پاورپوینت کامل کتاب نخل و نارنج ۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کتاب نخل و نارنج ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کتاب نخل و نارنج ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از مطالب داخلی اسلاید ها

پاورپوینت کامل کتاب نخل و نارنج ۱۲ اسلاید در PowerPoint

اسلاید ۱: دختر ملایعقوب خوابی را که دیده بود با گریه برای همسرش محمد امین تعریف کرد:- امام صادق علیه السلام را دیدم که قرآن نفیس تذهیب شده ای را به من هدیه داد.- خیر است، با آن نافله ها و ختم قرآن هایی که در این ۹ ماه داشتی فرزندی شبیه جدم جابر را به دنیا خواهی آورد…و اینچنین بود که مرتضی در عید غدیر سال ۱۲۱۴ هجری قمری در خاندان انصاری در اطراف بقعه حضرت سبزقبا از فرزندان امام کاظم(ع)در دزفول چشم به جهان گشود.زمانیکه شیخ حسین مجتهد آن زمان از کربلا برگشته بود مرتضی ۸ ساله بود و از پدرش پرسید:- من هم می توانم بروم کربلا و نزد سید علی طباطبایی، استاد شیخ حسین درس بخوانم ؟- قرار است شیخ حسین مدرسه ای بزرگ برپا کندکه تو میتوانی به آنجا بروی، شک ندارم با همین سرعتی که قرآن را از برگردی بی‌تردید فقه را هم خواهی آموختمرتضی ۱۵ ساله شد و هفت سالی میشد که آموختن فقه و اصول و کلام را در مدرسه شیخ حسین شروع کرده بودکه دوستش ابراهیم را دید، ابراهیم هم هفت سالی میشد که در خانقاه روشی صوفیانه را پیش گرفته بود؛ابراهیم به مرتضی گفت:- من هم به وجود حق و نبوت حضرت محمد و ولایت حضرت علی ایمان دارم اما به اعتقاد من آنچه را که تو میخوانی پوسته و پیراهنی بیش نیست!- من در آغاز راه فقه هستم و این راه امانتی از حضرت حجت است بر گردن هر آنکس که بتواند تا مردم مکلف، بی‌پناه و بدون حکم و تکلیف رها نشوند.برای مرتضای ۱۵ ساله ، طریقت های صوفیانه تکیه گاه مستحکمی نبود و انتخاب کرده بود فقه مسیری است که باید در پیش می‌گرفت.۱

اسلاید ۲: ۱۸ ساله بود که مادر آرزویش را با او درمیان گذاشت:- بازن‌عمو قرار گذاشتیم هوا که بهاری شد برای چیدن گل بابونه برویم،بهتر است تا غنچه هستند به چیدنش فکر کنیم مرتضی بازیرکی منظور مادر را فهمید و گفت:- هنوز زود است مادر ! عجله نکنصبح فردا مرتضی مثل همیشه خانه را به سمت خانه عمویش ترک کرد ؛شیخ حسین گفت:- مرتضی در این سال‌ها هرچه داشتم به تو آموختم؛ به گمانم باید استاد جدیدی پیدا کنی ؛مرتضی تشکر کرد و پریشان و کمی شتابان از خانه شیخ خارج شد آنچنانکه عطر بابونه به مشامش نرسید…برای نزد بقعهء آقا سبز قبا و سپس به خانه سید صدرالدین کاشف رفت- سید به قصد تعلم به عتبات میروم ذکری بدهید که توشه راهم باشد.- در نجف با مردی که از ماست به نام سید علی شوشتری خواهی بود؛مرتضی در مسیر بازگشت از کوچه های آجری به رودخانه رسید آب سرازیر بود مرتضی عبایش را جمع کرد ، آب آرام آرام بالا آمد و به زانو رسید ، مرتضی با اشتیاق خود را به دست موج رودخانه سپرد تا به دریایی فرو افتاد ، امواج آب آرام گرفت و مرتضی را به ساحل رساند ، جوانی با دستاری سبز رنگ در کنار دریا منتظرش ایستاده بود ، مرتضی را گرفت و رو به مشرق ایستاد تصویر گنبدی پدیدار شد ، جوان دست بر سینه گذاشت و سلام داد:- سلام بر تو ای پیشوای پیشانی بلندان!تعقیبات نماز صبح را که خواند رویای دیشب را به یاد آورد…دوست داشت تا رویا دوباره تکرار شود و جزئیات صورت جوان را دوباره ببیند شاید که سید علی شوشتری بوده باشد…۲

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.