پاورپوینت کامل شیخ محمدتقی بهلول ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شیخ محمدتقی بهلول ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیخ محمدتقی بهلول ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شیخ محمدتقی بهلول ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت و خاندان
۲ تحصیل و استادان
۳ فعالیت‌های اجتماعی
۴ ویژگی‌هاى فردى
۵ وفات
۶ منابع

ولادت و خاندان

محمدتقى بهلول گنابادی در هشتم جمادى الثانى سال ۱۳۲۸ قمری (۱۲۸۹ ش) در گناباد استان خراسان متولد شد. حاج محمدطاهر خزائى جد بزرگ شیخ بهلول که در عربستان زندگى مى کرد، در صدد تحقیق راجع به مذهب تشیّع برآمد و پس از تحقیق بسیار به حقانیت شیعه دوازده امامى پى برد و این مذهب را برگزید و چون اهالى منطقه اهل سنّت بودند، راهى ایران شد. ورود وى به ایران با آغاز سلطنت آقامحمدخان قاجار مصادف بود.

پدر شیخ بهلول، «شیخ نظام الدین» فرزند زین الدین بن ملاصادق بن محمدطاهر خزائى بود. او مجتهد شهر گناباد و سرآمد اهل زمان به شمار مى رفت و در درس خارج فقه مرحوم حاج ابراهیم سبزوارى و درس حکمت حاج ملاهادى سبزوارى حاضر شد.

شیخ محمد تقی بهلول از ایام کودکی خود چنین می گوید: «همیشه بعد از درس و منبر، در اوقات فراغت به بازی‌های کودکانه می‌پرداختم. اهالی محله هم می‌گفتند نه به آن منبر و روضه‌ات و نه به این بازیگوشی‌هایت! رفتارهای تو مثل رفتار بهلول زمان امام صادق(علیه السلام) است. تقریبا از همان زمان و به دلیل همان تشابه این اسم روی من ماند».

تحصیل و استادان

محمدتقى بهلول در شش سالگى به مکتب رفت. قرآن را نزد خاله پدر آموخت و در هشت سالگى حافظ کل قرآن شد. درسهاى حوزه از ادبیات تا قوانین را نزد پدر آموخت و جهت ادامه تحصیل راهى سبزوار شد و از آنجا به قم مهاجرت کرد.

وی دروس سطح (رسائل و مکاسب) را نزد آیت الله آخوند ملاعلى معصومى همدانى و سید شهاب الدین مرعشی نجفی فراگرفت. مدتى بعد ابتدا براى زیارت و سپس براى تکمیل تحصیلات راهى نجف اشرف شد و در درس خارج آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى حاضر شد.

فعالیت‌های اجتماعی

آغاز مبارزه:

شیخ بهلول در منبرهاى خود در گناباد به مخالفت با فرقه صوفیه (فرقه نعمت اللهی) و افشاگرى علیه آنان مى پرداخت. وقتى پدر جان وى را در خطر دید، او را به سبزوار فرستاد. شیخ بهلول ماه رمضان آن سال در سبزوار به منبر رفت و شروع به انتقاد از کارهاى خلاف شرع دولت و مأموران حکومتى کرد. در ابتداى ماه محرم آن سال امان الله خان پادشاه افغانستان که از سفر ترکیه و دیدار آتاترک باز مى گشت، به سبزوار رسید. پیش از آمدن او باغ ملى سبزوار را آذین بسته بودند. زنان رقصنده با مشروبات الکلى آماده پذیرایى از امان الله خان بودند. مؤمنین سبزوار محرمانه گریه مى کردند، ولى جرئت مخالفت نداشتند. شیخ بهلول ساعت چهار بعدازظهر آن روز به باغ ملى و محل جشن رفت. آن منظره را تماشا کرد و آهسته آهسته شروع به گریه کرد. به تدریج مردم دور او جمع شدند. شیخ که فرصت را مناسب مى دید، شروع به صحبت کرد: «من تأسف مى خورم که چرا باید شب اول محرم شهر ما مثل شام زینت شود و دشمنان دین در این باغ عیاشى کنند و کارهاى خلاف شرع انجام دهند. باید این بساط برچیده شود.» به تدریج با حضور انبوه مردمى که به حمایت از بهلول جمع شده بودند، شهردار سبزوار مضطرب و لرزان به مأموران شهربانى دستور داد بساط جشن را جمع کنند.

پس از این ماجرا شیخ بهلول با پاى پیاده از سبزوار عازم قم شد سفرى که حدود یک ماه و نیم طول کشید. شیخ بهلول در قم نیز به مقابله با اقدامات رضاشاه پهلوى پرداخت و در سخنرانیهاى آتشین به افشاگرى علیه رژیم پرداخت. رییس شهربانى قم درصدد دستگیرى او برآمد، اما شیخ بهلول هربار موفق به فرار از چنگ مأموران دولتى مى شد. پس از مدتی بهلول به سبزوار بازگشت و همراه مادرش به قصد زیارت عتبات عالیات راهى عراق شد. تصمیم او این بود که علاوه بر زیارت، به تکمیل تحصیلات بپردازد. اما دیدار و گفت و گویى سرنوشت ساز برگ زرین دیگرى از کتاب مبارزات او را ورق زد. روزى از روزها که شیخ بهلول در محضر پرفیض مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى حاضر شده بود، استاد خطاب به او گفت: شما از چه کسى تقلید مى کنید؟ بهلول جواب داد: از شما. استاد گفت من مى گویم در اینجا مجتهد درس خوان زیاد داریم، ولى مجتهد مبارز کم داریم. شما بهتر است به ایران برگردید و علیه رژیم رضاشاه مبارزه کنید. شیخ امر استاد را اطاعت کرد و به ایران بازگشت و مبارزه اش را پى گرفت.

واقعه مسجد گوهرشاد:

رضاخان در اجراى اهداف استعمارگران، اشاعه فرهنگ غرب را یکى از راههاى مبارزه با اسلام مى دانست. او پس از مسافرت به ترکیه، شدت بیشترى به کشف حجاب داد. رژیم در اجراى این توطئه نسبت به چند شهر بزرگ و مذهبى ازجمله دو شهر مقدس مشهد و قم حساسیت بیشترى نشان مى داد، زیرا در صورت اجراى کشف حجاب در این دو شهر، عملى شدن آن در سایر شهرها حتمى بود.

علما و مجتهدان مشهد همچون حاج آقا حسین قمى، سید یونس اردبیلى و میرزا محمد آقازاده جلسات متعددى برگزار کردند و توطئه حجاب زدایى و اجبارى شدن کلاه شاپو و برپایى جشنها و مجالس رقص و پایکوبى را مورد بحث و نقد قرار دادند و در نهایت تصمیم گرفتند حاج آقا حسین قمى به عنوان اعتراض به تهران برود و با او صحبت کند. حاج آقا حسین قمى در ۲۹ ربیع الاول ۱۳۵۴هـ ق. وارد تهران شد. مردم مؤمن و دین باور با حرکت خود به سوى حرم حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) و دیدار با مرجع خود آمادگى خویشتن را براى هرگونه جان فشانى و فداکارى اعلام نمودند. حضور گسترده دیدار کنندگان موجب وحشت دولت گردید. در نتیجه ظهر روز دوم ربیع الثانى ملاقات با آیت الله حاج آقا حسین قمى ممنوع اعلام شد و محل اقامت ایشان به محاصره کامل درآمد. خبر بازداشت حاج آقا حسین به مشهد رسید و حال و هواى شهر را دگرگون ساخت.

شیخ بهلول که از وضعیت حاج آقا حسین قمى باخبر شد با سرعت خود را به مشهد رساند و به قصد زیارت وارد حرم شد تا بعد از آن براى دیدار آیت الله قمى عازم تهران شود. مأموران امنیتى که متوجه حضور او در حرم شده بودند، خواستند او را با خود به شهربانى ببرند، اما زوار جلوگیرى کردند و شیخ به طور موقت در یکى از حجره هاى حرم تحت نظر قرار گرفت. در این هنگام فردى به نام نواب احتشام رضوى سرکشیک پنجم آستانه به دیدن او آمد. به تحریک نواب احتشام مردم شیخ بهلول را از حجره بیرون آوردند و نگهبان ها هم از ترس فرار کردند. شیخ بر فراز منبر قرار گرفت. مردم از هر طرف شروع به دادن شعار علیه حکومت و شاه کردند. آنگاه که سکوت بر مجلس حکم فرما شد، شیخ بهلول شروع به صحبت کرد: «…اکنون کار از اصلاح گذشته، وظیفه ما این است که کمرها را محکم بسته و دست از جان شسته براى جهاد دینى حاضر شویم و بکوشیم تا حضرت آیت الله العظمى آقاى قمى را از زندان تهران نجات دهیم. یا همه کشته شویم یا دولت موجود را براندازیم. اکنون معطل شدن شما در این مسجد بى فایده و ضایع کردن وقت است. زوّار هر کار مى کنند مختارند اما اهل مشهد به خانه هاى خود بروند و مایحتاج اهل و عیال خود را حداقل براى یک هفته تهیه کنند. زیرا کارى که درپیش رو داریم در کمتر از یک هفته ختم نمى شود و فردا صبح، اول طلوع آفتاب هر کس با ما یار است با هر سلاحى که در اختیار دارد به مسجد حاضر شود تا ببینم چه باید کرد.»

روز چهاردهم ربیع الثانى ۱۳۵۴ ق. گروههاى مختلف مردم مشهد و روستاهاى اطراف به سوى مسجد گوهرشاد حرکت کردند تا به جمع مردم و روحانیون متحصن در مسجد بپیوندن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.