنی انتسابی به این طایفه داشته‌اند، شرح حال آنها را به‌تفصیل در کتاب مزبور آورده، اما از ذکر مشاهیر مشایخ صوفیه عرفای شیعه، مانند: سید نعمت‌الله ولی، شیخ آذری طوسی و سید محمد نوربخش و… خودداری کرده است[۲۰].

برخی نیز با استناد به بخشی از کتاب «شواهد النبوه» که در آن از صحابه رسول اکرم(ص) و اهل بیت رسالت سخن گفته، با توجه به نام بردن با احترام از خلفای اربعه و مقدم داشتن آنها بر اهل‌بیت(ع) و همجنین برخی از اشعار او در مدح اهل‌بیت(ع) چنین نتیجه گرفته‌اند که وی سنی متمایل به شیعه بوده است.

بااین‌وجود برخی از شیعیان ایران که محبتی به جامی دارند، تلاش کرده‌اند تا وی را شیعه باطنی معرفی نمایند؛ ازاین‌رو اشعار و سخنان او را در ستایش خلفای ثلاثه از باب تقیه دانسته‌اند[۲۱].

تصوف و عرفان جامی

جامی در عرفان، پیرو روش و اسلوبی است که محی‌الدین بن عربی(م ۶۳۸ق) پایه‌گذاری کرده است؛ ازاین‌رو به شرح کلمات شیخ و شاگردان او پرداخته است[۲۲].

رجحان عقیده عرفان و تصوف بر مبادی حکما و متکلمین، نزد جامی مسلم است. در برخی از آثار او مانند رساله «محاکمه بین متکلم و صوفی» و همچنین در قطعه‌ای از مثنوی «سبحه الأبرار»، این امر مشهود است. وی اساسا پیروان فلسفه را از صراط مستقیم شریعت منحرف می‌داند و توصیه به عدم پیروی از آنها نموده است[۲۳].

جامی در علوم باطنی، سالک مسالک طریق عرفان و راحل مراحل تصوف است و طریقت نقشبندیه ماوراءالنهر را پیروی می‌نمود[۲۴]. تمام رساله‌ها و کتاب‌هایی که وی در تصوف به نگارش درآورده، بر سبک و رویه و معتقدات طریقه‌ نقشبندیه است[۲۵]. ستایش‌هایى که وی از مشایخ نقشبندی در آثار خود کرده، نشان از دل‌بستگی وی به این طریقه دارد؛ از آن جمله در «تحفه الأحرار» که بعد از نعت خالق و رسول اکرم(ص)، ابیاتى را به ستایش بهاءالدین نقشبند بخارایى (م ۷۹۰ یا ۷۹۱ق) سرسلسله و مجدد طریقت نقشبندیه اختصاص داده و کار ستایش او را بدانجا رسانده که وی را تالى‌تلو پیامبر اکرم(ص) دانسته است[۲۶].

گرایش جامی به طریقت نقشبندیه که با مطالعه آثار ابن عربى ادامه یافت، نوعى نگرش به تصوف علمى بود که در آثارش هویدا است. وى باآنکه هیچ‌گاه بساط ارشاد نگسترد، مریدان فراوانی به او گرویدند[۲۷].

جامی شرح حالات و کلمات بزرگان طایفه نقشبندیه، مانند خواجه بهاءالدین عمر بخاری (م ۸۲۲ق)، مولانا نظام‌الدین خاموش (م ۸۹۵ یا ۸۹۸ق)، خواجه محمد پارسای بخاری (م ۸۲۲ق) و مولانا سعدالدین کاشغری (م ۸۶۰ق) و دیگران را در کتاب «نفحات الأنس» به‌تفصیل یاد کرده و در اغلب مثنویات خویش از آنان نام برده است[۲۸].

در حقیقت تأثیر تصوف بر جامی فراوان بوده؛ به همین دلیل است که بیشتر نوشته‌های خود را در تصوف، تراجم صوفیه و توضیح و تبیین مسائل صوفیه به نگارش درآورده است. توجه علمى او به تصوف را در آثار منظوم او خاصه «سبحه الأبرار» و «تحفه الأحرار» و همچنین در آثار منثورش به‌ویژه در شرح لمعات عراقى (أشعه اللمعات) و در «لوایح» و در کتاب «لوامع» که شرح «فصوص الحکم» است و در کتاب «نقد الفصوص» که نقدی است بر کتاب «الفصوص» شیخ صدرالدین قونوى (م ۶۴۵ق)، شاگرد محى‌الدین بن عربى (م ۶۳۸ق) و در قسمت «مقدمات و اصول»، از کتاب «نفحات الأنس»، به‌وضوح می‌توان ملاحظه کرد[۲۹].

با وجود تعلق خاطر و دلدادگی جامی به تصوف، از نقد، انکار و مذمت برخی صوفی‌نمایان و مدعیان مقام مرشدی که به جهت متاع دنیا در هر گوشه‌ای خانقاه برپا کرده‌اند،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.