پاورپوینت کامل توحید در احادیث ۸۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل توحید در احادیث ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توحید در احادیث ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل توحید در احادیث ۸۷ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ مباحث توحیدی در احادیث
۲ معنای وحدت درباره خدا
۳ دلایل توحید در احادیث
۴ پانویس
۵ منابع
مباحث توحیدی در احادیث
مضامین مرتبط با توحید در احادیث، به ویژه احادیث امامان علیهمالسلام، ادبیات گسترده و پرباری فراهم آورده است. در این میان، خطبههای توحیدی امیرمؤمنان علی علیهالسلام شهرت بسیار دارد.
تفسیر و تبیین آیات توحیدی قرآن، ارائه نکاتی از آموزه توحید و بیان برهانهای یکتایی خدا و مراد از این یکتایی، از جمله این مباحث است. نفی آموزههای غیرتوحیدی و رفتارهای غیرموحدانه و شرک آلود نیز موضوعِ شماری از احادیث است. جایگاه باور به توحید در دین نیز در تعدادی از احادیث مطرح شده است. بر پایه این احادیث، چند تن از محدّثان آثاری را در موضوع توحید با همین نام یا نامی مشابه، فراهم آوردهاند مانند کتاب «التوحید» شیخ صدوق.
در بحث جایگاه توحید در اسلام، احادیث فراوانی ذیل عنوان «ثوابالموحّدین» روایت شده است. بنابر این احادیث، باور به توحید بدون آمیختگی به شرک و از سر اخلاص، ارزشمندترین عبادت قلبی (جوانحی) است. پاداش آن بهشت است و اهل توحید از عذاب دوزخ به دورند؛ محبوبترین عبارت نزد خدا «لاالهالاّ اللّه» است و به بیان امام رضا علیهالسلام در حدیث مشهور سلسلهالذهب، این عبارت اگر با شروطش ادا شود «حِصن اَمنِ خدا» است. اساساً سنگ بنای دین، معرفت خدا یعنی یکی دانستن اوست و این، نخستین عبادت خدا نیز هست.[۱] بنابر یک حدیث، اعتقاد به توحید به تنهایی نیمی از دین به شمار می رود.[۲]
معنای وحدت درباره خدا
سخنان امیرمؤمنان و دیگر امامان علیهم السلام، بیش از هر چیز ناظر به تبیین و توضیح مراد از وحدت درباره خدا است. نفی وحدت عددی و اعتباری و تفسیر وحدت به بساطت ذات و بی مانند بودن از یکسو و نیز تأکید بر فراتر بودن وحدت حق متعال از فهم عقلانی از سوی دیگر، با تعبیرات گوناگون بیان شده است.
در جنگ جمل، مردی اعرابی (بادیه نشین)، درباره مراد از واحد بودن خدا از امام علی علیه السلام سؤال کرد که اعتراض جمع را برانگیخت؛ از آنرو که مقام اقتضای این پرسش را نداشت. اما امام واکنش آنان را نپسندید و با تصریح بر اینکه همین مسئله اساس اقدامات ایشان بوده، به وی پاسخ داد.
پاسخ امام این بود که یکی بودن به چهارگونه قابل توضیح است، دو گونه آن را نمی توان برای خدا بکار برد و کاربرد دو گونه دیگر درست است. دو گونه نخست عبارت است از واحد عددی به معنای یکی در برابر دو تا و بیشتر، و واحد نوعی به معنای گونهای از یک جنس (یا صنفی از یک گونه).
دو گونه دیگر عبارت است از واحد به معنای بی مانند و بی شریک، و واحد به معنای حقیقتی بسیط که نه در تحقق خارجی و نه در عقل و وهم تجزیهپذیر نیست. امام قسم اخیر را با عنوان «احدی المعنی» بیان کرد و افزود: «کذلک اللّهُ ربّنا». همچنانکه آیه ۷۳ سوره مائده (لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَهٍ؛ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ) را که موضوع آن رد تثلیث نصاری است، شاهدی بر نفی وحدت عددی خدا معرفی کرد.[۳]
نکته درخور توجه در این بیان، معنای سوم (نفی شریک و شبیه) است که نمی توان آن را گونهای در برابر گونههای دیگر دانست. به نظر می رسد این معنا برای رفع یک ابهام بیان شده است و آن این که آموزه توحیدی قرآن، اگرچه معمولاً در قالب «یک خدا در برابر چند خدا» ارائه شده، اما این قالب ناظر به نفی شریک و شبیه است و فقط جهت سلبی وحدت (=نفی کثرت) در آن لحاظ شده است.
تعبیر «واحدٌ لا مِنْ عددٍ» در حدیثی از امام علی علیهالسلام[۴] و «اَحدٌ لا بتأویلِ عددٍ» در بیان امام رضا علیهالسلام[۵] تصریح دیگری است بر نفی هر گونه تلقی عددی از یکتایی خدا.
حدیث امام باقر علیهالسلام نیز وحدت عددی را به گونهای دیگر نفی می کند: «خدا واحد است، یعنی کمترین سنخیتی با آفریدگان نداشته (متباین) و از چیزی برنیامده و با چیزی نپیوسته است؛ از این رو، گفتهاند عدد از واحد نشئت می گیرد ولی واحد را نمی توان عدد خواند».[۶] این سخن به صراحت بیان می کند که واحد حقیقی از هر گونه تعدد به دور است، چرا که واحد و عدد دو امر متقابلاند.[۷]
نفی وحدت اعتباری به معنای یک چیزِ فراهم آمده از چند جزء با یک مقایسه صورت گرفته است. امام رضا علیه السلام در پاسخ به این پرسش که چرا واژه واحد هم برای انسان و هم برای خدا بکار می رود، توضیح دادهاند که این کاربرد مشترک صرفاً در لفظ است و جهت کاربرد آن برای انسان غیر از جهت کاربرد آن برای حق متعال است؛ انسان از اعضا و رنگها و اجزای گوناگون (گوشت، استخوان، خون، رگ، عصب، پوست، مو) فراهمآمده و یک مجموعه (جثه)، شکل گرفته است.
این بیان در حق همه آفریدگان نیز صادق است و بنابراین یکی خواندن چنین مجموعهای (واحدٌ بالاجتماع) صرفاً اسمی (قراردادی، اعتباری) و مراد از آن نفی دو و چند تاست (مثلاً یک انسان در برابر دو یا چند انسان)؛ اما درباره خدای متعال وضع به گونهای دیگر است؛ خدا ذاتاً یکی است (واحدٌ فی المعنی) و از این منظر جز خدا هیچ چیز «واحد» نیست.[۸]
در واقع وحدت اعتباری در برابر وحدت ذاتی قرار می گیرد و تعبیراتی چون «احدی المعنی»، «احدی الذات»، «واحدٌ فی ذاته» و «ذاتُه حقیقه» به این نکته اشاره دارد.[۹] گفتنی است که مراد از «معنا» در این احادیث با توجه به سیاق و مضمون، ذات و حقیقتِ یک چیز است.[۱۰] این تعبیرات و نیز مقایسه مذکور در حدیث امام رضا علیه السلام، آشکارا بر بساطت ذات و بدور بودن آن از اجزا دلالت دارد. به علاوه، در برخی احادیث بر تجزیهناپذیری خدا (مثلاً: لَمْ یتبعَّضْ بِتَجزئه العددِ) تأکید شده است.[۱۱]
توضیح حدیثی واژه «صمد» در آیه سوم سوره اخلاص نیز غالباً ناظر به همین مضمون است. مثلاً، صمد چیزی است که درون ندارد.[۱۲] به نظر مجلسی، این تعبیر احتمالاً بیانی از بساطت ذات (احدی المعنی) است.[۱۳]
بنابر یک روایت از امام حسین علیهالسلام تفسیر واژه صمد خواسته شد، پاسخ امام این بود که آیه بعدی در همین سوره اخلاص، در واقع تفسیر صمد است. در این آیه گفته شده که خدا نه کسی را زاده و نه زاده شده است، که موضوع آن تنها نفی نسبت پدری ـ فرزندی نیست، بلکه مراد از آن نفی هر امر عارضی (بَداوات؛ مثلاً اندوه، شادی، خواب) و دگرگونی و کاستی از ساحت ربوبی است و این که خدا نه از چیزی پدید آمده (لا مِن شیءٍ) و نه در چیزی و نه بر روی چیزی است.[۱۴]
تفسیر توحید به بساطت ذات، در قالب نفی صفات از ذات حق نیز ارائه شده است. در خطبهای از امام علی علیه السلام آمده که ذات خدا پذیرای صفات نیست.[۱۵] در دو حدیث از امام رضا علیه السلام نیز با اندکی تفاوت در تعبیر، مبرا بودن خدا از صفات و لزوم اعتقاد به آن، همراه با استدلال بیان شده است.[۱۶] در یکی از این دو حدیث آمده که اساس توحید نفی صفات است و در دیگری توجه داده شده که کمال باور توحیدی نفی صفات است، بدین معنا که آموزه توحید امری ذومراتب و مرتبه نخستین آن اقرار و مرتبه کمالی آن نفی صفات است. همین نکته با تفصیل بیشتر در خطبهای از امیرمؤمنان در نهجالبلاغه دیده می شود: «سنگ بنا و گام اول در دین، معرفت خداست و کمال این معرفت، باور داشتِ اوست. این باور با یکی دانستن (توحید) خداوند به کمال می رسد.»
توحید نیز در پرتو اخلاص کامل می شود و لازمه اخلاص کامل، نفی صفات از ذات باری است.[۱۷] بنابراین بیان ـ که شاید بتوان آن را گزارش فرآیند تحقق و رشد معرفتاللّه در انسانها و به تعبیر ابن میثم بحرانی مراتب معرفتاللّه،[۱۸] خواند ـ کمال باور توحیدی، در اخلاص و سپس نفی صفات از خداست. ابن ابی الحدید،[۱۹] مراد از اخلاص را در اینجا بدور دانستن خدا از هر گونه عوارض و تغییرات و از همه مهمتر مبرا بودن ذات باری از صفات و دو عبارت را ناظر به یک مقصود دانسته است.[۲۰]
تصریح و تأکید بر نفی صفات به عنوان کاملترین مرتبه توحید – با توجه به وفور گزارههای ایجابی حاکی از اوصاف کمالی حق متعال در قرآن -، قطعاً برای نفی علم و قدرت و حیات و غیره نیست، بلکه امامان علیهم السلام در مقام زدودن یک ابهام و دور کردن مردم از گرایش های تشبیهی و احتمالاً نقد و نفی نظریه تثلیث و آرای متأثر از آن در عالم اسلام، بودهاند.[۲۱]
قاعده و تلقی کلی و عمومی در باب صفت و موصوف، ترکیب و عُروض است و این با یکتایی حقیقی خدا سازگار نیست. پیدایی نظریه قدمای ثمانیه که شماری از متکلمان به آن رو آوردند، در واقع رهیافتی برای بُرونشُد از این ناسازگاری بود با این بیان که حقایقی (علم، قدرت، حیات و…) از قدیم با خدا بوده است. مثلاً، می گفتند خدا به مدد «علم ازلی» عالم است (عالماً بعلمٍ) و به مدد «قدرت ازلی» قادر است (قادراً بقدره).
در واقع با پذیرش این اصل که صفات، اموری جدا از موصوفاند و با تأکید بر این اصل که خدا از عوارض و دگرگونی ها بدور است و چیزی بر او افزوده یا از او کاسته نمی شود، راهی جز اعتقاد به حقایق قدیمِ همراه خدا نمی مانَد، اما این دیدگاه خود مستلزم اعتقاد به «آلهه» است که تعارضی بنیادی با آموزه توحید دارد.[۲۲] در برابر این رهیافت در احادیث امامان، نفی صفات مطرح شده تا هم تلقی عُروض و ترکیب را ــ که از تشبیه خالق به مخلوق نشئت می گیرد ــ از اذهان بزداید و هم تلقی حقایق ازلی همراه با خدا را؛ زیرا نسبت «صفت ـ موصوف» حاکی از ترکیب و اقتران و لازمه آن مخلوق و حادث بودن است که دیگر ازلی نیست.
در حدیث امام رضا علیهالسلام توجه داده شده که اگر چه تشبیه با توحید سازگاری ندارد، اما اثبات صفات (به معنای حقایق ازلی) نیز راه برونشد از محذور تشبیه نیست.[۲۳] در عین حال برای پیشگیری از بروز شبهه ابطال و تعطیل، در گزارههایی ایجابی چون «العلمُ ذاته»، «السمعُ ذاته»، «القدره ذاتُه»، «ذاتٌ علاّمه سمیعه بصیره» و «بصیرٌ بغیر آله»[۲۴]، بر صفات کمالی خدا تأکید شده است.
امامان اهلبیت در تبیین جوانب گوناگون آموزه توحید، پیوسته این اصل را یادآوری می کردند که باید از تشبیه به دور ماند و به ابطال و تعطیل فرو نیفتاد.[۲۵] از این اصل گاه با عنوان «اثباتٌ بلاتشبیهٍ» تعبیر کردهاند.[۲۶]
بر اساس همین رویکرد است که ادعای شناخت ذاتِ (اکتناهِ) خدا، نشانه دور بودن از توحید[۲۷] و احتراز از هر گونه کوشش عقلی برای درک خدا (توهّم)،[۲۸] نشانه توحید معرفی شده[۲۹] و جدایی محض خالق از مخلوق در هر وصفی (مثلاً: بَینونَه صِفه؛ کنْهُهُ تفریقٌ بینَه و بینَ خلقهِ)[۳۰] بارها و با تعبیرات گوناگون مورد تأکید قرار گرفته است. حتی در یک حدیث به جنبه تنزیهی توحید توجه اکید شده است، با این عبارت که توحید یعنی هر چه را بر خود روا میداری بر خدا روا مداری.[۳۱]
گفتنی است که چند حدیث نیز در بیان معنای «واحد» روایت شده[۳۲] که مراد آنها معرفی مصداق حقیقی «واحد» است.[۳۳] دیگر اینکه محمد بن علی بن بابویه در شرح معنای واحد به روش متکلمان روی آورده و با استناد به نظر کسی که او را لغتشناس معرفی کرده، توضیح داده که اطلاق اسم «واحد» بر خدا به معنای وحدت همه صفات کمالی و بی مانندی اوست، توحید الاهی چیزی جز توحید همه صفات کمالی نیست و بنابراین کسی که به خدای واحد معتقد است ولی آفریدگان را در برخی صفات یا همه آنها با او شریک و شبیه می داند، موحد نیست.[۳۴]
دلایل توحید در احادیث
برهانآوردن برای یکتایی خدا، به ویژه در احتجاج با منکران، در احادیث نیز دیده می شود. در این احادیث بیش از هر چیز به توحید ربوبی توجه شده و از انتظام خلق و اتصال تدبیر و هماهنگی امور، وحدت مدبّر استنتاج شده است.[۳۵] آیه ۲۲ سوره انبیاء (لَوْ کانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا) نیز در همین سیاق محل استشهاد قرار گرفته است.[۳۶]
در سفارش طولانی امیرمؤمنان به فرزندش امام مجتبی علیهماالسلام نیز از جهتی دیگر و نزدیک به همین دلیل بر یکتایی خدا استدلال شده است: «لازمه وجود همتا برای پروردگار بروز نشانههای قدرت و سیطره آ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 